پونه یاری

پونه یاری

اسیر فلسفه و تاریخ.. و متخصص در پیدا کردن جواب سوالات سخت
توسط ۲ نفر دنبال می شود

۱۰ مخترعی که قبل از دیدن موفقیت اختراعاتشان فوت کردند

می‌خواهیم ماجرای عجیب ۱۰ نفر از مخترعان بدشانس تاریخ را بررسی کنیم که نتوانستند موفقیت اختراع خود را ببینند.

گجت نیوز: در طول تاریخ بشر همیشه مخترعان، مهندسان و به‌طور کلی افراد دارای ایده‌های جذاب توانسته‌اند باعث پیشرفت بشر شوند. از پیشرفت‌های پزشکی گرفته تا رشد خیره‌کننده تکنولوژی و کاوش‌های فضایی همگی نتیجه انسان‌هایی هستند که عمر خود را صرف فعالیت‌های علمی کردند. گرچه برخی از آنها در دسته مخترعان بدشانس تاریخ قرار دارند. چراکه هرگز نتوانستند استقبال جامعه علمی و مردم از ایده خاص خود را ببینند.

گاهی مرگ زودهنگام باعث می‌شود که فرد نتیجه سال‌ها زحمت خود را نبیند. گاهی هم نبود پشتیبانی مالی یا عدم علاقه مردم باعث می‌شود که یک ایده طلایی برای سال‌ها یا حتی دهه‌ها متوقف شود. در برخی موارد نیز مخترعان بدشانس تاریخ صرفا ایده اولیه خود را در گوشه‌ای یادداشت کرده بودند؛ اما فرصت پیدا نکردند آن را توسعه دهند.

هنری میل: ماشین تایپ

هنری میل یک مهندس انگلیسی بود که در اوایل قرن هجدهم در شرکت New River Company کار می‌کرد. در سال ۱۷۱۴ میل به یک ایده جذاب رسید و حتی توانست حق اختراع آن را ثبت کند. میل طرح یک ماشین را داده بود که بتواند حروف را به‌صورت تکی و یکی پس از دیگری روی متن ثبت کند. متاسفانه هیچکس از این ایده حمایت نکرد و میل نیز نتوانست آن را بسازد.

1

پس از مرگ هنری میل در سال ۱۷۷۰، پتنت ثبت‌شده توجه برخی افراد را جلب کرد. تا اینکه در سال ۱۸۴۳ شخصی به‌نام چارلز تربر توانست ماشین تایپ را برای ارتباط افراد نابینا با یکدیگر بسازد. البته که او نیز نتوانست موفقیت ماشین تایپ خود را ببیند. تا اینکه در سال ۱۸۷۳ یعنی یک قرن پس از مرگ یکی از مخترعان بدشانس تاریخ، دو آمریکایی به‌نام کریستوفر شولز و کارلوس گیدن ایده ماشین تایپ را بر اساس طرح‌های اولیه قبلی عملی کردند.

اختراع آنها مورد استقبال عموم قرار گرفت و توانست فرآیند نوشتن را کاملا متحول کند. لپ تاپ ها و کامپیوترهای مدرن را نیز باید در امتداد همین اختراع بدانیم.

رابرت فولتن: کشتی بخار جنگی

این روزها ناوهای هواپیمابر بزرگ کنترل نظامی آب‌های جهان را در دست گرفته‌اند. هرچند فرآیند انتقال از کشتی‌های بادبانی ساده به غول‌های پیشرفته امروزی یک‌ شبه حاصل نشده است. در سال ۱۸۱۴ فردی به‌نام رابرت فولتن توانست طرح فوق‌العاده یک کشتی بخار جنگی به‌نام USS Demologos را ارائه دهد. فولتن در آن زمان به‌عنوان یک مخترع مورد احترام شناخته می‌شد؛ اما این اختراع می‌توانست زندگی او و البته قدرت نیروی دریایی آمریکا را دگرگون کند.

2

کشتی جنگی فولتن هیچ شباهتی به کشتی‌های آن زمان نداشت. چراکه از دو بدنه با زره ضخیم بهره می‌برد و یک چرخ پارویی نیز بین آنها قرار گرفته بود. در این کشتی موتور بخار جایگزین بادبان شده بود و هیچکدام از توپ‌های دریایی آن زمان قادر نبودند USS Demologos را غرق کنند. استفاده از توپ‌های سنگین در کشتی نیز باعث می‌شد که به یک قلعه جنگی خوفناک شباهت داشته باشد.

