سخنگوی وزارت خارجه گفت: مطلقا هیچ پیامی بین آقای ظریف و بایدن نرفته و نیامده است. آقای ظریف در نیویورک که بودند بسیاری از سناتورها را میشناسند و در هر سفری که تشریف بردند ملاقاتهایی را با سناتورها به درخواست آنها داشتند و آنهایی که با فضای بینالمللی آشنا هستند میدانند اینها امر مرسومی است.
سخنگوی دستگاه دیپلماسی گفت: این آخرین شانس برجام است؛ بایدن میتواند در روز اول کاری خودش، تمام دستورات اجرایی ترامپ را برگرداند، اما حتی آن امضا برای ما ملاک نیست؛ چون آمریکا نشان داده قابل اعتماد نیست؛ ما باید اثر آن امضا را ببینیم.
به گزارش فارس، در ادامه مشروح گفتگو «سعید خطیبزاده» سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران را میخوانید:
در ابتدای این گفتگو بگویید چه شد سخنگوی وزارت امور خارجه شدید و این سمت را پذیرفتید؟ با توجه به اینکه ۲۱ سال است در فضاهای اندیشکدهای و پژوهشی حضور داشتید.
{به شوخی} من هم میخواهم از آقای ظریف بپرسم که چطور شد تصمیم گرفتند این پیشنهاد را بدهند.
بیش از دو دهه است در فضاهای اندیشکدهای و مطالعاتی هستم و آنچه انجام دادم بیشتر در همین فضاها بوده است. معمولا نگاه دیپلماتها به کارشان بخشی نیست و چرخش کار زیاد است. آقای دکتر ظریف پیشنهاد داد در این سمت در خدمت دستگاه و نظام باشم. مسؤولیتی که برعهده دارم دو وجه دارد یکی سخنگویی و دیگری رئیس مرکز دیپلماسی عمومی که البته این بخش تا به الان تا حدودی مغفول مانده است.
البته سخنگویی در حوزه سیاست خارجی و سخنگوی نظام در این حوزه مسؤولیت بسیار خطیری است، ولی بسیار مهمتر از آن است که برنامههای جدی در حوزه دیپلماسی عمومی کشور و رسانهای داشته باشیم.
شاید به جهت اینکه در حوزههای دیپلماسی عمومی و اندیشکدهای و غیررسمی سابقهای داشتم شاید بتوانم در این حوزهها کمک کنم کما اینکه در این مدتی که آمدم سعی کردم غیر از فضای سخنگویی فضای تنظیم روابط ایران در حوزههای مرتبط با دیپلماسی عمومی با کشورهای همسایه و دیگر کشورها را در دستورکار قرار دهم که ضمائم فرهنگی، رسانهای، مردمی و عمومی روابط جمهوری اسلامی ایران با دیگر کشورها در حوزه مسئولیتی ام تنظیم شود.
واقعا این کاری که به عهده گرفتم، سهل و ممتنع است. البته باعث افتخار است که بتوانم کمکی کنم و کمکی در این خصوص کرده باشم. قضاوت آن با اصحاب خرد و اندیشه و آنهایی است که در رسانه جزو ارکان هستند. البته کار پرچالشی است، ولی در عین حال پر از جذابیتهای خودش است، چون هر لحظه یک چالش جدید دارد و اگر آدم اهل چالش باشد تکامل خود را در این چالشها پیدا میکند.
نمیدانم آخرین روز هم این جوابی را که الان میخواهم به شما دهم خواهم داد یا نه، ولی فکر میکنم در حوزه دیپلماسی عمومی کارهای نکرده زیادی وجود دارد که اگر بتوانم چند قدم را برداشته باشم از اینکه این مسؤولیت را پذیرفتم راضی هستم. البته لحظاتی هم میشود که از خودم سؤال میکنم یک گوشهای مینشستی و کارهای آرام انجام میدادی، چه لزومی داشت که اینقدر خودت را در این چالش بیندازی. شما دعا کنید عاقبت به خیری در آن باشد.
آیا شده با توجه به تحولاتی که رخ داده آرزو میکردیدای کاش این سمت را قبول نکرده بودید؟
من قول میدهم این جواب را قبل از رفتنم با چند خاطره ناب به شما بدهم.
در آستانه شهادت سردار شهید قاسم سلیمانی هستیم، درباره اقدامات و پیگیریهایی که وزارت خارجه در این راستا انجام داده قدری بفرمایید. اخیرا نیز خبری به نقل از دبیرکل عصائب الحق عراق منتشر شد مبنی بر اینکه یک شرکت انگلیسی در فرودگاه بغداد در این قضیه دخالت داشته، اینکه آیا به شما نیز چنین موردی منعکس شده و واکنش ایران چیست؟
ضمن عرض تسلیت شهادت سردار بزرگ ایران و اسلام که جایشان در بین ما خالی است. هر چند ایشان به عنوان فرزند مقاومت فرزندان زیادی را برای مقاومت تربیت کرده که هر کدام منشأ برکات و خیر برای ملت ایران و جهان اسلام هستند و بیش از بیش خواهند بود.
آنچه در فرودگاه بغداد در آن سحرگاه اتفاق افتاد، چیزی نیست که ما فراموش کنیم. از روز اول و لحظات اول وزارت امور خارجه تشکیل جلسه داد و دقایقی بعد از اینکه متوجه شدیم شهید سلیمانی به شهادت رسیدند در وزارت خارجه تشکیل جلسه دادیم. شاید به برکت خون شهید بود که ما بیشترین روشنگری را در خصوص ماهیت این ترور ناجوانمردانه با موفقیت انجام دادیم. در حالی که ایالات متحده آمریکا تلاش خود را میکرد که حقایق را به دنیا و منطقه وارونه نشان دهد، تشییع پیکر بی نظیر و بیش از ۲۰۰ مجلس یادبودی که در هفت روز اول در کشورهای منطقه که تنها ۴۰ مورد آن در هند بود، برگزار شد، اتفاق افتاد. پنج یادداشت در سازمان ملل به صورت سند رسمی منتشر کردیم و چند صد ملاقات کشوری، لشکری، احزاب و پارلمانها انجام شد.
