جهان ما پس از کرونا در گفتگوی پارس لاین با حسن محدثی؛ کرونا چه تغییراتی در ایران ایجاد خواهد کرد؟؛ حسن محدثیگیلوایی در گفتگو با پارس لاین گفت: اگر بحران کرونا، طولانیتر و آثار آسیبزایش بیشتر شود و زندگی را به همین شکل مختل بکند طبیعی است که تغییرات جدیتری در پی خواهد داشت. اما اگر در یک یا دو ماه آینده برطرف شود تأثیرات آن ابعاد وسیعی پیدا نمیکند. درهر صورت این پدیده در تاریخ بشر پدیده متفاوتی است. ما برای اولین بار شاهد رخ دادن یک فاجعه جهانی هستیم. فاجعهای که بر تمدن مدرن بشر اینقدر تاثیر میگذارد. هزاران نفر را از بین میبرد، میلیونها نفر را بیمار و همه دولتها را درگیر میکند و سازمانهای اقتصادی آسیب میبینند. از اینرو، این فاجعه منجر به تجدید نظرهایی میشود و حتی در علوم انسانی، پزشکی و مهندسی نیز تحت تأثیر آن تحولاتی رخ میدهد.
پارس لاین این روزها یک ویروس ناشناخته موجی از تغییرات در سطح جوامع را به راه انداخته و آثار تخریب کننده آن مرزهای ملی را به رسمیت نشناخته است. بخصوص وقتی برای اولین بار در تاریخ، قیمت نفت آمریکا برای تحویل در ماه می به زیر صفر رسید چشم انداز تاریکی از اقتصاد جهان پس از کرونا به رخ کشیده شد و جهان پس از کرونا را جهانی متفاوت از امروز ترسیم کرد. همین تفاوت و تحولات جهان پس از کرونا بهانه گفتگو با حسن محدثیگیلوایی جامعهشناس و استاد دانشگاه شد تا ابعاد این تحولات در جهان پساکرونا را دریابیم.
جهان ما پس از کرونا چه تغییراتی میکند؟
بر اساس برخی شواهد موجود میتوان حدسهایی درباره آینده زد. با شیوع کرونا، فاجعهای با بعد جهانی و با تلفات بسیار رخ داد. این فاجعه، این پرسش را ایجاد کرده است که اگر اتفاقات مشابهی، چون کرونا رخ بدهد چه باید کرد؛ بنابراین مجموعهای از تجدیدنظرها لازم به نظر میرسد. در واقع اگر جهان بخواهد با نگاه عقلانیتری پیش برود و بخواهد از چنین مخاطراتی کم کند ناچار از اعمال تغییراتی است. یکی از آنها، بازاندیشی در نوع مواجهه با طبیعت، جهان حیوانی و میزان دخل و تصرف بشر در طبیعت و پروتکلهایی است که مبنی بر توافق درباره برخی مسائل محیط زیستی منعقد شده است؛ بنابراین حول این مسایل، گفتگوهایی صورت میگیرد و حتی ممکن است کشورها در راستای همراهی و هماهنگی بیشتر وارد برنامههای حقوقی شوند تا به دفع خطرات مداومی بپردازند که پیامد دستکاری بیرویه طبیعت است.
همچنین ویروس کرونا یک فاجعه جهانی است. ما تا پیش از آن، با فاجعههای ملی یا حداکثر منطقهای مواجه بودیم. این فاجعه جهانی بر اثر شکلگیری ارتباطات جدید در عصر جهانی شدن رخ داده و تمام جهان را تحتالشعاع خود قرار داده است. همچنین زندگی بشر و تمدن مدرن را به خطر انداخته است. از اینرو، دستکم ما با اشکالی از بازاندیشی در سطح صاحبنظران، عالمان و حتی در سطح سازمانها و مراکز جهانی و حتی دولتها مواجه خواهیم شد.
تغییر جدی دیگر را من به «تمدن ضدویروس» از آن یاد میکنم. به این معنی که یک ویروس مشخص آمده و کل تمدن مدرن را به خطر انداخته است. به نظر میرسد میکروارگانیسمی وجود دارد که میتواند تمدن انسانی را به خطر بیندازد؛ بنابراین باید در این مورد نگاه تازهای پدید بیاید و به یک تمدن ضدویروس معطوف شود. تمدنی که خودش را از چنین آسیبهایی مصون کند. مثلاً تکنولوژی به این سمت برود که محصولات ضدویروس تولید کند. همچنین در حوزه مهندسی، معماری، ساختمانی و حوزههای مختلف تجدیدنظرهایی در جهت حفاظت از زندگی و بهداشت صورت بگیرد و به گونهای باشد که انتقال ویروسها دشوارتر شود و از بین برود؛ بنابراین جهان به سمت پدید آمدن تکنولوژی ضدارگانیسمی میرود و به صورت تدریجی، زندگی و تمدن نیز در این راستا قرار میگیرد. مثلاً پزشکی ضدارگانیسمی رشد میکند و سرمایهگذاری در این عرصه از پزشکی صورت میگیرد. این تحول، آرامآرام تبدیل به یک سوگیری تمدنی علیه میکروارگانیسمهایی میشود که میتوانند تمدن بشری را به خطر بیندازند. به نظر من، میتوان درس بزرگی از این ماجرا گرفت و بر این مبنا به آینده نگاه کرد.
