باز شدن مرزهای ترکیه به روی خیل پناهجویان حاضر در این کشور، روزنه امیدی بود برای دهها هزار پناهجویی که با امید رسیدن به یک زندگی بهتر، تن به مخاطرات بی شماری داده و میدهند. اما این کور سوی امید با درهای بسته اتحادیه اروپا مواجه شد که بی محابا در صدد پس راندن آن هاست.
پارس لاین به دنبال افزایش تنش در شمال سوریه و کشته شدن شماری از نظامیان کشور ترکیه در این منطقه، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور این کشور اعلام کرد که مرزهای این کشور را برای عبور پناهجویان به سمت اروپا، خواهد گشود. کشور ترکیه یکی از مهمترین مسیرهای عبور پناهجویان به خاک اروپاست و این کشور به ویژه پس از شدت گرفتن نا امنیها در خاورمیانه، به ویژه در سوریه، عراق، افغانستان و مناطق دیگر، شاهد حضور چشمگیر پناهجویان در خاک خود بوده است. این حضور بی شمار پناهجویان در نزدیکی مرزهای اتحادیه اروپا، همواره باعث نگرانیهای عمیق کشورهای اروپایی بوده است و آنکارا نیز گاه و بی گاه، از این وضعیت به عنوان اهرم فشار در جهت پیشبرد خواستههای خود، بهره گرفته است. خبرگزاری ایندیپندنت، در گزارشی وضعیت مبهم این پناهجویان را در بازیهای سیاسی منطقهای مورد توجه قرار داده است.
پس از فرار از تهدیدهای جنگ بی پایان در افغانستان، گذر از مرزهای دور و دراز ایران و در نهایت مورد سوء استفاده قرار گرفتن کارفرمایان، مالکان و قاچاقچیان انسان در ترکیه، خانواده «دولتی» قصد دارد تا برای یافتن یک زندگی بهتر، راهی اروپا شود. اکنون که در یک دشت گل آلود در مجاورت رودخانه «مریک» که مرز با یونان و اتحادیه اروپا را قطع میکند، نشسته ایم، در حالی که ۲۵ نفر از اعضای خانواده دولتی در معرض سرما و باد قرار دارند. آنها پول و غذای زیادی ندارند. فرزندانشان گریه میکنند. آنها نشسته اند و منتظر فرصتی برای ورود به اتحادیه اروپا هستند که آنها را نمیخواهد. «رضا دولتی»، مردی ۴۰ ساله که رهبری این گروه را بر عهده دارد میگوید: «ما شنیده ایم که مرزهای اروپا باز شده است.»
هفته گذشته و در پی کشته شدن شماری از نظامیان ترکیه در شمال سوریه، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور این کشور اعلام کرد که آنکارا دیگر قادر به نگهداری از سیل مهاجران و پناهندگان در خاک خود نیست و به همین دلیل مرزهای خود را برای عبور این افراد به سمت اروپا باز خواهد کرد. این اقدام باعث شد تا دهها هزار پناهجوی سوری، افغانستانی و ... راهی مرزهای اتحادیه اروپا شوند.
اما گرچه ترکیه ممکن است مرزهای خود را باز کرده باشد، مرزهای اتحادیه اروپا کاملاً بسته است. پناهجویان آسیب دیده از جنگ در کشورهای مانند سوریه، افغانستان و حتی مناطق دور دستی همچون سومالی و منطقه کشمیر در این مرزها حضور دارند و در حال حاضر در ناتوانترین وضعیت خود گرفتار شده اند. بسیاری از آنها پس انداز ناچیز خود را صرف رساندن خود به مرزهای غربی ترکیه با اتحادیه اروپا کرده اند و در این راه گاه مجبور به پرداخت دهها برابر بیش از کرایه معمول شده اند.
هنگامی که سیاست جدید اردوغان مبنی بر باز شدن مرزهای اروپا در تلویزیون و رسانههای اجتماعی منتشر شد، یکی از خانوادهها حتی حاضر به پرداخت هزاران دلار به قاچاقچیان انسان شد تا آنها را روز جمعه از مرزهای سوریه به مرزهای اتحادیه اروپا برساند. «عدنان موصولی» ۲۲ ساله و اهل رقه در این خصوص میگوید: «ما شنیده ایم که مرزها باز است و آمدیم. ما دو روز راه و ۴۵۰۰ دلار پول صرف کردیم تا از مرز عبور کنیم.»
