فاراب بالاخره مرسده را وادار میکند تا در ماموریتی که دارد او را همراهی کند. ماموریتی که مشخص میشود سرقت و گرفتن پول از صاحب یک جواهر فروشی است. با تمام احتیاطی که فاراب میکند، اما در نهایت باز هم پلیس سر میرسد و نقشه هایش نقش بر آب میشود. فاراب با این که میداند که این مرسده بوده است که در گذشته او را لو داده است، اما باز هم نمیتواند خودش را راضی کند که مرسده راه هم در موقعیتی که تحت محاصره قرار گرفته اند با خود پایین بکشد.
پارس لاین قسمت بیست و چهارم سریال دل به کارگردانی منوچهر هادی و نویسندگی برادران کایدان، چهارشنبه ۷ خرداد ماه ۱۳۹۹ وارد شبکهی نمایش خانگی شد.
فاراب بالاخره مرسده را وادار میکند تا در ماموریتی که دارد او را همراهی کند. ماموریتی که مشخص میشود سرقت و گرفتن پول از صاحب یک جواهر فروشی است. با تمام احتیاطی که فاراب میکند، اما در نهایت باز هم پلیس سر میرسد و نقشه هایش نقش بر آب میشود. فاراب با این که میداند که این مرسده بوده است که در گذشته او را لو داده است، اما باز هم نمیتواند خودش را راضی کند که مرسده راه هم در موقعیتی که تحت محاصره قرار گرفته اند با خود پایین بکشد.
فاراب دستگیر میشود و مرسده بار دیگر، آزاد، به کنار اتابک برمی گردد. اما گذشت فاراب و ماجراهای چند روز اخیر روی مرسده تاثیر میگذارد و او را به نقطهای میرساند که لازم میبیند مدتی تنها باشد و روی خودش و احساساتش تمرکز کند.
بدین ترتیب نقطهی پایانی روی نقشههای اتابک هم گذاشته میشود. اتابک خسته و زخمی دوباره آهنگ برگشتن به خانهی طوران میکند.
نکیسا وقتی با جواب منفی رستا مواجه میشود برگهی جدیدی رو میکند تا کماکان برای خودش زمان و شانس بخرد که با رستا باشد. او تصمیم خسرو خان برای فروش خانه و گاراژ را به رستا میگوید تا بدین شکل او را در مضیقه گذارد تا به خاطر پدرش از خود گذشتگی کند و با ازدواج با نکیسا و تظاهر به شاد بودن از رنج و زحمت پدرش کم کند. این نقشه هم تا حدود زیادی در رستا اثر میکند و بلافاصله او جواب مثبتش را به خواستگاری نکیسا به پدرش اعلام میکند.
آوا تصمیم جدی خودش را گرفته است که حتما رستا و آرش را دوباره به هم برساند. او با ارتباط برقرار کردن با اتابک و خبر دار کردن سیاوش از محل زندگی رابی اولین قدم را محکم بر میدارد. او میخواهد با کمک سیاوش و بدون گفتن اصل ماجرای به هم خورن عروسی رابی را دوباره از زندگی آرش بیرون کند تا در زمان مناسب او و رستا دوباره به هم برگردند.
در کمال تعجب قسمت بیست و چهارم دل کمی بیشتر قسمتهای گذشته اتاق و ماجرا برای رخ دادن دارد. اما هنوز هم این اتفاقها خالی از منطقی قابل قبول هستند و کاراکترها هنوز هم با تصمیمات عجیب و راه و روشهای عجیب تری که برای رسیدن به خواسته هایشان پیش میگیرند برای بیننده غریبه مینمایند.
کلمات، حتی کلمات عاشقانه، یکی یکی فقط از دهان بازیگران بیرون میآیند و فاقد کنشی ملموس هستند و در نتیجه نه حامل احساسی هستند و نه احساسی بر میانگیزند. کارگردانی بد دل فقط خلاصه در ریتم کند داستان و موزیک ویدئوهای گاه و بی گاه میانهی سریال نمیشود. این بی توجهی و سهل انگاریها در جای جای سریال و در قسمتهای مختلف آن به چشم میخورند و دل را به یکی از بی کیفیتترین تولیدات شبکهی نمایش خانگی بدل میکنند.
پاسخ ها