دوئل با تپانچه
تپانچه دوئل سلاحی خاص و دستساز بود که در قرنهای ۱۸ و ۱۹ برای حلوفصل اختلافات شرافتمندانه طراحی شد. این تپانچهها معمولاً جفتی یکسان ساخته میشدند تا عدالت رعایت شود. در این مقاله از با تاریخچه، انواع و قوانین استفاده از تپانچه دوئل آشنا میشویم. این سلاح نماد عصر دوئلهای مرگبار و شجاعت اشرافی است.
تپانچههای دوئل غلافدار فرانسوی اثر نیکولاس نوئل بوتت . تکتیر، چخماقی، تفنگی، کالیبر ۵۸، فولاد آبکاری شده، ورسای ، ۱۷۹۴–۱۷۹۷. موزه سلطنتی انتاریو ، تورنتو
تپانچه دوئل نوعی تپانچه است که به صورت جفتهای همسان برای استفاده در دوئل ، زمانی که دوئل مرسوم بود، ساخته میشد. تپانچههای دوئل اغلب تپانچههای تک تیر چخماقی یا باروتی سیاه کوبهای هستند که یک گلوله سربی شلیک میکنند . همه تپانچههای جفت قدیمی و مرغوب، تپانچه دوئل نیستند، هرچند ممکن است به این نام خوانده شوند.
تا اواسط قرن هجدهم، دوئلها معمولاً با شمشیر انجام میشدند. در لندن، اولین دوئل ثبتشده با تپانچه در سال ۱۷۱۱ بود، اما استفاده از تپانچه تا دهه ۱۷۶۰ غیرمعمول بود. پس از آن، آنها به سرعت جای خود را باز کردند و پس از سال ۱۷۸۵، دوئل با شمشیر در لندن به ندرت اتفاق میافتاد. از حدود سال ۱۷۷۰ به بعد، اسلحهسازان تپانچههایی را تولید میکردند که مشخصاً برای دوئل ساخته شده بودند.
اگر تپانچههای استاندارد چخماقی دقیقاً تنظیم نشوند، میتوانند تأخیر قابل توجهی بین کشیدن ماشه و شلیک گلوله داشته باشند. تپانچههای دوئل مخصوص این کار، پیشرفتهای مختلفی داشتهاند تا قابل اعتمادتر و دقیقتر شوند.
تپانچههای دوئل لولههای بلند و سنگینی دارند ، وزن اضافه شده به هدفگیری پایدار و کاهش لگد کمک میکند. لولههای اسلحههای اولیه استوانهای بودند، در حالی که لولههای اسلحههای بعدی تمایل به هشت ضلعی داشتند. لولهها با روکش آبی یا قهوهای رنگ پوشانده میشدند تا تابش خیرهکننده را کاهش دهند.خارهای روی محافظ ماشه از حدود سال 1805 ظاهر شدند تا تکیهگاهی برای انگشت میانی فراهم کنند و باعث بهبود در دست گرفتن تیرانداز شوند. از دیگر ویژگیها میتوان به دستههای ارهای، سوراخهای لمسی با روکش پلاتین و ماشههای مویی اشاره کرد. قابلیت اطمینان مهم بود زیرا اگر تپانچه دوئلکننده شلیک نمیکرد، او شلیک خود را انجام داده و اجازه نداشت تپانچه را دوباره کوک کند و دوباره امتحان کند.
تمام قطعات، تولید، پرداخت دستی و سپس با دقت و ظرافت زیادی تنظیم میشدند که این امر باعث میشد تپانچههای دوئل بسیار گرانتر از سلاحهای گرم استاندارد آن دوره باشند. هنگام قالبگیری گلولههای سربی دقت ویژهای میشد تا از عدم وجود فضای خالی که بر دقت تأثیر میگذارد، اطمینان حاصل شود. در برخی دوئلها، تپانچهها با دقت و به طور یکسان پر میشدند و به هر دوئلکننده حق انتخاب تپانچههای پر شدهی غیرقابل تشخیص داده میشد. برعکس، گاهی اوقات دوئلکنندهها از تپانچههای خود استفاده میکردند و بنابراین سلاحها متفاوت بودند.
