روز گذشته دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در واکنش به شیوع گسترده کروناویروس در این کشور حالت «فوق العاده» اعلام کرد، اما هنوز بسیاری از رسانههای این کشور، به شدت واکنشهای اولیه او در خصوص این بیماری را ملامت میکنند. برخی از این رسانه ها هشدار دادند که پنهان کاری دولت ترامپ در خصوص کروناویروس، همچون پنهان کاری مقامات وقت شوروی در خصوص ماجرای چرنوبیل، می تواند منجر به فاجعه ای بزرگ شود.
پارس لاین دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در واکنش به شیوع گسترده کروناویروس در این کشور حالت «فوق العاده» اعلام کرد، اما هنوز بسیاری از رسانههای این کشور، به شدت واکنشهای اولیه او در خصوص این بیماری را ملامت میکنند. ترامپ در نخستین واکنشها در خصوص شیوع کروناویروس در آمریکا اعلام کرد که این مسئله یک «فریب بزرگ» از سوی مخالفان وی است که قصد دارند با این حربه، مانع انتخاب مجدد او به عنوان رئیس جمهور آمریکا شوند.
در این میان «سرج شمن» یکی از نویسندگان ارشد نشریه نیویورک تایمز، با توجه به تجربه حضور خود در ماجرای فاجعه «چرنوبیل»، هشدار داد که پنهان کاری دولت ترامپ در خصوص کروناویروس، همچون پنهان کاری مقامات وقت شوروی در خصوص ماجرای چرنوبیل، میتواند منجر به فاجعهای بزرگ شود. در ادامه مقاله سرج شمن در نشریه نیویورک تایمز را ملاحظه خواهید کرد.
کاملاً اشتباه به نظر میرسد که یک روز بهاری خوب باید خطر مرگ را به همراه داشته باشد. گلهای نرگس زرد و گیلاس تجدید حیات و امید را جار میزنند. هوای تازه و تمیز، به نظر عاری از هر چیز خطرناک است. با این حال ما با ترس راه میرویم. ما میخواهیم دوباره و دوباره خود را در مقابل مهاجمی نامرئی محافظت کنیم. ما نمیدانیم کجا مخفی شویم و چگونه از چنگ این خطر فرار کنیم. چه چیزی میتوانیم به فرزندانمان بدهیم تا از آنها محافظت کند؟ آیا باید مواد غذایی و لوازم بهداشتی را انبار کنیم؟ آیا میتوانیم به دولت اعتماد کنیم، که به نظر میرسد توجه اش به سمت دیگری معطوف است؟
بهار سال ۱۹۸۶ است و من به عنوان رئیس دفتر وقت تایمز، در کنار خانواده ام در مسکو هستم. در ۲۶ آوریل، هنگامی که یک راکتور در نیروگاه هستهای «چرنوبیل» منفجر و رادیواکتیو آن به طور گسترده منتشر میشد، ما به عنوان خبرنگار، در کشمکش نگران کنندهای با یک چیز ناشناخته بودیم. در این وضعیت ما در تلاش بودیم تا واقعیت را از تبلیغات متمایز کنیم و من شخصاً سعی در مقابله با تهدیدی داشتم که با باد نامرئی جابجا میشد.
البته تهدید امروز متفاوت است چرا که رادیواکتیویته یک پاتوژن نیست. کروناویروس میتواند از قارهای به قاره دیگر، به همان سرعتی گسترش یابد که یک هواپیمای مسافربری میتواند پرواز کند و از فردی به شخص دیگر با تماس کنترل نشدهای منتقل شود. رادیواکتیو ناشی از انفجار چرنوبیل فقط تا آنجایی توانست گیاهان را نابود کند که باد توانایی بردن آن را داشت. همچنین فاصله گرفتن اجتماعات انسانی در برابر اشعه رادیواکتیو نیز بی فایده بود.
هنوز هم این بلایا تأثیرات مشترک خود را دارد و این احساس وحشتناک آسیب پذیری در برابر یک «دشمن نامرئی» وجود دارد. ترس از اینکه ممکن است این دشمن نامرئی، همین الان هم به ما حمله کرده باشد. این واقعیت است که پیشرفتهای علمی ما انحصاری شده اند و رهبران سیاسی ما نیز ممکن است اولویتهای دیگری بجز ما (مردم عادی) داشته باشند.
تنها یک ماه پس از روی کار آمدن «میخاییل گورباچف»، چرنوبیل در یک نقطه بحرانی در تاریخ اتحاد جماهیر شوروی قرار گرفت. گورباچف با وعده اصلاح سیاستهای دولت و آزادیهای مدنی بیشتر بر سرکار آمده بود. با این وجود، هنگامی که یک راکتور در اوکراین منفجر شد و اشعههای کشنده رادیواکتیو شروع به انتشار کرد، سیستم اتحاد جماهیر شوروی به سرعت به عادتهای قدیمی خود بازگشت و شروع به دستکاری اطلاعات، دروغ پراکنی و رازداری کرد.
