در این مقاله قرار است برگهایی از تاریخ را مرور کنیم که بیشتر وقتها انگار ترجیح میدهیم فراموششان کنیم و یا دستکم درباره آنها خودمان را به فراموشی بزنیم.
برترینها- آرمان رمضانی: بهتر است همین ابتدای کار به شما هشدار بدهم که در این مقاله نه خبری از اتفاقات خوب و روحیهبخش است و نه پس از مطالعه این مقاله حالتان بهتر خواهد شد. در پس تمام عکسهای حاضر در این مقاله مرگ و ترسناکتر از آن بیرحمی و سنگدلی انسانها لانه کرده و منتظر است تا به درون مغزتان بخزد و به یادتان بیاورد ما انسانها در ورای ظاهر اتوکشیده و مرتبمان توانایی انجام چه کارهایی را داریم.
در این مقاله قرار است برگهایی از تاریخ را مرور کنیم که بیشتر وقتها انگار ترجیح میدهیم فراموششان کنیم و یا دستکم خودمان را به فراموشی بزنیم. هرچند که تمام تصاویر حاضر در این مقاله بخشهایی حقیقی از تاریخ انسان است و بدون شک مطالعه آن برای هر فرد بزرگسالی لازم اما اگر روحیه حساسی دارید یا فقط در حال حاضر حوصله ندارید کامتان بیشتر تلخ شود از خیر مطالعه این مقاله بگذرید.
حتما قبول دارید که بعضی عکسها در ذهن آدم حک میشود و تا ابد میتواند باعث آزارت شود و این عکس بدون شک یکی از همین عکسهاست. عکسی که از صورت یک دختر 18 ساله روس گرفته شده که به تازگی از اردوگاه کار اجباری آلمان نازی یعنی اردوگاه داچائو آزاد شده است. عکسی از چشمهای انسانی که چیزی ترسناکتر از مرگ را دیده است. این عکس در آپریل 1945 گرفته شده است.
این آخرین عکسی است که از یک گروه 9 نفره از کوهنوردان شوروی گرفته شده است. اندکی پس از ثبت این عکس تمام این افراد کشته شدند. دولت شوروی که تا مدتها اجازه نمیداد اطلاعات دقیقی درباره مرگ این افراد منتشر شود، علت مرگ آنها را رخدادهای طبیعی اعلام کرد. با این وجود و به دلیل کشف مواد رادیواکتیو روی لباس اجساد این کوهنوردان، بسیاری از خبرنگاران مستقل علت مرگ آنها را آزمایش سلاحهای اتمی از طرف دولت شوروی میدانند. این واقعه به Dyatlov Pass Incident یا حادثه گذرگاه دیاتلوف مشهور است.
این عکس که در سال 2019 ثبت شده دو سرباز کلمبیایی را نشان میدهد که بر اثر یک حادثه و پاره شدن طناب در حین مانور و نمایش نظامی، در حال سقوط آزاد به سمت زمین هستند. شجاعت این سربازها که با وجود نزدیک شدن به برخورد با زمین و مرگ حتمی به تماشاگران سلام نظامی میدهند باعث تحت تاثیر قرار گرفتن بسیاری از مردم دنیا شد.
این عکس در آپریل 1986 و در یک کلینیک مخصوص در اتحاد جماهیر شوروی گرفته شده است. سوژه یکی از قربانیان بیشمار این فاجعه اتمی است.
این تصویر در شهر هیروشیمای ژاپن و پس از حمله اتمی آمریکا به این کشور گرفته شده است. لکهای که روی پلهها میبینید و به سایه اتمی مشهور است تمام چیزی است که از یک انسان باقی مانده است. انسانی که مانند همه ما تا ثانیههایی پیش از انفجار بمب اتمی زنده بود و نفس میکشید و آرزوهایی داشت و همه اینها به لکهای تبدیل شد چون رهبران در امنیت ژاپن و آمریکا و کشورهای دیگر هوس زورآزمایی کرده بودند.
این عکس ترسناک در سال 2014 و دقایقی قبل از کشته شدن این مرد به دست ببر باغ وحش گرفته شده است. مرد ظاهرا به دلایلی نامعلوم به داخل محوطه نگهداری از ببرها در باغ وحش پریده و اینچنین در چنگال این شکارچی قدرتمند گرفتار شده است. بر اساس نظر افرادی که فیلم این واقعه وحشتناک را تماشا کردهاند ببر برای مدتی طولانی به همین شکل به بررسی مرد مشغول بوده و تنها پس از دخالت مردم و نگهبانها که برای فراری دادن ببر به سمت او سنگ پرتاب میکردهاند اقدام به حمله و کشتن مرد کرده است.
