وقتی ۲بز بازیگوش هنگام چرا به داخل چاه متروکه سقوط کردند، چوپان ۱۸ساله تصمیم گرفت هر طور شده آنها را نجات دهد اما این تصمیم او آغاز سریال هولناکی بود که با مرگ ۴نفر پایان یافت.
همشهری آنلاین: وقتی ۲بز بازیگوش هنگام چرا به داخل چاه متروکه سقوط کردند، چوپان ۱۸ساله تصمیم گرفت هر طور شده آنها را نجات دهد اما این تصمیم او آغاز سریال هولناکی بود که با مرگ ۴نفر پایان یافت.
این حادثه دردناک صبح جمعه گذشته در زمینهای کشاورزی روستای ایمر تورهملا در گنبد کاووس در استان گلستان رخ داد. آن روز چوپان ۴۵سالهای به همراه پسر جوانش، گله را برای چرا به زمینهای خارج از روستا برده بود که حوالی ساعت ۷صبح، ۲ بز داخل چاه ۶ متری پر از آب افتادند.
ابوالفضل ۱۸ساله که شاهد این حادثه بود، دوان دوان خود را به دهانه چاه رساند و داخل آن رفت تا بزها را نجات دهد. او بعد از نجات دادن یک بز، دوباره وارد چاه شد که ناگهان از هوش رفت و داخل آب افتاد.
پدر ابوالفضل که با دیدن این صحنه وحشت کرده بود از کشاورزانی که در آن حوالی سرگرم کار بودند درخواست کمک کرد و آنها نیز خودشان را به دهانه چاه رساندند. یکی از آنها به نام احسان ۳۵ ساله، برای نجات ابوالفضل به داخل چاه رفت اما او نیز ازحال رفت و به داخل آب افتاد. برادر احسان به نام الیاس ۳۰ ساله، وقتی دید برادرش در چاه افتاده، به داخل چاه رفت اما او نیز بیرون نیامد. در نهایت نیز پدر آنها به نام مشددردی برای نجات ابوالفضل و پسرانش به داخل چاه رفت اما او نیز گرفتار شد و نتوانست بازگردد.
یکی از اهالی روستا در گفت و گو با همشهری میگوید: خبر غرق شدن چند نفر در چاه در روستا پیچید و همه اهالی راهی محل حادثه شدند. افراد با تجربه روستا متوجه وجود گاز در داخل چاه شدند و به آتشنشانی و هلال احمر خبر دادند. همزمان مردم به دنبال راهی بودند که تا قبل از رسیدن آتشنشانان، به کمک ۴نفری بروند که داخل چاه بودند تا اینکه یکی از اهالی به نام علی، تصمیم گرفت وارد چاه شود.
این مرد روستایی میگوید: وقتی علی آمد، به دلیل قدرت بدنی بالایی که داشت، توانست یک تنه یکی از قربانیان را که وزن زیادی هم داشت از چاه بیرون بکشد و بعد از آن هم بقیه افرادی که داخل چاه گرفتار شده بودند، یکی پس از دیگری به بیرون منتقل شدند اما متاسفانه همگی جانشان را از دست داده بودند.
به گفته این مرد روستایی، احسان یک پسر و دختری ۱۲ روزه داشت و الیاس نیز یک پسر کوچک داشت و هر دو برادر به همراه پدرشان در این حادثه جان باختند.
علی، همان جوان روستایی است که برای نجات ۴نفر از عمق چاه، خطر مرگ را جان خرید و توانست پیکر بیجان آنها را از داخل چاه بیرون بکشد. او در گفت و گو با همشهری میگوید: ساعت ۹:۳۰ دقیقه صبح پنج شنبه بود که متوجه حادثه شدم و با موتور خودم را به چاه رساندم. حدود ۵۰، ۶۰ نفر از اهالی روستا اطراف چاه جمع شده بودند. از بالای چاه دیدم که عمویم(یکی از قربانیان) درون چاه روی آب افتاده است. به سرعت داخل چاه رفتم اما بوی شدید گاز حالم را بد کرد. میدانستم که اگر سرعت عمل نداشته باشم، خودم هم گرفتار خواهم شد. به هر سختیای که بود عمویم را که بسیار سنگین بود به لبه چاه رساندم و با کمک بقیه او را بیرون کشیدیم. وقتی آماده شدم که دوباره به داخل چاه بروم، یکی از پسرعموهایم که مقنی هم بود، گفت که این چاه به دلیل اینکه متروکه بوده و در طول زمان، آب داخلش راکد مانده و حیوانات زیادی به داخل آن افتاده و غرق شدهاند، محل تجمع گازهای سمی و کشنده شده است. به همین دلیل به خانه رفتم و با خود یک کارتن سرکه آوردم و داخل چاه ریختم. چون میدانستم سرکه، گاز را خنثی میکند. اما گاز موجود در چاه به حدی زیاد بود که باز هم نمیتوانستم وارد آن شوم.
علی ادامه میدهد: از اهالی خواستم دستگاه سمپاش بیاورند و با فشار باد آن تلاش کردم، گاز سمی را از داخل چاه خارج کنم. همزمان شروع به خارج کردن آب چاه کردیم و پس از آن با احتیاط عملیات نجات را ادامه دادیم. با کمک پسرعمویم وارد چاه شدیم ابتدا الیاس و ابوالفضل را بیرون کشیدیم اما پسرعمویم حالش بد شد و از هوش رفت و به داخل چاه افتاد. به همین دلیل با طناب به داخل چاه رفتم و پسر عمویم را بیرون آوردم که خوشبختانه از مرگ حتمی نجات یافت. بعد از او نوبت نجات احسان، آخرین کسی بود که داخل چاه گرفتار شده بود اما او دیده نمیشد. من داخل چاه رفتم و با چوبی که در آب فرو بردم، پیکر او را هم پیدا کردم با کمک بقیه، او را هم بیرون کشیدیم.
به گفته جوان فداکار، وقتی کار بیرون کشیدن اجساد قربانیان تمام شد، اورژانس رسیده بود و بعد از معاینات اولیه، اعلام کردند که هر چهار نفر جان باختهاند. هلال احمر و آتشنشانی نیز وقتی رسیدند که عملیات اهالی روستا به پایان رسیده بود.
علی میگوید: روستای ما آخرین روستای گنبد کاووس است و حدود ۴۰ کیلومتر با شهر فاصله دارد. این منطقه پاسگاه و پلیسراه ندارد و ایستگاه هلال احمر هم توسط خیران افتتاح شد. آتشنشانی هم که در ۱۵ کیلومتری روستا قرار دارد، هیچ تجهیزاتی ندارد و درخواست اهالی از مسئولان این است که نسبت به حل این مشکل روستا اقدام کنند.
پاسخ ها