با بررسی دقیق داستان عجیبترین جنگنده اسرائیل، با شایعهپراکنیها و افسانههای کاذب این رژیم غاصب و قدرت پوشالیاش بیشتر آشنا میشویم.
گجت نیوز: صنایع هواپیماسازی اسرائیل ۵۱ فروند میراژ ۵ تک سرنشین و ۱۰ فروند میراژ ۵ دو سرنشین تولید کرد و نیروی هوایی این کشور آنها را نِشِر (Nesher) نامید. گفته شده اغلب این جنگندهها پس از انجام مأموریت موفقیتآمیز در جنگ یوم کیپور به آرژانتین فروخته شده است.
مقدمه بالا، خلاصهای مفید از داستان جنگنده نشر است؛ روایتی که در واقع یک افسانه بیش نیست. البته ماجرای تولید میراژها و فروش آنها به آرژانتین در اواخر دهه ۷۰ میلادی، با وجود این که جعلی بودنش ثابت شده، همچنان ادامه دارد. قطعا اسرائیل در سال ۱۹۶۶ میلادی، ۵۰ فروند جنگنده میراژ ۵ سفارش داد؛ سپس فرانسه به خاطر این که رژیم صهیونیستی تحریم بود، تمام هواپیماها را توقیف کرد. واقعیت در همین نقطه به پایان میرسد.
الباقی داستانی که امروز میشنویم، چیزی جز یک افسانه نیست: اغلب کسانی که راجع به وقایع رخ داده بین اسرائیل و فرانسه کوچکترین اطلاعی ندارند، اصرار میکنند که صهیونیستها هزینه تمام جنگندهها را به فرانسه پرداخت کرده ولی هرگز آنها را دریافت نکرده است.
از قرار معلوم، اسرائیل بعد از این خیانت مشکل را از طریق جاسوسهای خود حل کرد و آموخت که چطور به کمک جاسوسانی مثل آلفرد فراونکنخت (مهندس سوئیسی که در شرکت تولید مجوز میراژ در سوئیس کار میکرد) و دیگران، میراژهای شخصی بسازد و…
اول از همه، حقیقت ندارد که فرانسویها پول میراژها را نگه داشتند و هرگز چیزی به اسرائیل تحویل ندادند. قرارداد اولیه 50 فروند Mirage 5Js در سال 1968 لغو شد، سپس پاریس و تل آویو در مورد نحوه بازگرداندن وجوه پرداختی اسرائیل مذاکره کردند. در فوریه 1972 میلادی مذاکرات به پایان رسید و منجر به این شد که پاریس 32 میلیون دلار این کشور را بازگرداند.
داستان تحویل طرحهای میراژ توسط آلفرد فراونکنخت به اسرائیل یک فریب اطلاعاتی دیگر بود. فراونکنخت روی مسائل مربوط به موتور یک شرکت سوئیسی مرتبط با تولید میراژهای IIIS فعالیت میکرد و در شرایطی قرار نداشت که بتواند مشخصات فنی Mirage 5J را لو دهد.
در واقع، در ژانویه 1968 میلادی، راکول اینترنشنال با داسو که یک شرکت هواپیماسازی فرانسوی است، قراردادی برای تحویل یک سری از میراژ 5 جی به اسرائیل منعقد کرد. این همکاری به صورت غیرعلنی و مخفیانه بود و به همین دلیل برای پوشش بهتر داستان، بدنهها توسط Aerospatiale، بالها توسط Reims-Cessna و پیشرانهها به کمک SABCA که یکی از شرکتهای تابعه بلژیکی داسو بود، ساخته شد.
سپس در سال 1970، 51 فروند میراژ 5 جی و 10 فروند میراژ 5DD به اسرائیل تحویل داده شد و در همان زمان صنایع هواپیماسازی این کشور به کمک مهندسان راکوِل، نمونههایی از آنها را مونتاژ کردند. داستان تحویل و مونتاژ میراژهای ساخت فرانسه به اسرائیل در سال 2001 و در مجله آمریکایی Wings منتشر شد. (طی مصاحبهای با طراح هواپیمای آمریکایی Gene Salvay)
سالوی از زمان جنگ جهانی دوم برای آمریکای شمالی کار میکرد و در تولید انواع مختلف جنگندههای اف ۱۰۰، اف ۸۶ و بی ۲۵ و… مشارکت داشت. در اواسط دهه ۱۹۶۰، راکول که یک شرکت متخصص در تولید لوازم یدکی خودرو به شمار میرفت، کنجکاو بود تا گسترش پیدا کند.
تا سال 1970 میلادی، سالوی یکی از طراحان پیشرو هواپیما در ایالات متحده بود و به همین خاطر توسط شرکت راکول به اسرائیل فرستاده شد تا در نصب پیشرانه جنرال الکتریک (J-79) روی بدنه میراژ کمک کند. با این اوصاف او شاهد تحویل و مونتاژ میراژ 5 جی توسط تکنسینهای آمریکایی در صنایع هواپیماسازی اسرائیل بود.
سالوی پیش از آن که به ایالات متحده بازگردد و بمب افکن B-1 را طراحی کند، به کمک لاکهید مارتین و داسو، جنگنده چند منظوره کفیر (Kfir) را طراحی کرد. ماجرا از این قرار بود که اسرائیل پیش از تسویه کامل با شرکت داسو، قصد داشت به میراژها دسترسی پیدا کند و حتی مقامات صهیونیست با دولت فرانسه به مذاکره رسیدند تا بعضی از خلبانان و تکنسینهای آموزش دیده را برای ادامه دوره به جزیره خوش آب و هوای کورسیکا بفرستند.
فرانسویها در ابتدا با این موضوع موافقت کردند ولی در ادامه متوجه شدند که اسرائیلیها میخواهند مخازن سوخت را روی جنگندهها قرار دهد و ممانعت به عمل آوردند. در نهایت اسرائیل مجبور شد تسویه حساب کند تا میراژها را بتواند تحویل بگیرد. بین سالهای ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۴ میلادی، جنگندههای مذکور به نیروی هوایی این کشور تحویل داده شدند.
از آنجایی که متخصصین اسرائیلی در فرانسه به خوبی آموزش دیده بودند، دولت صهیونیست تصمیم گرفت نسخه بومی میراژ را با نام نشر تولید کند. با این اوصاف جنگنده میراژ ۵ که داستان افسانهای آن بین اسرائیلیها زمزمه میشود، همان نشر است.
پاسخ ها