ترومای کودکی
ترومای دوران کودکی اصطلاحی است که برای توصیف تجربیاتی در دوران کودکی به کار می رود که از نظر جسمی یا عاطفی مضر بوده و تأثیرات ماندگاری بر سلامت روحی و جسمی فرد دارد. تروما می تواند از منابع مختلف، از جمله سوء استفاده، غفلت، خشونت، بلایای طبیعی و حوادث ناشی شود.
اثرات ضربه های دوران کودکی می تواند عمیق و طولانی مدت باشد. برخی از رایج ترین اثرات عبارتند از: اضطراب، افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، سوء مصرف مواد و کاهش توانایی ایجاد روابط سالم. ترومای دوران کودکی همچنین می تواند اثرات فیزیکی مانند درد مزمن یا حتی اختلالات خود ایمنی داشته باشد.
یکی از چالش برانگیزترین جنبه های ترومای دوران کودکی این است که تشخیص آن دشوار است. کودکانی که تروما را تجربه کردهاند ممکن است ندانند که چگونه تجربیات خود را بیان کنند، یا ممکن است تشخیص ندهند آنچه تجربه کردهاند آسیبزا بوده است. علاوه بر این، اثرات تروما می تواند به تعویق بیفتد و ممکن است تا سال ها بعد آشکار نشود.
خوشبختانه، منابع زیادی برای افرادی که آسیب های دوران کودکی را تجربه کرده اند، در دسترس است. درمان، بهویژه درمان متمرکز بر تروما ، میتواند در کمک به افراد برای پردازش و بهبود تجربیات آسیبزا بسیار مؤثر باشد. گروههای پشتیبانی نیز میتوانند مفید باشند، زیرا فضای امنی را برای افراد فراهم میکنند تا تجربیات خود را به اشتراک بگذارند و با دیگرانی که تجربیات مشابهی داشتهاند ارتباط برقرار کنند.
همچنین برای والدین و مراقبان مهم است که علائم آسیب های دوران کودکی را درک کنند و برای پیشگیری از آن اقدامات لازم را انجام دهند. این می تواند شامل ایجاد یک محیط خانه امن و با ثبات ، ارائه حمایت عاطفی و تایید، و درخواست کمک در صورت وجود نگرانی در مورد رفاه کودک باشد.
در نتیجه، ترومای دوران کودکی یک موضوع جدی است که می تواند اثرات ماندگاری بر سلامت جسمی و روانی فرد داشته باشد. مهم است که علائم تروما را بشناسید و در صورت نیاز به دنبال کمک باشید و در وهله اول اقداماتی را برای جلوگیری از وقوع تروما انجام دهید. با حمایت و منابع مناسب، افرادی که ترومای دوران کودکی را تجربه کردهاند میتوانند تجارب خود را درمان کرده و بر آن غلبه کنند.
ترومای دوران کودکی
علل بالقوه زیادی برای ترومای دوران کودکی وجود دارد. در اینجا برخی از موارد رایج وجود دارد:
آزار جسمی شامل استفاده از نیروی فیزیکی است که باعث آسیب یا آسیب به کودک می شود. این می تواند شامل ضربه زدن، سیلی زدن، لگد زدن یا سایر اشکال خشونت فیزیکی باشد.
آزار جنسی شامل هرگونه فعالیت جنسی با کودک بدون رضایت اوست. این می تواند شامل لمس کردن، نفوذ یا قرار گرفتن در معرض مواد جنسی باشد .
سوء استفاده عاطفی شامل استفاده از کلمات، اعمال یا بی عملی است که باعث آسیب یا آسیب به رفاه عاطفی کودک می شود. این می تواند شامل فریاد زدن، تحقیر یا نادیده گرفتن نیازهای کودک باشد.
علل شایع ترومای دوران کودکی
غفلت شامل عدم تامین نیازهای اولیه کودک مانند غذا، سرپناه، پوشاک یا مراقبت های پزشکی است. این می تواند عمدی یا غیرعمدی باشد.
قرار گرفتن در معرض خشونت اجتماعی، مانند مشاهده یا تجربه خشونت در محله یا مدرسه، می تواند باعث آسیب به کودکان شود.
بلایای طبیعی مانند طوفان، سیل یا زلزله می تواند برای کودکانی که آنها را تجربه می کنند آسیب زا باشد.
