از نظر برخی ملیت یک ساختار روان است. از همین منظر برخی از بهترین ستارههای دنیای فوتبال میتوانستند پیراهن تیم ملی کشور دیگری را بر تن کنند.
روزنامه اعتماد: از نظر برخی ملیت یک ساختار روان است. از همین منظر برخی از بهترین ستارههای دنیای فوتبال میتوانستند پیراهن تیم ملی کشور دیگری را بر تن کنند.
در فوتبال ایران چند بازیکن اصطلاحا دورگه در سالهای گذشته به تیم ملی دعوت شدند. ستارههایی نظیر اشکان دژاگه، سامان قدوس یا فریدون زندی و دیگران. این بازیکنان در حالی که میتوانستند پیراهن تیم ملی کشور دیگری را بپوشند، ترجیح دادند بخشی از یوزها باشند. در طرف مقابل برخی دیگر تصمیم دیگری گرفتند.
دنیای مدرن چنین است. دهها فوتبالیست سطح بالا وجود دارند که میتوانستند برای کشور دیگری بازی کنند. این ستارهها یا در جای دیگری به دنیا آمدهاند یا در جای دیگری بزرگ شدهاند یا پدر و مادر یا پدربزرگ و مادربزرگی از کشوری کاملا متفاوت دارند. در ادامه لیست معروفترین بازیکنانی که چنین شرایطی داشتند یا دارند را مرور میکنیم.
۱. میروسلاو کلوزه
بهترین گلزن تاریخ آلمان در جام جهانی اصلا اهل آلمان نیست. در واقع، دو نفر جلوی آلمان در یورو 2004 هر دو از کشور همسایه لهستان بودند. پدر کلوزه، یوزف، خود یک فوتبالیست حرفهای بود که در اوسر بازی میکرد. در حالی که مادرش یک بازیکن تیم ملی هندبال لهستان بود. این مهاجم در هشت سالگی با دانش بسیار کمی از زبان به دویچلند نقل مکان کرد و در نهایت به عنوان یک آلمانی اولین جام جهانی این کشور را برنده شد. این گواهی بر میراث چندفرهنگی آلمان است که بازیکنانی مانند اوزیل، خدیرا، گوندوگان و پودولسکی (همکار لهستانی میرو در سال 2004) همگی برای Die Mannschaft بازی کردند. میتوان تصور کرد اگر کلوزه به تیم ملی لهستان رفته بود، میتوانست عملکردی در اندازه رابرت لواندوفسکی داشته باشد.
۲. پپه
مدافع میانی پرتغال، پپه، در واقع برزیلی است، اما سلسائو در ردههای سنی از او دوری میکرد. برای اولینبار در سال 2006 توسط دونگا سرمربی برزیل از پپه خواسته شد تا برای کشورش بازی کند، اما تا آن زمان دیگر خیلی دیر شده بود. مدافع پورتو تصمیم گرفته بود که میخواهد برای پرتغال بازی کند. او تا سال 2007، اولین حضور خود را برای تیم ملی پرتغال انجام داد. تنها مزیتی که میشد در آن مقطع به آن اشاره کرد، این بود که حداقل هر دو به یک زبان صحبت میکنند. او از آن زمان تاکنون بیش از 120 بازی انجام داده و در اولین قهرمانی پرتغال در یورو 2016 نقش مهمی ایفا کرد. شاید برزیل امروز آرزو کند کاش زودتر سراغ او رفته بود.
