شما هم طرفدار حقوق زنان هستید؟ با ترند شدن جنبشهای زنانه طی سالهای اخیر، در آثار تصویری سال جاری نیز بیش از هر زمان دیگری، شاهد حضور زنان بودهایم. خشم زنانه این روزها، در سینمای دنیا بیشتر به چشم میخورد و این موضوع، علل روشنی دارد.
۲۵ نوامبر هر سال، روز جهانی خشونت علیه زنان نامگذاری شده است. اهمیت این روز زمانی آشکار میشود که بدانیم طبق آمار سازمان ملل متحد، یک از هر سه زن مورد آزار فیزیکی یا خشونت جنسی پارتنر خود قرار میگیرند. سالانه بیش از ۵۰ هزار زن در سراسر دنیا، به دست اعضای خانواده یا شرکای عاطفیشان به قتل میرسند. یعنی هر ساعت، بیش از ۵ زن یا دختر به دست نزدیکان خود از دنیا میروند.
زنانی که مورد خشونت جنسیتی قرار میگیرند، در خطر ابتلا به افسردگی، اختلالهای اضطرابی، حاملگی ناخواسته، عفونتهای جنسی و ایدز با عواقب طولانیمدت هستند. خطر اعمال خشونت و عواقب ناشی از آن در فضاها و جوامع دارای تبعیضهای جنسیتی بیشتر است. همین موضوع، اهمیت شناخت و آگاهی از قوانین و مشکلات زنان را دوچندان میکند. به همین مناسبت، در این مقاله از «چطور» قصد داریم ۱۲ فیلم و سریال شاخص از سرتاسر دنیا با موضوع خشونت علیه زنان را به شما معرفی کنیم.
خلاصه داستان: «در زمانه پروانهها» فیلمی تلویزیونی، بر اساس کتابی به قلم خولیا آلوارز با همین نام است. کتاب آلوارز، الهامگرفته از داستان واقعی زندگی خواهران میرابال در سال ۱۹۶۰ است. آنها بهدلیل نقشداشتن در سرنگونی دیکتاتور خونخوار دومینیکن، به قتل میرسند. سال ۱۹۹۹، سالگرد فوت مینروا، پاتریا و ماریا ترزا، خواهران مبارز میرابال بهعنوان روز جهانی علیه زنان ثبت میشود.
رافائل تروخیو، ۳۰ سال بر جمهوری دومینیکن در آمریکای لاتین حکومت کرد و دوره او، خشنترین حکومت این کشور محسوب میشود. از میان خواهران میرابال، یکی از آنها به نام دِدِه زنده ماند و در سال ۲۰۱۴ به مرگ طبیعی از دنیا رفت.
فیلم ترکیزبان «اسب وحشی»، داستان پنج دختر یتیم و نوجوان را روایت میکند که تحت سرپرستی مادربزرگشان هستند. روستای محل زندگی این دختران، جایی در شمال ترکیه است که علیرغم طبیعت زیبا و مسحورکنندهاش، جامعهای محافظهکار و دلچرک دارد. جامعهای که بازیکردن دختربچهها با پسربچههای مدرسهای را به چشم رسوایی جنسی میبیند و دختران نوجوان را محکوم به ازدواج میکند. مادربزرگ و دایی دختران، برای کنترل بیشتر، آنها را در خانه زندانی میکنند و همه راههای نفوذی را میبندند تا دست هیچ نامحرمی پیش از وصلت شرعی، به آنها نرسد.
فیلم تحسینشده «اسب وحشی» نامزد بهترین فیلم خارجی در مراسم اسکار و برنده چندین و چند جایزه بینالمللی دیگر نیز شد.
«مرد نامرئی» اقتباسی از رمان اچ.جی.ولز در سال ۱۸۹۷ است که فیلمی هم در سال ۱۹۳۳ از روی آن ساخته شد. با اوج گرفتن جنبشهای آزادیبخش زنان و نگرشهای جدید درباره حقوق زنان، فیلم لی ونل هم نگاهی تازه به داستانی قدیمی دارد.
سیسیلیا، شریک عاطفی آزارگری دارد که فیزیکدان است و در اتفاقی، بهظاهر به قتل میرسد. به سیسیلیا گفته میشود که نامزدش برای او، میراث هنگفتی بهجای گذاشته که از طریق برادر مقتول، به دستش میرسد. اما خیلی زود، همهچیز حقهبازی به نظر میرسد.
سیسیلیا تصور میکند که نامزدش با تسلط بر علم فیزیک، موفق شده خودش را نامرئی کند و به او آسیب برساند اما کسی حرفش را باور نمیکند. در این میان، ظاهراً برادر نامزدش نیز در ماجرا شریک است و از همهچیز خبر دارد.