امروز کسی در دنیا نیست که نداند در آن سحرگاه چه عملیات تروریستی علیه نظامی بلندپایه ایران که مهمان دولت عراق و حامل یک پیام دولتی بود، رخ است. دادگاه را قوه قضاییه ما پیگیری میکند، فکر میکنم هر چه زودتر حکم عاملان، آمران و معاونان این جنایت صادر شود، برای وزارت خارجه پیگیری آن در محاکم و مراجع بینالمللی راحتتر باشد. مطمئن هستم قوه قضاییه این کار را با جدیت پیگیری میکند. البته طبیعی است که این پرونده پیچیدگیهای خودش را دارد و تا روشن شدن تمامی معاونان و کمک کنندهها، این پیگیریها ادامه خواهد یافت.
آن چیزی که درباره برخی کمک کنندگان در عراق به این ترور شنیده میشود ما نیز شنیدهایم، البته جزییات آن را دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی ما میدانند و برخی را در حال پیگیری هستند که دقیقتر روشن شود. هرگاه که به وزارت خارجه منتقل و هرگاه حکم دادگاه صادر و هرگاه این مسائل روشن شود، وزارت خارجه فاز بعدی پیگیریهای خودش را آغاز خواهد کرد.
تا امروز حضور سردار سلیمانی در منطقه سند افتخاری است و سند افتخار ایران است و میراث فراموش نشدنی ایشان، شکست تروریسم و افراطی گری داعش و سلفی گری در این منطقه بوده است.
در مورد یادداشتهای ارسال شده ایران به سازمان ملل، برخی تحلیلگران میگویند یادداشت کار شکایت رسمی را انجام نمیدهد.
ما در فضای بینالمللی دادگاهی نداریم که مستقیم و ابتدائا برای این موضوع به آن رجوع کنیم. برای مثال در پی اتفاقاتی که در لبنان در پی ترور رفیق حریری رخ داد، شورای امنیت یک گروه حقیقت یاب را تعیین کرد. اینجا آمریکا به عنوان طرفی که این جنایت را مرتکب شده، قطعا اجازه نمیدهد که شورای امنیت یک چنین کمیته را مشخص کند و براساس آن حکمی به یک دادگاه بینالمللی داده شود که ما پیگیری کنیم. اما این کار وزارت خارجه را متوقف نمیکند. ما سندهای لازم را به عنوان یادداشت رسمی در سازمان ملل منتشر کردیم. ما منتظر انتشار مسائل مربوط در دادگاههای صالحه خود هستیم و اولین گام این است که دادگاههای صالحه ما صدور حکم داشته باشند و براساس آن پیگیریهای لازم خود را انجام خواهیم داد.
مبانی لازم برای این وجود دارد. قوه قضاییه قطعا پیگیری میکند و هر چه زودتر این احکام صادر شود دست ما بازتر خواهد بود که پیگیریهای حقوقی بینالمللی دقیقتری داشته باشیم.
پیگیریها با عراق به کجا انجامید؟
در هیچ جلسهای با عراقیها نبوده که این موضوع را پیگیری نکنیم. عراق به عنوان دولتی که این اتفاق در آن کشور رخ داه و میزبان ایشان بوده و آقای عادل عبدالمهدی نیز به صراحت اشاره کرده است، مسؤولیت کاملا روشنی در این خصوص دارد. البته آنگونه که دولت عراق به ما اعلام کرده برخی از ابعاد هنوز برای آنها روشن نیست، ولی به صورت جدی در ارتباط و پیگیری با دولت عراق و طرفهای عراقی هستیم.
این روزها خبرهایی درباره آرایشهای جنگی در منطقه به گوش میرسد و واکنشهایی هم شما در این زمینه داشتید و اخیرا نیز آقای ظریف با همتای قطری گفتوگویی تلفنی داشت و مسؤولیت عواقب هرگونه ماجراجویی احتمالی را بر عهده واشنگتن دانست. آیا با توجه به این شرایط شما احتمال وقوع درگیری و خبطی را در روزهای پایانی حضور ترامپ در کاخ سفید از سوی آمریکا یا رژیم صهیونیستی میدهید؟
برخی از اینها گزارش سازی و خبرسازی بود، ولی برخی از آن به صورت واقعی است. آنچه به رژیم اشغالگر قدس مرتبط است این است که این رژیم خوب میداند که اگر کسی به خطوط قرمز ایران نزدیک شود، جواب ایران کوبنده خواهد بود. ما در مورد امنیت ملی، امنیت و منافع ملت ایران نه مسامحه میکنیم و نه با کسی مصالحه. این پاسخ همیشگی ما بوده و در عمل نیز نشان دادهایم.
اما در مورد تحرکات آمریکا، برخی شیطنتها و نشانههایی را دیده و میبینیم که تحرکات شطینتآمیزی هستند. به طور مستقیم و بدون هیچگونه پرده پوشی گفتیم که مسؤولیت عواقب هرگونه ماجراجویی با آمریکاست. ما قطعا به دنبال تنش نیستیم، اما در عین حال در دفاع از منافع خود کاملا جدی هستیم. این موضوع را از طریق مجاری خود به اطلاع واشنگتن رساندیم و به منطقه هم گفتهایم که باید مراقبت کنند در دام توطئهها و شیطنتها نیفتند.
اینکه واقعا رژیم فعلی در کاخ سفید چه اقدام و نیتی را ممکن است در سر داشته باشد آنقدر اهمیت ندارد که ما در خصوص پاسخ خود مطمئن هستیم. ما برای هر سناریویی آمادهایم و در همه ابعاد سناریوهای مختلف بررسی شده است. ما آغاز کننده هیچ چیزی نخواهیم بود. اما پاسخ ما قطعی، یقینی و محکم خواهد بود. امیدواریم بیش از این به میراث شومی که از خود باقی گذاشتهاند، چیزهای شوم دیگری اضافه نکنند. شمارش معکوسی که برای اخراجشان از کاخ سفید آغاز شده را به نوعی آبرومندانهتر تمام کنند. همین میراث شومی که به جا گذاشتند برای کل تاریخ ایالات متحده کفایت میکند.
آیا در رایزنی تلفنی وزیر خارجه قطر و ظریف، پیامی از سوی آمریکا و ایران رد و بدل شد؟
با دولت قطر روابط بسیار منظم و نزدیکی داریم. تقریبا هیچ رویدادی در منطقه اتفاق نمیافتد مگر اینکه رایزنیهای نزدیکی بین آقای ظریف و همتایان ایشان به خصوص همتای قطری انجام شود. یکی از این تحولات همان است که اشاره کردید. نکتهای که آقای ظریف اشاره کردند نکته بسیار روشنی است. اینکه ما به دنبال تنش نیستیم، اما اگر کسی فکر کند میتواند در روزهای آخر تنش آفرینی کند و برای این ماجراجویی مسؤولیتی نداشته باشد، یک اشتباه محاسباتی و خطای راهبردی در شناخت پاسخ ایران خواهد بود. باید بدانند اشتباه محاسباتی مرتکب نشوند.
