مستند پرویز ثابتی از مقامات ارشد ساواک به تازگی از شبکه « من و تو» در حال پخش است اما چرا این مقام امنیتی بعد از سالها از تایکی بیرون آمده است؟
برترینها: مستند پرویز ثابتی از مقامات ارشد ساواک به تازگی از شبکه «من و تو» در حال پخش است. پیش از آن نیز پردیس فرزند پرویز ثابتی بعد از ۴۴ سال تصویری از پدرش به اشتراک گذاشته بود اما چرا این مقام امنیتی بعد از سالها از تاریکی بیرون آمده است؟ او چه برنامهای دارد و چه هدفی را دنبال میکند؟ که در ادامه مطلب زیر به آن پرداختهایم.
«محمدرضا شاه ذاتا فردی وطنپرست و دموکرات بود که در ۱۲ سال سلطنت خود کوشیده است موازین قانون اساسی و اصول دموکراسی را رعایت و سلطنت کند، نه حکومت.» این جمله را پرویز ثابتی درباره پادشاهی گفته که به باور او، زمانی که تحلیلی از مسائل سیاسی جاری کشور و گزارشهای مستندی از فساد دربار به شاه ارائه کرده، خود ثابتی را تهدید به محاکمه نظامی کرده است.
همین فرد با سابقه روشنی از سرکوب مخالفان رژیم سابق با شعار «نور و همبستگی»، سکوت چهل و چند سالهاش را شکسته است؛ یکبار در برنامه گردهمایی سلطنتطلبان با فرزندانش حاضر شد و این بار مستندی از او از شبکه «من و تو» پخش شده که واکنش برانگیز شده است.
پرویز ثابتی کیست؟
رویداد 24 در این رابطه نوشت: معروف است که ثابتی بعد از ترک ایران به اسرائیل رفته، اما خودش میگوید هیچ آموزشی توسط موساد در اسرائیل ندیده و پس از خروج از کشور هم به اسرائیل نرفته است. حسین فردوست میگوید پرویز ثابتی به موساد رفته و در آنجا آموزش دیده است. او همکاری و آموزش دیدن توسط موساد را هم تکذیب کرده و گفته زمانی که روزنامه کیهان این مطالب را درباره او نوشته همسرش آن را خوانده گفته «پرویز تو حتی بلد نیستی نرمش بکنی، چه دورهای دیدهای؟!»
او درباره اینکه چرا به دادگستری نرفته و وکیل نشده گفته در آن زمان دادگستری افراد جدید را استخدام نمیکرده و فقط از دستگاههای دولتی و کارمندان دولت، نیرو میگرفته است. او قصد داشته استخدام وزارت آموزش و پرورش شود بعد از آنجا به دادگستری برود. سال قبل از فارغالتحصیلی هم استخدام آموزش و پرورش شده بود، اما در نهایت جذب ساواک شد. خودش درباره پیوستن به ساواک میگوید این سازمان را پلی به سوی آینده سیاسی و وکیل شدن میدیده است. او همیشه در فکر وزیر شدن بود، اما به گفته خودش یک بار فردوست و یک بار نصیری اجازه ندادند او وزیر شود.
واکنشها به انتشار تصاویر پرویز ثابتی
انتشار تصویر ثابتی در راهپیمایی سلطنت طلبان در آمریکا بعد از حوادث سال 1401 واکنشهای متفاوتی به دنبال داشت. هواداران رژیم پهلوی نسبت به این عکس ابراز علاقه کردند و دیگران، استقبال از بازگشت ثابتی را به «سفیدشویی» و «حافظه تاریخی ضعیف ایرانیان» تعبیر کردند.
پردیس ثابتی، دختر پرویز ثابتی رئیس اداره امنیت داخلی ساواک، این عکس از او را در کنار خودش منتشر کرد.
