روزنامه «جام جم» در گزارشی در باب ترویج آشکار روابط غیر اخلاقی و واژگان رکیک در شبکه نمایش خانگی، تحت عنوان «خوراک مسموم برای نسلنو» به تخریب کامل محتوای انیمیشنهای پخش شده در شبکه نمایش خانگی پرداخت.
روزنامه «جام جم» در گزارشی در باب ترویج آشکار روابط غیر اخلاقی و واژگان رکیک در شبکه نمایش خانگی، تحت عنوان «خوراک مسموم برای نسلنو» به تخریب کامل محتوای انیمیشنهای پخش شده در شبکه نمایش خانگی پرداخت.
خلاصه این گزارش در ادامه آورده شده است:
ناگهان کودک به عروسکش میگوید: «تو غلط کردی!» یا «... خوردی!» یا «بیا برو تو کولهپشتیم»!... و در ادامه چهره متعجب و شاید سرخشده مادر از حرفهایی که یک بچه کوچک میزند، قابل حدس است. مادر پیش خودش فکر میکند «ما که در خانه درست صحبت میکنیم. مهد و مدرسه هم که نرفته که بگویم از دوستانش یاد گرفته است. پس این حرفها از کجا آمده؟»
این یکی از چندین معضلی است که در نتیجه تماشای کارتونهای دوبله فارسی برای خانوادهها به وجود آمده و نتیجه اعتماد به پلتفرمهای رسمی است که قرار است فضای امن فرهنگی را برای خانوادهها و مخاطب خود تضمین کند. هر خانواده دغدغهمند در تربیت کودکش با اعتماد به آن مجوز رسمی، اجازه میدهد فرزندانش در سنین مختلف بیننده این سکوها و سایتها باشد. این خانواده اجازه میدهد کودک و نوجوانش انیمیشنها و فیلمهای سکوهایی مثل فیلیمو را تماشا کند و حتی موقع تماشا، آنها را تنها میگذارد چون خیالش راحت است که صحنه غیراخلاقی یا خشنی به ناگهان در مقابل دیدگان فرزندش رژه نمیرود اما غافل از اینکه هجمه ضد فرهنگی این بار از دریچههای امن و به صورت آشکار و بیپروا وارد میشود.
عمده انیمیشنهای دنیا ساخت کشور آمریکاست. در این انیمیشنها حرفها و نظرهایی مطرح میشود که با جهانبینی و ارزشهای جامعه ایرانی فاصله دارد یا حتی در بسیاری موارد در تقابل با آن است.
یکی از تصورات اشتباهی که در جامعه ما رایج شده این است که اگر در فیلمی لباس نامناسب بازیگر خانم را بپوشانند و صحنههای خصوصی و غیراخلاقی را هم حذف کنند، دیگر نمایش آن فیلم یا انیمیشن موردی ندارد اما با ورود سکوهای نمایشی به عرصه، مخاطب ایرانی با این پیشفرض که چون سکوهای مزبور مجوز دارند پس در راستای اهداف و قوانین و ارزشهای داخلی عمل میکنند، با خیال راحت میتواند بیننده محتوای آنها شد. کمکم این سریالها و فیلمها دوبله شدند. دوبلهها قابل قبول و حتی عالی بود که مخاطب بیشتری را جذب کرد. سریال جنجالی و پرصدای «بازی مرکب» یکی از نمونههایی بود که بعد افزایش تقاضا برای تماشا، فیلیمو به سرعت آن را دوبله کرد. در کنار اینها ساخت انواع سریالهای ایرانی متفاوت از آنچه در تلویزیون پخش میشود و به صورت اختصاصی روی نماوا و فیلیمو و فیلمنت منتشر میشود، گروه عظیمی از مخاطبان را جذب آنها کرد. مخاطبانی که نه به سریال آمریکایی چندان علاقه دارد و نه کرهای یا مخاطبانی که ذائقهشان با سریالهای ترکیهای جورتر بوده، حالا میتوانستند سریالهایی وطنی و بومی تماشا کنند. در همین راستا بسیاری از اهالی سینما از تلویزیون و سینما به شبکه نمایش خانگی کوچ کردند اما متاسفانه نتایج خوبی دربرنداشت.