برای ما تفاوتی نمیکند چه کسی در کاخ سفید است و چه روزی از دولت آن است، برای ما هر اقدامی برای همان روز سنجیده و همان روز پاسخ داده میشود.
اساسا محاسبات ما براساس این نیست که چه کسی در واشنگتن است یا چه تحولاتی در واشنگتن رخ میدهد. درباره مصالح و منافع ملی خود مستقل تصمیم میگیریم، فارغ از اینکه چه اتفاقی در واشنگتن میافتد.
درباره هیأت عراقی به ریاست مشاور نخستوزیر عراق که اخیرا سفری به ایران داشت قبلاً توضیحاتی عنوان کرده بودید. برخی از رسانههای غربی ادعا کردند که این سفر در این راستا انجام شده که عراقیها به ایران هشدار بدهند که از طریق عراق اقدامی علیه منافع آمریکا در منطقه صورت ندهد. آیا این ادعاها را تأیید میکنید؟
ما با عراق روابط بسیار خوبی در سطوح مختلف داریم. این سفر هم سفری در حوزه رایزنیهای مختلفی بود که داشتیم. این هیأت به دعوت ما آمدند و آخرین تحولات منطقه و عراق را مرور کردیم. نه؛ به صورت اینکه پیامی آورده باشند یا پیامی از ایران ببرند، نه لازم بوده و نه ضروری. ما بارها به صراحت مواضع خودمان را گفتهایم.
آنچه در عراق اتفاق افتاد و حمله به اماکن مسکونی و دیپلماتیک رخ داد کاملاً مردود است. بارها اماکن دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در ذیل بیتوجهیها و به واسطه برخی تحریکات شیطنتآمیز مورد تعرض قرار گرفته است و همان موقع اعلام کردیم دولت عراق به عنوان دولت میزبان باید مسؤولیت حفظ اماکن دیپلماتیک را بپذیرد. همزمان با اینکه این اقدامات مردود است، شیطنتهایی که ایالات متحده در عراق صورت میدهد، محکوم است.
ریشه ناامنی در عراق، حضور ایالات متحده در آنجاست و به نظر میرسد تا موقعی خواست ملت عراق برای خروج اشغالگران محقق نشود، ثبات و امنیت به عراق بازنمیگردد. تصمیم پارلمان عراق بوده که ایالات متحده باید از عراق خارج شود. معتقدیم زمانی که چکمه پوشان آمریکایی از عراق خارج شوند، روزی خواهد بود که مردم عراق میتوانند امنیت بومی خود را برای کشور خودشان تأمین کنند.
اخباری منتشر شده مبنی بر اینکه رژیم صهیونیستی به دنبال همکاری نظامی و دفاعی با امارات عربی متحده و بحرین به خصوص در بحث تبادل فناوری موشکی است. موضع ایران در این خصوص چیست؟
درباره موضوعاتی که به رژیم اشغالگر قدس برمیگردد، بارها عنوان کردهام که بسیاری از اینها تلاش برای عادی نشاندادن یک چیز بسیار غیرعادی یعنی رژیم جعلی صهیونیستی است. ما این عادی سازیها را به رسمیت نشناختهایم و فکر میکنیم خیانت به آرمان فلسطین و آرمان جهان اسلام است. ریشه اصلی بحران در خاورمیانه روزی شکل گرفت که این رژیم جعلی با کمک برخی رژیمهای غربی حیاتش را آغاز کرد و فکر میکنیم مادامی که برخی از این اقدامات در عادی سازی روابط وجود دارد، تنشها در منطقه رو به افزایش خواهد بود.
از آن بابت که رژیم اشغالگر قدس منبع و ریشه تنش و بحران در سرزمینهای اشغالی و کشورهای اطراف بوده، موضع ما روشن بوده است و در بعدی که احتمال دارد به امنیت ملی ما برگردد، باز هم موضع ما روشن بوده است و گفتهایم اگر همکاری از هر نوعی، تهدیدی برای امنیت و منافع ملی ما باشد، پاسخ در خور خود را خواهد داشت.
اخباری نیز شنیده میشود درباره عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی با عربستان سعودی، نظر شما در این خصوص چیست؟
رژیم اشغالگر قدس در حضیض قدرت و حیات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خود قرار دارد و این خیلی ناگوار است که شاهدیم برخی از حکام عربی با اشتباه و خطای راهبردی و شناختی نسبت به جایگاه این رژیم در منطقه و دنیا و خطای راهبردی و شناختی نسبت به توان این رژیم در تأمین امنیت آنها و مهمتر از همه خطای راهبردی و شناختی از اینکه آینده خود و این منطقه را به چنین رژیم یاغی گره بزنند، این شرایط را فراهم آوردهاند.
معتقدیم این عادی سازیها در هر سطحی که صورت بگیرد، محکوم به شکست است.
درباره پیامی که ایران بعد از شهادت سردار قاسم سلیمانی از طریق شورای همکاری خلیج فارس برای عربستان سعودی ارسال کرد، آیا سعودیها پاسخی دادند و آیا بعد از انتخاب بایدن پیامی از سوی ریاض برای ایران آورده شده است. این سؤال همواره مطرح است که چرا بهرغم اینکه ایران بارها از آمادگی خود برای گفتگو با عربستان سخن گفته و در باغ سبز نشان داده، ریاض پاسخی نداده و به همان سبک و سیاق قبل و رویکرد خصمانه خود ادامه داده است؟
سیاست ما در قبال منطقه و عربستان سعودی یک سیاست کاملا پیوسته و بدون سکته بوده است. سیاست ما همواره این بوده که کشورهای منطقه باید بتوانند با همدیگر موضوعات منطقهای را جلو ببرند. مادامی که برخی کشورها در منطقه تصور میکنند برای امنیت خودشان میتوانند دهها میلیارد سلاح خریده و به امنیت برسند و فکر میکنند به ضرر کشور، مردم خودشان و مردم منطقه روابطی را با ایالات متحده و برخی کشورها و رژیمهای متجاوز به منطقه برقرار کنند تا برای خود مشروعیت و امنیت بیشتری بخرند و تا زمانی که این برداشتها وجود دارد، فکر میکنیم منطقه و روابط ما دچار این مشکلات است.
