نظرسنجی YouGove، متعلق به اکونومیست نشان میدهد که ۶۴درصد جمهوریخواهان بر این باور بودند که پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاستجمهوری باید توسط کنگره مردود اعلام شود. احتمالا بالغ بر ۷۰درصد جمهوریخواهان در کنگره و یک چهارم سناتورهای جمهوریخواه نیز برای تحقق این امر تلاش کردند و متاسفانه بسیاری از آنان پس از یورش به کنگره، همچنان بر مواضع خود پافشاری میکنند.
هفتهنامه اکونومیست در سرمقاله خود نوشت: چهار سال پیش، دونالد ترامپ روبهروی ساختمان کنگره سوگند خورد که به کشتار آمریکاییها پایان خواهد داد. دوران او، اما در حالی به پایان میرسد که وی مردم را به راهپیمایی به سمت کنگره ترغیب و خشونت رخ داده تشویق کرد. بیشک دونالد ترامپ، نویسنده سناریوی این حمله مرگبار به قلب دموکراسی آمریکاست. دروغهای او، نارضایتیها را تقویت و به عوامفریبی دامن میزند و انگشت بیتوجهی به قانون اساسی را به سوی کنگره میگیرد.
تصاویر منتشر شده در جمعیت حاضر در ساختمان کنگره، با شعف در رسانههای پکن و مسکو منتشر و در برلین و پاریس با تاسف انعکاس داده شد و پرده از چهره رئیسجمهور غیر آمریکایی برمیدارند. خشونت در کنگره ظاهرا نمایش قدرت بود، اما در قلب خود چیزی جز شکست نداشت. درحالیکه طرفداران ترامپ به شکستن و تخریب مشغول بودند، نمایندگان کنگره مهر تاییدی بر شکست ترامپ در انتخابات ماه نوامبر زدند. همزمان که جمعیت شیشههای کنگره را میشکستند، دموکراتها در حال جشن و سرور برای کسب پیروزی خود در ایالات جورجیا و تحت کنترل درآوردن سنا بودند.
درحالیکه اوباش در حال طنین انداختن فریاد خود در کنگره بودند، جمهوریخواهان خود را در اقلیت و اپوزیسیونی میبینند که با سرکارآمدن جو بایدن در ۲۰ ژانویه آغاز خواهد شد. اگر از ادعاهای غیرمنطقی درباره تقلب در انتخابات دور شویم، میزان شکست جمهوریخواهان در سایه رهبری دونالد ترامپ مشخصتر خواهد شد. شکست امروز جمهوریخواهان در انتخابات ایالت جورجیا پس از پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری و کنگره در سال ۲۰۱۶ به معنای از دست دادن همه آن چیزی است که جمهوری خواهان در چهار سال پیش به دست آورده بودند.
این اتفاق آخرین بار در سال ۱۸۹۲، زمانی که خبر تحقیر بنجامین هریسون از طریق تلگراف منتشر شد برای جمهوریخواهان رخ داده بود. زمانی که یک حزب سیاسی چنین شکستهایی را تجربه میکند، انتظار میرود که از گذشته بیاموزد و در آینده قدرتمندتر ظاهر شود. درست همانند شکست بری گلدواتر در سال ۱۹۶۴ برای جمهوریخواهان و شکست والتر مونداله در سال ۱۹۸۴ برای دموکراتها. اما به نظر میرسد در زمان کنونی، به پاخاستن دوباره، سختتر شده است.
این در حالی است که محبوبیت ترامپ در میان جمهوریخواهان به ۹۰درصد رسیده که بسیار بیشتر از محبوبیت ۶۵درصدی جورج دبلیو بوش در ماه آخر ریاستجمهوریاش است. ترامپ از این محبوبیت بهرهبرداری کرد تا افسانه پیروزی خود در انتخابات ریاستجمهوری را خلق کند. نظرسنجی YouGove، متعلق به اکونومیست نشان میدهد که ۶۴درصد جمهوریخواهان بر این باور بودند که پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاستجمهوری باید توسط کنگره مردود اعلام شود. احتمالا بالغ بر ۷۰درصد جمهوریخواهان در کنگره و یک چهارم سناتورهای جمهوریخواه نیز برای تحقق این امر تلاش کردند و متاسفانه بسیاری از آنان پس از یورش به کنگره، همچنان بر مواضع خود پافشاری میکنند.
