«چشم سوم» مفهومی متافیزیکی است که به دارنده آن کمک میکند تا نسبت به چیزهایی که دیگران درک نمیکنند، حساس باشد.
پارس لاین چشم سوم، یک مفهوم متافیزیکی است که از گذشته دور مورد توجه فرهنگها و اقوام مختلف بوده است و بسیاری از افراد داشتن این ویژگی را قابل احترام میدانستند. این چشم که با «غده صنوبری» موجود در مغز انسان مرتبط است را در وسط پیشانی و در میان دو چشم انسان، مکان یابی میکنند. همین امر سبب شده است که از گذشتههای دور پیشانی انسان را با تصاویری همچون چشم و مار در وسط پیشانی تزئیین کنند و امروزه نیز در برخی فرهنگها (همچون هندوها) به صورت نقطهای رنگی یا خطی سفید، باقی مانده است. بسیاری بر این باورند که داشتن چشم سوم باعث میشود توانایی انسان به حدی بالا برود که بتوانند کارهایی خارق العاده را به انجام برسد. امروزه نیز بسیاری از افراد علاقه شدیدی به داشتن چنین چشمی از خود نشان داده اند و حتی کلاسها و اساتیدی برای آن شکل گرفته است.
چشم سوم (که به آن چشم ذهن یا چشم داخلی نیز گفته میشود) یک مفهوم عرفانی و باطنی از یک چشم نامرئی است که معمولاً به صورت واقع شده در پیشانی انسان به تصویر کشیده میشود و ادراکی فراتر از دید معمولی میدهد. چشم سوم در فرهنگ باستانی هند، «آجنا» یا «چاکرای سوم» خوانده میشود که ششمین چاکرای اصلی در بدن، بر طبق آئین هندو است. آجنا به ادعای آیین هندو قسمتی از مغز است که میتوان از طریق فعالیتهایی مانند مدیتیشن، یوگا و سایر فعالیتهای روانی آن را قویتر ساخت؛ همانطور که یک عضله را میتوان قویتر ساخت. در آئین هندو این چاکرا، نشاندهنده ذهن ناخودآگاه است و ارتباط مستقیمی با «برهمن» دارد. درحالی که یک انسان با دو چشم قادر است دنیای فیزیکی را ببیند، به عقیده پیروان هندوئیسم چشم سوم، قدرت دیدن آینده را هم به انسان میدهد. این گروه معتقدند که چاکرای چشم سوم به بینش انسانها متصل است و به آنها توانایی ارتباط با دنیا را میدهد و کمک میکند که از گذشته و آینده پیام دریافت کنند.
تمدن سومر در بین النهرین، یکی از کهنترین تمدنهای بشری است که در حاشیه رودهای دجله و فرات-در خاک کشور عراق امروزی- و در حدود ۵ تا ۴ هزار سال پیش از میلاد مسیح شکل گرفت. به باور بسیاری از کارشناسان، سومریان جزو اولین پیشگامان ایجاد فرهنگ شهری و تمدن هستند و گویا نخستین تمدن آنها در هزاره چهارم پیش از میلاد در «اوروک» ایجاد شد. جالب توجه آن است که این پیشگامان مدنیت به خدایانی باور داشتند که اغلب آنها با میوه کاجی در دست به تصویر کشیده شده اند. این خدایان در تقسیم بندهای الهی سومریان جزو گروه خدایان «آنوناکی» به شمار میروند که به معنای فرزندان خدای «آنو» (خدای آسمان) است.