سیاست ما تداوم دار بوده و نظرمان این است که عربستان سعودی هر چه زودتر دست از اشتباه محاسباتی و سیاستهای غلط و جنگ یمن و دخالت در امور کشورهای همسایه بردارد و محاصره قطر را پایان دهد و فعالیتهای مراکز سلفیگری و وهابیگری را متوقف کند و منابع مالی خود را در اختیار افراطیون نگذارد. هر چه زودتر چنین اقداماتی را متوقف کند، هم برای خودش بهتر است و هم برای منطقه. ما آمادگی داریم و از روز اول آمادگی داشتیم و کماکان نیز آمادگی داریم.
هر پیامی دریافت کردیم بدون فوت وقت پاسخ دادیم و آقای دکتر روحانی رئیس جمهوری با دید باز پاسخ دادند و سفری به کویت داشتند و نکاتی را مطرح کردند. دعوت و آغوش ما باز است که اینها به مسیر درست بازگردند. مسیر درست، مسیر همکاری در منطقه است، نه دست دراز کردن برای خرید امنیت از نیروهایی که منشأ ناامنی در منطقه هستند.
آیا عربستان به ابتکار صلح هرمز که از سوی رئیس جمهور ایران در مجمع عمومی سازمان ملل مطرح شد، پاسخ مکتوبی داده است یا خیر؟
ما پاسخ مکتوبی از عربستان در خصوص طرح صلح هرمز دریافت نکردهایم. ما پاسخهای بسیار مثبت و امیدوار کنندهای از کشورهای حاشیه خلیج فارس دریافت کردیم. طرح صلح هرمز یک طرح نقشه راه است. این طرح یک مسیر را نشان میدهد که چگونه میتوانیم به امنیت دسته جمعی و سازوکار منطقهای برسیم. بیش از اینکه خودش مقصد باشد، آغاز یک هم اندیشی است. اصولی که در طرح صلح هرمز نوشته شده، اصولی است که هیچ کشوری نمیتواند رد کند. اصولی است که همه به دنبال آن هستند. بعید میدانم کشوری باشد که آن را رد و منطقی برای رد کردن آن داشته باشد.
حکام عربستان سعودی باید به این بلوغ و اعتماد به نفس برسند که برای اینکه در این منطقه به یک سازوکار همکاریهای منطقهای دست یابند، نیاز به بزرگتر ندارند. مردم عربستان به این بلوغ رسیدهاند که هم امنیت خود را تأمین کرده و هم در امنیت منطقهای در یک سازوکار بومی مشارکت کنند.
چقدر احتمال میدهید جو بایدن به برجام برگردد و اگر بازنگردد چه اتفاقی برای این توافق رخ خواهد داد؟
این آخرین شانس حفظ برجام است. برای اروپا و برای کسانی که فکر میکنند برجام چارچوبی برای دیپلماسی بوده، آخرین شانس است. بایدن اعلام کرده که به برجام بازمیگردد و فضای انتخاباتی برای دولت آتی آمریکا هم تمام شده است. در فضای انتخاباتی حرفهایی زده میشد و برخی پیامهای متضاد از کارزار انتخاباتی بایدن دریافت میشد. آنچه امروز به صورت مداوم میشنویم برگشت بدون قید و شرط به برجام را مطرح میکنند.
معتقدیم آمریکا باید به تعهداتش ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ تماما عمل کند. ما هم اعلام کردیم در صورتی که طرف مقابل به صورت مؤثر - یعنی منظور ما امضای یک ورق نیست - به برجام برگردد، ما هم تمامی اقداماتمان که اقدام کاهشی در چارچوب برجام بوده را برمیگردانیم. اما این روزی اتفاق خواهد افتاد که اجرای مؤثر برجام اتفاق بیفتد.
اینها کاملا روشن است. تمام تعهدات ایالات متحده روشن و مکتوب است و برجام هیچ بندی را به آینده موکول نکرده است. اگر برجام این همه صفحه و بند دارد، به این خاطر است که هیچ اعتمادی بین ما نبوده است.
اگر دو نفر به هم اعتماد داشته باشند میگویند این را خریدیم و فروختیم. دو نفری که به هم اعتماد ندارند تمام حالات را مینویسند. برجام بر اساس عدم اعتماد مطلق نوشته شده است.
ما نسبت به ایالات متحده فقدان اعتماد داریم و در این ماهها و سالها این فقدان اعتماد بیشتر شده و دیوار بی اعتمادی بلندتر شده است و آمریکا باید اعتماد ما را جلب کند، نه روی کاغذ، بلکه آمریکا باید در عمل نشان دهد که به تعهداتش عمل میکند و ما هم به عنوان کشوری که بارها ثابت کردهایم، سخت مذاکره و سخت امضا میکنیم، ولی دقیق اجرا میکنیم، یک بار دیگر مجدد به دنیا نشان خواهیم داد آنچه را ما امضا میکنیم، پای آن هستیم، ولی مطلقا بدون اجرای کامل برجام از طرف آمریکاییها، این طرف اتفاقی نخواهد افتاد.
آیا اجرای مؤثر که میفرمایید همان اجرای کامل است؟ اگر برفرض بایدن به ۵۰ درصد تعهدات عمل کند و ۵۰ درصد دیگر را به بعد از آمادهسازی زمینهها و زیرساختهای مالی و ... موکول کند، موضع وزارت خارجه چه خواهد بود؟
موضع ما کاملاً روشن است. اجرای کامل در مقابل اجرای کامل. اگر روز اول دولت آقای بایدن یا روز دهم یا روز بیستم، او چیزی را امضا کند ما هم نهایت در اینجا چیزی را امضا میکنیم. وقتی میگویم اجرای مؤثر، یعنی ما باید به صورت مؤثر ببینیم تحریمهایی که تعهد شده برداشته شده است و طرف مقابل اجرا میکند. اجرای طرف مقابل هم برای ما روشن است و دیگر روی کاغذ نیست. اگر توانستیم نفت خود را بفروشیم و پولش را برگردانیم؛ اگر توانستیم به راحتی صادرات و واردات خود را انجام و اگر مراودات بانکی آغاز شد، اینها برای ما کاملا روشن است.