تپانچه دوئل
از آنجایی که دوئلها عموماً در فواصل کوتاه و با سرعت مشخص، معمولاً 35 تا 45 فوت (11 تا 14 متر)،بین حریفان ثابت انجام میشدند، دقت بسیار بالایی لازم نبود.
تپانچههای دوئل لولههای بلندی داشتند ، معمولاً حدود 250 میلیمتر (10 اینچ) و گلولههای بزرگ و سنگینی شلیک میکردند. تپانچههایی با کالیبر 11 میلیمتر (0.45 اینچ)، 13 میلیمتر (0.52 اینچ)، 15 میلیمتر (0.58 اینچ) یا حتی 17 میلیمتر (0.65 اینچ) رایج بودند. گلولههای بارگیری شده در آنها میتوانستند 214 گرین (0.49 اونس؛ 13.9 گرم) در کالیبر 52 یا بیشتر در کالیبرهای بزرگتر وزن داشته باشند. جراحات ناشی از چنین گلولههایی، همراه با وضعیت بدوی پزشکی اورژانس در زمانی که دوئلها رایج بودند، به این معنی بود که دوئلهای تپانچهای اغلب منجر به مرگ و میر، اغلب چند ساعت یا چند روز بعد، میشد.
تاریخچه دوئل
بیشتر تپانچههای انگلیسی لولههای صاف داشتند، هرچند برخی از آنها لولههای شیاردار داشتند ، نوعی لوله شیاردار ظریف که دیدن آن با چشم غیرمسلح دشوار بود. تپانچههای دارای لوله شیاردار، هنگام شلیک، گلوله را میچرخانند و تثبیت میکنند و در نتیجه دقت بسیار بیشتری دارند. در نتیجه، بسیاری دوئل با تپانچههای شیاردار را غیرورزشی میدانستند، اگرچه تا زمانی که تپانچهها یکسان بودند، هیچ بیعدالتی وجود نداشت.
لوله شیاردار یا شامل تعداد زیادی شیار بسیار کمعمق بود که به عنوان لوله شیاردار خراشدار شناخته میشدند یا لوله شیارداری که در انتهای تپانچه متوقف میشد و به عنوان لوله شیاردار فرانسوی شناخته میشد. برای برخی در قرن هجدهم، دوئل با سلاحهای کمدقتتر و لوله شیاردار ترجیح داده میشد، زیرا آن را به عنوان اجازه دادن به قضاوت خدا برای تعیین نتیجه درگیری میدانستند.
یک جفت تپانچه دوئل قفل کوبهای فرانسوی حکاکی و طلاکاری شده در موزه هنر فیلادلفیا . این مجموعه شامل یک ملاقه کوچک ریختهگری برای ریختن سرب مذاب و یک قالب گلوله و همچنین یک پتک برای پر کردن اسلحهها است.
در اروپای قارهای، استفاده از تپانچههای بدون لوله، بزدلانه تلقی میشد و تپانچههای تفنگدار رایج بود. برد کوتاه اکثر دوئلها در کنار دقت تپانچههای تفنگدار، احتمال مرگ و میر را در طول دوئل به میزان قابل توجهی افزایش میداد. یک جفت تپانچه تفنگدار اغلب شامل یک چکش یا پتک کوچک به عنوان لوازم جانبی بودند. آنها از گلولههای کمی بزرگ استفاده میکردند و برای هدایت گلوله به پایین لوله هنگام بارگیری، به یک چکش نیاز بود.
فلینت لاک تپانچه
تپانچههای دوئل جفتی را میتوان به راحتی با تپانچههای غلافدار و تپانچههای مسافرتی اشتباه گرفت. این نوع تپانچهها از این نظر شبیه تپانچههای دوئلی هستند که سلاحهای سرپر بودند و گاهی اوقات با هزینهای گزاف ساخته و به صورت جفتهای غلافدار و جفت با مجموعهای از لوازم جانبی فروخته میشدند. تپانچههای مسافرتی که به تپانچههای پالتویی نیز معروف هستند ، برای استفاده مسافران جهت محافظت از خود در برابر راهزنان و عابران پیاده در نظر گرفته شده بودند . برخلاف تپانچههای دوئلی، آنها معمولاً تفنگی بودند. تپانچههای غلافدار یا تپانچههای اسبی بر پشت اسب استفاده میشدند و به صورت جفت در یک غلاف چرمی که روی زین اسب آویزان بود، حمل میشدند. اگرچه برای استفاده نظامی مناسبتر بودند، اما اغلب متعلق به غیرنظامیان بودند. اگرچه هدف آنها مبارزه یا دفاع از خود بود، تپانچههای غلافدار گاهی اوقات برای مبارزه در دوئلها استفاده میشدند.