خدای بین النهرینی با میوه کاج در دست
به عبارت بهتر آنوناکی، خدایان بسیار کهن و اولیه سومری هستند. آنها خدایان باروری جهان زیرین نیز میباشند، که در نهایت به عالم مردگان ربط پیدا میکنند، جایی که مردگان مورد قضاوت قرار میگیرند و نام آنها از خدای قدیمی آسمان که آنو (آن) نام دارد گرفته شده است. در اساطیر سومری این خدایان از جهان خارج آمده اند و اینکه اکثر آنها میوه کاجی در دست دارند به باور بسیاری کارشناسان به این معناست که آنها برای دستیابی به این میوه به زمین آمده اند. اما چرا این میوه برای این خدایان مهم بوده است؟ موضوع به همین چشم سوم باز میگردد چرا که از گذشتههای بسیار دور، بسیاری از حکیمان باستان، این چشم را در ارتباط با غدهای در مغز انسان به نام «غده صنوبری» (Pineal gland) مرتبط دانسته و حتی هر دو را یک چیز قلمداد کرده اند. به عبارت دیگر خدایان آنوناکی برای به دست آوردن قدرت آگاهی بخشی این چشم سوم به زمین آمده بودند.
«شیوا» و سایر خدایان باستانی هندو نیز اغلب با چشم سومی بر پیشانی خود به تصویر کشیده میشوند. این چشم نشانگر بیداری یا روشنگری قلمداد میشود و به عنوان توانایی دیدن در قلمروهای فراتر از هستی، تفسیر شده است. موهای مخوف شیوا که به صورت دستهای از مارهای پیچیده شده به نظر میرسد، شباهت بسیار زیادی به مارپیچهای غده صنوبری دارد.
شیوای هندی با چشم سومی در وسط پیشانی
همین تصویر در یونان و مصر باستان هم نیز قابل مشاهده است. در مصر باستان، چشم «را» و چشم «هورس» که از نمادهای بسیار مهم آن عصر بودند نه تنها شباهت بسیار زیادی به شکل واقعی موقعیت غده صنوبری داشتند، بلکه همیشه به صورت مفرد به تصویر کشیده میشدند که گویی اشاره به یگانگی آن دارد. همچنین تصویر مار که از پیشانی خارج شده است و بر روی کلاهها و تاجهای مصری به وفور دیده میشود، الگویی برگرفته از سنتهای هند باستان درباره چشم سوم است. قرار گرفتن سر مار که موجودی مقدس به شمار میرود، در محل چشم سوم (پیشانی)، نشان از اهمیت این جایگاه دارد.
اهمیت غده صنوبری نه تنها در اساطیر و اندیشههای دینی، بلکه قرنهاست که مورد بررسیهای علمی نیز قرار گرفته است و اولین اسناد موجود درباره آن به یک پزشک و فیلسوف یونانی معروف به «گالن» باز میگردد. همکاران هم عصر گالن معتقد بودند که آنزیم غده صنوبری باعث گردش خون در «نفس» انسان که به عنوان «اولین ابزار روح» نامیده شده است، میشود. اما گالن این مسئله را رد کرد و بر این باور بود که غده صنوبری، فقط در تنظیم جریان خون نقش دارد. باور به ویژگیهای ماوراء طبیعی غده صنوبری هنگامی دوباره زنده شد که دانشمند و اندیشمند بزرگ فرانسوی «رنه دکارت» (۱۵۹۶-۱۶۵۰ م)، مجدداً به آن توجه کرد. دکارت مدعی شد که این غده «مقر اصلی روح» است و معتقد بود که غده صنوبری سرچشمه اندیشه است. وی معتقد بود که این غده در هر انسانی منحصر به فرد است و میتوان با استفاده از آن ذهن را از بدن جدا کرد.
همان طور که گفته شده، چشم سوم پلی ارتباطی بین ضمیر خودآگاه و ضمیر ناخودآگاه، مغز و ذهن و فیزیک و متافیزیک میباشد. چشم سوم شاه راهی برای رفتن به فراسوی مکان و زمان میباشد. یعنی اینکه زمانی که جسم ما در لحظه حال است نمیتواند همزمان در گذشته و یا آینده هم حضور داشته باشد و یا لحظهای که در یک مکان است نمیتواند در همان لحظه در یک مکان دیگر نیز حضور داشته باشد. اما این وضعیت در مورد کالبد متافیزکی انسان صدق نمیکند.