برخی عنوان میکنند که کاهش تعهدات برجامی پلکانی بوده و ما هم پلکانی این تعهدات را بازگردانیم و آمریکا نیز به همین شکل عمل کند. آیا اگر آمریکا چنین روشی را برای عمل به تعهداتش در پیش بگیرد، ما خواهیم پذیرفت؟
ممکن است طرف مقابل بگوید ما امروز امضا میکنیم و چند روز طول میکشد تا اجرا شود. ما با اینها کاری نداریم. باید اجرای مؤثر برجام را ببینیم، ما هم اجرای مؤثر خواهیم کرد. این گونه نیست که ما بگوییم دو گام را ما بر خواهیم داشت شما هم «فقط» دو گام را بردارید. باید اجرای مؤثر برجام اتفاق بیفتد و تعهدات آنها ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ رخ دهد.
اینجا طرف حساب ما فقط آمریکا نیست و اروپا نیز باید تعهداتش را مؤثر انجام دهد. در نقض تعهدات برجامی، اروپا شریک آمریکاست و اروپا باید تعهداتش را به صورت مؤثر انجام دهد و ما نیز چنین خواهیم کرد.
سؤال این است که با توجه به اینکه ما تجربه خوبی از اجرای گامبهگام نداشتهایم، آیا وزارت خارجه به لحاظ زمانی، ضربالاجلی تعیین میکند؟
آن زمان درباره برجام مذاکره میشد و در خودش یک زمانبندی روشنی داشت. الان برجام وجود دارد و یک طرفی ناقض برجام بوده و از آن خارج شده است و باید به تعهداتش بازگردد؛ تمام و کمال. ۲۰ روز یا ۳۰ روز طول بکشد مهم نیست. آن روزی که ما ببینیم تعهدات طرف مقابل کامل اجرا شده، ما نیز تعهدات خود را انجام میدهیم.
روز اجرای برجام، آقای روحانی در سخنرانی خود چند بار اعلام کرد که تحریمها از همان روز اجرای برجام، بالمرّه (یکباره) لغو میشود. آیا اگر دولت بایدن تصمیم به اجرای برجام بگیرد، ولی عنوان کند که اجرای آن، چند روز طول خواهد کشید، ایران آن را خواهد پذیرفت؟
ما درباره تحریمهای هستهای و آنچه در برجام قید شده صحبت میکنیم. آن روزی که به طور مؤثر ببینیم تعهدات آمریکا در حال انجام است و البته ملاکهای خاص خودش را دارد و در حوزههای مختلف روشن است از جمله در حوزه نفت، بانک و مراودات و ... آن روزی است که اجرای مؤثر برجام از سوی آمریکا و یا تعهداتشان ذیل ۲۲۳۱ انجام شده است.
البته قانون مجلس تکلیف جدیدی برای همه است. قانون مجلس کاملاً روشن است و ما مکلف به اجرای آن هستیم؛ ولی از جهت موضع وزارت خارجه و موضع حاکمیت باید اجرای مؤثر برجام را ببینیم که چه روز دهم اتفاق بیفتد یا روز سیام، برای ما مهم نیست. برای ما مهم نیست چه روزی امضا میشود؛ برای ما روزی مهم است که اجرای آن را مشاهده کنیم و آن زمان که اجرای کامل تعهدات آمریکاییها را ببینیم، ما نیز تعهداتمان را انجام خواهیم داد.
با توجه به اظهارات آقای روحانی در روز اجرای برجام، اجرای تعهدات آمریکا مبنی بر انجام تعهداتشان قاعدتاً شدنی است که در یک روز تحریمها برداشته شود و با یک امضای رئیس جمهور آمریکا رخ دهد. حالا اگر این اقدام، در یک روز انجام نشود و چند ماه طول بکشد، آیا ایران به آنها فرصت خواهد داد؟
ما تا الان هم به کسی فرصت ندادیم. ما براساس منافع ملی خودمان و مصالح عالی مردم تصمیم میگیریم. آقای بایدن میتواند در روز اول کاری خودش، تمامی دستورات اجرایی ترامپ را برگرداند. حرف ما این است حتی آن امضا برای ما ملاک نیست؛ چون آمریکاییها یک بار نشان دادهاند که قابل اعتماد نیستند ما باید اثر آن امضا را ببینیم. ممکن است به صورت واقعی بگویند مراحل اوفک و خزانهداری و قوانین داخلی N روز طول میکشد. برای ما آن N روز ملاک نیست. پایان آن N روز را در نظر میگیریم و اگر آن N روز قبل از تکلیف مجلس باشد، ما آن روز عمل خواهیم کرد. منافع ملی برای ما ملاک است و جز منافع ملی و قوانین بالادستی، چیزی را رعایت نخواهیم کرد.
درباره مباحثی که درباره بندهای غروب آفتاب برجام بعضا رسانههای غربی و شاید از سوی مقامات رسمی ما عنوان شده، آیا ایران حاضر است این موارد تمدید شود؟
در این باره هر چه میخواهند بگویند. مقامات غربی و اروپایی هم گفتند و ما هم گفتیم. آنها مواضع خود را گفتهاند، ما نیز مواضع خود را گفتهایم. تا زمانی که بیان مواضع است، آزادند که گفته شود. در جلسه آخر وزرای خارجه ایران و گروه ۱+۴ آقای ظریف به صورت روشن گفتند و اینکه آنچه در برجام به صورت زمانبندی نوشته شده، قابل جدا کردن از اصل برجام نیست. اینکه شما بگویید من امروز این را دوست دارم و از فردا این را دوست ندارم، نشدنی است.
ما هم بندهایی از برجام را دوست نداریم. اینگونه نیست که امروز شما یک چیز را دوست داشته باشید، فردا دوست نداشته باشید. برجام ماحصل شرایط خاص بینالمللی، سیاسی و دوجانبه بین کشورهای مختلف و چندجانبه در قالب برجام بوده است. معلوم نیست هیچ وقت دیگر چنین فضایی را داشت. درباره اینها موضع ما کاملا روشن است. برجام امضا و مهر و موم شد.
در دوره ترامپ اتفاقی افتاده و برخی نهادهای بسیار مهم کشور که نقش زیادی در تعاملات مالی دارند به بهانههای غیر هستهای تحریم شدند و ذیل تگهای دیگر قرار گرفتند به طور مثال SDGT. ما بازگشت آمریکا به برجام را مستلزم از بین رفتن این دسته از تحریمها هم میدانیم یا خیر؟
باید به ژانویه ۲۰۱۷ برگردند. روشن است و گفتهایم ایالات متحده باید طابق النعل بالنعل (دقیقا) به تعهداتش ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ که برجام ضمیمه آن است عمل کند؛ یعنی اینکه همان روزی که برجام اجرایی شد. تا امروز چند صد تحریم جدید ترامپ علیه ایران اعمال کرده و همه تحریمهایی که تگهای مختلف گرفته است باید برگردند به وضع اول. ما اصلا قوانین داخلی آمریکا را به رسمیت نمیشناسیم و نمیدانیم تگ و خزانه داری و اوفک چیست.