اغلب گفته میشود که تپانچههای دوئل به صورت جفتهای یکسان عرضه میشدند تا هر دوئلکننده در شرایط مساوی قرار گیرد. با این حال، قابل قبول بود که دوئلها با تپانچههای مختلف انجام شوند و هر دوئلکننده از جفت تپانچهی خود استفاده کند تا بتواند از سلاحهایی که با آنها آشنا هستند استفاده کند. دو جفت تپانچه در صورتی که هر دو به خطا بروند و رقیب دوئل قصد ادامه داشته باشد، امکان تبادل تیر دوم را فراهم میکرد. وقتی دوئلی با یک جفت تپانچه انجام میشد، به این دلیل بود که هیچ یک از دوئلکنندگان تپانچهی خود را نداشتند و تپانچهها توسط شخص ثالثی تأمین میشدند.
قوانین دوئل
دوئل با تپانچه اشکال مختلفی داشت. در بریتانیا، نوع مورد علاقه این بود که دوئلکنندگان در فاصلهای توافقشده بیحرکت میایستادند و با علامت دادن شلیک میکردند، که اغلب شامل یکی از ثانیهها (ایستادن در دید محیطی دوئلکنندگان) بود که دستش را دراز میکرد تا دستمالی بیندازد . قوانین «روش فرانسوی» دوئل ایجاب میکرد که دوئلکنندگان پشت به پشت شروع کنند، قبل از چرخش و شلیک، تعداد مشخصی قدم بردارند.
نوع دیگری از دوئل، که به عنوان دوئل با مانع یا دوئل داوطلبانه (به دلخواه) شناخته میشود، دوئلکنندگان را به سمت یکدیگر راه میبرد. با نزدیک شدن فاصله، آنها میتوانستند به دلخواه شلیک کنند. اما اگر اولین کسی که شلیک میکرد خطا میرفت، موظف بود بیحرکت بایستد و منتظر شلیک حریفش بماند. در سال 1837، الکساندر پوشکین در حین مبارزه با این نوع دوئل به شدت زخمی شد.دوئل داستانی معروف بین پیر و دولوخوف در رمان جنگ و صلح نیز از این نوع بود. برای شرح عینی چنین دوئلی به رینولدز (1839) مراجعه کنید .
تپانچه دوئل
در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، دوئل به ورزشی تبدیل شد که در آن تیراندازان با استفاده از گلولههای غیرکشنده به یکدیگر شلیک میکردند. این گلولهها شامل گلولههای مومی در یک فشنگ بدون باروت بودند؛ گلوله فقط با انفجار چاشنی فشنگ به حرکت در میآمد .شرکتکنندگان لباسهای سنگین و محافظ و کلاه ایمنی فلزی، شبیه به ماسک شمشیربازی اما با محافظ چشم از جنس شیشه ضخیم، میپوشیدند. دوئل با تپانچه یک رویداد وابسته (بدون مدال) در بازیهای المپیک 1906 و 1908 بود ( به دوئل المپیک مراجعه کنید ).
شرکت فرانسوی فوره لو پیج تپانچههای مخصوصی برای دوئلهای ورزشی ساخت. این تپانچهها از نوع بریک اکشن بودند ، سلاحهای تکتیر که در جلوی ماشه دارای محافظ بودند تا از دستی که تپانچه را نگه داشته محافظت کنند.
تپانچه دوئل
استفاده از تپانچه در دوئلها در اواسط قرن هجدهم در بریتانیا ، فرانسه و آمریکای مستعمراتی رایج شد. در ابتدا عمدتاً از تپانچههای غلافدار یا مسافرتی استفاده میشد، اما تا پایان قرن، تپانچههای دوئل مخصوص توسط صنعتگران در انگلستان ، فرانسه ، آلمان ، اتریش و ایالات متحده ساخته میشد .