حوادثی مانند تصادفات رانندگی یا سقوط نیز می تواند باعث آسیب در کودکان شود.
راه حل هایی که والدین برای درمان ترومای کودکی باید انجام دهند
در تجربهٔ این آسیبها، نخستین اقدامات میتوانند سادهترین و مهمترین باشند. القای حس آرامش به کودک و محبت بیقید و شرط از جمله همین اقدامات است. تصور کنید کودک تجربه یک تصادف رانندی شدید را به عنوان یک تروما پشت سر گذاشته باشد. نیاز کودک در این مورد، نیاز به احساس امنیت است. امنیتی که از والدین یا مراقبان خود میگیرد. امنیت به کودک احساس ثبات میدهد و به او یاری میرساند تا تعاملش با دنیای اطراف را از دست ندهد.
تروما و سوانح آسیبزا مملو از استرس هستند. استرس در کودکان حتی میتواند به صورت آسیبهای بدنی جدی مانند اگزما و آسم بروز پیدا کند. همانطور که گفته شد، ممکن است کودک به دلیل ناتوانی در انتقال مفاهیم، در مورد مشکلاتش چیزی نگوید، اما این موضوع دلیل رفع اضطراب و استرسی که تجربه کرده است، نخواهد بود.
بهترین راه مقابله با این استرس، بازگرداندن نظم زندگی روزانه است. نظم نقطهای است که استرس را کاهش میدهد. با ایجاد برنامهٔ منظم روزانه، کودکتان احساس امنیت و کنترل بر شرایطش را مجدداً به دست خواهد آورد. تکرار این حس امنیت و نوازش کلامی از سوی والدین یا مراقبان کودک به کاهش اثرهای تروما کمک میکند.
درمان ترومای کودکی
به دلیل تکامل نیافتن قسمتهای شناختی مغز، ممکن است کودک درکی از احساسات خود نداشته باشد. شناخت احساسات به درک و کنترل آنها کمک میکند. به عنوان مثال، کودک پس از یک سانحه رانندگی شدید ممکن است احساساتی مانند ناامیدی را تجربه کند که با گذر زمان و تشخیص ندادن آن، احساساتش را در قالب احساس خشم در مدرسه و میان همسالانش نشان دهد. این موضوع پیامدهای بد و ناخوشایندی را در مدرسه به همراه داشته باشد.
لزوماً صحبت در مورد احساسات ضروری نیست. بلکه آموزش آن میتواند از طریق بازی یا فعالیتی مشابه آن باشد. به عنوان مثال، دادن یک عروسک یا پتو به عنوان ابزار انتقال احساسات میتواند مفید باشد. از کودک خود در زمانهای گوناگون در مورد احساس عروسکش سؤال میکنید و جوابها، همان چیزهایی است که از درون کودک و احساساتی که تجربه میکند بیان میشود. البته به یاد داشته باشید تمام این موارد باید تحت نظر یک متخصص آگاه انجام شود.
به یاد داشته باشید کودک آسیبدیده در مرحلهٔ اول، نیاز به توجه و اطمینان از حضور شما دارد و استقلال داشتن پلهٔ بعدی خواهد بود. پس برای برقراری ارتباط مناسب از تماس چشمی به صورت مرتب استفاده کنید. لحنتان کاملاً گرم و صمیمی و در عین حال اطمینانبخش باشد و از تکرار کلمات آرامبخش و نوازش کودک دریغ نکنید. در ضمن، نگران احساس خودکفایی در او نباشید، زیرا در این مرحله القای حس اطمینان و امنیت از هر چیزی واجبتر است.
با کودکتان صحبت کنید. بسیاری از والدین کودکان را از صحبتهای بزرگسالان در مورد تجارب ناراحتکننده و احساسات دشوار کنار میگذارند. با انجام این کار، والدین بر این باور هستند که از فرزندان خود حفاظت میکنند اما کودکان خیلی بیشتر از آن چیزی که ما از آن آگاه هستیم احساس میکنند و مخصوصاً زمانی که چیزی از آنها مخفی نگه داشته میشود، آنها کنجکاو و نگران میشوند. بنابراین بهتر است با کودکان در مورد تجربهها و احساسات خود و آنها صحبت کنید. در مورد چگونگی شروع حرف زدن با کودکان بدانید.
صدمات روحی مسری هستند و میتوانند تمام افراد یک خانواده را درگیر کنند.