زمانی بالیوود، نماینده فیلمهای پر رقص و آواز بود اما در این سینما، فیلمهای عمیق و معنادار هم پیدا میشوند. سیلی یکی از همین فیلمهاست که صحبت درباره خشونت و تبعیض جنسی علیه زنان هندی را شروع میکند.
فیلم «سیلی» داستان زندگی بینقص زنی جوان را روایت میکند که پس از سیلیخوردن از همسرش در یک میهمانی، اصول یک رابطه را برای خود بازتعریف میکند و ارزشهای دیرین شخصیاش را به او یادآوری میکند. «سیلی» به هنجارها و سنتهای هندی در خصوص زنان میپردازد که هویت آنها را به ازدواج و رسیدگی به شوهر محدود میکند.
«رنگ ارغوانی» جایگاهی ویژه در هر فهرست معرفی فیلم دارد که به موضوع خشونت علیه زنان میپردازد. فیلم هشتم کارگردان افسانهای سینما، استیون اسپیلبرگ، که اپرا وینفری و ووپی گلدبرگ را وارد دنیای تصویر کرد.
در فیلم، با دختر جوان جوان آفریقایی – آمریکایی به نام سیلی آشنا میشویم که ۱۴ سال سن دارد اما باردار است؛ آنهم از پدرش! فیلم، ما را با وقایع زندگی سیلی، تا ۳۰ سال بعد همراهی میکند و از شرایط فقر و نژادپرستی و تبعیض جنسی علیه زنان سیاهپوست در اوایل دهه ۱۹۰۰ میلادی میگوید.
«رنگ ارغوانی» بر اساس رمانی با همین نام ساخته شده که آلیس واکر نوشته است. رمان برنده جایزه برترین کتاب پولیتزر و فیلم اسپیلبرگ، نامزد ۱۱ جایزه اسکار شد.
خلاصه داستان: مینیسریال مسحورکننده «فرزند عزیز» از روی کتابی با همین نام، به قلم رومی هاوسمن ساخته شده که از خاطرات ناتاشا کامپوش الهام گرفته شده است. در داستان اصلی، مردی با ربودن دختری ۱۰ ساله، او را در خانهاش حبس میکند و رفتاری همانند نازیها در پیش میگیرد.
در سریال جدید «فرزند عزیز» شاهد زندگی زنی با دو کودک هستیم که همه کارهای خود را طبق نظم شدیدی انجام میدهند. در قسمتی از فیلم، مشخص میشود که این سه نفر ربوده شدهاند اما برای بازگشت به زندگی قبلی خود اشتیاق دارند. در کمال تعجب، آنها دیگر نمیتوانند عادی زندگی کنند!
خلاصه داستان: کیسی زن جوانی است که از رشته پزشکی انصراف داده است. او بهظاهر همهچیزتمام است و آیندهای درخشان پیش رو دارد اما فکر خاطرات تلخ ۷ سال پیش، رهایش نمیکند. زمانی که کیسی در حال تحصیل بود، دوستش نینا را بهخاطر خودکشی از دست میدهد و دلیل خودکشی، تجاوز یکی از همکلاسیان آنها به اسم آل بود. روزی کیسی، با شخصی رو در رو میشود و فرصتی برای جبران گذشته تلخ خود پیدا میکند.
فیلم تحسینشده «زن جوان آتیهدار»، بیش از ۱۹ میلیارد دلار در سرتاسر جهان فروخت و جایزه بهترین فیلمنامه غیراقتباسی مراسم اسکار را نیز از آن خود کرد.
«خانه پدری» فیلم جنجالی سینمای ایران است که دو بار توقیف شد و با حذفیات و انتقاداتی به صحنههای خشونتبار، دوباره اجازه اکران گرفت. این فیلم درخشان عواقب رفتارهای خشونتبار یک پدر و پسرانش را در طول سه نسل (از ۱۳۰۸ تا ۱۳۷۹) نشان میدهد.
در «خانه پدری» شاهد هستیم که پدری، دختر جوانش را به ظن ارتکاب یک اشتباه، به قتل میرساند و با همکاری پسرش در زیرزمین خانه دفن میکند. تمام اعضای خانواده، از جمله زنان، از این اتفاق باخبرند اما هیچکدام دم برنمیآورند و ترجیح میدهند بهجای این کار، خود را عذاب بدهند یا حتی بکشند.
فیلم کیانوش عیاری سنتها و افکاری را به تصور میکشد که برای جامعه ایرانی غریبه نیست. ریشه فرهنگی و عمیق داستان «خانه پدری» باعث شده تا ارتباطی نزدیک با مخاطب برقرار کند و به یکی از فیلمهای برتر تاریخ ایران تبدیل شود.