رضا نصری، تحلیلگر سیاسی: عجیب است در این سالها هیچ اقدام حقوقی خاصی علیه پرویز ثابتی صورت نگرفته است.
مهدی فضائلی، فعال سیاسی با کنایه نوشت: پرویز ثابتی، تفسیر زندگی و آزادی نزد مخالفین ایران.
امیرحسین ثابتی، مجری معروف شبکه افق: حضور پرویز ثابتی مسئول ادارهٔ سوم ساواک در تجمع براندازان در آمریکا نه تنها عجیب نبود، بلکه کاملا هم طبیعی است!
«ناصر مقدم» مقام بالاسری و آخرین رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) درباره ثابتی میگوید «او شخصیت خشنی بود و اساسا من آمدم تا پرویز ثابتی را کنار بزنم و خشونت از بین برود.» ثابتی میگوید «زمانی که در سوم آبان ۱۳۵۷ نزد هویدا رفتم که بگویم مرا برداشتهاند و میخواهند سفیر شوم، هویدا گفت که با برداشتن تو از ساواک معلوم است که شاه دیگر اراده ماندن ندارد. کار تمام است. امیدی بود که روزی شاه برگردد و مخالفین را سرجایشان بنشاند، ولی الان با برداشتن شما دیگر تمام است.
افرادی از جمله داریوش همایون وزیر اطلاعات دوران پهلوی معتقدند پس از حسن پاکروان هیچ شخصیتی در ساواک به اندازه پرویز ثابتی باهوش نبوده است. حسین فردوست میگوید ثابتی شخصی جاهطلب و بلندپرواز بود.
کارنامه بحث برانگیز پرویز ثابتی به روایت شبکه «من و تو»
جدیدترین فعالیت پرویز ثابتی مستندی درباره زندگی او شامل مصاحبه مفصل با شبکه فارسی زبان خارج از کشور «منوتو» بود؛ مستندی که تلاشی برای پاسخ به اتفاقات دوره محمدرضا شاه پهلوی بود؛ از برگزاری انتخابات آزاد گرفته تا شکنجه کمونیستها و فعالان سیاسی و همچنین برنامههای امنیتی دوره پهلوی.
پرویز ثابتی رئیس اداره سوم ساواک و رئیس ساواک تهران بود. در واقع در یک دهه پایانی حکومت پهلوی، پرویز ثابتی مسئول مستقیم مقابله جریانهای چریکی بود و حفظ امنیت داخلی کشور را برعهده داشته و این یعنی هر آنچه درباره شکنجهها، اعدامها و بازداشتهای انقلابیون و مخالفان رژیم پهلوی شنیدهاید زیر نظر پرویز ثابتی و توسط او انجام شده است. همین پیشینه کافی بوده که ثابتی را چهار دهه در سایه فرو ببرد.
ثابتی یکبار سه دهه بعد از انقلاب با انتشار مجموعه گفتوگوهایی با عرفان قانعیفرد از خاطراتش و یکبار چهار دهه بعد از انقلاب از چهرهاش رونمایی کرده است. شاید علت انتشار مجموعه ۷۰۰ صفحهای گفتوگوهای او با عنوان «در دامگه حادثه» این بوده که پرویز ثابتی به عنوان یک عنصر امنیتی و اطلاعاتی به این جمعبندی رسیده بود که جمهوری اسلامی به یک نظام مستقر تبدیل شده و از طرفی بسیاری از اطلاعات او بعد از سی سال از طبقهبندی خارج شده است اما حتی زمان انتشار کتاب همچنان محافظهکاری را کنار نگذاشت و از چهره خود رونمایی نکرد. بعد از ۴۴ سال ظاهرا ثابتی به یک جمعبندی جدید رسیده و آن اینکه خطری دیگر او را تهدید نمیکند.
