قسمت چهارم ملکه گدایان به کارگردانی حسین سهیلی زاده روز چهارشنبه هشتم بهمن ماه وارد شبکه نمایش خانگی شد. با نقد و بررسی این قسمت از سریال همراه ما باشید.
فراروـ چهارمین قسمت سریال ملکه گدایان به کارگردانی حسین سهیلی زاده و تهیه کنندگی رحمان سیفی آزاد و علی طلوعی چهارشنبه ۸ بهمن ماه ۱۳۹۹ وارد شبکه نمایش خانگی شد.
در خلاصه داستان این قسمت آمده است: «سارا به البرز گفته است که خورشید ملکه است و همه توطئهها زیر سر مادر است. البرز، اما باور ندارد و به دنبال نشانههای محکمتری است. در این میان آزمایش دی انای میتواند گرههای این سردرگمی را باز کند...»
البرز بعد از اینکه از سارا میشنود که همه چیز زیر سر مادرش خورشید است، به همه چیز شک میکند و وقتی میفهمد که پارسا از افرا خواسته است که او را معتاد کند، دیگر متوجه میشود که در بازی بسیار پیچیده و خطرناکی قرار گرفته است.
اما البرز تمام این تردیدها و ترسها را تحمل میکند، به امید اینکه آزمایش دی انای همه چیز را معلوم و حقانیت او را مشخص میکند. اما خیلی زود زمان آزمایش و دادگاه فرا میرسد و نتیجه ثابت میکند که البرز نسبتی با خانواده شمس ندارد و بچههای خانواده شمس سالها پیش در خردسالی طی یک حادثه آتشسوزی در مهدکودک جان باختهاند.
در ملکه گدایان همه چیز با چند برابر سرعت معمول جلو میرود. گذر زمان و شب و روز مشخص نیست و معلوم نمیشود که از زمان بازگشت البرز به ایران چقدر گذشته است. البرز در تمام این مدت با یک دست لباس، یک مدل مو و صورتی تراشیده حاضر بوده است و برای کسی که جایی جز باغی بیسر و سامان در کنار افرادی بیخانمان ندارد، تعجبآور است.
البرز شاید در ایران مدارک و هویتی نداشته باشد (که بسیار عجیب است)، اما او سالها در اروپا زندگی و تحصیل کرده است و این امور بدون مدارک شناسایی شدنی نیست. اما برای پیشبرد سریال و داستان بهتر است گرهی که با دست باز میشود را با دندان باز کرد!
بنابراین البرز همنوا با کارگردان و نویسنده برای حل مشکلش دست به دامن خسرو، پدرش میشود و جالب این است که جواب هم میگیرد. این یکی دیگر از ویژگیهای ملکه گدایان است که تا حدودی حتی میتوان آن را از نقاط مثبت این سریال ارزیابی کرد. اینکه جریان سریال و داستان خیلی سر یک گره نمیماند و زود مسائل کوچک را حل و فصل میکند و پیش میرود.
این چنین است که حجم زیادی از صحنهها و موقعیتهایی که سانتی مانتال، از مد افتاده و خسته کننده به نظر میرسند، وقتی در کنار اتفاقاتی که زود نتیجهشان مشخص میشود، مثل شکایت و دادگاه و چشم باز کردن خسرو قرار میگیرند، قابل تحمل و حتی در حد خودشان جذاب میشوند و بیننده را پای خود نگه میدارند.
اما باید دید که این تمهید تا کجا جواب میدهد. آنچه مشخص است، این است که ملکه گدایان برخلاف مانکن، ساخته قبلی حسین سهیلی زاده در شبکه نمایش خانگی از شاخ و برگ بیشتری برخوردار است و حفظ یکپارچگی این سریال برای نیفتادن از چشم مخاطب هم کار دشوارتری است.
پاسخ ها