۳. لروی سانه
لروی سانه در اسن آلمان بزرگ شد. او امروز به کشور بازگشته است تا برای بایرن مونیخ بازی کند. مانند همه آلمانیهای خوب. او هوش تاکتیکی و فردی بالایی دارد. او پس از فارغالتحصیلی از آکادمی شالکه در این سیستم پرورش یافته است. با این حال، در دنیای موازی، او به لطف پدرش، سلیمان سانه که 29 گل برای سنگال به ثمر رساند، میتوانست امروز در جناح مقابل کنار سادیو مانه به میدان برود. به همین شکل، وینگر سرعتی سابق منچسترسیتی میتوانست برای فرانسه، کشوری که پدرش در آن بزرگ شده هم به میدان برود. سانه درباره وفاداری خود به آلمان گفت: «هیچ وقت بحث پوشیدن پیراهن فرانسه یا سنگال مطرح نبود. کشور من آلمان است. من یک خالکوبی از نقشه سنگال دارم. درست است و البته همچنین نقشهای از آلمان. ولی نه نقشه فرانسه، متاسفم.»
۴. کیلیان امباپه
کیلیان امباپه امروز یک اسطوره فرانسوی است، اما میتوانست به جای فرانسه برای کامرون بازی کند. یکبار در پوستر نایکی آمده بود: «1998 سال بزرگی برای فوتبال فرانسه بود. کیلیان متولد شد.
جوانترین بازیکنی که پس از پله در فینال جام جهانی گلزنی کرده است و دومین بازیکنی که از زمان جف هرست در فینال هتتریک کرده همیشه برای فرانسه بازی کرده است. او در سن کودکی، خارج از پاریس بزرگ شد و اکنون برای تیم فوتبال فرانسه بازی میکند. باشگاهی که از او به عنوان یک پسر حمایت میکرد. اما پدر او، ویلفرد، اهل کامرون است. حالا جام ملتهای آفریقا را با کیلیان امباپه تصور کنید!
۵. آلفونسو دیویس
آلفونسو دیویس در یک اردوگاه پناهندگان در آفریقا به دنیا آمد. شروع سختی در زندگی داشت. این مدافع کناری سریع از والدین لیبریایی در بودوبورام، اردوگاه پناهندگان در غنا، پس از فرار آنها در جریان جنگ داخلی دوم لیبریا که بیش از 450 هزار لیبریایی را آواره کرد، متولد شد. بنابراین دیویس واجد شرایط بازی برای لیبریا، کشوری که برنده توپ طلا جورج وهآ را در تاریخ خود داشت، بود. او همچنین شانس بازی برای غنا را هم داشت، زیرا در آنجا متولد شده است. در عوض، او امیدوار است که اولین کانادایی باشد که برنده توپ طلا میشود. او نگران راهیابی به جام جهانی 2026 که کشورش با امریکا و مکزیک میزبانی میکند، نخواهد بود.
۶. کریستین پولیشیچ
کریستین پولیشیچ بزرگترین ستاره امریکاست، اما میتوانست تماس USMNT را رد کند! کریستین پولیشیچ تقریبا به اندازه دیگر امریکاییها، امریکایی است. او اهل پنسیلوانیاست، لهجهاش را از دست نداده و پدرش در دهه 1990 برای تیم هریسبورگ هیت فوتبال داخل سالن بازی میکرد. پولیشیچ در 7 سالگی به مدت یکسال در انگلیس زندگی و برای تیم جوانان براکلی تاون بازی کرد و اگرچه این برای واجد شرایط بودن او برای سه شیر کافی نیست، نامخانوادگی مشخص او که مربوط به اروپای شرقی میشود، سرنخهایی به او میداد. اینکه او میتوانست برای کشوری در قاره سبز بازی کند. وینگر چلسی دارای پاسپورت کرواسی است، اما از بازی برای نایب قهرمان جام جهانی 2018 خودداری کرد و در عوض پیراهن تیم ملی ایالات متحده را بر تن کرد.