معروف است که ثابتی بعد از فرار از ایران به اسرائیل رفته، اما خودش میگوید هیچ آموزشی توسط موساد در اسرائیل ندیده و پس از خروج از کشور هم به اسرائیل نرفته است. حسین فردوست میگوید پرویز ثابتی به موساد رفته و در آنجا آموزش دیده است. او همکاری و آموزش دیدن توسط موساد را هم تکذیب کرده و گفته زمانی که روزنامه کیهان این مطالب را درباره او نوشته همسرش آن را خوانده گفته «پرویز تو حتی بلد نیستی نرمش بکنی، چه دورهای دیدهای؟!»
احسان نراقی و آنچه که درباره پرویز ثابتی گفت
احسان نراقی در جایی گفته «آدمهای عاقل رئیس ساواک نمیشدند!. اداره کل سوم ساواک که ثابتی حدود پنج سال ریاست آن را به عهده داشت، در میان ادارات نهگانه ساواک، گستردهترین تشکیلات را داشت. وظیفه اصلی این اداره جمع آوری اطلاعات و سرکوب عملیات براندازی در داخل و در مواردی خارج از کشور بود.»
جیمز بیل نویسنده کتاب «عقاب و شیر» میگوید «اداره سوم موجب بدنامی ساواک شد. زیرا این بخش فعالیتهای خود را روی کنترل و نظارت سیاسی داخلی متمرکز کرده بود.»
ثابتی اواسط بهار ۱۳۵۷ گزارشی برای محمدرضا شاه نوشت و در آن اعلام کرد شرکتهای نفتی و مقامات دولت آمریکا و انگلیس از مخالفان حمایت میکنند. او به شاه پیشنهاد کرد اعلام حکومت نظامی کند، مجلسین را منحل کند، خبرنگاران خارجی به ویژه بیبیسی را اخراج کرده، هر دو سفارت انگلیس و آمریکا را ببندد و با روحانیت برخورد قاطع کند. در پایان او فهرستی از ۱۵۰۰ فعالان سیاسی را به نعمتالله نصیری رئیس وقت ساواک داد که همگی را بازداشت کنند.
تقسیم بندی مخالفان به شیوه پرویز ثابتی توسط ساواک
برخی منتقدان میگویند ثابتی بیشتر درگیر سرکوب جریانهای چپ و چریکی بوده. شواهد هم نشان می دهد عمل ساواک در برخورد با چریکها و جریانهای چپ در مقایسه با اقداماتش علیه جریانهای ملی-مذهبی ملایمتر بوده است. هرچند او این اتهام را رد کرده و گفته اگر اینطور بود همه روحانیون شاخص امروز به پرونده بازداشتشان توسط ساواک افتخار نمیکردند. او میگوید همه روحانیون شاخص از جمله آیتالله طالقانی، هاشمی رفسنجانی را بازداشت کرده بود، اما تفکیکی میان آنها قائل بود.
ثابتی در مورد مطرح شدن نام آیتالله خمینی در سال ۱۳۴۰ میگوید «بعد از مرگ آیت الله بروجردی شاه به آیتالله حکیم تسلیت گفت و به آیتاللههای داخل تسلیت نگفت. منطور این بود که مرکز شیعه به عراق رفته است. بعد از مرگ بروجردی جبهه ملی دنبال سیدمحمد کاظم شریعتمداری راه افتاد و از او حمایت کرد، اما بعد نهضت آزادی تشکیل شد و دار و دسته طالقانی و بازرگان از ایشان (امام خمینی) به عنوان جانشین طرفداری کردند.
ثابتی در توجیه رویکرد ساواک در برابر روحانیون میگوید هر سال دوبار با شریعتمداری دیدار داشته و هر دو هفته یکبار عباسی داماد شریعتمداری یک لیستی برای او میآورد که آدمهای مختلف از او خواستههایی داشتند. بعضی درباره زندانیان بود، بعضی درباره مالیات. از وزارت دارایی میخواستیم که از آنها مالیات نگیرند. در زمان انتخابات حزب رستاخیر شریعتمداری تقاضا کرده بود که احمد بهادری همچنان از تبریز به عنوان سناتور انتخاب شود.