این عکس در خلال جنگ جهانی اول از سربازی گرفته شده که مشخص نیست چه ملیتی دارد و اهمیتی هم ندارد. مرد جوان تحت تاثیر موج مهیب انفجار با چشمانی وحشتزده میخندد. این عکس احتمالا برای آن دسته از مخاطبان برترینها که در جنگ 8 ساله ایران و عراق در خط مقدم بودهاند خاطرات تلخ فراوانی را زنده میکند.
این تصویر آلیسون پارکر است. یک خبرنگار جوان که مشغول اجرا و ضبط آخرین گزارش زندگیاش است. آلیسون پارکر و فیلمبردارش آدام وارد تنها لحظاتی پس از به پایان رساندن این گزارش هدف تیراندازی انتقامجویانه یکی از همکاران سابقشان قرار گرفتند و هر دو جان باختند.
این عکس از محوطه یک کارخانه در میشیگان آمریکا گرفته شده و تپه بزرگی که در مرکز تصویر قرار دارد در حقیقت از انبوه استخوان جمجمه بوفالوهای شکار شده به وجود آمده است. این جمجمهها در این کارخانه پس از فرآوری به محصولاتی چون کود، خاکستر استخوان، چسب استخوان و بسیاری از مواد اولیه دیگر تبدیل میشدند انگار که هیچوقت به موجود زندهای تعلق نداشتهاند.
این عکس در سال 1982 در بیمارستان روانی دیرالقمر در لبنان گرفته شده است. بچههای بینوایی که تنها به جرم بیماری در بدترین وضعیت ممکن به رادیاتور بسته شدهاند.
سوژه این عکس ژان لیبِرا نام دارد که در زمان خودش به "مردی با دو بدن" مشهور بود. ژان در تمام عمرش جسم برادر دوقلویی که از ناحیه شکم و سینه به او وصل بود را حمل میکرد.
مرد حاضر در این تصویر دنیس رِیدر نام دارد که البته اکثر افراد او را با لقب Btk Killer میشناسند. او در طول سه دهه دستکم 10 نفر را به قتل رساند و به دلیل شکل خاص قتلها که پس از شکنجه انجام میشد او به عنوان یکی از بدنامترین قاتلان سریالی معاصر آمریکا شناخته میشود.
دختر حاضر در این تصویر کِری راوسون، دختر دنیس ریدر است. کری پس از آنکه پدرش در سال 2005 به قتلها اعتراف کرد تبدیل به یک فعال اجتماعی و حامی قربانیان سوءاستفاده و آزار شد و بعدها یک کتاب بسیار پرفروش هم درباره تجربیات شخصیاش و البته زندگی با یک قاتل سریالی بدنام نوشت. در تصویر زیر ماسکی را مشاهده میکنید که دنیس ریدر در هنگام حمله و هدف قرار دادن قربانیانش استفاده میکرده است.
میگویند تخیل هیچ فردی نمیتواند برخی از اتفاقاتی که ما انسانها باعثشان شدهایم را بسازد و به نظرم راست هم میگویند. تصویری که میبینید در سال 1910 ثبت شده و داستان بسیار عجیبی دارد. این افراد بازیکنان تیم بیسبال یک زندان بودند و از آنجایی که تمام آنها به اعدام محکوم شده بودند از طرف رئیس زندان این قول را دریافت کرده بودند که مادامی که در مسابقات پیروز شوند خبری از اجرای حکمشان نیست و با اولین باخت باید آماده مرگ شوند. به نظرتان ذهن کدام نویسنده میتوانست چنین شوخی تلخی را تصور کند؟
این عکس از آخرین لحظات زنده بودن شعبدهبازی به نام جو بوروس ثبت شده است. جو برای اجرای یک شعبده و نمایش به درخواست خودش درون تابوت رفت. بنابر نقشه جو نه تنها قرار بود تابوت به زیر خاک برود بلکه میبایست روی تابوت با سیمان پوشانده میشد. در نهایت اما به دلیل یک خطای محاسباتی بدنه تابوت نتوانست در مقابل وزن سیمان دوام بیاورد و با شکستن تابوت جو بوروس جانش را از دست داد.
این تصویر در سال 1907 ثبت شده است. یک ملوان بریتانیایی مشغول باز کردن غل و زنجیر یک برده است. برایتان دردناک خواهد بود اگر بدانید این مرد سیاه پوست قرار است پس از سه سال مداوم زندگی با غل و زنجیر بالاخره برای لحظاتی طعم مصنوعی آزادی را بچشد.
پاسخ ها