شلاله احمدنژاد؛ شبکههای اجتماعی و شهرتپرستی
شلاله احمدنژاد؛ تقریبا هر چند ماه یک بار، حواشی مربوط به برخی سلبریتیها در فضای مجازی غوغا به پا میکند و این در حالی است که انرژی و زمان مصرف شده برای این اخبار و اطلاعات بعضیها را به تامل وا میدارد که چرا این اشخاص که اکثرا دارای شخصیت پوچ و تهی هستند میتوانند این چنین توجهاتی را به خود جلب کنند و چرا سر و صدای این طبلهای توخالی در میان مردم این قدر طرفدار دارد؟!
در چند سال اخیر همگام با رواج فضاهای مجازی و رسانههای اجتماعی، موجی از شهرتطلبی مجازی به وقوع پیوست که جدا از خود این ستارگان اینترنتی، مردم نقش به سزایی در به شهرت رساندنشان داشتند.
عوام همواره نیاز به شهرت داشته اند، نه از این منظر که خود مشهور شوند بلکه نیاز به افراد مشهور دارند تا در مورد آنها و زندگیشان حرف بزنند و سرگرم شوند، به آنها فکر کنند، حسرتشان را بخورند و موقعیتشان را آرزو کنند و حرف از آنها نقل مجالس و معاشرت هایشان باشد.
مردم در میان این شهرتپرستی یک اشتباه دیگر را هم مرتکب میشوند و آن این که از یک شخص مشهور انتظار دارند که محبوب هم باشد و همین انتظار باعث شکستن حریم خصوصی شخصیت و زندگی فرد مشهور میشود، مثلا اگر فرد مشهور را در حال کمک به خیریهها ببینند، تحسینش میکنند، اما مثلا اگر با لباس و رفتاری نامتعارف و یا... ببینند، شروع به آشکار کردن ماجرا و سرزنش او در رسانههای اجتماعی میکنند.
متاسفانه مردم از یک هنرمند انتظار دارند علاوه بر هنرآفرینی، در تمام ابعاد زندگی نیز برایشان الگو باشد! حتی سیاستهای رسانهای هم تا حدی به این انتظار دامن میزنند... در حالی که یک شخص هنرمند صرفا به خاطر هنرش شناخته شده و قرار نیست از همه نظر نمونه و الگو باشد! زندگی شخصی او مستحق سرکشی مردم نیست و مردم نباید حتی به دنبال خصوصیات مثبتش باشند چه برسد به این که او را به خاطر خصوصیات منفی اش سرزنش کنند.
یکی از مضحکترین و تاسف بارترین معضلات مربوط به شهرت که در سالهای اخیر با گسترش رسانههای اجتماعی گریبانگیر فرهنگ اجتماعی شده، این است که هر شخص با در اختیار داشتن یک حساب در شبکهی اجتماعی، سوای هنر و استعداد و خلاقیت و همت میتواند با هر حرف و کار نامتعارفی (چه بسا شنیع، زننده و مضر) به شهرت برسد.
اگر روزگاری سرنوشت شهرت تنها در دست صدا و سیمای دولتی و سینما و ارگانهای فرهنگی بود اکنون هر شخص نالایقی میتواند با یک گوشی هوشمند در دست به این شهرت دست یابد.
معدودی از انسانها به خاطر تمایزات ذهنی، استعدادها و دستاوردهای علمی، هنری، ورزشی و... مشهور میشوند، البته که این نوابغ هم صرفا برای فرهنگ دوستان شناخته شده هستند. پارهای دیگر از افراد به علت ویژگیهای منحصر به فرد ظاهری و فیزیکی مشهور میشوند، سلبریتیهایی که به خاطر زیبایی مشهور شده اند در طول تاریخ کم نیستند... اما این اواخر با گسترش فضاهای مجازی یک معیار عجیب دیگر نیز برای مشهور شدن به وجود آمده و آن نامتعارف بودن (اگرچه حتی زشت بودن!) است.
این اواخر در بسیاری از موارد نامتعارف بودن و زشت بودن ظاهر و عمل و... معیار به شهرت رسیدن سلبریتیهای اینستاگرامی شده است، یعنی شبکههای اجتماعی تا این حد سلیقهی عوام را دستکاری کرده اند.
جالب این است که حتی انتقاد و اعتراض نسبت به این افراد هم به شهرتشان دامن میزند و تنها کاری که باید کرد، بیتوجهی است. کسی که با راه و روش زشت و خلاف و نامتعارف به شهرت رسیده، حتی با فحش و اعتراض و مخالفت هم، هوس شهرتش ارضا میشود. این مجانین، عاشق توجه مردم حتی از نوع اعتراض و بد و بیراه هستند و تنها درمان این بیماری در دست ماست که آنها را نادیده بگیریم.
پاسخ ها