خلاصه داستان: «با ما به پایان میرسد» داستان زندگی عاشقانه دختری به نام لیلی بلوم را به تصویر میکشد که احساساتی متناقض درباره پدرش دارد. ارتباطی که او با پسری جراح و بهظاهر متشخص برقرار کرده، با سر رسیدن عشق اول زندگیاش متلاطم میشود.
این فیلم روایتی عاشقانه دارد اما در واقع، خشونتی پنهان را یدک میکشد. اتفاقات فیلم، همانطور که در ذهن لیلی میگذرد، به بیننده هم نشان داده میشود و تنها در انتهاست که متوجه خشونت پشت رفتارهای عاشقانه همسر او میشویم. لیلی درمییابد که برای زندگیاش باید تنها به خودش تکیه کند و تصمیمی سخت برای آیندهاش بگیرد. مادرش نیز زمانی در موقعیت مشابه قرار گرفت اما قدرت تصمیمگیری نداشت.
انیمیشن تلخ «نانآور» روایتگر زندگی دختری افغان به نام پروانه است که زیر سایه حکومت طالبان روزگار میگذرانند. روزی پدر پیر پروانه دستگیر میشود و از آنجا که این خانواده پسری ندارند، پروانه تصمیم میگیرد موهایش را کوتاه کند و با شمایلی پسرانه، کار پدرش، یعنی دستفروشی را ادامه دهد.
انیمیشن بزرگسالانه «نانآور» بر اساس رمان پرفروش دبورا الیس ساخته شد. فیلم، داستانی کاملاً جدی دارد و خشونت تحمیلشده به زنان در کشور افغانستان را بهخوبی به تصویر میکشد. با وجود سختگیریها و فضای خفقانآور جامعه، عشق در خانواده پروانه و میان مردم جریان دارد. «نانآور» همچنین، استعداد برابر زنان برای شراکت در زندگی را یادآور میشود. این شاهکار هنری، نامزد جایزه اسکار نیز شد.
[نقل قول] آخرین دیالوگ پروانه:
کلمات را به کار بگیر، نه قدرت صدایت را. گلها را باران شکوفا میکند، نه رعد و برق.
خلاصه داستان: در فیلم «برگشتناپذیر» شاهد داستانی هستیم که بهتمامی، برعکس نشان داده میشود! یعنی ابتدا، صحنه پایانی فیلم میبینیم و داستان همینطور به عقب میرود تا اینکه در انتهای فیلم، بالاخره اتفاق ابتدایی را میبینیم. این سبک روایتگری گاسپر نوئه با تحسین و نقدهای زیادی روبهرو شد.
«برگشتناپذیر» داستان انتقامگیری همسر و پارتنر قبلی زنی را پس از تجاوز وحشیانه به او بازگو میکند. زن باردار است و از کمتوجهی همسرش دل خوشی ندارد. در نهایت هم بهخاطر بیتوجهی همسرش، به تنهایی راه خانه را طی میکند که در همانجا مورد تجاوز قرار میگیرد و به کما میرود. صحنههای خشونتآمیز این فیلم بهقدری تکاندهنده هستند که عمدهای از تماشاگران، آن را غیر قابل تحمل توصیف میکنند. «برگشتناپذیر» بهخاطر همین روایت بحثبرانگیز و بیرحمانه خود شناخته میشود. یک منتقد درباره فیلم «برگشتناپذیر» گفته است:
اگر میخواهید برای مدت طولانی ناراحت باشید، بروید این فیلم را ببینید!
فیلم «برگشتناپذیر» میخواهد تأکید کند که حادثهها، خواهینخواهی اتفاق میافتند و راهی برای بازگرداندن آنها نیست و بعضی تصمیمات، برگشتناپذیرند.
مینیسریال خدمتکار، بر اساس خاطرات استفادنی لند ساخته شده است. این فیلم، و روایتگر داستان زندگی زنی است که برای نگهداری از کودک خردسال خود و ادامه زندگی، به تمیزکاری در خانه مردم مشغول میشود.
الکس، فرزند طلاق است و حالا همسر خودش را بهخاطر اعتیاد به الکل و خشونت خانگی ترک میکند. الکس و فرزند خردسالش، مکان یا پولی ندارند تا بتوانند زندگی دونفرهشان را ادامه دهند. در ادامه فیلم، خیلی زود متوجه میشویم که قوانین مناسبی برای رسیدگی به زنان در این مرحله نیز وجود ندارد. الکس چارهای ندارد جز اینکه به پیشپاافتادهترین کارها تن بدهد و حتی از سر درماندگی، فکر بازگشت به زندگی پیشین نیز به سرش میزند. اما در نهایت، با ارادهای قوی بر شرایط ناگوار غلبه میکند، آن هم بهحدی که میتواند در کنار کار و پسانداز، ادامه تحصیل هم بدهد.
پاسخ ها