محسن هاشمی گفت: آیت الله هاشمی رفسنجانی در خاطره ۱۴ آبان ۱۳۷۶ نوشته اند که سردار سلیمانی، فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله آمد و برنامه مراسم سرداران شهید استان کرمان و سیستان و بلوچستان را گفت؛ خیلی وسیع است و بیش از ۷۰۰ میلیون تومان هزینه برداشته. خواست که من در مراسم شرکت کنم؛ رد نکردم. راجع به شغل خودش مشورت کرد؛ میخواهد از سپاه بیرون برود.
در اولین سالگرد شهادت سپهبد قاسم سلیمانی، محسن هاشمی رفسنجانی، فرزند ارشد آیت الله هاشمی رفسنجانی، در گفتگویی به بیان نکاتی پیرامون ارتباط آیت الله هاشمی با شهید سردار سلیمانی از جمله مشورتهای حاج قاسم با آیت الله هاشمی رفسنجانی و ماجرای تصمیم ایشان برای خروج از سپاه پرداخت.
بخشی از گفتگوی محسن هاشمی را در ادامه به نقل از جماران میخوانید:
آقای مهندس! در ایام سالگرد شهادت سردار سلیمانی هستیم. در خاطرات آقای هاشمی خیلی اسم حاج قاسم را میبینیم. یعنی از دهه ۶۰ به واسطه اینکه همشهری بوده اند و ایشان هم فرمانده لشکر کرمان بوده اند، خیلی ارتباط داشتند؛ تا آخر هم ظاهرا این ارتباط بوده است. در خصوص کیفیت این ارتباط برای ما بگویید.
سردار سلیمانی کرمانی بودند و از همان ابتدای جنگ هم فرماندهی لشکر ۴۱ ثارالله را بر عهده داشتند و با توجه به اینکه آیت الله هاشمی رفسنجانی هم به عنوان فرمانده جنگ عمل میکردند، ارتباطات عمیقی بین این دو بزرگوار وجود داشت. بعد از اینکه جنگ تمام شد هم ایشان مسئولیتهایی را در استانهای کرمان و سیستان و بلوچستان، مخصوصا در امر مبارزه با مواد مخدر و قاچاق و مسائل مربوط به رفع آسیبهای اجتماعی آن مناطق بر عهده گرفتند؛ لذا این ارتباط برقرار بود تا اینکه فرمانده سپاه قدس شدند.
من یادم هست که مقام معظم رهبری و سپاه در مورد بعضی از تصمیماتی که باید در خصوص فعالیتهای سپاه و اقدامات برون مرزی گرفته میشد، مسئولیتهایی به آیت الله هاشمی رفسنجانی هم داده بودند و گزارشات فعالیتها به سمع ایشان میرسید و رفت و آمدهای زیادی بین حاج قاسم سلیمانی و آیت الله هاشمی رفسنجانی برقرار بود و من در جای جای خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی میبینم که ایشان در خصوص تیزهوشی حاج قاسم و تسلط ایشان نسبت به اوضاع نوشته اند.
همین امسال ان شاء الله خاطرات سال ۷۷ را چاپ میکنیم. جمله جالبی از آیت الله هاشمی رفسنجانی در سفری که به منطقه کرمان و جنوب شرق ایران داشته اند و شهید حاج قاسم سلیمانی هم همراه ایشان بوده اند.
در خاطرات هفت فروردین ۱۳۷۵ هست که «با هلی کوپترها به طرف جازموریان پرواز کردیم؛ در راه آقای سردار سلیمانی، فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله، توضیحات خوبی دادند. اطلاعاتش از استاندار که همراه ما بود بیشتر است. چون محلی و باهوش است».
این موضوع تا اواخر عمر ایشان هم ادامه داشت و همیشه سردار سلیمانی در ملاقاتهایی که با آیت الله هاشمی رفسنجانی داشتند گزارشاتی به ایشان میدادند و آیت الله هاشمی رفسنجانی هم اگر نظراتی داشتند با ایشان مطرح میکردند و به نظر میآید که روابط تا آخر عمر هر دو بزرگوار بسیار عالی و خوب بود.