این کشتی حیرت‌انگیز ۲۴۷۵ تن وزن داشت و طول آن نیز به ۴۸ متر می‌رسید. چه چیزی باعث شد که فولتن در میان مخترعان بدشانس تاریخ قرار گیرد؟ او چند روز پیش از کامل شدن کشتی برای نجات دوستش در رودخانه هادسون پرید. کمی بعد نیز از بیماری ذات‌الریه مرد.

آلن تورینگ و کامپیوتر مدرن

اگر می‌خواهید داستان تلخ آلن تورینگ را بدانید، بهتر است سراغ یکی از بهترین فیلم های جنگ جهانی رفته و Imitation Game را تماشا کنید. آلن تورینگ توانست در طول جنگ جهانی دوم با رمزگشایی ماشین انیگما برتری قابل‌توجهی را برای انگلستان به ارمغان بیاورد. پس از جنگ نیز ایده ماشین تورینگ را ارائه داد. دستگاهی که می‌توانست برنامه‌های داده شده را اجرا کند.

3

ماشین تورینگ نسبت به سایر کامپیوترهای آن زمان رویکرد کاملا متفاوتی داشت و بسیار پیشرفته‌تر بود. هرچند پس از گذشت تنها چند ماه از پروژه کنار گذاشته شد. گروهی از مهندسان تصمیم گرفتند طرح تورینگ را پیش ببرند؛ اما آنچه در سال ۱۹۵۰ ساخته شد با طرح اصلی خیلی فاصله داشت. متاسفانه تنها در سال ۱۹۵۷ یعنی ۳ سال پس از مرگ تورینگ بود که ایده او به ثمر نشست.

تورینگ از آنجایی در میان مخترعان بدشانس تاریخ قرار می‌گیرد که هرگز کسی به ارزش کارهای او پی نبرد. آن هم در جهانی که به‌سرعت به سوی ماشین‌های محاسباتی مدرن پیش می‌رفت.

ایسامبارد کینگدام برونل: پل معلق

برونل یکی از محترم‌ترین اعضای جامعه علمی بریتانیا در قرن نوزدهم محسوب می‌شد و حتی امروز نیز به‌عنوان پدر مهندسی عمران شناخته می‌شود. در سال ۱۸۳۰ برونل ۲۴ ساله به عنوان مهندس پروژه ساخت پل بر رودخانه شهر بریستول انتخاب شد. مقامات رسمی چندین‌بار طرح‌های او را رد کردند. همچنین دهانه عریض رودخانه نیز پروژه را با مشکل جدی مواجه می‌کرد. در نهایت برونل طرح انقلابی پل معلق کلیفتن را ارائه داد.

4

متاسفانه مشکلات مالی باعث شد که پروژه با تاخیر مواجه شود. برونل نیز که یک فرد سیگاری سنگین بود در سال ۱۸۵۹ به‌خاطر سکته مغزی جان خود را از دست داد. گرچه برونل در زمره مخترعان بدشانس تاریخ قرار گرفت، اما تیم پروژه تصمیم گرفتند کار را ادامه دهند. در نهایت پل معلق کلیفتن به‌عنوان یک شاهکار مهندسی در سال ۱۸۶۴ آماده شد.

طول این پل ۲۱۴ متر است و از سطح آب ۷۶ متر فاصله دارد. همچنین دو برج ۲۶ متری در دو طرف رودخانه آن را حمایت می‌کنند. با گذشت بیش از ۱۵۰ سال مقاومت این پل همچنان مهندسان مدرن را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد.

گالیله و ساعت

علاقه‌مندان به اخبار علمی معمولا گالیله را به‌خاطر ماجرای تلسکوپ معروفش و واکنش شدید کلیسای کاتولیک می‌شناسند. هرچند این دانشمند معروف ایتالیایی به‌خاطر یک اتفاق دیگر نیز در زمره مخترعان بدشانس تاریخ قرار می‌گیرد. در زمان گالیله ساعت وجود داشت؛ اما اصلا دقیق نبود. در واقع ساعت‌های آن زمان تا نیم‌ساعت در روز خطا داشتند. هرچند گالیله در زمان پیری متوجه شد که زمان رفت و برگشت پاندول ثابت است.

5

گالیله که تقریبا نابینا شده بود از پسرش خواست ایده ساخت یک ساعت دقیق مجهز به پاندول را عملی کند. هرچند پسر او موفق نشد و گالیله نیز بدون دیدن نتیجه اختراع خود در سال ۱۶۴۲ جان سپرد. چهارده سال بعد یک اخترشناس هلندی به‌نام کریستین هویگنس با الهام از یادداشت‌های گالیله اولین ساعت پاندولی جهان را ساخت. ساعتی که با دقت بالای خود همه‌چیز را متحول کرد.