روابط حکومت پهلوی و برخی روحانیون به روایت پرویز ثابتی
در مستندی که از ثابتی در شبکه من و تو پخش شده وی ادعا کرده است: سال ۱۳۵۰ امام موسی صدر در آخرین سفر خود به ایران با شاه ملاقات کرد و درخواست کمک مالی کرد که شاه با قسمتی از درخواست او موافقت کرد. ثابتی مدعی شده امام موسی صدر با او هم ملاقاتی داشته و درخواست آزادی صدر عاملی را مطرح کرده است و ثابتی هم او را آزاد کرده است.
ثابتی میگوید در این ملاقات از کمکهای امام موسی صدر به سازمان مجاهدین خلق برای پیوستن به گروههای فلسطینی و آوردن مصطفی چمران از آمریکا به لبنان و همکاری با او گله وانتقاد کرده و چمران را عامل آمریکاییها و مصر خوانده است. موسی صدر کمک به مجاهدین را تکذیب کرده، اما از چمران دفاع کرده است.
اما خود ثابتی اذعان کرده که روابط شاه با روحانیون از سال ۱۳۴۰ و بعد از اصلاحات ارضی و حق رای به زنان تیره شد. ثابتی میگوید حتی بعد از ماجرای ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ که آیتالله خمینی بازداشت شد هم مساله برخورد تند در هیچ مرحلهای اصلا و ابدا مطرح نبوده است. کارشناسان ساواک معتقد بودند آیتالله خمینی باید زندانی باشد، ولی حسن پاکروان رئیس وقت ساواک حتی با زندانی شدن او هم موافق نبود و معتقد بود ایشان بهتر است در پادگان عشرتآباد باشند.
او درباره ماجرای آزادی آیتالله طالقانی در سال ۱۳۴۲ توسط پاکروان هم میگوید پاکروان سرخود طالقانی را آزاد کرد. ثابتی تعریف میکند که «طالقانی هم همان شب درست ۱۴ خرداد ۱۳۴۲ بلافاصله بعد از آزاد به مسجد هدایت خیابان استانبول رفت. یک واعظ از بالای منبر او را دعوت به سخنرانی کرد او گفت من به رئیس ساواک قول دادم بالای منبر نروم، پس میکروفن را بدهید از پایین سخنرانی کنم و یک سخنرانی شدیداللحنی علیه دولت کرد. من بلافاصله گزارشی نوشتم برای پاکروان که دیشب چنین شده و او از پایین منبر حرف زده!
او میگوید زمانی که حسنعلی منصور نخست وزیر شد اعلام کرد آیت الله (امام) خمینی باید آزاد شود و به قم برگردد. ثابتی با این پیشنهاد شدیدا مخالف بوده، اما با جلب رضایت پاکروان این اتفاق میافتد و هفت ماه بعد در غائله سخنرانی امام علیه کاپیتولاسیون، به ترکیه تبعید میشود. بهمن ۱۳۴۳ هم منصور توسط فداییان خلق ترور میشود. به گفته ثابتی در جریان این ترور، هاشمی رفسنجانی، حبیب الله عسگراولادی، بادامچیان و مهدی عراقی دستگیر میشوند. ثابتی مدعی شده که از نظر ساواک اسلحهای را که با آن منصور ترور شد، یکی از این چهار نفر تهیه کرده بود.
او درباره هاشمی رفسنحانی گفته «اینها نرم و منعطف نبودند اگر بودند زندان نمیرفتند. همین هاشمی چندبار دستگیر شد و هر بار از زندان آزاد میشد، اما باز هم سر جریانی دیگر دستگیر میشد. آخر سر هم در ارتباط با سازمان مجاهدین خلق که یک پول درشت در حد ۱۰۰ هزار تومان به آنها داده بود، بازداشت شد و تا آن آخر هم زندان بود.»
