بررسی عملکرد سیستم ابداعی ولادیمیر پوتین در برابر اپیدمی کرونا؛ پایان «تزار خوب و پسرهای بد»؛ کرونا چه بر سر پوتین آورد؟؛ اگر چه ولادیمیر پوتین، به دلیل بحرانهای سیاسی دهه نود میلادی سیستم جدید با محوریت خود را ایجاد کرد و توانست تا حدودی نیز روسیه را به ثبات برساند، اما بسیاری از کارشناسان بر این باور هستند که این سیستم کارایی چندانی در برابر بحرانهای واقعی اجتماعی همچون اپیدمی کرونا ندارد و همین امر معنایی جز پایان دوره این سیستم ندارد.
پارس لاین از زمانی که ولادیمیر پوتین، بیش از بیست سال پیش، برای نخستین بار مسئولیت سیاسی در کشور روسیه را به دست آورد، ایده «قدرت عمودی» یا سیستم اقتدار از بالا به پایین سیاسی، به علامت تجاری حکومت وی تبدیل شد. این «قدرت عمودی» به عنوان پادزهری برای آشفتگی و درهم ریختگی دولت روسیه در دهه نود پدیدار شد. با برقراری این سیستم، روسیه پوتین به عنوان یک دستگاه منسجم و سلسله مراتبی ظاهر شد که با قرار گرفتن او در صدر اداره میشود. اراده و تصمیمات او به سمت پایین از مجرای این سیستم جاری میشود و توسط همه افراد از فرمانداران این کشور گرفته تا بازرگانان، مدیران مدارس و جاسوسان اجرا میشود. خبرگزاری نیویورکر طی گزارشی به بررسی عملکرد این سیستم ابداعی ولادیمیر پوتین در برابر اپیدمی کرونا پرداخته و به تجزیه و تحلیل آن پرداخته است.
حقیقت این است که ظاهراً سیستم عمودی پوتین همواره تحت الشعاع قرار گرفته و از ناکارآمدیهای زیادی آسیب دیده است. «اندرو هیگینز» خبرنگار تایمز مسکو سال گذشته به طرز ماهرانه بسیاری از ویژگیهای «تکان دهنده» این سیستم را ثبت کرده بود، اما در همه گیری کروناویروس، این سیستم عمودی قدرت، حتی با یک چالش واضح تری روبرو شده است که نمیتوان با قدرت نظامی، ثروت نفتی یا تبلیغات سیاسی بر آن غلبه کرد. «گلب پاولوفسکی»، مشاور سابق پوتین که در سال ۲۰۱۱ با همراه با وی از منصب خود کنار رفت و کرملین را ترک کرد، میگوید که این سیستم قدرت عمودی برای موارد مصرف داخلی و خارجی، به گونهای طراحی شده است که پوتین را به عنوان یک مرد قاطع و فرمانده و رئیسی نشان دهد که همیشه از بقیه جلوتر است، اما همانطور که پاولوفسکی افزود، «کروناویروس جدید بازی متفاوتی در این زمینه به نمایش گذاشت».
تا تاریخ ۲۶ ماه مه (سه شنبه)، روسیه حدود ۳۶۲ هزار مورد تأیید شده کووید ۱۹ را به ثبت رساند که این کشور را پشت سر ایالات متحده و برزیل، از لحاظ دارا بودن بیشترین تعداد مبتلایان قرار داده است. بیش از ۳۸۰۰ نفر جان خود را از دست داده اند، اما به نظر میرسد این آمار با میزان تلفات واقعی در این کشور فاصله زیادی داشته باشد. با تکیه بر دادههای مقامات بهداشت مسکو، روزنامه تایمز گزارش داد که مسکو به تنهایی بیش از ۱۷ هزار کشته را در ماه آوریل ثبت کرده است که بسیار بیشتر از تعداد آمار رسمی این شهر یعنی ۶۴۲ کشته است. وزارت امور خارجه روسیه، نشریه تایمز و فایننشال تایمز که گزارش مشابهی را منتشر کرده بودند را به ارائه «اطلاعات نادرست» متهم کرد.