ما فقط یک چیز میشناسیم، قطعنامه ۲۲۳۱ و برجام. هیچ توجیهی را هم نمیشنویم. این چیزهایی که البته دقیق میفرمایید به ما مربوط نیست. ما قوانین داخلی آمریکا را به رسمیت نمیشناسیم. قوانین داخلی آمریکا فقط به درد خودشان میخورد. ما آن چیزی را که میشناسیم، آن چیزی است که امضا و تعهد کردند و آنها باید به آن برگردند.
گاهی اوقات به رسانههای داخلی میگویم اینقدر آمریکاشناس نباشید، چون آنها ایران شناس نیستند. وقتی درباره قوانین مجلس ما صحبت میکنند، فکر میکنند قوانین مجلس ما قوانین مدرسه است. مثلا امروز صادر میشود و فردا میشود اجرا نکرد، ولی زمانی درباره قوانین خود صحبت میکنند، انگار وحی منزل است.
قبلا اخباری در رسانهها مطرح شد درباره ارسال پیام از سوی عراقچی معاون وزیر خارجه به تیم بایدن که البته تکذیب شد. آیا در این مدت پیامی از سوی تیم بایدن فرستاده شد یا اینکه ایران پیامی را ارسال کرده باشد؟
تا زمانی دولتی مستقر نشود و رفتار و اقدامات آن را نبینیم نمیتوانیم درباره چیزی پیام بدهیم و بگیریم.
با توجه به شناختی که آقای ظریف و بایدن از همدیگر دارند، آیا بین آنها پیامی رد و بدل شده است؟
مطلقا هیچ پیامی بین آقای ظریف و بایدن نرفته و نیامده است. آقای ظریف در نیویورک که بودند بسیاری از سناتورها را میشناسند و در هر سفری که تشریف بردند ملاقاتهایی را با سناتورها به درخواست آنها داشتند و آنهایی که با فضای بینالمللی آشنا هستند میدانند اینها امر مرسومی است. ولی به صورت واقعی عرض میکنم، ما هرگاه دولتی مستقر شود و ما رفتار آن را ببینیم، متناسب با آن عمل میکنیم.
در خصوص دولت آتی آمریکا نیز نکات ما به صورت علنی گفته شده است. برجام چارچوبی است که دولت آتی آمریکا باید نشان دهد مسیر غلط گذشته را اصلاح کرده است. از گذشتهاش درس گرفته و به اصلاح آن پرداخته است. این مسیری است که باید در واقع ببینیم و اگر در واقع ببینیم که به معنای اجرای کامل تعهداتشان هست، پاسخ ما نیز اجرای کامل تعهداتمان است.
بعد از نشست اخیر وزرای خارجه ایران و گروه ۱+۴ مباحثی در یکسری روزنامههای غربی از جمله وال استریت ژورنال مطرح شد که به نظر میرسد مباحثی که اروپا به دنبال تحقق آن بود مثل برجام منطقهای و ... را کنار گذاشته و به نوعی عقب نشینی کردهاند؟
ما هیچ وقت جلو رفتنی را از آنها نپذیرفتهایم که الان عقب نشینی بپذیریم. اینکه آنها یک روزی بگویند یا نگویند، به خودشان مربوط است. آنچه موضع ماست فقط چارچوب برجام است. آنها اول باید نشان دهند میتوانند تعهداتشان را در برجام انجام دهند یا خیر.
بسیاری از دوستان ما این صحبت را میکنند که اروپاییها نه اراده و نه ظرفیت اجرا را داشتند و برخی عنوان میکنند اروپاییها اراده این کار را داشتند، ولی ظرفیت اجرا را نداشتند. برای وزارت امور خارجه در عمل خیلی تفاوتی نمیکند. ما اجرا را میخواهیم. اروپاییها اول باید ثابت کنند آنچه را نوشتند و امضا کردند، میتوانند اجرا کنند و بعد ما ببینیم در چه جایگاهی قرار دارند. درباره اینکه موضوعاتی مثل منطقه و امنیت در منطقه مورد گفتگو قرار بگیرد، موضع ما روشن است.
منطقه تنها مرتبط با کشورهای منطقه است و اتفاقا آنجایی که به آنها (اروپاییها) برمیگردد، ناامنی و جنگ و خونریزی و میلیاردها دلار سلاحهای کشنده است و اینکه قسمتهای جنوبی خلیج فارس را به انبار مهمات تبدیل کرده و دستشان در بسیاری از سبعیتهای منطقهای به خون آغشته است؛ در افغانستان و عراق عزیز، در سوریه، لبنان و یمن. در هیچ جایی از منطقه نمیروید مگر اینکه جا پایی از خوی تجاوزگرانه برخی از دول غربی را نبینید. فکر میکنیم در جایگاهی نیستند که بخواهند در خصوص چنین موضوعاتی مطالبه گری کنند.
البته اصل تبادل نظر چیز دیگری است. ما نه تنها با دول اروپایی، بلکه با روسیه و چین و کشورهای آسیای دور و بسیاری کشورهای دیگر در موضوعات مختلفی همواره گفتگو داشته و گفتگو میکنیم. با هر ملت بالغی و هر ملتی که دارای اعتماد به نفس است و کنشگر مؤثری است همواره گفتگو کردهایم. این گفتگو فارغ از آن است که به کسی اجازه دهیم از ما مطالبهگری داشته باشد.
من در جایگاه قبلی خودم در دفتر مطالعات وزارت خارجه به صورت منظم و هفتگی با مؤسسات و اندیشکدههای کشورهای مختلف رایزنی و گفتگو داشتیم. قطعا این رایزنیها و گفتگوها برای فهم درست و ارتقای فهم برخی نسبت به تحولات منطقه ضروری و لازم است و ادامه مییابد.
بحث آخرین شانسی که آقای ظریف خطاب به طرفهای اروپایی در برجام عنوان کردهاند آیا در همان چارچوب مصوبه مجلس است و یا اینکه ایران اقدام دیگری را در دستورکار دارد؟ خروج از برجام یا خروج از معاهده NPT و ...؟
یک زمانی شما تمامی تلاش خود را صورت میدهید که یک مسیر اشتباهی را در رفتار طرف مقابل تصحیح کنید، ولی به نقطهای میرسد که بعد از آن امکان اصلاحی دیگر وجود ندارد. چند هفته آینده چند هفته حیاتی است که یا طرف مقابل به مسیر اجرای تعهداتش برمیگردد یا واقعا شانس دیپلماسی که یک بار با برجام اتفاق افتاده را از دست میدهد.