مشهورترین و نوآورترین تولیدکنندگان، شرکتهای مستقر در لندن مانند ووگدون و بارتون ، دورس اگ ، مانتون ، مورتیمر، ناک و پردی بودند .نام ووگدن به طور خاص با تپانچههای دوئل گره خورد، تا جایی که گاهی اوقات وکلا از دوئل به عنوان "پرونده ووگدن" یاد میکردند.
جفت تپانچههای دوئل اغلب در جعبههای چوبی محفظهدار به همراه یک فلاسک باروت ، میلههایی برای تمیز کردن و پر کردن فشنگ، سنگ چخماقهای یدکی ، آچار و سایر ابزارها و یک قالب گلوله عرضه میشدند.
۱. تپانچه دوئل چه تفاوتی با تپانچههای نظامی معمولی داشت؟
تپانچه دوئل با دقت بسیار بالا، لولهٔ بلند (۸ تا ۱۰ اینچ)، ماشهٔ فوقالعاده سبک (hair trigger) و کالیبر بزرگ (.۵۰ تا .۶۵) ساخته میشد تا در فاصلهٔ نزدیک بیشترین شانس اصابت را داشته باشد، در حالی که تپانچههای نظامی برای جنگ طراحی شده بودند و دقت کمتری داشتند.
۲. آیا همیشه از جفت تپانچههای یکسان استفاده میشد؟
خیر. هرچند جفتهای یکسان رایج بودند، اما قوانین اجازه میداد هر دوئلکننده از تپانچهٔ شخصی خودش استفاده کند تا با سلاح آشنایی کامل داشته باشد. فقط وقتی هیچکدام تپانچه نداشتند، شخص ثالث یک جفت یکسان تأمین میکرد.
۳. معروفترین سازندگان تپانچه دوئل چه کسانی بودند؟
مانتون و جوزف اگ (لندن)، نیکولاس-نوئل بوتیه (پاریس) و جان تویله (فیلادلفیا) از بهترین و گرانقیمتترین سازندگان بودند. یک جفت تپانچهٔ مانتون گاهی معادل حقوق چندسال یک کارگر بود.
۴. چرا دوئل با تپانچه در قرن نوزدهم ممنوع شد؟
به دلیل تعداد بالای کشتهشدگان اشراف و افسران (مثلاً بیش از ۱۰٬۰۰۰ نفر در فرانسهٔ زمان لویی چهاردهم)، دولتها آن را غیرقانونی اعلام کردند. آخرین دوئلهای جدی در اروپا تا اوایل قرن بیستم ادامه داشت اما بهتدریج ناپدید شد.
۵. آیا تپانچه دوئل هنوز هم وجود دارد؟
بله، اما فقط بهعنوان کلکسیونی و تاریخی. جفت تپانچهٔ آرون بر–همیلتون (۱۸۰۴) در سال ۲۰۲۲ به قیمت ۱۰ میلیون دلار فروخته شد. همچنین در مسابقات بازسازی تاریخی از نسخههای بدون گلولهٔ آن استفاده میشود.
تپانچه دوئل بیش از یک سلاح بود؛ نماد نظامی اخلاقی بود که در آن «شرافت» ارزشش از زندگی بالاتر بود.از کارگاههای لوکس لندن و پاریس تا میدانهای سحرگاهی پوشیده از مه، این تپانچههای دستساز با لولهٔ بلند و ماشهٔ سبک، سرنوشت هزاران اشرافی، شاعر، افسر و سیاستمدار را رقم زدند.همیلتون در برابر بر افتاد، پوشکین در برف سنپترزبورگ جان باخت و اندرو جکسون با گلوله در سینهاش رئیسجمهور شد؛ همه به نام شرافت.اما همین سلاح مرگبار، با ممنوعیت دوئل در قرن نوزدهم، راهش را به سالنهای المپیک باز کرد و امروز در قالب تیراندازی ورزشی با تپانچه ادامه دارد؛ همان دقت، همان خونسردی، بدون قطرهٔ خون.در نهایت، تپانچه دوئل به ما یادآوری میکند که چگونه یک ابزار کشتن میتواند به نماد شجاعت، تراژدی و حتی صلح تبدیل شود.امروز دیگر کسی برای دفاع از نامش نمیمیرد، اما هنوز نفسها را در ۱۰ متری خط آتش حبس میکند…و این، زیباترین انتقام تاریخ از یک سنت خونین است.
گرد آوری:بخش ورزشی
پاسخ ها