پس در واقع با چشم سوم میتوان به تمام مکانها و زمانهای عالم مادی و ماورایی سفر کرد. به عبارت دیگر چشم سوم دریچه ورود انسان به دنیای معنویت است. چشم سوم همچنین ابزاری برای تله پاتی میباشد. تله پاتی یعنی دور آگاهی و ایجاد ارتباط از طریق افکار بدون استفاده از حواس پنجگانه و فعل و انفعالات فیزیکی. اگر چشم سوم فعال باشد میتوان از طریق تله پاتی ارتباط برقرار کرد. مثل احساسی که از بین عشاق واقعی وجود دارد و ممکن است از فرسنگها دورتر با هم در ارتباطند و این دلیلی به جز امواج مغزی هماهنگ و یکسان در آنها نیست که عاملش عشق است.
با این توضیحات شما میتوانید برای هر شخصی پیام بفرستید. البته باید بتوانید بر روی چشم سوم خود تمرکز کنید و در این هنگام تصویر شخص مورد نظر را در ذهن خود تجسم کنید و با تجسم خلاق خود او را در حال دریافت پیام ببینید. چشم سوم کانال ارتباطی با ضمیر ناخودآگاه و مرکز نیروی درونی ماست، بهمین علت از اهمیت ویژهای برخوردار است. ضمیر ناخودآگاه عاملی است که میتواند ما را به اهداف مان برساند و با برنامه ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه میتوان به تمام خواستهها دست پیدا کرد. از طریق چشم سوم میتوان با خود برتر ارتباط برقرار کرد. قدرت ذهن، خرد، عقل، درک شهودی و بصیرت در چشم سوم نهفته است.
جالب است بدانید که تمام افکار و احساساتی که ما به چشم سوم میفرستیم، انرژی جذب میکنند تا در نهایت از طریق قانون جذب به واقعیتی در دنیای مادی تبدیل شوند. ممکن است فوراً اتفاق بیفتند و یا شاید کمی طول بکشد، اما بالاخره چیزی که تصور و تجسم کرده ایم دوباره ظاهر و نمایان میشوند و در واقع خلق میشوند.
پس با این تفاسیر چشم سوم همه چیز را خلق میکند، در نتیجه بهتر است همیشه برای خودمان و دیگران چیزهای خوب طلب کنیم، آرزوی خوب و خیر داشتن برای دیگران به ما آرامش میدهد و همچنین بدخواهی برای دیگران حس ناخوشایندی در ما ایجاد میکند، پس برای آرامش خودمان هم که شده برای تمام موجودات چیزی جز خیر و آرامش نخواهیم و مراقب کارمای اعمال خود باشیم.
همه انسانها دارای چشم سوم هستند، اما این چشم در همه این افراد فعال نیست و به اصطلاح در برخی از افراد باز و فعال و در برخی دیگر بسته است؛ بنابراین در داشتن چشم سوم همه انسانها یکسان هستند، اما این قدرت در برخی از افراد فعال است هرچند که شاید این افراد از فعال بودن آن آگاه نباشند. اما چگونه میتوان فهمید که چشم سوم ما فعال است؟ در واقع فعال بودن چشم سوم یک سری نشانهها و علائمی دارد که میتواند ما را نسبت به فعال بودن آن آگاه سازد که برخی از این علائم را به شرح ذیل میتوان برشمرد؛
۱. عادات غذایی تغییر میکند: یکی از علائم فعال شدن غدهی صنوبری و باز شدن چشم سوم، تغییر در الگوهای غذایی است. شما اکنون از آنچه که میخورید آگاهی بیشتری خواهید داشت. به گیاهخواری گرایش پیدا میکنید و برای تغذیه تان ارزش بسیاری قائل خواهید بود. شما تمایل پیدا میکنید که تنها به مصرف چیزی بپردازید که برای بدن و ذهن شما فایده در بر خواهد داشت.