گفتگوهایی ایران با اتحادیه اروپا و فرانسه و انگلیس، ایتالیا و آلمان درباره یمن داشت و نشستی هم در تهران با حضور سفرای این کشورها برگزار شد، چرا این گفتگوها متوقف شد؟
در مورد موضوعات ما با اروپا، اروپا باید اول برادریش را ثابت و بعد ادعای ارث و میراث کند. حوزه یمن موضوعی است که برای ما اولویت دارد. آقای علی اصغر خاجی مشاور ارشد وزیر خارجه و نماینده ویژه در این حوزه به صورت مداوم با نماینده سازمان ملل و گروههای مختلف در منطقه و یمن و همچنین طرفهای اروپایی در حال گفتگو است. گفتگوها به جاهای خوبی رسیده است، اما فرمت چهارجانبهای که مدنظر شماست، به خاطر مسائل مختلف پیگیری نشده، ولی در فرمتهای دوجانبه و سازمان ملل پیگیری کردیم.
درباره بحث واکسن کرونا عنوان کردهاید که هر جا به وزارت خارجه مربوط است این وزارتخانه هیچ درخواستی را بی پاسخ نگذاشته است. این در حالی است که آقای زالی فرمانده ستاد مدیریت مقابله با کرونا در تهران اخیرا در اظهاراتی عنوان کرده که وزارت خارجه و بانک مرکزی در تأمین واکسن خارجی باید از چابکی بیشتری برخوردار باشند. پاسخ شما در این خصوص چیست و خرید واکسن از خارج از کشور به کجا انجامیده است؟
وزارت خارجه در مورد تمامی موضوعات مربوط به کرونا، واکسن و سلامت مردم دستگاهی است که ذرهای کوتاه نیامده و وزارت بهداشت نهاد پاسخگو در خصوص کرونا و واکسن است و اینکه وزارت بهداشت در چند ماه گذشته چه اقداماتی را انجام داده وزارت بهداشت باید گزارش بدهند.
از روز نخستی که کرونا وارد ایران شد، وزارت خارجه از طریق چین بیشترین همکاریها را جذب کرد و از طریق مجاری بینالمللی کمکهایی را از هلال احمر و از طریق نهادهای بینالمللی دریافت کرد. البته وزارت امور خارجه نهاد کمک کننده بوده، ولی بیش از وظایف ذاتی خودش به خاطر اینکه به سلامت مردم برمیگشته کمک کرده است. وزارت بهداشت به عنوان وزارتخانه قدیمی و سیستم بهداشتی ما به عنوان سیستم بهداشتی کاملا حساب شده، همواره ملاحظات خودش را داشته است چه در پذیرش داروها که کشورهای مختلف به ما پیشنهاد میدادند و بعضا وزارت بهداشت نمیپذیرفت و چه در خصوص موضوعات دیگر از جمله واکسن.
درباره واکسن کرونا ما بیشترین اقدام پیشدستانه را پیشنهاد کردیم و خوشحالیم که وزارت بهداشت به نقطه تصمیم رسیده است و زمانی که به نقطه تصمیم رسید ما به آن کمک کردیم و ما هنوز هم به آن کمک میکنیم. انشاءالله وزارت بهداشت بیش از پیش موفق باشد. این روزها روزهایی نیست که ما در خصوص این چیزها صحبت کنیم چرا که به آرامش ملت برمیگردد.
انصافاً دانشمندان جوان ما این روزها برگهای زرین و غرورآفرینی را در تاریخ سلامت ملت ورق میزنند. در خصوص خرید واکسن کرونا، درباره همکاریهای بینالمللی در خصوص این واکسن، خرید از چین، کوواکس و کشورهای دیگر و یا همکاریهای بینالمللی برای تولید در داخل، نهادهای بالادستی میدانند که وزارت خارجه و شخص وزیرخارجه چه نقشی داشته و امیدواریم خبرهای بسیار خوبی طی یکی دو هفته آتی مجدداً به استحضار ملت ایران برسد.
در بحث پرداخت بدهی انگلیس به ایران سر قضیه تانکهای چیفتن خبری هست و اینکه آیا قرار است فرد یا افرادی مبادله شوند؟
محکومانی که دارای حکم هستند مراحل قضایی آنها باید در قوه قضاییه برای هرگونه معاوضهای صورت گیرد. برخی از اتباع ما عملاً در برخی از این کشورها به دلایل واهی گروگان گرفته شدهاند و ما همواره پیگیر وضع حال آنها از طرق مختلف بودیم و کوتاه هم نیامدیم. انگلیس بدهی قطعی خود را تاکنون پرداخته نکرده است و هر روز بهانههای واهی را علم میکنند تا بدهی را نپردازند. مذاکرات در جریان است و بدهی آنها قطعی و روشن است و امیدواریم هر چه زودتر پرداخت کنند.
در مورد رویکردی که دولت کانادا در خصوص سقوط هواپیمای اوکراینی دنبال میکند، نظرتان چیست و اینکه اساساً کانادا دنبال چیست؟ بعد از هشت سال قطعی رابطه و بهرغم چند دور مذاکره با ایران برای حل مسائل کنسولی، ولی هر بار به بهانههای مختلف از تعیین حافظ منافع و تسهیل دسترسیهای کنسولی برای اتباع ایرانی مقیم این کشور امتناع میکند.
به خانوادههای داغدار و آسیب دیدهای که همه ما از این اتفاق ناراحت هستیم و داغدار فرزندان این ملت هستیم، تسلیت عرض میکنم. فکر نمیکنم دولت کانادا از روز اول نیت درستی در این قضیه داشته باشد. رویکرد آن هم غیرحقوقی و هم کاملا سیاست زده است و رفتار سیاست بازانهای در این ماجرا داشتهاند. ناراحت هستم که با غم و اندوه مردم و خانواده قربانیان برای سیاست داخلی خودش تجارت میکنند.