ساعاتها گذشت و کرملین حتی گزارشی از یک حادثه را هم منتشر نکرد. مدتها بعد از آنکه مسئولان بخشهایی از اسکاندیناوی شروع به گزارش افزایش تشعشعات خطرناک کردند، در یک نشریه رسمی فراموش شده، نخستین واکنش مقامات شوروی ابراز شد: «یک حادثه در نیروگاه هستهای چرنوبیل رخ داده و یکی از راکتورها آسیب دیده است. اقدامات لازم برای کنترل پیامدهای این حادثه در حال انجام است. به افراد آسیب دیده کمک میشود. یک کمیسیون دولتی تشکیل شده است.»
مردم به اندازه کافی میدانستند که چگونه خلاء بین سطرها را بخوانند: «کمیسیون»، «اقدامات هنوز هم در حال انجام» و به کار نبردن اصطلاح فاجعه. مردم میدانستند که زندگی آنها در معرض خطر است و این ترس از وحشتی که دولت با کنترل خود ایجاد میکرد، فراتر رفت. دستگاه تبلیغاتی شوروی کنترل این روایت (فاجعه چرنوبیل) را از دست داد و مجبور به فاش کردن برخی حقایق و اعلام هشدارها شد، اگرچه عادت قدیمی شوروی در متهم کردن غرب، هنوز بجای خود باقی مانده بود. مقامات شوروی در آن زمان مدعی بودند که آمریکا و اروپای غربی از چرنوبیل برای تخریب این کشور استفاده میکنند و با این بهانه در حال شکل دادن «کمپین نفرت» بر ضد شوروی هستند.
در طرف دیگر، جای تعجب نیست که دولت چین نیز واکنشهایی مشابه شوروی در جریان گسترش اولیه کروناویروس در ووهان داشته است. اما توانایی پکن در کنترل اطلاعات به مراتب بسیار از توانایی اتحاد جماهیر شوروی در آن دوران بود. اعتراض عمومی برای پاسداشت دکتر «ونلیانگ لی» -پزشکی که نخستین هشدارها درباره شیوع این بیماری را داد- با اتهام دولت مبنی بر «برهم زدن نظم اجتماعی» روبرو شد. اگر چه این موضوع بیهودگی تلاش دولت چین برای کنترل اخبار بد را نشان میدهد، اما در عین حال نشان داد که این اقدام میتواند خطرناک باشد چرا که اگر از همان ابتدا هشدارهای دکتر لی مورد توجه قرار میگرفت، احتمالاً این ویروس چنین فاجعهای را در چین رقم نمیزد.
در آمریکا نیز وضع حتی به مراتب بدتر از چین است. تلاشهای دونالد ترامپ برای بی اهمیت جلوه دادن مسئله شیوع کروناویروس به علت تاثیرات احتمالی آن بر انتخاب مجدد وی، حتی به مراتب بیهودهتر از اقدامات دولمردان چین است. آمریکا به واسطه داشتن رسانههای قوی، موسسات پزشکی توانمد و دولتها و قانون گذاران محلی و مستقل، به راحتی وارد بازی ترامپ نمیشوند که این بیماری را یک «فریب جدی» خوانده بود. آمریکاییها که در معرض خطر شیوع کروناویروس هستند، هنوز مانند مردم شوروی در سال ۱۹۸۶ یا مردم چینیها در اواخر سال ۲۰۱۹ فریب دولت خود را نخورده اند.
با این حال این ناامید کننده است که رئیس جمهور آمریکا، فقط پس از تلاشهای ناکام خود برای انکار این بیماری، مجبور به پذیرش تهدید کروناویروس و اعلام وضعیت اضطراری کرد. حتی سخنرانی بسیار مهم او در این خصوص نیز شامل اطلاعات غلطی مانند ادعای وی مبنی بر در دسترس بودن درمان این بیماری در آینده نزدیک بود. نکته جالب توجه دیگر این سخنرانی ترامپ، تاکید بر این مسئله بود که این ویروس را بیگانگان بر آمریکا تحمیل کرده اند.
در اتحاد جماهیر شوروی، چرنوبیل ثابت کرد که برای یک سیستم مهم همچون دولت که وظیفه پشتیبانی از زندگی مردم را دارد، لحظات مهمی و اساسی وجود دارد که میتواند باعث تسریع سقوط آن شود. طبیعتاً کروناویروس نیز زمان محاسبه شده خود را خواهد داشت و یقیناً این بیماری همه گیر بر روی مناطق مختلف جهان از جمله آمریکا، تأثیر عمیقی خواهد گذاشت.
در سال ۱۹۸۶ و بعد از فروکش کردن خطر چرنوبیل، همه این مسائل آغاز شد. پس از آن، سؤالات بسیار مهم تری مطرح شد، همانطور که در این روزهای ابتدایی بهار در آمریکا طرح است. آیا میتوانم سوار مترو شوم؟ اگر در خانه قرنطینه شویم چگونه باید غذا تهیه کرد؟ آیا حقیقت به ما گفته میشود؟
پاسخ ها