بعد از مدتی مشاهده شد اگرچه انیمیشنها در صورت لزوم سانسور دارد اما بعضی محتواها با هیچ جرح و تعدیلی قابل تغییر نبود. نمونه بارز آن هم انبوه انیمیشنهای دوستدار «لگبت» بود که در هر دو سکوی نمایشی اصلی ایرانی با دوبله در اختیار کودکان ایرانی است. لگبت مخفف لزبین، گی، بایسکشوال و ترنسسکشوال است. به عبارت دیگر هر جا لگبت را دیدید، باید منتظر فیلم و کتابی در رابطه با مسئله همجنسبازی باشید. حالا اوضاع به جایی رسیده که این مسئله در انیمیشنهای کودکانه هم جا باز کرده است. این مفهوم شنیع و غیرالهی از شخصیتهای حاشیهای انیمیشنها شروع شد تا به جایی رسید که شخصیت اصلی یک انیمیشن سینمایی، پسری همجنسباز بود.
انیمیشن دنیای استیون با ۳۹شخصیت لگبت، شیرا و شاهدخت قدرت با ۲۳شخصیت و کریگ اهل کریک با ۱۳شخصیت از جمله این سریالهای کودکانه است. در میان سینماییها هم انیمیشن لوکا به صورت استعاری به این مقوله پرداخته و قدم بزرگی در راه عادیسازی آن برداشته است.
انیمیشن باز لایتیر هم که یکی از شخصیتهای زن همجنسباز بود در زمان اکران خود چه در آمریکا و چه سایر کشورها با اعتراضات زیادی روبهرو شد. در حدی که کشورهای مسلمان به طور کلی حاضر به اکران آن نشدند اما اوج این عادیسازی انیمیشن «دنیای عجیب» شرکت دیزنی بود که شخصیت اصلی علناهمجنسباز بود.
حال واکنش رسانههای نمایشی ما به این محتواهای غیراخلاقی و خلاف فرهنگمان چیست؟ قاعدتا صداوسیما و سینما که محل پخش آنها نخواهد بود اما سکوهای نمایشی که دستشان در پخش بازتر است، همه را دوبله و پخش کردند. تنها راهحلشان برای مقابله با این محتوای ضدفرهنگی هم سانسور، حذف و تغییر بود. مثلا در سریال کریگ اهل کریک، یک قسمت که درباره این موضوع بود، کاملا حذف شده و در بقیه قسمتها هرجا شخصیت لگبتی بود یا سانسور شده یا در دوبله گفتههایش تغییر کرده است. این رویکرد سادهانگارانه نه فقط در انیمیشنها که در بسیاری از فیلمها هم دیده میشود.
چندسریال کرهای، ترکیهای و در رأس آنها آمریکایی با شخصیتهای علنا لگبت در سکوی فیلیمو هست. بعضی از آنها با سانسور و دوبله تعدیل شده و بعضی حتی مشمول این مسائل هم نشده و با زیرنویس همه واقعیت داستان عیان است. به غیر از لگبت، سریالهایی که مثلث و مربع و ضربدرعشقی دارند بیبند و باری اخلاقی، خیانت، مصرف الکل و مواد را نشان میدهند هم به وفور دیده میشوند.
با دوستی ایرانی ساکن آمریکا صحبت میکردم. حرفمان رسید به همین انیمیشنها و از او پرسیدم آنجا برای بچههایش کارتونهای دوبله فارسی میگذارد. با چهره درهمکشیده و خیلی محکم گفت: نه! پر از فحش هستند و نمیخواهم بچهها این حرفها را یاد بگیرند.
با ظهور شبکههای فارسی زبان خارجی و نیاز به صداپیشگانی که بتوانند برای این شبکهها دوبله کنند، سرو کله گروههای زیرزمینی دوبله هم در ایران پیدا شد. در این میان، مهرداد رئیسی با سرمایه شخصی و روابطی که در وزارت ارشاد داشت، گروه دوبله گلوری را تشکیل داد و موازی انجمن دوبله ایران که صداپیشگان صداوسیما بودند، مشغول کار شد. بسیاری از کارتونهای محبوب دهه۸۰ توسط گلوری دوبله شد. تیم قدرتمند، جوان و خلاق گلوری گرچه با ایدههای خاص و متفاوت بهخوبی در مسیر موفقیت قرار گرفته بودند اما تخلفهای عمده مهرداد رئیسی اول از همه باعث از همپاشیدگی هسته اولیه گلوری شد و بعد باعث تعطیلی آن در ایران. رئیسی هنوز هم با برند گلوری در حال دوبله انیمیشن برای کودکان است، البته از خاک آمریکا و بدون هیچگونه سانسور و حذفیات.