۲. ایجاد احساس سردرد: بازشدن چشم سوم ممکن است با سردرد همراه باشد و این امر به ویژه برای کسانی که اولین بار با این موضوع برخورد میکنند، نمود بیشتری دارد.
۳. حساس شدن به نور:وقتی چشم سوم انسان باز باشد قادر خواهید بود که رنگها و اشیاء را با وضوح و حساسیت بیشتری ببینید و همن امر سبب میشود چشمان شما به نور حساس شود.
۴. ارتباط با همه چیز و همه کس: فعال سازی غدهی صنوبری و باز شدن چشم سوم، به شما توانایی برقراری ارتباط با همه چیز و همه کس را خواهد داد. تله پاتی برای شما محقق میشود و این غده به شما یک هدیهی روحی بی نظیر را پیش کش میکند.
۵. همه چیز تبدیل به انرژی میشود: شما هر چیزی را در عالم هستی به عنوان انرژی تشخیص خواهید داد و شناسایی خواهید کرد. شما میتوانید مشاهده کنید که انرژی در اطراف شما به حرکت در میآید و کل گیتی را علامت گذاری میکند. این، باعث ایجاد آگاهی جمعی درون شما خواهد شد.
۶. احساس یکی بودن با طبیعت: با اضافه کردن فرکانسهای بیشتر به روح خودتان در هنگام فعال سازی غدهی صنوبری و باز شدن چشم سوم، قادر خواهید بود تا با نیروهای بیشتری از طبیعت همگام سازی شوید و طبیعت را با خود پیوند بزنید.
۷. عمیقتر شدن درک و احساسات: همه چیز زندهتر به نظر میرسد، حتی هوایی که در اطراف شما جریان دارد. شما میتوایند احساس کنید که این هوا شما را لمس میکند، به نوازش شما میپردازد و یا حتی با شما ارتباط برقرار میکند. هر احساس و درکی بارها قدرتمندتر از گذشته قابل درک خواهد بود و زندگی بسیار لذت بخشتر میگردد.
۸. احساس نیاز به تغییر در مسیر زندگی: در طول زمان فعال سازی غدهی صنوبری و باز شدن چشم سوم ممکن است یک تمایل قوی برای تغییر شغل و حرفه تان، روابط، عادتها و مسیر زندگی گذشته در شما بوجود آید.
۹. آگاهی از مسیر آینده: اکنون دیگر هدف و افسانه شخصی خود را به خوبی میشناسید و به همین دلیل است که دیگر نیازی به پیگیری کارهای نامناسب ندارید.
۱۰. بالا رفتن قوه ادارک: اکنون شما به سطح بالاتری از ادراک دست پیدا کرده اید و همهی آن چیزهایی که در گذشته هوش و حواستان را تیره و تار میکردند دیگر وجود نخواهند داشت. اکنون شما قادرید تا نمایی فراتر از ماتریالیسم و ماده را مشاهده کنید.
۱۱. آشکار شدن قدرتهای درونی: قدرتهای درونی تان بروز پیدا میکنند و شما را قادر به انجام اعمال و وظایفی خواهند کرد که در زندگی گذشته تان فقط رویای آنها را میدیده اید.
۱۲. افزایش ظرفیتهای ذهنی: افقهای ذهنی شما گسترش مییابد و توانایی استثناییای برای تمرکز پیدا خواهید کرد و هر چیزی که ذهن شما را تیره و تار میکند، از بین خواهد رفت. شما در مورد آنچه که میخواهید و در مورد احساس هایتان، روشن خواهید شد. احساسات و عقایدتان دیگر شما را در دوراهی قرار نمیدهند.
