مرد ۴۷ سالهای با حمله به صاحبخانههایش حمام خون به راه انداخت و باعث مرگ یکی از آنها با ضربات چاقو شد.
روزنامه خراسان: مرد ۴۷ سالهای با حمله به صاحبخانههایش حمام خون به راه انداخت و باعث مرگ یکی از آنها با ضربات چاقو شد.
عقربه های ساعت به نیمه شب هفتم مرداد نزدیک می شدند که زنگ تلفن همراه قاضی ویژه قتل عمد مشهد به صدا درآمد و یکی از افسران دایره تجسس کلانتری سیدی، وی را از جنایتی هولناک مطلع کرد. او از مرد مستاجری سخن گفت که با هجوم دلهره آور به منزل زوج صاحبخانه، آن ها را با ضربات چاقو روانه بیمارستان کرده بود اما بررسی ها نشان داد که تلاش کادر درمانی برای نجات صاحبخانه ۷۲ ساله به نتیجه نرسیده و او بر اثر عوارض ناشی از این یورش مرگبار جان خود را از دست داده است.
به دنبال دریافت این خبر، بلافاصله قاضی دکتر صادق صفری به همراه گروهی از عوامل بررسی صحنه جرم و کارآگاهان پلیس آگاهی عازم بیمارستان امدادی (شهید کامیاب) شد، جایی که جسد صاحبخانه در سردخانه آن قرار داشت. زیرپوش خون آلود «موسی – ر» بیانگر آن بود که وی از مقابل، هدف ضربه چاقو قرار گرفته است و جراحت ۱.۵ سانتی متری روی قفسه سینه وی این فرضیه را به اثبات رساند و بدین ترتیب تحقیقات گسترده میدانی توسط قاضی پرونده های جنایی مشهد آغاز شد. بررسی های مقدماتی حکایت از آن داشت که صاحبخانه هدف ضربه غافلگیرانه قرار گرفته است چرا که هیچ گونه آثار دفاعی روی پیکرش دیده نمی شد.
در همین حال جسد مذکور برای تعیین علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی انتقال یافت و تحقیقات با اظهارات همسر مجروح صاحبخانه در حالی وارد مرحله جدیدی شد که او نیز به دلیل شدت جراحات در مرکز درمانی بستری بود.این زن که هنوز از مرگ همسرش اطلاع نداشت، درباره چگونگی وقوع حادثه به قاضی دکتر صفری گفت: من در منزل مشغول تماشای برنامه های تلویزیون بودم که ناگهان مستاجر ما که از مشکل روانی هم رنج می برد، به یکباره وارد منزل شد و من بی اختیار به طرف او رفتم که ابتدا مرا با چاقو زد و سپس شوهرم را هدف ضربه چاقوی نوک تیز قرار داد. او به تنهایی به منزل ما هجوم آورد و مرا از ناحیه شانه و پشت سر زخمی کرد.
با لو رفتن ماجرای یورش دلهره آور مستاجر به منزل صاحبخانه، بی درنگ عملیات شناسایی مخفیگاه و دستگیری وی با صدور دستورهای محرمانه قضایی در حالی آغاز شد که نیروهای تجسس کلانتری با بهره گیری از راهنمایی های قاضی صادق صفری، به ردزنی های اطلاعاتی پرداختند و موفق شدند او را در بیابان های اطراف کوی سیدی به دام اندازند.
دقایقی بعد با انتقال متهم ۴۷ ساله به کلانتری، تحقیقات از وی در حضور قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد شروع شد.
این متهم که خود را «محمد علی –د» معرفی می کرد و مدعی بود افکار مشوش به سرش زده است، درباره این حادثه وحشتناک گفت: من با صاحبخانه مشکلی نداشتم، خواهرزاده او هم برای انجام قرعه کشی خانوادگی به آن جا می آمد ولی از حدود ۷ ماه قبل که ما مستاجر او بودیم هر بار که به طبقه پایین می آمد و همسرم را می دید، افکار مشوش به ذهنم خطور می کرد چرا که او مدام «ورد» می خواند و هنگامی که به طبقه بالا می رفت چشمان من دچار سوزش می شد!! و من همواره زیر دوربین بودم. او مدام با خودش می گفت: «ر-ب- ر...» ! وقتی من به طبقه بالا رفتم، به او گفتم همسرم این جاست؟ گفت: نه! به همین دلیل با او درگیر شدم و او را با چاقو زدم ولی همسرش هم یکسره ورد می خواند! که او را هم زدم و آن ها هم مرا زدند!
متهم این پرونده جنایی همچنین با اشاره به این که باجناق صاحبخانه هم با در دست داشتن کارت خوان به منزل آن ها می آمد و قرعه کشی می کرد، ادامه داد: من قبلا کریستال مصرف می کردم اما اکنون متادون می خورم با وجود این، امشب (شب وقوع حادثه) چیزی مصرف نکرده بودم! البته قبلا دفترچه درمانی مرا به بیمارستان ابن سینا (مرکز روان پزشکی مشهد) بردند و کلی قرص به من دادند. وی در پاسخ به سوال قاضی ویژه قتل عمد که پرسید آیا اختلافی به خاطر اجاره منزل هم داشتید، گفت: نه! او از ما پول نمی گرفت و من خودم اجاره را کارت به کارت می کردم ، او فقط «ورد» می خواند! به طوری که یک نفر از پشت سر به من می گفت: برو بالا! من هم اول خودش را زدم و بعد هم همسرش را با چاقو زدم! که همسرش هم مرا از ناحیه شکم مجروح کرد...
در این هنگام متهم پیراهنش را بالا داد تا آثار زخم های ناشی از چاقو را نشان دهد ولی پزشک قانونی و مقام قضایی، آثار جراحت های روی شکم او را «خودزنی» تشخیص دادند که با شیئی نوک تیز و برنده ایجاد شده بود.
تحقیقات درباره این جنایت وحشتناک به بامداد روز هشتم مرداد کشیده بود که همسر متهم به قتل نیز وارد کلانتری سیدی شد تا به سوالات تخصصی مقام قضایی پاسخ دهد. او که مقدار زیادی داروهای اعصاب و روان به همراه داشت، در این باره گفت: ما با صاحبخانه مشکلی نداریم، آن ها از ما رضایت داشتند و قرار بود که قراردادمان را هم تمدید کنیم. اوایل شب حادثه من به پارک رفته بودم که همسر صاحبخانه زنگ زد و مرا از این حادثه مطلع کرد، شوهرم ناراحتی اعصاب دارد و کلی دارو مصرف می کند که آن ها را با خودم آورده ام. حتی دختر صاحبخانه هم برای همسرم از پزشک متخصص وقت ویزیت می گرفت و همه از مشکل روانی او آگاه هستند ولی تاکنون هیچ گاه شوهرم چنین رفتاری نداشت.
تحقیقات بیشتر درباره این ماجرای تکان دهنده در حالی زیر نظر قاضی دکتر صفری ادامه یافت که متهم ۴۷ ساله برای تایید سلامت روانی به پزشکی قانونی معرفی شد و بررسی های جنایی نیز در پلیس آگاهی خراسان رضوی زیر ذره بین کنکاش های پلیس قرار گرفت.
پاسخ ها