تاکنون روسیه موفق شده است از یک فاجعه حاد، از نوعی که در لومباردی ایتالیا یا نیویورک سیتی آمریکا دیده شده، جلوگیری کند. اما این امر در حالی بود که بیمارستانهای مسکو در ماه آوریل و مه به ظرفیت نهایی خود رسیده بودند و در این زمینه تحت فشار قرار داشتند. اما پاسخ دولت فدرال روسیه به اعتراضات کادر درمان در این خصوص به وضوح کوبنده بود و همین امر سبب شد تا بیمارستانها و پزشکان معترض باقی مانده، بفهمند که چگونه باید به تنهایی با این بیماری مقابله کنند.
پوتین بطور دورهای در تلویزیون ظاهر میشد تا یک سری از محدودیتها را اعلام کند و گاه نیز این امر را به مناطق مختلف واگذار میکرد. جلسات ویدئو کنفرانس او با فرمانداران از شبکههای تلویزیونی فدرال پخش میشد، اما در پایان تصویر او کسل کننده و ناامید به نظر میرسید. «الکساندر کینف»، کارشناس علوم سیاسی میگوید، پوتین در این برنامهها به جای این که به عنوان یک فرد قدرتمند دیده شود، شبیه به یک «گرگ پیر و بیمار» به نظر میرسد. در اوایل ماه جاری، آژانس رای گیری مستقر Levada Center گزارش داد که محبوبیت پوتین به پنجاه و نه درصد، یعنی پایینترین میزان خود در تاریخ رسیده است.
یکی از اظهارات پوتین مبنی بر اینکه پزشکان و سایر پرسنل پزشکی که بیماران covid-۱۹ را درمان میکنند از دولت پاداش دریافت میکنند، با اجرای پراکنده و با تأخیر روبرو شده است و همین امر سبب شد تعداد زیادی از پزشکان در سراسر کشور معترض شوند که اصلاً هیچ پاداشی دریافت نکرده اند. پوتین در چندین بیانیه و ملاقات با مقامات، ابراز نارضایتی خود از این مسئله را نشان داد، اما هنوز صدها نفر از کارمندان پزشکی که بیماران را از سیبری تا قفقاز معالجه میکنند همچنان از عدم دریافت پاداشهای وعده داده شده شکایت علنی دارند.
در اوایل و اواسط ماه مارس، هنگامی که روسیه با شبح اپیدمی کرونا روبرو بود، پوتین موضوع دیگری را مورد توجه قرار داده بود: یک همه پرسی قانون اساسی که در ابتدا برای ۲۲ آوریل برنامه ریزی شده بود. برنامهای که ساعت را مجدداً برای ریاست جمهوری او صفر میکرد و میتواند او را تا سال ۲۰۲۴-و به طور بالقوه حتی تا سال ۲۰۳۰ – در مقام ریاست جمهوری نگه دارد. پاولوفسکی میگوید: «او در حال آماده سازی برای تغییر نهایی کل سیستم سیاسی بود و ویروس فقط بر سر راه بود».
وقتی مشخص شد که همه پرسی باید به تأخیر بیفتد و به جای آن کروناویروس باید به چالش اصلی دولت تبدیل شود، نه خود پوتین و نه سیستم عمودی قدرت وی به نظر نمیرسیدند که مسئولیت این کار را برعهده بگیرند یا قادر به انجام چنین کاری باشند. پوتین به دیگران- مانند «سرگئی سوبیانین»، شهردار مسکو- اجازه داد که به عنوان چهرههای عمومی قرنطینه اجباری و سایر اقدامات محدود کننده خدمت کنند و هماهنگی میان مناطق را به نخست وزیر، «میخائیل میشوستین»، واگذار کرد. آیا نابسامانی پوتین برای به دست آوردن نقش برجستهای برای خودش در این زمینه، نشانهای از عدم تمایل به درگیر شدن با داستانی که میتواند یک پایان بد داشته باشد، یا پذیرفتن یک واقعیت سیاسی؟
پاولوفسکی میگوید: «قدرت عمودی چیزی شبیه به یک نمای خارجی زیبا است. این نما در نشان دادن ظاهر اقتدار، موفق است، اما در واقع تواناییهای مدیریتی یا توانایی جذب سریع منابع را ندارد». اسطوره قدرت عمودی در طی سالیان متمادی به پوتین خدمت کرده است و باعث شده از فرماندهان نظامی و اطلاعاتی گرفته تا بازرگانان و احزاب، او را به عنوان یگانه فرد قادر به نگه داشتن سیستم باور کنند. اما این سیستم در یک بحران که ناشی از علت و معلول علمی است و نه عوامل سیاسی یا عاطفی، نمیتواند کمک زیادی به او بکند.