ورود دولت کانادا با رویکرد سیاسی اش از روز اول مانع تراشی دراین مسیر بود که ما بتوانیم به صورت فنی و حقوقی و دقیق ابعاد این فاجعه را روشن کنیم. گزارش فنی ما به صورت ویدئو آنلاین ارائه و گزارش مکتوب هم برای کشورهای ذیربط ارسال شده است و سازمان هواپیمایی کشوری، هیچ کدام از تاریخهایی که از بعد فنی باید رعایت میکرده را عقب نینداخته و به وظایف خود عمل کردهاند. کشورهای ذیربط که جایگاه حقوقی دارند و طرف حساب ما در این ماجرا هستند، دو ماه فرصت دارند نظر خودشان را در خصوص گزارش فنی بدهند.
کاناداییها چقدر جنجال کردند که ایران جعبه سیاه را نمیخواند و به بیرون از ایران نمیفرستد، ولی دیدند همه چیز براساس پروتکلهای لازم انجام شد. ایران همه این کارها را صورت داد و بیشترین پروپاگاندا و رفتارهای مخرب نیز توسط برخی عناصر شناخته شده در دولت کانادا پیگیری میشود. متأسفانه دولت کانادا اسیر جریانهایی شده که این جریانها با دشمنی با مردم ایران و ضدیت با جمهوری اسلامی ایران شناخته شده هستند و تمامی منافع خود را گروگان این گروهها کرده است. طی این سالها رفتار بسیار غیردیپلماتیکی داشته و مصونیت دولتی که اصل اساسی حقوق بینالملل است را ندیده گرفته و قوانین بینالمللی را با قوانین داخلی خود نقض کرده و تمام این مسیر را سرکشانه انجام داده است.
متأسفانه بیش از این، دولت اتاوا در این ایام همکاری بسیار گستردهای با رژیم فعلی در کاخ سفید در مسدود کردن مسیرهای ارسال دارو به ایران و مسیرهای انتقال مالی برای موضوعات مرتبط صورت داده و رکورد بسیار تاریکی را از خودش به جا گذاشته است. این در حالی است که دسترسی چند هزار ایرانی در کانادا که از فرهیختهترین ایرانیانی هستند که در خارج از کشور زندگی میکنند را به خدمات کنسولی با این رفتار سیاست زده، قطع کرده است. امیداریم که هر چه زودتر به مسیر احترام و رفتار دیپلماتیک مناسب یک کشور مسئول برگردند.
جمهوری اسلامی ایران از روز اول به دولت فعلی که بر سر کار آمد پیغام داد که امیدوار است مسیر دولت قبلی هارپر که مسیر بسیار پرتنشی بود را اصلاح کند، ولی متأسفانه به رغم برخی سیگنالهای اولیه و علاقهمندیهای اولیه و حتی اعزام برخی دیپلماتهایشان به ایران، این روند موفق نشد.
از وضعیت اسدالله اسدی دیپلمات بازداشت شده ایران در بلژیک خبر جدیدی هست؟
ایشان دیپلماتی بودند که با نقض مصونیتهای دیپلماتیک در زندان به سر میبرد و بدعت بسیار بدی است که گذاشته شده است. وکلای مبرزی دارد و تمام تلاش خود را صورت میدهیم که بتوانیم این مسئله را فیصله بدهیم. متأسفانه برخی جریانهای شناخته شده رسانهای در حال دامن زدن به حاشیههای آن هستند که البته برای ما طبیعی بود. وقتی به دادگاه ادعایی آنها نزدیک میشویم که البته آن دادگاه را به رسمیت نشناختیم، این خبرسازیها و داستان سراییها رخ میدهد. اینها یک توطئهچینی توسط گروهک منافقین بوده و متأسفانه دادگاه نیز در این مسیر نگاه درستی نداشته است.
در مورد سند جامع همکاریها بین ایران و افغانستان این احتمال را میدهید که قبل از پایان سال شمسی این سند به امضا برسد؟
از سوی ایران این سند تقریبا قطعی و نهایی است. یکی دو نکته بسیار ریز وجود دارد که امیدواریم دوستان در افغانستان به جمع بندی برسند. تقریبا سند آماده امضاست و میتواند به سرعت امضا شود.
با توجه به حضور طالبان در سفارت ایران در قطر، این سؤال پیش میآید که آیا وزارت خارجه طالبان را به رسمیت میشناسد یا خیر؟
طالبان دولت نیست که به رسمیت شناخته شود و یا نشود. ما دولت جمهوری اسلامی افغانستان را به رسمیت میشناسیم و طالبان هم به عنوان یک بخشی از جامعه افغانستان و طرفی از گفتگوهای بین الافغانی شناخته میشوند. موضع وزارت خارجه کاملا روشن است؛ هیچ صلحی در افغانستان پایدار نیست، مگر با گفتگوهای درون افغانی با حضور تمامی گروههای افغانستانی. قطعا طالبان بخشی از آینده افغانستان خواهد بود، اما نه همه آینده افغانستان و این تنها در مسیر گفتگوهای بین الافغانی میتواند محقق شود.
در مورد دستاوردهای سفری که به کابل داشتید قدری بفرمایید.
سفر من به کابل از این بابت بود که هیچ روابطی به سطح مشارکت راهبردی نمیرسد، مگر اینکه ضمیمه قوی فرهنگی، رسانهای و مردمی و در حوزههای غیردولتی داشته باشد. سفر من در راستای بررسی این ضمائم با طرفهای افغانستانی بود. معتقدیم در حوزه مشترک زبان فارسی و حوزه مشترک فلات ایران و حوزه نوروز پتانسیلها و ظرفیتهای بسیاری مانده که قابل فعال شدن است. این نوید را بدهم در تلاش هستیم انشاءالله روادید ایران شناسان و اساتید زبان فارسی و فرهیختگان این حوزه را در ذیل روادید ترجیحی به صورت رایگان صادر کنیم و انشاءالله از افغانستان این کار را آغاز خواهیم کرد و امیدواریم بتوانیم بیش از پیش شاهد گسترش روابط باشیم.
به عنوان سؤال پایانی، برخی رسانهها و جریانهای سیاسی، طی مدت اخیر، بحث نامزدی آقای ظریف برای ریاست جمهوری و حتی معاوناولی ایشان را مطرح میکنند؛ آیا شما این موضوع را تأیید میکنید؟
خطیبزاده: آقای دکتر ظریف صریح گفتهاند که هیچ برنامهای برای کاندیدا شدن ندارند و این را خصوصی و عمومی گفتهاند و بعید میدانم ایشان جز همین کاری که امروز انجام میدهد به دنبال کار دیگری باشد. باید از خودشان این سؤال را بپرسید.
پاسخ ها