۷. عدنان یانوزای
عدنان یانوزای میتوانست برای هر کشوری بازی کند! معروف است که انگلیس به دنبال این بود که عدنان یانوزای تابعیت خود را برای تبدیل شدن به یک بازیکن انگلیسی بگیرد. با این حال، برخی توافقها این شانس را از او سلب کرد. البته نه به این معنا که گزینههای زیادی برای او باقی نماند. یانوزای بر مبنای جایی که در آن متولد شد واجد شرایط بازی برای بلژیک بود و پاسپورت بلژیکی داشت که در نهایت تصمیم گرفت همین کار را انجام بدهد. اگرچه آلبانی (از طریق تبار آلبانیاییاش) و کوزوو (که در آن زمان عضو فیفا نبود و فقط یک کشور مستقل تا حدی به رسمیت شناخته شده به حساب میآمد) نیز گزینههای یانوزای بودند. ستاره سابق منچستریونایتد همچنین توانایی بازی برای صربستان، ترکیه و کرواسی را هم داشت!
۸. پیر امریک اوبامیانگ
پیر امریک اوبامیانگ بهطور غیرعادی این فرصت را برای نمایندگی کشوری که در آن متولد شده بود، رد کرد. او با یکی از دو بازیکن ملی که گابنی است در لیگ برتر بازی کرده است. دیگری مردی است که غرب لندن را به خوبی میشناسد: ماریو لمینا.
پیر امریک اوبامیانگ کاپیتان ملت آفریقاست، درست مانند پدرش ویلی، اما او در فرانسه به دنیا آمد و بزرگ شد. در دنیای موازی، فرانسه میتوانست از او و امباپه استفاده کند. اما مهاجم چلسی یکی دیگر از بازیکنانی بود که برای انتخاب دچار دردسر بود. زمانی که برای آثمیلان بازی میکرد، به او پیشنهاد دعوت به تیم زیر 19 سال ایتالیا داده شد. به خاطر مادر اسپانیاییاش میتوانست در جمع ماتادورها هم باشد. به بیان ساده سه تیم اروپایی بودند که او میتوانست در آنها بازی کند.
۹. ایوان راکیتیچ
ایوان راکیتیچ از طریق آکادمی بازل آمد که بدون شک سرنخی از محل تولد و بزرگ شدن او میدهد. سوییس خانه بسیاری از پناهندگان و مهاجرانی است که از موقعیت بیطرفی کشور سوییس در جنگ برای جستوجوی مکانی امنتر برای زندگی استفاده کردهاند. مانند خانواده گرانیت ژاکا، والدین ایوان راکیتیچ از اروپای شرقی به سوییس آمدهاند. مادر و پدر راکیتیچ هر دو کروات بودند، اما برخلاف بسیاری از بازیکنان این لیست، هافبک کروات در واقع نماینده ملیت دیگر او نیز بود. راکیتیچ در سطح جوانان با تیمهای ملی زیر 17، زیر 19 و زیر 21 سال سوییس بازی کرد، قبل از پذیرفتن دعوت بیلیچ برای پوشیدن پیراهن تیم ملی کرواسی. ممکن است سوال شود بزرگترین فایده سوییسی بودن چیست؟ جواب: پرچم یک امتیاز بزرگ است!
۱۰. ارلینگ هالند
ارلینگ هالند میتوانست یک انگلیسی باشد. بله! انگلیس میتوانست بین هری کین و ارلینگ هالند در خط حمله یکی را انتخاب کند. هالند در لیدز به دنیا آمد، زمانی که پدرش، آلف اینگه برای لیدز یونایتد بازی میکرد. ارلینگ هنوز هم تا به امروز از طرفداران لیدز است. اما با توجه به اینکه قبل از اینکه انگلیس حتی بخواهد او را در نظر بگیرد، او قبلا بخشی از مجموعه جوانان نروژی بود، بازی برای سه شیرها همیشه به یک ماموریت سخت تبدیل میشد. گرت ساوتگیت درباره پدیده منچسترسیتی گفت: «ما ستارهها را زود جذب میکنیم، اما زمانی که او هنوز در یورکشایر بود، او را نپسندیدیم، مطمئنا بعید بود او برای انگلیس بازی کند اما هنوز امکان پذیر بود.»
پاسخ ها