این دقیقا یک رفتار غیردموکراتیک است که تاکنون سابقه نداشته، گرچه این تحرکات در نهایت شانس موفقیتی نیز ندارند و تنها نشان از گردابی است که ترامپ در آن گرفتار شده است. پس از شکست جف سسیون، بهعنوان یکی از وفاداران ترامپ، افرادی، چون ران دسانتیس، فرماندار فلوریدا که انتخابات مقدماتی را پیشروی خود دارند از تحریک شدن ترامپ همچنان وحشت دارند. افسانه انتخابات که ترامپ آن را رهبری کرد، در نهایت ممکن است برای رها شدن از این گرداب نیاز به ورود حزب برای تغییرات داشته باشد.
روبهرویی با یک رهبر شکست خورده یا یک استراتژی ناکام، یک چیز است و رها کردن فردی که شما و دوستانتان بر این باورید که رئیسجمهور برحق است و قدرت از وی توسط دشمنان سیاسیتان ربوده شده، چیز دیگری است. اتفاقاتی که در هفته گذشته رخ داد، اگر یک مزیت داشته باشد، آن، احتمال تغییر فکر برخی از طرفداران ترامپ است. تصاویر منتشر شده از یک طرفدار دونالد ترامپ که روی صندلی سخنگوی کنگره نشسته، باید رایدهندگان جمهوریخواه را نگران کند که آیا این نظم و ساختاری است که بناست حزبشان به ارمغان آورد.
شنیدن اینکه دونالد ترامپ به تحرکات موجود در ساختمان کنگره دامن میزند نیز ممکن است بخشی از آمریکاییها را برای پشتیبانی از وی ناامید کند و به او پشت کنند. برای جو بایدن آنچه در این میان اهمیت دارد همراهی سناتورهای جمهویخواهی است که در این مسیر با ترامپ همسو نیستند. چراکه پیروزی جان اسوف و رافائل وارناک آفریقایی-آمریکاییتبار منتخب بهعنوان سناتور دموکرات، ناگهان این احتمال را تقویت کرده که واشنگتن دیسی کمتر در اختیار جمهوریخواهان قرار خواهد گرفت. یک هفته پیش درحالیکه نگاه متعارف بر مبنای کنترل سنا در دست جمهوریخواهان متمرکز بود، صحبت از محدود بودن سقف بلندپروازیهای بایدن در دوران ریاستجمهوریاش برای صدور دستورهای اجرایی و انتصابات در سازمانهای نظارتی میشد.
تقسیم ۵۰-۵۰ سنا به رهبری معاون رئیسجمهوری، کامالا هریس گرچه اکنون اکثریت کوچکی را ایجاد کرده و انتظار نمیرود بایدن در آن اصلاحات بزرگی ایجاد کند، اما دموکراتها برای اجرایی کردن این اصلاحات امیدوار هستند. بهطور مثال، جو بایدن قادر خواهد بود افراد منتخب خود برای دیوان عالی قضایی و کابینه را تایید کند و کنترل دستور کار اجرایی سنا از دستان جمهوریخواهان به دموکراتها منتقل خواهد شد.
میچ مککانل، رهبر اکثریت سنا که قدرت را به تازگی از دست داده در این هفته سخنرانی پرقدرتی در تقبیح وحشیگری ترامپ انجام داد. دموکراتها همچنین ممکن است از طریق سنا برخی اقدامات را از طریق مصالحه به پیش ببرند. یکی از این اقدامات به دموکراتها اجازه میدهد لوایح بودجه را با اکثریت به تصویب برسانند و بتوانند از رد لوایح خود که نیاز به ۶۰ رأی برای بیاثر کردن دارد، ممانعت کنند. گرچه جناح چپ حزب دموکرات مایل است گاهی در جناح مخالف ظاهر شود.
جمهوریخواهان با نظر به آرای درون حزبی بیشتر درک میکنند که آمریکاییها با چنین شورشهایی وحشتزده شدهاند در نتیجه بیشتر آنان این پوچگرایی نهفته در رد همه چیز را نفی میکنند. هرچه آنان بیشتر با خود وارد نبرد شوند، میتوانند آزادانهتر سهم خود را برای حفظ جمهوری انجام دهند. برای جمهوریخواهان هرگز هزینهای که ترامپ بر حزبشان وارد کرد روشن نبوده است. نتایج در ماه نوامبر نشان داد که یک حزب اصلاح شده میتواند مجددا در انتخابات ملی پیروز شود.
رأیدهندگان آمریکایی همچنان نسبت به دولت بزرگ محتاط هستند و از سال ۱۹۹۲ تاکنون بیش از دو دوره متوالی یک حزب را در کاخ سفید به صندلی قدرت ننشاندهاند. اما برای رسیدن به موفقیت و مهمتر از آن، تقویت دموکراسی آمریکا لازم است که ترامپ را کنار بگذارند چراکه او علاوهبر آنکه یک بازنده تاریخی است، نشان داد که مایل به کشتار در کنگره است.
پاسخ ها