ثابتی درباره دوره ریاست پاکروان میگوید تا زمانی که او رئیس ساواک بود نمیگذاشت یک سیلی به صورت یک زندانی نواخته شود حتی یک بار یک نفر سیلی زده بود توبیخ و تبعید شد. وقتی نصیری آمد سیاست کاری تغییر کرد.
شکنجه آیت الله منتظری و واکنش جنجالی پرویز ثابتی
آیتالله منتظری در کتاب خاطراتش به شکنجههایی که در زندانهای شاه متحمل شده اشاره کرده است. او سال ۱۳۸۶ در پاسخ به یک پرسش درباره شکنجههای ساواک گفته «در مرتبه اول در «قزل قلعه» بازداشت بودم و فرزندم شهید محمد نیز بازداشت بود، بازجویى به نام دکتر جوان با شلاق چنان بر گُردهایم میزده که بدنم زخم و لباسم خونین شد؛ و نیز فرزندم را کتک میزدند تا صداى ناله او مرا اذیت کند. در دفعه بعدى که به پیروزى انقلاب منتهى شد، یک بازجو در «اوین» که به نام سعیدى بود اول به من دستبند قبانى زد و در همان حال چنان به من سیلى زد که پرده گوشم پاره شد و هنوز آثار آن باقى است. متصدى تمام آنها هرچند ظاهرا ساواک و بازجوهاى ساواک بودند.»
ثابتی درباره شکنجه منتظری میگوید من تنها یکبار حسینعلی منتظری را دیدم و آن وقتی بود که سال ۱۳۴۶ قرار بود مراسم تاجگذاری شاه برگزار شود. یک اعلامیهای علیه تاجگذاری منتشر شده بود که فهمیدیم منتظری عامل آن بوده است. او را دستگیری کردیم و متن دستنوشته این اطلاعیه را در خانهاش با دستخط خودش پیدا کردیم. در زندان قزل قلعه از او بازجویی میکردند. بعد مدعی شد که در حین بازجویی شکنجه شده است.
ثابتی میگوید: آقای فلسفی و چند نفر دیگر گفتند این آقا استاد ما بوده و میگوید در زندان شکنجه شده است. ما هم تحقیق کردیم دیدیم روز بازجویی این سند دستنوشته روی میز بازجو بوده و تا تلفن زنگ زده و بازجو سرگرم پاسخ بوده منتظری پریده این سند را در دهانش گذاشته که قورت بدهد و بازجو هم گلویش را میگیرد که منتظری آن را برگرداند و قورت ندهد و این شده بود شکنجه ایشان!
ترور مخالفان در خارج از کشور
پرویز ثابتی از مبتکران ترور مخالفان در خارج از کشور بود. تیمور بختیار سپهبد نیروی زمینی و از بنیانگذاران ساواک و نخستین رئیس آن سازمان از اسفند ۱۳۳۵ تا اسفند ۱۳۳۹ بود. وی پس از اختلاف با محمدرضا شاه و اتهام خیانت به کشور، به اعدام غیابی محکوم و توسط مامورانِ ساواک در ۲۵ مرداد سال ۱۳۴۹، در دیالهٔ عراق به قتل رسید. گفته میشود ثابتی مسئول مستقیم پرونده بختیار در ساواک بوده است. مامور ارمنی که ثابتی به عنوان محافظ به سیستم بختیار در عراق اضافه کرده بود، عامل ترور بختیار بود. ثابتی میگوید من برنامه نداشتم او را ترور کنم و قصد داشتم به ایران برگردانم، اما مامور من با ابتکار خود دست به ترور زده است.