نکته این نیست که عملکرد روسیه در واکنش به این اپیدمی فاجعه بار بوده است؛ هر چند که گزارشهای رسمی حاکی از آن است که در واقع چنین فاجعهای نیز رخ داده است. بلکه ماجرا از این قرار است که مقامات منطقهای و کارمندان پزشکی نسبت به شیوع ویروس تا حد زیادی مجبور بودند که به تنهایی واکنش نشان دهند. به نظر میرسد که سیستم قدرت عمودی در پرورش نوعی قدرت روانی یا مجازی بهتر عمل میکند تا بهرهگیری از قدرت واقعی در زمان یک بحران واقعی.
«ایوان داویدوف»، یک مقاله نویس سیاسی، در مقالهای برای یک وبسایت خبری سیاسی به نام Republic توضیح میدهد که چگونه «قهرمانان ژئوپلیتیک در فضای مجازی که ناگهان در دنیای واقعی بی فایده بودن خود را کاملاً احساس میکنند، گیج شده و ترس بر آنها غلبه میکند». دیویدوف افزود: «در چنین فضای مجازی، بازیگران آن مهارت مکالمه با روسیه واقعی را کاملاً از دست میدهند. در این حالت وقتی مردم ناگهان به یک دولت احتیاج پیدا میکنند، معلوم میشود که چنین دولتی برای این منظور ساخته نشده است».
این امر تا حدودی نتیجه اجتناب ناپذیر ماندگاری سیستم پوتین است. همانطور که «تاتیانا استانووایا»، رئیس شرکت تجزیه و تحلیل R.Politik میگوید؛ پوتین پس از بیست سال قدرت، خود را کمتر به عنوان یک سیاستمدار و بیشتر به عنوان یک قهرمان «مسیحی» یا «تاریخی» تصور میکند. این حالت در سال ۲۰۱۴ متبلور شد، هنگامی که روسیه به شورشهای جدایی طلبانه در اوکراین دامن زد و منطقه کریمه را به خاک خود منظم کرد. تحریم ها، مخالفتها و تلاش برای انزوای روسیه دنبال شد، اما این کشور هنوز نیرویی غیرقابل انکار در صحنه جهانی بود.
استانوویا میگوید: «اگر در آغاز کار، پوتین در کنار مردم ایستاد و به نوعی مسئولیت آنها بر عهده گرفت، اکنون او خود را ایستاده در کنار تاریخ میبیند». او با این ایده احیا شده است که وضعیت قدرتمند روسیه را بازیابی کند، بنابراین وظایفی که او مورد توجه قرار میدهد متناسب با این مأموریت گسترده است: حرکت به سمت یک جنگ قیمت نفت با عربستان سعودی و ایالات متحده و اعزام نیروها و شبه نظامیان روسی به خاورمیانه برای استفاده از خلاء باقی مانده از خروج نیروهای ایالات متحده. استنوویا گفت که پوتین «مشکلات اجتماعی» همچون اپیدمی کرونا را میبیند، اما آن را «نسبت به مأموریت بزرگ خود بسیار کوچک میداند». این مشکلات نه تنها برای او جالب نیستند بلکه در حد او نیز نیستند.
همانطور که استنوویا توضیح میدهد، سیستم قدرت عمودی، تا حدی بیش از یک اسطوره سیاسی، وفاداری گروههای سیاسی در مورد موضوعات مهم و بقای پوتین تضمین میکند. وی گفت: «یک فرماندار هرگز الحاق کریمه یا نیاز به ممنوعیت احزاب مخالف و بازداشتن آنها از رأی گیری را زیر سوال نمیبرد». اما سیستم قدرت عمودی مسائل مربوط به مدیریت روزمره را درک نمیکند که برای پاسخ به همه گیری ویروس، اساسی است. به همین دلیل در ماه مارس و آوریل، تعدادی از فرمانداران از اختیارات قانونی خود استفاده کردند و محدودیتهایی را برای تردد در مناطق تحت کنترل خود اعمال کردند.