۱۳. افزایش قدرت شهود: قدرت شهود شما به طرز قابل توجهی افزایش خواهد یافت. قبلا سیگنال ضعیفی از درونتان دریافت میکردید. شما نمیتوانستید این سیگنالها را تفسیر کنید، و به جای این که شما را به سوی سرنوشت تان هدایت کنند موجبات گمراهی شما را فراهم میکردند. اما هنگامی که چشم سوم شما باز میشود، بدن شما در مسیر بسیار بهتری با روحتان هماهنگی پیدا خواهد کرد. حالا میتوانید ترس را پیش بینی کنید و با دقت بسیار شگفت انگیزی آینده را پیش گویی کنید.
۱۴. ذهن مردم را میخوانید: در گذشته شما قادر بودید فقط ظاهر آدمها را ببینید، اما الان میتوانید به صورت باطنی نیز افراد را مشاهده کنید و افرادی که به ظاهر خوب و با ایمان هستند را شناسایی کرده و نقاب آنان را بردارید. حتی میتوانید قبل از اینکه کسی از شما سوالی کند، جواب آن را حدس بزنید و او را به حیرت آورید!
عموماً اعتقاد بر این است که برای باز کردن چشم سوم، باید به یک استاد مجرب در این زمینه مراجعه کرد و زیر نظر یک فرد ماهر نسبت به این کار اقدام کرد، اما بسیاری نیز علاقمند هستند که شخصاً چنین تجربهای را دنبال کنند. برای این افراد توصیههای عمومی وجود دارد که میتوانند با دنبال کردن آنها چشم سوم خود را فعال کنند؛
۱. ماساژ دادن: ابتدا انگشت اشاره خود را بگیرید و سپس در خلاف عقربههای ساعت به دور چشم سوم خود بچرخانید. این کار را به مدت ۵ تا ۱۰ ثانیه انجام دهید. با این کار چشم سوم شما بیدار خواهد شد و احساسهایی خواهید داشت. سپس چشمان خود را ببندید و یک کرهی چشم را در وسط دو چشم خود تجسم کنید. سپس با استفاده از آن چشم به بالا و پایین، چپ و راست نگاه کنید و سپس چرخش از پایین به بالا و بالا به پایین را انجام دهید و سپس با آن چشم چند پلک بزنید. بعد از اینکار احساساتی در ناحیه وسط ابروهایتان ایجاد میشود که به معنی تحریک چشم سوم شما است. این تمرین را به مدت چند هفته انجام دهید تا به مرور زمان قدرت چشم سوم خود را افزایش دهید و قدرتهای عجیبی به دست بیاورید.
۲. دم و بازدم: این تکنیک باید در یک مکان بسیار آرام و ساکت انجام شود. نفس عمیق بکشید تا احساس تغییر یافتهای مثل خلسه را به وجود بیاورید. ابتدا به مدت ۴ ثانیه از سوراخهای بینی نفس بکشید و سپس ۷ ثانیه نفس خود را نگه دارید و بعد به مدت ۸ ثانیه هوارا از طریق دهانتان بیرون دهید. هنگام انجام این کار حتما زبانتان را پشت دندانهایتان قرار دهید. هنگامی که به آرامش روحی رسیدید به چشم سوم خود نگاه کنید. حتما تغییری احساس خواهید کرد. این تمرین را در ابتدا ۲ دقیقه در روز انجام دهید و سپس و به مرور زمان آن را افزایش دهید.
۳. مدیتیشن: استفاده از روش مراقبه EMDR از مدتها پیش برای رفع اختلالاتی مثل افسردگی و اضطراب به کار میرفته است و امروزه نیز از جمله روشهایی است که برای باز کردن چشم سوم یا همان آجنا استفاده میشود. این روش برای افرادی که به طور منظم ورزش میکنند بسیار آسان خواهد بود و میتواند مورد استفاده آنان قرار گیرد.