در این میان زنان و کودکان پناهجو در وضعیت اسفناک و به ویژه بی دفاعی هستند. یک زوج ترک، با مشاهده تعداد فرزندان کوچک در خانواده دولتی، چند چادر به این خانواده هدیه دادند. در برخی از شهرهای اطراف در ترکیه نیز مشاهده شده که مردم، زنان پناهجو را به خانه خود راه داده تا از حمام استفاده کنند با این وجود این افراد کماکان در فضای باز میخوابند. «دوون کون»، بازرس ارشد امور پناهندگان بین الملل میگوید: «در این وضعیت بی ثبات آوارگی در فضای باز و بدون سرپناه، به ویژه خطرات جدی برای زنان و دختران وجود دارد. حتی اردوگاهها ناامن هستند، بنابراین اینکه این افراد در مرزها مواجه شوند، واقعاً نامشخص است؟»
خانواده دولتی، پس شنیدن باز شدن مرزهای اروپا به دستور رئیس جمهور ترکیه، در حدود ۵۰۰ پوند هزینه کردند تا یک مینی بوس آنها از شهر «سامسون» در ساحل دریای سیاه، به مرز ترکیه و اتحادیه اروپا بیاورد. اگر چه آنها از همان ابتدا میدانستند که این راه، یک مسیر طولانی و دشوار است، اما برای آنها در ترکیه فرصتهای اندکی برای کار و امرار معاش وجود دارد. در واقع حتی برای کسانی که موفق به تسلط به زبان ترکی شدند، تعداد مشاغل اندک بود. برای همین مشاغل اندک نیز درآمدهای ناچیزی پرداخت میشود و غالباً کارفرمایان از پرداخت حقوق به پناهندگان طفره میروند.
جنگ در افغانستان، بسیاری از خانوادههای قبیله دولتی را در سراسر جهان پراکنده کرده است. برخی از آنها از مناطق هزاره نشین و بومی خود در مرکز افغانستان به کشور ایران فرار کردند و برخی دیگر نیز به پاکستان و کابل، پایتخت افغانستان پناه برده اند. با این حال یکی از برادران خانواده دولتی توانسته است خود را به آلمان برساند و امیدوار است که بقیه اعضای خانواده خود را نیز به آنجا بکشاند. این تلاش توانسته است تا همه اعضای خانواده را در شهر سامسون ترکیه، گرد یک دیگر جمع کند. آنها معتقدند تا زمانی که به عنوان یک خانواده، در کنار یک دیگر باشند، شاید فرصتی فراهم شود که همه آنها بتوانند راه خود را برای زندگی بهتر پیدا کنند.
با این همه، «یونس دولتی» میگوید که آنها گزینههای اندکی برای انتخاب داشتند. این فرد ۵۸ ساله تا شش ماه پیش به عنوان کارگر، در یک کارخانه پلاستیک در ایران مشغول به کار بود. اما اقتصاد ایران تحت فشار تحریمهای ایالات متحده شروع به انقباض کرد و حقوق دریافتی یونس در برابر تورم ناشی از تحریم ها، قادر به پوشش هزینههای روزمره نبود. او میگوید: «من جای دیگری ندارم که بروم. من نمیتوانم به یونان بروم و هیچ جایی هم برای ماندن در ترکیه ندارم. من ۳۸ سال در ایران زندگی کرده ام، افغانستان برای من مانند یک کشور خارجی است.»
به محض رسیدن به منطقه مرزی «دویران»، آنها سوار قایقها شده و به طرف یونانی رودخانه رفتند. بسیاری از این افراد که به گفته خود، توسط افسران ترکیه ترغیب شده بودند، موفق شدند تا به طرف یونانی برسند. برخی ساعتها در آن سمت منتظر ماندند تا مگر اینکه راهی بیابند که به یکباره و شب هنگام به عمق مرزهای اتحادیه اروپا سفر کنند. اما بسیاری از این مهاجران سرنوشت این چنینی نداشتند. بسیاری از آنها در مرزهای یونان با نیروهای امنیتی این کشور مواجه شدند. آنها از وسایل و حتی لباس و کفش خود محروم شدند و برخی نیز مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. بسیاری از آنها پس سپری کردن یک شب در بازداشتگاههای یونان، سرانجام با قایق به طرف ترکیه اعزام شدند. «قاسم رضایی»، یک پناهجوی ۱۸ ساله افغانستانی میگوید: «وقتی پلیس یونان ما را گرفت، در جنگل بودیم. یک ماشین آمد و ما را بردند. ما را یک شب در بازداشتگاه نگه داشتند. آنها همه چیز را گرفتند؛ پول، کارت شناسایی و تلفن همراه من را.»