چه تحولی در سایر حوزهها و سطوح صورت میگیرد؟
در حوزه اقتصاد هم به دلیل بحران کرونا تجدیدنظرهایی صورت میگیرد و تمرکز بیشتری بر استفاده از رسانههای ارتباطی جدید میشود که بینیاز از تماس فیزیکی هستند. این رسانهها جایگزین دیگر رسانهها میشوند و نقش بیشتری در تمدن بشری پیدا میکنند.
بحث دیگر قدرتمندتر شدن دولتها در زمان شکل گرفتن چنین بحرانهایی است. دولتها برای آنکه بتوانند سریعتر وارد عمل شوند به شکل حقوقی مسئله افزایش اختیارات خود در زمانه بحران را حل میکنند تا در صورت وقوع چنین بحرانهایی اختیار داشته باشند تا سریعتر تصمیم بگیرند و در این مواقع بتوانند بخشی از حقوق فردی شهروندان را نادیده بگیرند.
از نظر فرهنگی هم شاید به افزایش رعایت بهداشت فردی منجر شود. در این باره از ایران حرف میزنم، چون در سرزمینهای دیگر زندگی نکردم و نمیتوانم مقایسهای با آنها داشته باشم. تا پیش از کرونا، در رفتارهای مردم، اعتنایی به بهداشت نمیشد. شاید تا حدی این ویروس در رفتار بهداشتی مردم هم تأثیرات مثبتی بگذارد.
آیا این تحولات در همه کشورها به یک اندازه است یا تأثیرپذیری از کرونا به درجاتی از توسعهیافتگی بستگی دارد؟
من در سطح جهانی به مباحثی، چون تمدن ضد ویروس پرداختم. وقتی این تحولات به یک جریان تبدیل بشود در قالب یک جریان عام جهانی جا میافتد. ولی آن چیزی که در ایران رخ میدهد تحولات اجتماعی و در میان مردم است. تحولات در ایران خیلی درون نظام سیاسی منعکس و عملیاتی نمیشود. نظام سیاسی ایران در موارد دیگر در دهههای گذشته نیز چندان اعتنایی به تحولات اجتماعی و فرهنگی نداشته است و معطوف به همان مسیر مشخصشده خود پیش میرود. ولی تحولات درون جامعه رخ میدهد که تحولات مهمتر و ماندگارتری است که دیده میشود و تأثیرگذارتر است.
شما در مباحث خود به قدرتمند شدن دولتها اشاره کردید؛ آیا این تحول در ایران هم رخ میدهد و نمیتواند به تضعیف بیشتر جامعه مدنی در جوامعی، چون ما منجر شود؟
بحث من معطوف به ساختارهایی بود که به نحوی تعبیه شدهاند که باید به احزاب، سازمانها و مردم پاسخگو باشند. در آن نظامها، دولتها پس از کرونا به سمتی میروند که وقتی در شرایط بحرانی قرار گرفتند قوانینی بگذرانند که آن قوانین به آنها اجازه بدهد که بخشی از حقوق مردم را نادیده بگیرند. مثلاً بتوانند مردم را در خانه محبوس بکنند که با آزادی شخصی مردم منافات دارد. این در کشورهایی که پاسخگو هستند رخ میدهد. در کشورهایی که پاسخگو هستند در چنین مقاطعی، تلاش میکنند تا خدمات اجتماعی به مردم بدهند و در صورت در خانه ماندن آنها، از لحاظ مالی یا کالایی از آنها حمایت کنند.
به نظر شما «فاصلهگذاری اجتماعی» در دوران کرونا میتواند بر سبک زندگی ما تاثیرگذار باشد و رفتارهای اجتماعی مردم را متحول کند؟
به نظر من، استفاده از تعبیر فاصلهگذاری اجتماعی، مناسب نیست و باید «فاصلهگذاری فیزیکی» را به کار برد. چون فاصلهگذاری اجتماعی معنای دیگری دارد. گمان من این است که نوع الگوی رفتاری ایرانیها ماندگار است و من برخلاف آقای آرش نقوی که گفته بودند کرونا موجب تغییر در رفتار اجتماعی ایرانیان میشود بعید میدانم که نوع رفتار مردم در ایران پس از کرونا تغییر کند. به دلیل نگاه عاطفی ما ایرانیان به همدیگر، مصافحه و ارتباط بدنی برای ما اهمیت دارد. در شرایط فعلی مردم ما خیلی در رنج هستند که نمیتوانند این کارها را انجام دهند. پس از رفع این مشکل، کمابیش ما همان رفتارها را انجام خواهیم داد و فاصلهگذاری فیزیکی نمیتواند ماندگار شود.