۴. رنگ بنفش و آبی: رنگ چاکرای ششم ترکیبی از آبی و بنفش است که که رنگی نیلی را به وجود میآورد. شما باید با افزودن این رنگها به محیط زندگی خود، چشم ششم خود را تقویت کنید و به مرور زمان باعث فعال کردن چشم سوم خود شوید. به عنوان مثال میتوانید لباس خود را از رنگ بنفش تشکیل دهید و از جواهراتی مثل گردنبند و دستنبند به رنگ آبی استفاده نمایید.
۵. تمرکز بر امواج مغز: به طور مستمر روی امواجهای مغزی خود مثل آلفا و تتا تمرین کنید و سعی کنید که آنهارا حفظ نمایید. با این کار بخشهای مختلف مغز شما تقویت میشود و میتواند باعث باز کردن چشم سوم شما شود. این روش نیز بهتر است در حضور یک استاد چشم سوم انجام شود.
۶. رایحههای خوش بو: یکی دیگر از راههایی که برای باز کردن چشم سوم مفید است، پر کردن خانه و محل زندگی تان از بوهای معطر و خوشبو است. سعی کنید همیشه وسایل و لباسها و حتی بدن خودتان را با استفاده از روغنهای معطر خوش بو نمایید. به عنوان مثال میتوانید از روغنها و عطرهای زیر استفاده کنید: میتوانید از صندل استفاده نمایید، استفاده از بابونه رومی یا آلمانی بسیار عالی است، گریپ فروت نیز میتواند به شما کمک شایانی نماید، از جوز هندی نیز میتوانید استفاده کنید.
۷. میوه و سبزیجات:در برنامه غذایی روزانه خود، میوهها و سبزیجات به رنگ آبی و بنفش را بیفزایید تا باعث تثویت چاکرای ششم خود شوید و چشم سوم خود را تقویت کنید. استفاده از آب میوههایی مثل آب انگور یا بلک بری میتواند بسیار برای شما مناسب باشد. همچنین بلوبری، بلک بری، بادمجان و چغندر هم در این زمینه بسیار مفید هستند.
۸. یوگا: این ورزش بی نظیر میتواند در فعال کردن چشم سوم شما نیز مفید باشد! در این ورزش حرکاتی انجام میشود که برای باز کردن چشم سوم بسیار خوب است مثل: تنفس، تمرکز و حرکت بدنی.
باید پذیرفت که باز و فعال بودن چشم سوم همیشه به معنای داشتن یک قدرت مثبت نیست و ممکن افراد، به ویژه کم تجربهها را دچار مشکلات بزرگی بکند. عموماً افرادی که با چشم سوم فعال دچار مشکل شده اند، با تجربههای ذیل مواجه شده اند؛
۱. ابتلا به سردرد و میگرن: با باز شدن چشم سوم شما، انرژی زیادی به ناحیه فوقانی شما فرستاده میشود و میتواند باعث اختلالاتی مانند: سردرد و میگرن و همچنین سردرگمی و واپاشی شدید شود.
۲. بروز ترس و دلهره: اگر چشم سوم خود را به زور مجبور به باز شدن کنید، دیگر کنترلی روی آن نخواهید داشت و ممکن است مجبور شوید ارواح جهان را یکی پس از دیگری ببینید و شکی نداشته باشید که بسیار ترسناک خواهد بود. زیرا اگر چشم سوم شما به زور باز شود و فقط یکی از چاکراها باز باشد، دیگر نمیتوانید فقط ارواحی که کائنات تعیین کرده اند را ببینید! توجه کنید که این در صورتی خواهد بود که عجولانه آجنا را مجبور به باز کردن کنید.
۳. عدم درک قدرت چشم سوم: چون چشم سوم ما قدرت فراوانی دارد و با دو چشم دیگر قابل مقایسه نیست، شما نمیتوانید قدرت آن را درک کنید! شما با استفاده از آجنا خواهید توانست تصویرسازی کنید، رویاپردازی کنید و همچنین صداهایی را بشنوید که تا قبل از این نمیتوانستید بشنوید!