برخورد با داریوش اقبالی در پروژه سرکوب خوانندگان ضدرژیم شاه
ثابتی در خاطراتش به بازداشت داریوش خواننده به دلیل محتوای اشعارش اشاره کرده است. او گفته چندی بود شروع به خواندن اشعار انقلابی کرده بود یکی از شعرهایش این بود که «تنپوش او از پوست پلنگ است، تنپوش من از تاول است». بقیه خوانندهها را هم تحریک میکرد اشعار انقلابی بخوانند. او را بازداشت کردیم.
یک شب اشرف خواهر شاه زنگ زد گفت من جایی هستم شنیدم داریوش را بازداشت کردید، میخواستم بفرستید بیاید آنجا. گفتم او قرار بازداشت دارد و آزادی یا جابجایی او احتیاج به دستور دادستان ارتش دارد، من چطور اجازه بدهم یک زندانی با قرار بازداشت برود جایی آواز بخواند؟ اشرف شروع به گریه کرد و من ۱۰ دقیقه گوشی دستم بود او گریه میکرد. موقعی که آرام شد گفتم فرمایش دیگری ندارید؟ گفت شما حرف خودتان را میزنید. گفتم من طبق قانون حرف میزنم.
گفت حالا این داریوش چی کار کرده؟ گفتم تصنیفهای انقلابی میخواند و مردم را تحریک میکند. او موقعی که میخواند تنپوش تو از پوست پلنگ است، نمیدانم راجع به چه کسانی حرف میزند؟ تنپوش چه کسی از پوست پلنگ است؟ تنپوش زن بنده که از پوست پلنگ نیست. اشرف گفت منظورتان چیست؟ گفتم منظور خاصی ندارم دوباره شروع کرد به گریه کردن.
ثابتی میگوید این زندان به نفع داریوش بود، چون در زندان تریاک را ترک کرد و امروز هم خیلی خوشحالم که داریوش در خارج از کشور اعتیادش را ترک کرده و جوانان را از اعتیاد بر حذر میدارد.
دلیل حضور ثابتی بعد از چهل سال چیست؟
کارنامه ثابتی به عنوان یک چهره اطلاعاتی و امنیتی نشان میدهد او چندان نسبتی با دموکراسی ندارد. پرویز ثابتی یکبار درباره اینکه چرا حرکت اپوزیسیون به ثمر نمینشیند گفته «فرهنگ هممیهنان ما این است که نمیتوانند کار گروهی بکنند. از روی خودخواهی همه میخواهند رئیس باشند و حرف خود را به کرسی بنشانند و فقط به منافع خود فکر کنند. در همان لسآنجلس صدها هزار ایرانی زندگی میکنند و چندین روزنامه آزاد وجود دارد، اما چرا یک سازمان سیاسی یا حزب واقعی و مستحکم پا نمیگیرد. چرا بیشتر روزنامهها با گرفتن ۵۰۰ دلار از فردی تمجید میکنند و با ۵۰۰ دلار دیگر علیه همان فرد مطلب مینویسند؟»
اگرچه ثابتی در دفاع از رضا پهلوی کم نگذاشته، اما رضا پهلوی درباره ثابتی گفته در شرایطی نیست که نیازی به نیروی امنیتی-اطلاعاتی از این جنس داشته باشد و کارهایش بیشتر در شبکههای اجتماعی است بنابراین پرویز ثابتی از ابتدا هم در کادر او نبوده است. با این حال مخاطبان این جمله را کمتر باور کردهاند و پرویز ثابتی را یکی از مهمترین نیروهای سلطنتطلبان میدانند که قرار است فصل جدیدی از فعالیت اپوزیسیون سلطنتطلب را کلید بزند.
این برنامه چیست، البته هنوز مشخص نیست. اما هر چه هست احتمالا نقش ثابتی از این به بعد بسیار بیشتر خواهد بود و بیشتر از او خواهیم شنید؛ مستند «زندگی پرویز ثابتی» تازه آغاز فعالیت است. شرایط برای اقدامات پرویز ثابتی تازه فراهم شده است.
پاسخ ها