یکی از کارشناسان علوم اجتماعی مطرح کرده بودند با اینکه در سالهای اخیر از مناسک سوگواری مرگ در ایران کاسته و حتی این مناسک خلاصه شده بود، اما ممکن است پس از کرونا به دلیل برگزار نشدن این مناسک، توجه بیشتری به مناسک سوگواری پس از مرگ شود؛ نظر شما در این باره چیست؟
بله؛ در مناسک سوگواری مرگ عزیزان تا مدتی میتواند این تغییر رخ بدهد. به خاطر اینکه این نیاز وجود داشته و پاسخ نگرفته است. از اینرو، در دوران پس از کرونا، جدیتر گرفته میشود، اما این با مناسک دینی متفاوت است. ممکن است این تغییر در مدتی کوتاه اتفاق بیفتد. اما روند مدرن شدن به گونهای است که باید در مناسک سوگواری مرگ تجدیدنظر کرد. در برخی از اقوام ایرانی همچون اقوام لر و ترک این مناسک ابعاد و گستره زیادی دارد. مراسم سوگ در میان آنان، بسیار طولانی و وسیع است. در مقایسه مناسک سوگ استان گیلان با استانهای لرستان و آذربایجان شرقی کوتاهتر و ملایمتر است. ولی روند مدرن شدن به گونهای خواهد بود که این مراسم سوگ گسترده را آرامآرام تضعیف میکند ولو اینکه پس از کرونا طی یک مدت کوتاه، قوی شود.
در جهان پس از کرونا چه چیزهایی پابرجا میماند؟ شما به رفتارهای اجتماعی ایرانیان به عنوان امور پایدار اشاره کردید؛ به چه مصادیق دیگری در این باره میتوان اشاره کرد؟
برخی از امور اجتماعی و فرهنگی هستند که ریشهدار یا اساساً مستقل هستند و ربطی به ماجرای کرونا ندارند. اینگونه نیست که کرونا در همه امور بتواند تاثیر بگذارد. باید ببینیم که کرونا در چه قلمروهایی حضور دارد و چه قلمروهایی را مختل کرده است. ممکن است برخی قلمروها پس از کرونا به حالت پیشین خود برگردند و نمیتوانیم بگوییم که کرونا جهان ما را کاملاً کنفیکون میکند. ولی قطعاً تغییراتی در زندگی اجتماعی ایجاد میکند. ممکن است سازمانهای اقتصادی، ایدههای نو پیدا بکنند، در صنعت، تکنولوژی و بهداشت نیز ایدههای نو مطرح شود. در روابط بینالملل و در نحوه مواجهه با طبیعت همانگونه که گفته شد بازاندیشیهایی صورت بگیرد، اما این قابل تعمیم به همه جهان نیست و نمیتوانیم بگوییم همه جهان ما را دگرگون میکند. باید بهصورت موردی روی آن بحث کرد و دید آیا میتوان نسبتی بین آنها با کرونا برقرار کرد یا خیر.
در آخر اگر نکتهای مدنظرتان هست لطفا مطرح کنید.
همه اینها به این برمیگردد که این ماجرا چقدر طول میکشد. این امر، خیلی مهم است. اگر این بحران، طولانیتر و آثار آسیبزایش بیشتر شود و زندگی را به همین شکل مختل بکند طبیعی است که تغییرات جدیتری در پی خواهد داشت. اما اگر در یک یا دو ماه آینده برطرف شود تأثیرات آن ابعاد وسیعی پیدا نمیکند. درهر صورت این پدیده در تاریخ بشر پدیده متفاوتی است. ما برای اولین بار شاهد رخ دادن یک فاجعه جهانی هستیم. فاجعهای که بر تمدن مدرن بشر اینقدر تاثیر میگذارد؛ هزاران نفر را از بین میبرد، میلیونها نفر را بیمار و همه دولتها را درگیر میکند و سازمانهای اقتصادی آسیب میبینند. از اینرو، این فاجعه منجر به تجدید نظرهایی میشود و حتی در علوم انسانی، پزشکی و مهندسی نیز تحت تأثیر آن تحولاتی رخ میدهد.
پاسخ ها