فرمودید ایشان در رابطه با سپاه قدس مسئولیتی داشته اند. ریاست جمهوری آقای هاشمی سال ۷۶ تمام شد و شهید سلیمانی اواخر سال ۷۶ به فرماندهی سپاه قدس منصوب شد. یعنی این مسئولیت بعد از دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی بود؟
در آن دوران بحث افغانستان پیش آمده بود و چون ایشان ریاست مجمع تشخیص را داشتند در این امر به مقام معظم رهبری، به خواسته خود مقام معظم رهبری، کمک میکردند.
بعد از فوت آقای هاشمی شهید سلیمانی مصاحبهای کردند و گفتند آقای هاشمی یک شخصیت ضد صهیونیست بود، اما تاکتیکهای متفاوتی نسبت به سایرین داشت.
ایشان فرمودند که آقای هاشمی هیچ وقت سیاست استکبارستیزی و صهیونیست ستیزی خودش را از دست نداد، ولی از روشها و تاکتیکهای مختلفی استفاده میکرد. اصلا در کشور ما با موضوعی که آیت الله هاشمی رفسنجانی شروع کردند و کتاب اکرم زعیتر (سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار) را ترجمه کردند، این کتاب در آن موقع به قدری اثربخش بود که حتی مرحوم مصدق نامهای نوشتند و گفتند من این کتاب را در جایی دیدم و حیفم آمد که این کتاب به دست مردم نرسد و حتی پول پرداخت کردند و ۲۰۰ جلد خریداری و از طرف آقای مصدق توزیع شد.
در نهایت نمیشود گفت که آیت الله هاشمی رفسنجانی استکبارستیز و صهیونیست ستیز نبودند؛ خیلی هم به صورت جدی این کار را انجام میدادند. ولی همان جملهای که گفتم در گذشته هم مدنظر بود. حتی زمان امام و مقام معظم رهبری همیشه این بحث بود که نظام جمهوری اسلامی در حد تواناییهای واقعی خودش برای مبارزه با استکبار پیش برود و هر جایی فکر میکند این تواناییها اجازه نمیدهد که عملیات فیزیکی را پیش بگیرد، لازم است که از بحثهای سیاسی و دیپلماتیک استفاده کند. بعضا در این موارد دچار اختلاف نظر میشویم که زحماتی را برای مردم ایران ایجاد میکند.
ایشان جمله دیگری داشت و میگفت، «آقای هاشمی مشاور مجانی برای گروههای مقاومت بود». به جز مواردی که رسانهای شده، آقای هاشمی چه ارتباطی با گروههای مقاومت داشتند؟
اکثر گروههای مقاومت که به ایران میآمدند با آیت الله هاشمی رفسنجانی ملاقات داشتند و بعضا سفرای آنها و یا نمایندگیهایی که در ایران داشتند با ایشان ملاقات میکردند. یکی از حُسنهای آیت الله هاشمی رفسنجانی این بود که زیاد مطالعه میکردند و همه موارد را به دقت بررسی میکردند و اطلاعات خیلی قوی در مورد اکثر مسائلی که شما مطرح میکنید داشتند و بر اساس آن میتوانستند تحلیلهای واقع گرایانه بدهند.
همین واقع گرایی و عمل گرایی بود که ایشان را از بعضی دیگر از سیاسیون متمایز میکرد و به همین دلیل وقتی به اتفاقات گوش میدادند، میتوانستند مشورتهای واقع گرایانه در اختیار مقامات کشور قرار بدهند.
در خاطرات سال ۷۶ هست که ظاهرا آقای سلیمانی استعفا داده بودند و پیش آقای هاشمی آمدند و دبیر کمیسیون دفاعی مجمع شدند. درست هست؟
آیت الله هاشمی رفسنجانی در خاطره ۱۴ آبان ۱۳۷۶ نوشته اند که سردار سلیمانی، فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله آمد و برنامه مراسم سرداران شهید استان کرمان و سیستان و بلوچستان را گفت؛ خیلی وسیع است و بیش از ۷۰۰ میلیون تومان هزینه برداشته. خواست که من در مراسم شرکت کنم؛ رد نکردم. راجع به شغل خودش مشورت کرد؛ میخواهد از سپاه بیرون برود.
پاسخ ها