لئوناردو داوینچی: ویولا اورگانیستا

با نگاهی به اختراعات حیرت‌انگیز لئوناردو داوینچی متوجه می‌ششوید که او ذهنی فوق‌العاده ناآرام داشت. داوینچی در سال ۱۴۹۰ طرح اولیه یکی از عجیب‌ترین ایده‌های خود را کشید. او توانسته بود دو ساز محبوب یعنی ویولن و پیانو را ترکیب کند. در واقع ما با سازی طرف بودیم که می‌توانست با کمک دکمه‌های کیبورد صدای ویولن را ارائه دهد. البته که داوینچی این طرح را عملی نکرد و سراغ ایده‌های دیگر رفت.

6

در سال ۱۵۷۵ یک موسیقی‌دان آلمانی به‌نام هانس هایدن سازی ساخت که به‌باور بسیاری از طرح داوینچی الهام گرفته شده بود. در سال ۲۰۱۳ نیز یک سازنده لهستانی به‌نام اسلاومیر ژوبرزیتسکی با بررسی دقیق طرح‌های داوینچی ایده ویولا اورگانیستا را به واقعیت تبدیل کرد.

همانطور که انتظار می‌رفت ساز داوینچی صدای فوق‌العاده زیبایی تولید می‌کرد. بسیاری بر این باور هستند اگر داوینچی در عصر مدرن زندگی می‌کرد، به‌جای معروف‌ شدن به‌عنوان یکی از مخترعان بدشانس تاریخ می‌توانست جای افرادی مثل ایلان ماسک را بگیرد.

چارلز ببج و ماشین تفاضلی

در اوایل قرن نوزدهم محاسبات سنگین ریاضی عملی زمان‌بر بود و در بسیاری از موارد خطا پیش می‌آمد. یک ریاضیدان انگلیسی به‌نام Charles Babbage تصمیم گرفت دستگاهی بسازد که بتواند محاسبات را سریع و بدون خطا انجام دهد. او دستگاه خود را ماشین تفاضلی نامید.

7

برخلاف کامپیوترهای مدرن که از الکتریسته استفاده می‌کنند، طرح ببج از چرخ‌های دندانه‌دار به‌جای اعداد ۰ تا ۹ بهره می‌برد. این چرخ‌دهنده‌های حرکت می‌کردند و می‌توانسستند نتیجه نهایی را روی یک سطح نرم ثبت کنند. در ابتدا دولت انگلستان از این ایده استقبال کرد و ببج نیز با مهندس معروفی به‌نام جوزف کلمنت کار را شروع کرد. گرچه پس از مدتی چالش‌های مهندسی و بحث بر سر مسائل مالی باعث شد کلمنت از پروژه خارج شود. دولت انگلیس نیز پس از صرف ۱۷ هزار پوند حمایت مالی را متوقف کرد.

ببج تا آخر عمر حسرت این موضوع را میخورد و فکر می‌کرد که هرگز ماشین او ساخته نخواهد شد. هرچند ۱۲۰ سال پس از مرگ او یعنی در سال ۱۹۹۱ موزه علوم لندن ماشین تفاضلی را بر اساس فناوری قرن نوزدهم ساخت. این ماشین از ۴۰۰۰ قطعه استفاده می‌کرد و ۳ تن وزن داشت. ماشینی که دقیقا طبق پیش‌بینی ببج بی‌نقص کار می‌کرد.

جان برونینگ: تپانچه برونینگ

در اوایل دهه ۱۹۲۰ ارتش فرانسه به یک تپانچه جمع‌وجور نیاز داشت که بتواند حداقل ۱۰ تیر را در خشاب خود جا دهد. آنها می‌خواستند هم این اسلحه به‌راحتی باز و بسته شود و هم از نظر اقتصادی به‌صرفه باشد. در آن زمان جان برونینگ که به‌خاطر طراحی‌های خاص خود معروف بود، ایده یک تپانچه خاص را داد. تپانچه‌ای که از نوآوری‌هایی مثل ضامن شست و چخماق بیرونی بهره می‌برد.