۴. کوچک بینی خود: شما با چشم سوم میتوانید چیزهایی ببینید که بسیار با دیدههای قبلی تان فرق دارد. این میتواند باعث شود که شما خودتان را بدون آن فردی کم ارزش ببینید.
۵. دریافت اطلاعات نادرست: اگر چشم سومتان به صورت اصولی باز نشده باشد میتواند به جای کمک به دید شما، اطلاعات غلطی از محیط اطراف به شما بدهد که باعث نا امیدی شما میشود.
۶. از دست دادن توان: اگر توانایی کنترل قدرت خود را نداشته باشید و روش استفاده درست از آن را فرا نگرفته باشید، ارواح شرور برای تامین انرژی خود به شما رجوع خواهند کرد و در این صورت انرژی تان به سرعت تخلیه خواهد شد.
۷. شنیدن صداهای گوش خراش: با باز شدن چشم سومتان ممکن است صداهای بسیار بلندی بشنوید که در انتهای شب بیشتر و بیشتر خواهند شد. صداهایی مثل جیغ و فریاد که میتواند جلوی خواب شما را بگیرد.
۸. ایجاد مشکلات روحی: هنگامی که چشم سوم شما باز شود، به صورت عجیبی علمتان افزایش خواهد یافت و این ممکن است هنگام صحبت با دیگران باعث مشکلاتی شود. مثلا اگر با فردی که دارای چاکرای ششم بازی است صحبت کنید، ممکن است دچار سردرد شوید. دلیلش هم کشش زیاد انرژی توسط آجنا است.
افرادی که به دانش معنوی و حقیقت توجه زیادی دارند، داشتن چشم سوم باز را یک نعمت میدانند. با این وجود، افرادی که علاقهای به کاوش در این ابعاد بالاتر ندارند و اطلاعات بیشتری هم در مورد آن ندارند، ممکن است پس از مدتی ترجیح دهند که چشم سوم خود را غیر فعال کنند. اگر شما متعلق به این گروه دوم از افراد هستید، احتمالاً میخواهید بدانید که آیا بسته شدن آن ممکن است. پاسخ به این سوال، یک مقدمه بسیار مهم دارد و آن این است که بسته شدن چشم سوم بسیار سختتر از باز کردن آن است. به عبارت دیگر بسیاری از کارشناسان بر این باورند که اگر فردی که دارای چشم سوم است، تصمیم به بستن چشم سوم خود بگیرد، باید مدت زمان بسیار زیادی را تلاش کند تا شاید به نتیجه برسد و البته ممکن است که هرگز به نتیجه نرسد.
روشهای گوناگونی در سراسر دنیا برای بستن چشم سوم ارائه شده است که برای مثال روش نادیده گرفتن این نیرو است. در واقع این روش از شما میخواهد تا به نیروها، صداها و شهود مربوط به چشم سوم خود، بی اعتنا باشد و آن قدر این وضعیت را ادامه دهید تا به مرور چشم سوم شما بسته شود. اما واقعیت آن است که بسیاری از این راهها نه تنها تأثیر مثبتی در بسته شدن چشم سوم ندارند بلکه باعث بروز اختلالات شدیدتر نیز میشود. شاید این امر با منحصر به فرد بودن چشم سوم هر فرد مرتبط باشد و به همین دلیل است که هر روشی را برای هر فرد نمیتوان به کار برد.
در کل به نظر میرسد برای بستن چشم سوم، بهترین راه مراجعه به افراد متخصص و روانشناسان مجرب است تا در این زمینه ما را یاری دهند. هرچند که ممکن است حتی با این کار نتوانیم به راحتی چشم سوم خود را ببندیم، اما به هر حال احتمالاً با عوارض کمتری مواجه خواهیم شد.
پاسخ ها