وقتی صحبت از فیلم های رزمی در سینما میشود ناخودآگاه ذهن ما به دوران طلایی سینمای اکشن در آسیا و خصوصاً هنگ کنگ میرود. دورهای که در طی دهههای ۷۰ و ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ میلادی شیفتگان خاص خودش را پیدا کرد. بااینحال در همان زمانها فیلمهای رزمی در آمریکا نیز به مرور طرفداران خود را پیدا کرد. موج این فیلمها با اژدها وارد میشود اوج گرفت، یکی از بهترین فیلم های رزمی آمریکایی.
قبل از این دوران تعداد کمی از بازیگران هالیوود را میشد رزمیکار واقعی حساب کرد. از جمله این معدود بازیگران میتوان به جیمز کابرن اشاره کرد که شاگرد بروسلی بود و در تعدادی فیلم از بهترین فیلم های جنگی آن دوره حضور نسبتاً قابل توجهی از خود نشان داده بود. در این میان استیو مککوئین هم آموزشهای رزمی دیده بود اما از این هنرهای رزمی در فیلمهایش چیزی دیده نشد.
اگر بخواهیم به بهترین فیلم های رزمی آمریکایی بپردازیم بدون شک «بیل را بکش» ساخته کوئنتین تارانتینو یکی از مهمترین فیلمهاست. شکی نیست که این اثر مرزهای اکشن رزمی را در سینمای آمریکا جابهجا کرد که البته از کارگردانی مانند تارانتینو چیزی غیر از این نیز انتظار نمیرود. این کارگردان از یوان وو پینگ بهعنوان طراح حرکات رزمی فیلم خود استفاده کرد و از هنر یک بازیگر افسانهای به نام سانی چیبا بهرهمند شد. دیوید کارادین و اوما تورمن هم از دیگر هنرمندانی بودند که در این فیلم ایفای نقش کردند. بهترین صحنه مبارزه در این فیلم هم به همان مبارزه ابتدایی بین تورمند و ویوکا ای. فاکس برمیگردد که قطعاً تماشای آن برای دوستداران هنرهای رزمی، خالی از لطف نخواهد بود.
«دردسر بزرگ در محله چینیها» از آن فیلمهایی بود که در زمان اکران خود خیلی مورد توجه قرار نگرفت و حتی با شکست مالی مواجه شد. مدتی زمان لازم بود که مخاطبان دقیقاً متوجه شوند که جان کارپنتر چه اثر شاخصی را به سینمای آمریکا هدیه کرده است. او یک فیلم در سبک فانتزی اکشن مزین به هنرهای رزمی هنگ کنگی ساخته بود که از فیلمهای اکشن آمریکایی آن روزها یک سر و گردن بالاتر و خلاقانهتر بود.
مگر میتوان لیست ببهترین فیلم های رزمی آمریکایی را نوشت اما نامی از استیون سیگال نبرد؟ با اینکه او هرگز فیلمی کاملاً رزمی در دوران اوج خود نساخت اما به هر حال نوع خاصی از سبک خشک و تهاجمی آیکیدو را در این فیلم نشان داد که قابل توجه هستند و تأثیرات فراوانی بر فیلمهای رزمی بعدی سینمای آمریکا داشت. البته برخی از منتقدین معتقد بودند سبکهای رزمی او در پنج فیلم اولش دیده شد و پس از Under Siege کیفیت کارهای او افت محسوسی داشت.
استودیوی Cannon Pictures بیش از هر استودیو دیگری در معرفی نینجاها به جریان اصلی سینما نقش داشت. فیلم اول این استودیو یعنی Enter the Ninja اثری بود که بیشتر به شوخی شباهت داشت تا اثر رزمی فاخر. اما در ادامه و در فیلم انتقام نینجا شاهد اثری خوشساخت با حضور شو کوسوگی هستیم که از نقش منفی به قهرمان ارتقاء پیدا کرد. کارگردان این فیلم در ساخت دو فیلم اول نینجای آمریکایی نیز بسیار خوب عمل کرده و مایکل دودیکاف با اینکه آموزش رسمی هنرهای رزمی را ندیده بود اما به دلیل استعداد زیاد و توان فیزیکی خوب خود توانست به ستارهای در حد ژان-کلود وندام تبدیل شود.
شاید در مواجهه با فیلم «بهترین بهترینها» مشاهده انتخاب جیمز ارل جونز بهعنوان نقش مربی تیم ملی هنرهای رزمی اتفاق عجیبی باشد. از طرفی بازی کریس پن در نقش یکی از بهترین مبارزان تیم نیز عجیب به نظر میرسد. اما این چیزی از خوب بودن بهترین بهترینها کم نخواهد کرد. بدون شک این فیلم را میتوان یکی از بهترین فیلمها در ژانر هنرهای رزمی سینمای آمریکا دانست. فیلمی که ورزش و هنرهای رزمی را با یکدیگر تلفیق کرده و خروجی کار نیز بسیار رضایتبخش به نظر میرسد. در بهترین بهترینها رقابت و رفاقت در کنار یکدیگر دیده میشود. این فیلم بهخوبی نشان میدهد که چطور میتوان با رقبا ارتباط صمیمانهتری ایجاد کرد طوری که فرد پیروز میدان آنقدرها هم مهم نباشد بلکه اصل مبارزه در اولویت قرار بگیرد.