از یک دیدگاه، کرملین قربانی تسلط خود شده است. با گذشت سال ها، این کشور موفق شده است تا مخالفتهای واقعی را از سیستم سیاسی خارج کند و رسانههای مستقل را به کناری بزند. - این امر آن را با کنترل سیاسی مجرد کنار گذاشته است، اما همچنین مسئولیتها و عملکردهای نظارت بیشتری نسبت به عمودی دارد که در واقع میتواند مدیریت کند.
استانوویا برای نمونه به ماجرای پرداخت پاداشهای کادر درمان بیماران کرونایی اشاره میکند. او گفت: «پوتین برای هر کس که معالجه بیماران کرونایی را بپذیرد پاداش تعیین کرد، اما در حقیقت این گروه را بطور کاملاً محدود تعریف کرد و مبلغ کافی را نیز اختصاص نداد. مقامات منطقهای نیز که از کمکهای دولت فدرال ناامید شده بودند، ناگزیر شدند که سخنان پوتین را به شیوهای تفسیر کنند، تا حداکثر کارمندان پزشکی را از شمول این پاداشها محروم کنند».
بعضی از مناطق پرداخت پاداش به پزشکان یا پرستارانی که در بیمارستان کار نمیکند را ممنوع کرده اند. برخی دیگر نیز برای کاهش میزان پرداخت پاداش، ساعات و حتی دقایقی را که کادر درمان در «منطقه خطر» با بیماران گذرانده را شمارش میکنند. در بعضی موارد پزشکانی که بیمارانی با علائم بالینی واضح کرونا را تحت درمان قرار داده اند، اما آزمایش ابتلای آنها منفی بوده، هیچ پاداشی دریافت نکرده اند. استانووایا میگوید: «بیمارستانها سعی میکنند هرچه در توان دارند زنده بمانند. آنها به سیستم قدرت عمودی یا آنچه کرملین فکر میکند اهمیتی نمیدهند».
«اکاترینا شولمان»، دانشمند سیاسی مشهور در مسکو میگوید؛ وجود محدودیتها و حتی توخالی بودن کارایی سیستم قدرت عمودی در برابر اپیدمی کرونا، یک تأثیر ماندگار میتواند داشته باشد و آن فرآیند «فدرال سازی غیر ارادی» است. رهبران منطقهای برای مقابله با Covid-۱۹ در سرزمینهای خود بسیج شدند و در نتیجه محبوبیت آنها افزایش یافته است، در حالی که اعتماد به پوتین رو به کاهش است. پیش از این، پوتین میتوانست مقامات منطقه را برای هرگونه کاستی مورد سرزنش قرار دهد، اما اکنون، همانطور که شولمان تأکید میکند: «به نظر میرسد که دیگر ایده "تزار خوب و پسرهای بد" (اشاره به پوتین و فرمانداران) دیگر کارآیی لازم را ندارد».
این بدان معنی نیست که قدرت پوتین شکننده شده است یا خطر سقوط او را تهدید میکند. در واقع قرنطینه و محدودیتهای مربوط به آن سازماندهی هرگونه جنبش اعتراضی در مقیاس بزرگ را غیرممکن میکند. پانصد میلیارد دلار ذخیره نقدی کرملین، جزو بزرگترین ذخایر ارزی جهان است. آنچه احتمالاً شاهد آن خواهیم بود این است که اپیدمی کرونا، روند سیاسی و اجتماعی را که مدتها پیش در روسیه پدیدار شده است را دگرگون خواهد کرد. محبوبیت پوتین از آخرین انتخاب مجدد وی در سال ۲۰۱۸، کاهش یافته است. شولمن در همان دوره اشاره کرد که غرور محلی و احساسات ضد مسکو نیز در مناطق مختلف رو به رشد بوده است.
شولمن میگوید: «کروناویروس چیز جدیدی را معرفی نخواهد کرد بلکه فرآیندی را که از قبل در جریان بود را تقویت میکند و این در مورد سیستم قدرت عمودی پوتین نیز صادق است». وی افزود: «تصویر کشش عمودی قدرت، از زمین تا آسمان همیشه یک تصویر تبلیغاتی بوده است». شولمن خاطرنشان کرد: اپیدمی کروناویروس با شدت زیادی سیتم قدرت عمودی را در معرض نابودی و یا حتی ناتوانی اساسی قرار داده است. «این ویروس یک تهدید واقعی است، نه یک خیال پردازی، و به دستورات دیوانسالارانه اعتنایی نمیکند».
پاسخ ها