رونالدو هم بالاخره آمد، بازی کرد و رفت. فارغ از نتیجه بازی و حواشی ورود النصر با ستارگانش که قبلا همه به آن پرداختهاند، مسئله مهم دیگری که اغلب جامعه شناسان به آن اذعان داشتند شکلگیری جهان جدید بدون حضور ایران است.
برترینها: رونالدو هم بالاخره آمد، بازی کرد و رفت. فارغ از نتیجه بازی و حواشی ورود النصر با ستارگانش که قبلا همه به آن پرداختهاند، مسئله مهم دیگری که اغلب جامعه شناسان به آن اذعان داشتند نشانههای شکلگیری جهان جدید بدون حضور ایران است.
به عنوان نمونه در زمینه نفت تا همین چند سال پیش، دومین تولید کننده نفت اوپک بودیم و حالا این بازار با حضور کمرنگ ایران هم خم به ابرو نیاورده و کریدور جدید هند، خاورمیانه و اروپا هم نمونه تازه کنار گذاشتن ایران از مناسبات بینالمللی است.
در این باره محمدرضا جوادی یگانه (جامعه شناس) در توئیتی نوشت: «مساله استقبال از رونالدو نیست، فقط فوتبال هم نیست. مساله، فاصلهای است که هر روز بیشتر میشود؛ بیتوجهی مطلق نظام است به نظم تازهای که در حال برآمدن است.
مردم، هم تفاوت را حس میکنند و هم نظم تازه را، و هم این واقعیت را که نظم نوین، با صرفنظر کردن از ایران در حال شکلگیری است.»
یادمان میآید تا همین چند سال پیش و قبل از شاهکار حمله به سفارت عربستان بود که استقبال از تیمهای این کشور، زمین تا آسمان با این ماجرایی که این دو روزه مشاهده کردید، فرق میکرد. غیر از استقبال کنندگان از باشگاه میزبان، پشه در مسیر فرودگاه تا هتل پَر نمی زد، از شعارهای «بقره، بقره» تماشاگران و استقبال با نارنجک و بطری آب و... در ورزشگاه هم چیزی نگوییم بهتر است. شاید بخاطر همین پیش زمینهها بود که صفحات باشگاه النصر در فضای مجازی از استقبال روز دوشنبه از النصر ذوق مرگ شدند.
از شعارهای بعضا تحقیرآمیز تا نوجوانانی که طی این دو روز در اطراف هتل اسپیناس سعادت آباد با پیراهن زرد شماره هفت النصر جولان میدادند چند سال بیشتر نمیگذرد.
این واکنشهای مردم نشان میدهد از قافله جهان نوین عقب ماندهایم و مردم خواستار هماهنگ شدن کشور با این پیشرفت هستند و عقب ماندگی ایران را برنمیتابند.
هدف طرفداران ایرانی زیاد نیست؛ مردم ایران خواستار حضور رونالدو در تیمهای خودشان نیستند میدانند این هدف، برایشان فعلا آرزو است، اما میخواهند آبروداری کنند و در یک زمین چمن درست و حسابی میزبان حریف باشند نه در یک مزرعه.
شرایط افتضاح چمن در این بازی طوری بود که صدای مجری تلویزیونی عربستان را درآورد: استادیوم و کیفیت تصویر ایران رو که میبینم یاد ٣٠ سال پیش میافتم، خدا را شکر که عربستانیم.
در این جمله کوتاه گزارشگر عرب با آن پوزخند مرموزش هزاران خطر و تهدید نهفته است و قطعا عزت نفس و بزرگی ایرانیان را تهدید خواهد کرد.
علاقمندان فوتبال در ایران مدیری میخواهند که به جای رتق و فتق امور باشگاه خود، قبل از بازی برای شوآف به همراه دخترش به دیدار رونالدو نرود و ترس و دلهره را با جان تیم خود نیندازد، اقدامی که با واکنش تند طرفداران پرسپولیس هم همراه بود.
آنها یک استادیومی میخواهند که تماشاگران راحت بتوانند ساعتی قبل از بازی در آن حضور یابند و تیم خود را تشویق کنند نه اینکه چند ماه در حسرت دیدن صندلیهایش باشند. نگاهی به شرایط سکوهای ورزشگاه در این بازی چیزی جز خجالت نصیبمان نمیکند.
در حالی که پی در پی ورزشگاههای جدید و بازسازی شده در عربستان افتتاح میشود و سعودیها در فضای مجازی به فارسی این پیشرفت را به رخ ایرانیها میکشند، اما در ایران به ما وعده شگفتانگیز بزرگترین پرچم هواداری جهان را میدهند!
غیر از این موارد اصلاحات بنسلمان در این چند ساله باعث پیشرفت روز افزون کشورش شده به طوری که ولیعهد عربستان طی مصاحبهای وعده کشوری متفاوت را در 5 سال آینده داد و اظهار کرد، خاورمیانه اروپای جدید خواهد شد.
«ساسان آقایی» شرایط واقعی عقب ماندگی ایران را شرح داد: فرودگاه: مناسب گاوداری، هتل: اصطبل سنگشده، خیابانها: گاریرو، ماشینها: لگنهای متحرک، استادیوم: مخروبه، چمن استادیوم: مناسب چرا، تصویر واقعی عقبماندگی.
«منبع موثق» شرایط آزادی را یک حقارت ملی دانست: حکایت امروز استادیوم آزادی، از پارچههایی که سکوهای تخریبشده را پوشانده بودند، تا چمن بیکیفیت و پارهپاره زمین، حکایت یک حقارت ملی بود.
«نعیم» هم نوشت: کیفیت خوب چمن باعث شد ترابی در حال دویدن مصدوم شه. چمن بی کیفیت، استادیوم خالی، تصویر بی کیفیت. انگار ۴۰ سال از دنیا عقبیم.
جواد نقل قول تحقیرآمیزی از عربستان را نقل کرد: یکی از بچه ها که از تلویزیونهای عربی بازی رو نگاه میکرده میگفت گزارشگر عربستانی گفته چمن استادیوم آزادی بدرد کاشت سیب زمینی میخوره نه فوتبال بازی کردن، مسؤلان کشور و فدارسیون فوتبال کلاهشون رو بذارن بالاتر.
«مسعود» هم آزادی را نمونه کوچکی از ایران دانست: به نظرم استادیوم آزادی در بازی امشب تصویری نمادین از سرزمینمان است. جایی به غایت زیبا که روزی داشتنش آرزوی هر کشوری بودو حالا همهچیزش خراب است و مصرف شده.
«محرداد کریمزاده» هم از سوء مدیریت در کشور انتقاد کرد: تو این چندسال اخیر، من تا حالا زمین استادیوم آزادی رو انقدر داغون ندیده بودم. انصافا خودتون خندهتون نمیگیره با این همه نابلدی و سومدیریت؟ بابا چرا شانسی هم که شده، یکجا خوب عمل نمیکنید؟
پاسخ ها