در بهترین بهترینها، فیلیب ری نقش اصلی را بر عهده دارد و به دلیل اینکه واقعاً در هنرهای رزمی مهارت دارد صحنههای زیبایی را رقم زده است. از طرفی اریک رابرتز هیچ سابقه رزمی در کارنامه نداشت اما به دلیل تمرینات سختی که پشت سر گذاشت توانست بهخوبی از عهده نقش خود برآید.
در دهه ۸۰ میلادی جوانان زیادی در آمریکا به فیلمهای رزمی علاقه پیدا کرده بودند و بدون شک «آخرین اژدها» را میتوان ادای احترام تمامعیار از سوی شرکت موتاون به این ژانر دانست. در آخرین اژدها شخصیت اصلی فیلم را رزمیکاری سیاهپوست به نام تای ماک بر عهده دارد. او نقش فردی به نام لروی گرین را بازی میکند که با نام بروس لروی هم شناخته میشود.
اما هنرهای رزمی به کار گرفته شده در این فیلم تنها نکته مثبت آن نیست. در آخرین اژدها شاهد موسیقی بسیار شنیدنی هستیم که صحنههای مبارزهها را هیجانانگیزتر هم میکند. جولیوس کری هم در این فیلم ایفای نقش میکند و با اینکه آموزش رزمی ندیده بود اما به دلیل پتانسیل زیاد خود در تقلید حرکات و کمی اعتمادبهنفس توانست خوش بدرخشد.
کیک بوکسر را میتوان فیلم بدشانسی دانست که همیشه زیر سایه فیلم رینگ خونین قرار گرفته است؛ اما این مسئله باعث نمیشود که چیزی از اهمیت کیک بوکسر کم شود. این فیلم در واقع اثری است که سهم زیادی در شناساندن مویتای (ورزش رزمی قدیمی تایلندی) به مخاطبان جهانی داشت. صحنههای درخشانی که در نبرد بین ژان کلود وندم و تونگپو با بازی میشل کویسی رقم میخورد غیر قابل انکارند. از طرفی مگر میتوان سکانس معروفی که در آن مبارزان دستهایشان را باند میپیچند و در شیشههای شکسته فرو میبرند را فراموش کرد؟
باز هم باید در مورد ژانکلود وندم صحبت کنیم و فیلمی که او را به یک ستاره بیبدیل در سینمای رزمی آمریکا تبدیل کرد. رینگ خونین از آن فیلمهایی است که خیلی از ما با آن آشنایی داریم اما جالب است بدانید که کلماتی مانند «کومیته» را این فیلم به فرهنگ عامه وارد کرد. همچنین در این فیلم سبکهای مختلفی از هنرهای رزمی نمایش داده شد که حاصل و نتیجه شناختی دقیق از ژانر رزمی است. بعد از این حضور ژانکلود وندم هر فیلمی را تبدیل به یکی از بهترین فیلم های رزمی آمریکایی میکرد.
شاید در فیلم «بچه کاراتهکار» شاهد صحنههای رزمی خاصی نباشیم (حتی گاهی صحنههای رزمی ضعیف هستند) اما نقشی که این فیلم در رشد هنرهای رزمی در سراسر جهان داشت غیر قابل انکار است. بچه کاراتهکار باعث شد تا تعداد زیادی مدرسه کاراته در سراسر آمریکای شمالی شکل بگیرد. از سویی دیگر فلسفه آرام و آموزههای انضباطی آقای میاگی در این فیلم بهخوبی ثابت کرد که کاراته و سایر هنرهای رزمی میتوانند ابزاری برای کشف قدرت درونی هر انسانی باشد.
«اژدها وارد میشود» نه تنها یکی از بهترین فیلم های رزمی آمریکایی بلکه یکی از بهترین فیلم های رزمی تمام دوران است. این فیلم آنقدر پدیده عجیبی بود که پس از به نمایش درآمدن آن موج دیوانهواری از مردم به کونگفو علاقهمند شدند. وضع طوری شد که در کمتر از یک سال حتی جیمزباند با آن همه جلال و جبروت خود در سینمای آمریکا در مردی با تفنگ طلایی مشغول مبارزه با حرکات کونگفو شد. اژدها وارد میشود تنها فیلم آمریکایی است که پس از مرگ او اکران شد و حرکات حیرتانگیز او در این اثر فراموش نشدنی است. از طرفی جان ساکسون و جیم کلی هم به اندازه خود بروس خوش درخشیدند و در یادها ماندگار شدند.
ممکن است این روزها از دیدن برخی صحنههای مبارزه بخندیم یا اینکه بعضی سکانسها را اغراقآمیز بدانیم اما نباید تأثیری که سینمای آمریکا در نفوذ هنرهای رزمی به قلب فرهنگ عامه داشت را فراموش کنیم. فیلمهایی که هنوز هم پس از گذشت نیم قرن جذاب به نظر میرسند و میتوانند برای چند ساعتی ما را میخکوب خود کنند. واقعیت مهم دیگر این است که با وجود گذشت زمان همچنان بروس لی پادشاه قدرتمند بهترین فیلمهای رزمی آمریکایی است. او سینمای رزمی آمریکایی معنای تازهای داد.
منبع: joblo
پاسخ ها