8

متاسفانه برونینگ در سال ۱۹۲۶ فوت کرد و نتوانست سلاح خود را تکمیل کند. البته همکار او توانست طرح را بهبود بخشیده و در سال ۱۹۳۵ به پایان برساند، اما ارتش فرانسه از تپانچه برونینگ استقبال نکرد و سراغ طرح دیگری رفت. جالب اینکه خیلی زود برونینگ به سلاح سازمانی مورد علاقه ارتش‌های مختلف تبدیل شد. این تپانچه حتی امروز نیز توسط شرکت‌های گوناگون تولید می‌شود و بسیار محبوب است.

انریکو فورلانینی و کشتی هوایی

امروزه صنعت هوانوردی تمرکز خود را روی توسعه بهترین جنگنده های جهان قرار داده است. هرچند پس از پایان جنگ جهانی اول همه از درگیری خسته بودند و تمرکز روی ساخت کشتی‌های هوایی ایمن قرار داشت. در همان زمان یک مخترع ایتالیایی به‌نام انریکو فورلانینی توانست یکی از پیشرفته‌ترین کشتی‌های هوایی جهان را با نام اومنیا دیر طراحی کند.

9

کشتی هوایی اومنیا دیر ۵۶ متر طول داشت و می‌توانست ۴۰۰۰ متر معکب گاز را در خود جای دهد. پیشرفت اصلی به سامانه پیشران مربوط می‌شد. جایی که از جت‌های هوای فشرده در قسمت جلو و عقب استفاده شده بود. در واقع طرح خاص فورلانینی باعث می‌شود که هم کشتی هوایی شتاب بالایی داشته باشد و هم کنترل آن به‌شکلی محسوسی بهبود یابد.

متاسفانه فورلانینی همان سال فوت کرد و پروژه او نیز در تاریخ محو شد. اومنیا دیر تنها یک پرواز آزمایشی کوتاه انجام داد و هرگز به تولید انبوه نرسید. با وجود این، بعدها مهندسان از طرح فورلانینی برای ساخت سیستم‌های رانش کمکی الهام گرفتند. درست است که فورلانینی در زمره مخترعان بدشانس تاریخ قرار می‌گیرد؛ اما هیچکس نمی‌تواند تاثیر او بر توسعه هواپیماهای مدرن را انکار کند.

بیل‌ لیر: هواپیماهای کامپوزیتی

بیل لیر بنیان‌گذار شرکت Lear Jet Corporation بود و به‌عنوان یک نوآور شناخته می‌شود. در اواخر دهه ۱۹۷۰ او ایده ساخت یک هواپیمای کاملا متفاوت را مطرح کرد. او بر این باور بود که هواپیماهای جدید باید از کامپوزیک کربن و گرافیت ساخته شوند. ماده‌ای که هم سبک است و هم مقاومت بالایی دارد.

هواپیمای Lear Fan 2100 به دو موتور توربوپراپ مجهز شده بود که به‌صورت مشترک پروانه عقبی را می‌چرخاندند. همین نیز سبب می‌شود هواپیما بتواند با نصف وزن هواپیماهای معمولی به سرعت جت‌ها نزدیک شود. لیر طرح خود را برای دریافت مجوز به اداره هوانوردی فدرال ارائه کرد. هرچند آنها در رابطه با گیربکس و آیرودینامیک نگرانی‌هایی داشتند. متاسفانه در سال ۱۹۷۸ لیر به‌خاطر سرطان خون جان خود را از دست نداد و نتوانست طرح خود را کامل کند.

10

همسر او مویا لیر با حمایت دولت بریتانیا پروژه را ادامه داد. اولین پرواز این هواپیما در سال ۱۹۸۱ انجام شد و به‌نمادی از پشتکار و مقاومت بدل گشت. سه فروند از هواپیمای Lear Fan 2100 ساخته شد؛ اما پروژه به تولید انبوه نرسید. با وجود این، شرکت‌های مختلف متوجه شدند که نوبت به یک تغییر مهم رسیده است. بعدها هواپیماهایی مثل بوئینگ 787 دریم‌لاینر و ایرباس A350 با کامپوزیت کربن-گرافیت ساخته شدند.

اگر بیل لیر یکی از مخترعان بدشانس تاریخ نبود و زنده می‌ماند، می‌توانست نام خود را به‌عنوان یکی از بزرگان صنعت هوانوردی جاودانه کند.

پونه یاری
پونه یاری اسیر فلسفه و تاریخ.. و متخصص در پیدا کردن جواب سوالات سخت

شاید خوشتان بیاید

پاسخ ها

نظر خود را درباره این پست بنویسید
منتظر اولین کامنت هستیم!
آیدت: فروش فایل، مقاله نویسی در آیدت، فایل‌های خود را به فروش بگذارید و یا مقالات‌تان را منتشر کنید👋