یونان روز یکشنبه (اول مارس) با استناد به نگرانیهای مربوط به امنیت ملی، پایبندی خود به معاهدات مربوط به پناهندگان را به حالت تعلیق درآورد و هرگونه حق تقاضای حمایت موقت را رد کرد. این اقدام برخی از مدافعان حقوق پناهندگان را خشمگین کرده است، اما به نظر میرسد یونان از طرف برخی رهبران اتحادیه اروپا، از جمله فرانسه و آلمان حمایت میشود. این کشورها صدها میلیون دلار بودجه اضطراری به یونان اختصاص داده اند و برای نشان دادن همبستگی با دولت آتن، برنامههایی را برای دیدار با مقامات این کشور، تنظیم کرده اند.
هنوز هم گفته میشود که هزاران نفر در گذرگاه اصلی یونان در «پازارکول» جمع شده اند. روز سهشنبه، صدها پناهجو در حال گذر به سمت یک ایست بازرسی در پشت پاسگاه ژاندارمری ترکیه، با چند وسیله و جعبه آب میوه و نان کنجد را که توسط گروههای خیریه به آنها اهدا شده بود، دیده شدند.
در بین پناهجویانی که سعی در عبور نکردند، عصبانیت و ناامیدی قابل دیده میشد. گویی از زندگی آنها به عنوان یک سرباز پیاده، در بازیهای ژئوپلیتیک منطقهای استفاده شده است. «سارا رحیمی»، یک پناهنده ۱۸ ساله افغان، که خانه خود را رها کرد و سریعاً وسایل خود را در شهر «دنیزیلی» ترکیه به فروش رساند، گفت: «رئیس جمهور ترکیه همه ما را به اینجا کشاند و حالا دوباره باید یک خانه دیگر پیدا کنیم. ما بسیار عصبانی هستیم، او گفت که مرز باز است و از آنجایی که او ما را به اینجا کشاند، او هم باید دوباره برای ما مسکن پیدا کند.
با این وجود، بسیاری از پناهندگان میگویند که آنها امیدوار هستند که مرزها به زودی باز شود. برخی نیز معتقدند که شاید آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان به زودی باز شدن مرزها را اعلام کند. کانالهای تلویزیونی ترکیه نیز در این حال از پناهجویان فیلم میگیرند که در آن سوی مرز و در درون مرز یونان در حال تظاهرات و اعتراض برای باز کردن مرزها هستند. در این فیلم ها، گروهی از این تظاهر کنندگان در حالی که در سمت یونانی رودخانه قرار دارند شعار میدهند: «مرز را باز کن!»، «مرز را باز کن!»
«رضا دولتی» با وجود عصبانیت، امیدوارتر از بقیه است. او آرزو میکند که به آلمان برسد و به برادرش در آنجا بپیوندد. او میگوید، پسر نوجوانش میداند که چگونه کامپیوتر کار کند و میتواند در غرب کار مناسبی پیدا کند. او حاضر نیست با رها کردن زندگی ناخوشایند، اما مطمئن در شرق ترکیه، خود و دیگر اعضای خانواده خود را، در مسیر خطرناک سفر نامطمئن مرزی قرار دهد. او میگوید: «دلیل اینجا بودن ما، کودکان هستند. این همه برای آن است که آنها بتوانند زندگی بهتری داشته باشند. من میخواهم به یک جامعه روشنفکرتر بروم که به نام دین یا ایمان یا به نام قومیت و قبیله، سر یکدیگر را قطع نکنند. من میخواهم به اروپا بروم، زیرا امنیت بیشتری برای ما وجود خواهد داشت و مکانی که فرزندانم بتوانند در آن تحصیل کنند.»
پاسخ ها