در چنین مواقعی درمانگر ممکن است توانایی تقابل والدین با اتفاق پیش آمده را در نظر بگیرد. اگر والدین یا مراقبان کودک اعتماد به نفس، ثبات و توانایی بالایی نشان میدهند، درمانگر میتواند درمان را به سمت کودک معطوف کند. در غیر این صورت، والدین نیز باید همراه با کودک روند درمان را طی کنند تا بتوان به نتیجهٔ مطلوبی رسید. مسئلهٔ مهم برای والدین این است که یاد بگیرند چگونه نارحتیهای کودک خود را تحمل کنند، بدون اینکه خودشان دچار آسیبهای جدی مانند استرس شوند.
یکی از اهداف اصلی آموزش والدین در بهبود ترومای کودک آموزش آنها با هدف ارزیابی اثربخشی و ضعفهایشان در رابطه با تربیت است. هنگامیکه کودکان میتوانند درک کنند و بفهمند والدینشان قدرتمند و قادر به پذیرش مسئولیتشان هستند، احساس امنیت را تجربه خواهند کرد. داشتن چنین احساسی برای بهبود کودک ضروری است. گاهی ممکن است کودک بیش از اندازه خود را مسئول بداند و حتی در نقش کمک به والدین نیز برآید. اینجاست که والدین یا مراقبان منفعل بیشترین آسیب را به کودک وارد میکنند، زیرا باید پذیرفت کودک هنوز برای بهبود آمادگی لازم را ندارد و اضافه شدن نقش والدی برای او، خارج از چارچوب تواناییهای ذهنی و روحیاش خواهد بود.
بهترین روش مقابله والدین در چنین شرایطی این است که کاری کنند تا کودک آنها را بزرگتر، قویتر و داناتر ببیند. والدین باید نقش خود را به بهترین نحو انجام دهند و مسئولیتپذیری خودشان را به کودک نشان دهند تا او احساس امنیت کند.
راههای درمان ترومای کودکی
به عنوان والدین به یاد داشته باشید که مراقبت از خودتان یک گزینه نیست، بلکه یک ضرورت است. شما باید مطمئن شوید که از زندگی خود لذت میبرید و تمام وقت خود را صرف مراقبت از دیگران نمیکنید. استراحت، خواب، بازی، غذا خوردن و ورزش، اجزای زندگی سالم هستند. اگر شخصاً قوی نباشید، نمیتوانید به فرزندان خود نیز کمک کنید.
روی ارتباط عاطفی با فرزند خود تمرکز کنید. کودکان آسیبدیده اغلب از روابط ترس دارند. وظیفهٔ شما اطمینان و حفظ ارتباط عاطفی سالم با فرزندتان است.
حتماً از تماس چشمی با کودک خود استفاده کنید. این کار باید هر روز و در هر مکالمه انجام شود. به کودک خود بیاموزید که هنگام صحبت به شما نگاه کند و اطمینان پیدا کنید که هر زمان کودک خود را مخاطب قرار میدهید، با او ارتباط چشمی برقرار میکنید. این کار، ایمنی و امنیت را در کودک ایجاد میکند.
طبیعی است که در این مسیر و در اتفاقات ناگواری که ممکن است رخ دهند، شما به عنوان والدین خشم را تجربه کنید. اما کنترل خشم مهارتی است که به آن شدیداً نیاز دارید. کودک آسیبدیده ممکن است حساسیتهای شما را فعال کند، اما شما میتوانید به جای عصبانیت، خلاقیت به خرج دهید. بیاموزید که به غیر از عصبانیت، به یک نتیجه یا گزینهٔ هوشمندانه برای تقابل با کودک خود دست یابید. بیشتر از اینکه بخواهید او را مجازات کنید، روی ارتباطتان متمرکز شوید.
توجه به این نکته مهم است که تجربیات و واکنش های هر کودک نسبت به تروما منحصر به فرد است. آنچه ممکن است برای یک کودک آسیب زا باشد، ممکن است برای کودک دیگر آسیب زا نباشد. همچنین مهم است که به یاد داشته باشید که تروما می تواند اثرات ماندگاری بر سلامت کودک داشته باشد و کمک گرفتن از یک متخصص بهداشت روان می تواند در کمک به بهبودی و بهبودی کودکان از تجربیاتشان مفید باشد.
گردآوری: بخش کودکان
پاسخ ها