پس از مهرداد رئیسی هم استودیوهای دوبله متعددی در ایران فعال شدند و هماکنون با مجوز مشغول به کارند اما معلوم نیست چه ماجرایی در این استودیوها برقرار است که در ارائه دوبلههای پر از بیادبی و کلمات زشت با هم رقابت میکنند. بیشترین دوبلههای نامناسب از نظر کلامی متعلق به شرکت سورن است. تا چندی پیش دوبلههای استودیو آواژه به سرپرستی اشکان صادقی قابل اعتماد بود و میشد بهعنوان جایگزین دوبلههای سورن به خانواده معرفی کرد اما مدتی است دوبلههای آواژه هم به جادهخاکی زده است. حتی انجمن دوبله ایران با صداپیشگانی که برای شبکه پویا هم صحبت میکنند، اخیرا در انیمیشنهایی که برای فیلیمو دوبله کردهاند از کلام ناشایست استفاده نمودهاند.
همه اینها نشاندهنده نبود حداقل نظارت بر کار و خروجی دوبلههاست. علیرغم اعتراض مداوم مادرها در صفحههای اینستاگرامی دوبلورها و استودیوها، این روند هیچ تغییری نکرده است. گویا اگر نظارتی هم باشد تنها بر میزان باز بودن لباس شخصیتهای زن و رقصیدن و دستزدن شخصیتهای زن و مرد به همدیگر اعمال میشود و ناظرین محترم به بقیه ماجرا کاری ندارند. این درحالیاست که همان انیمیشن در زبان اصلی تحت جدیترین نظارتها در صداگذاری و دیالوگگویی است. در همه سایتهای امتیازدهی معروف انگلیسی، یکی از معیارهای بررسی و امتیاز انیمیشن میزان کلمات نامناسب است. در انیمیشن «اژدهای پدرم» جایی مادر عصبانی میشود و به پسرش به انگلیسی میگوید خفهشو! همین یک کلمه باعث شده در نقدها و بررسیها اعلام کنند که این انیمیشن حاوی محتوای کلامی نامناسب است و به خانوادهها هشدار دادهاند. مقایسه کنید با انبوه واژههای نامناسب و سخیفی که در دوبلههای فارسی گفته میشود. گویی این کارتونها را نه برای کودکان که برای چند جوان لات به فارسی برگرداندهاند.
اگر شرکتهای خصوصی دوبله بدون نظارت و با اهداف ضدفرهنگی که امروز آشکار شده و درحالیکه نهادهای تخصصی برای نظارت بر آنها بیاثر بودهاند بهراحتی از مسئولیت خود شانه خالی میکنند، آیا سکوهای نمایشی هم باید همینقدر غیرمسئولانه، بدون هیچ تذکر یا درخواست جدی از استودیوها، این دوبلهها را بیکموکاست پخش کنند؟ آیا انتظار خانوادهها برای بودن نظارت و برخورد با این بیادبیها در محتوایی که برای کودکان است، انتظار بیجایی است؟ در شرایطی که سکوهای نمایشی هم قاعده و چارچوب نهاد قانونی و تنظیمگر را نپذیرند، باید سراغ چه کسی رفت؟ آیا قوه قضاییه برای جرم فرهنگی روند دادرسی دارد؟
بیقانونیها و خودمحوریهای فیلیمو و دعواهای بین این سکو و ساترا این چند وقت حواشی بیهوده و زیادی داشته است. این حواشی به جایی رسیده که اصل ماجرا فراموش شده است. فیلیمو و هر سکو و سایت مجوزدار و رسمی دیگری باید در راستای فرهنگ و در خدمت خانوادههای ایرانی باشند، نه واردکننده و مروج هجمه فرهنگ تخریبی سایر کشورها. فارغ از اینکه این فرهنگ وارداتی درست است یا غلط، درهرحال برای ما نیست و روی بستر فرهنگی و اخلاقی و خانوادگی ما نمینشیند. نتیجه نبود نظارت کارآمد و موثر بر محتوای سکوهای نمایشی همین اوضاع غیرفرهنگی لجامگسیخته فعلی است. لازم است ساترا با تعیین قوانین درست و عملی و غیرسلیقهای از ساحت فرهنگ ایرانی دفاع کند و بر سکوهای نمایشی هم واجب است که از این قانون تمکین کنند تا در نگاه کلان در پرورش جامعهای با ارزشهای بومی و خودی نقش مثبت داشته باشند.
پاسخ ها