اکنون در کشور، با وجود آنکه خبر خوش میرسد که آمار قربانیان کرونا روزبهروز در حال کاهش است، کمکی محسوس به شادی عمومی نمیکند و به جای آن، زمزمه پنهانکاری و شایعهسازی در لایههای اجتماعی به بازتولید میرسد و همین میتواند جوانههای ناخواسته اضطراب و ترس عمومی را سبب شود.
محمدجواد لسانی پژوهشگر ارتباطات در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: رئیسجمهور در جلسه هیئت دولت، نکتهای مطرح کرد که تأملبرانگیز است. او گفت که «برای واردکردن واکسن کرونا جای هیچ نگرانی نیست»؛ درحالیکه قضیه دلشوره اجتماعی به این سادگیها نیست.
در همین هفته گذشته، انتقاد کارشناسان مستقل در امر بهداشت شروع شد و کاربران ایرانی هم، یک توفان توییتری راه انداختند که عنوان هشتگ آن بود «واکسن بخرید». پس اگر به توصیه آقای روحانی دقت بیشتری شود، این جمله بیانشده نشان از نگرانی خود مقام عالی اجرائی کشور هم هست؛ چون یک صدای واحد شنیده شده که از مسئولان خواستهاند برای مقابله با کرونا، شعارها را کنار بگذارند و با خرید واکسن اصلی، بهطور جدی وارد مبارزه با این ویروس همهگیر شوند.
اینکه بوی شعار به مشام رسیده، از این نظر است که روحانی افزوده «ما پا به پای دنیا در زمینه مقابله با این ویروس پیش رفتیم و حرکت ما در مقایسه با برخی کشورها مناسبتر بود و موج سوم کرونا در هفتههای گذشته کنترل شد». این سخنان، چهبسا میتوانست امیدبخش باشد؛ اما سخنگوی دولت، یک روز پیش از آن اشاره تلخی داشت با این مضمون که تحریمها و قواعد افایتیاف و انتقال چندمرحلهای پول، خرید واکسن را با مشکل مواجه کرده. پیش از او هم علی مطهری، نماینده دوره پیش مجلس، خبر داده بود که «به سبب قرارگرفتن در لیست سیاه افایتیاف نتوانستیم 50 میلیون دلار مبلغ سهمیه ایران از واکسن کرونای سازمان جهانی بهداشت برای هشت میلیون ایرانی را منتقل کنیم و سهمیه ایران باطل شده».
پس اگر یک پرسش نگرانکننده در اذهان جمعی شکل میگیرد، بیدلیل نیست. آیا واقعا در ایران تزریق واکسن ضد کرونا میتواند عملی شود؛ یعنی همزمان با اقدام همسایگانی مانند عراق که اخبارش اعلام شده در همین هفته پیشرو شروع شود و بنا بر آنچه در برخی کشورهای منطقه مانند عربستان، بحرین و امارات تبلیغ میشود، این اقدام اجتماعی در ایران هم به اجرا برسد؟
انتقادات رسانهای نیز حاکی از این نگرانی است؛ زیرا احساس میشود که قوه مجریه در واردکردن واکسن کرونا برای استفاده شهروندان، بهخوبی عمل نمیکند. البته رسانهها میدانند که قانون افایتیاف میتواند در راستای مقابله با پولشویی و مبادلات دور از چشم مالی، وارد عمل شود؛ اما به دلیل مخالفت مجمع تشخیص مصلحت نظام با تصویب برخی از لوایح، ایران را از مواهب تصویب آن محروم میکند و بهاینترتیب ارتباطات بانکی ایران با جهان، محدود شده است.
البته رئیسجمهوری به این مشکل در جلسه هیئت دولت اشاره میکند: «بهترین راه برای مبارزه با فساد، تصویب لوایح معروف به افایتیاف است» و اینکه «ممکن است بعضیها خوششان نیاید». در یک راهحل مدرن، مطابق آنچه معلوم شده، استحکام و توسعه کشور، موکول به بارآوری اصل ملت-دولت (Nation_State) است که محوریت آن با خرد و منطق اجتماعی است و نواندیشانی مانند دکتر جواد طباطبایی، استاد دانشگاه در سال گذشته در کتاب جدید خود، به این ضرورت اجتماعی اهتمام ورزیدهاند.
در ساحت سیاسی، چند مفهوم بنیادین وجود دارد که محصول جامعه مدرن است و برای تقویت اعتماد عمومی تأکید بر آنها لازم است که عقل جمعی، تفکیک قوا، حقوق شهروندی، قانونگرایی و همچنین دولت- ملت، از شمار آنهاست. تعارف ندارد که با بیتوجهی به این مفاهیم، ممکن است کار به گسترش بیاعتمادی بکشد و درباره ساختارهای سیاسی قدرت، چه در سطوح پایگاههای قانونی، چه خود دولت یا در حوزه مجلس قانونگذار، بیتفاوتی عمومی ایجاد کند. بهعنوان نمونهای از این مفاهیم گفتهشده، افول مفهوم دولت-ملت در دنیای امروز، پیامدهای زیبایی در میان دولتهای امروز جهان، به دنبال خود نیاورده است.
در مثال آسیبشناسی ایران، یکی این است که با وجود تأکید رئیس بانک مرکزی کشور از اختصاص 200 میلیون یورو برای خرید واکسن، تغییری حس نمیشود که به عینیتیافتن این تصمیم منجر شود. همین به سهم خود به سردی رابطه دو سویه ملت-دولت کمک میکند؛ زیرا قبلا در زیرساختها، نارسایی دیده شده؛ چنانکه ضعف سرمایهگذاری در اینکه فرهنگ بهداشت تثبیت شود، مقدمهای بر این نتیجهگیری عمومی شده است!
نباید فراموش شود که نبود التزام در اتخاذ تصمیمات سیاسی و ضعف تسلط دولتها بر همه امور و جوانب، بر این گمانها دامن میزند که از بازی اجتماعی با دولت کناره بگیرند. با این حساب، دولتها هستند که در معرض آزمون مدیریت و راستیآزمایی قرار میگیرند.
اکنون در کشور، با وجود آنکه خبر خوش میرسد که آمار قربانیان کرونا روزبهروز در حال کاهش است، کمکی محسوس به شادی عمومی نمیکند و به جای آن، زمزمه پنهانکاری و شایعهسازی در لایههای اجتماعی به بازتولید میرسد و همین میتواند جوانههای ناخواسته اضطراب و ترس عمومی را سبب شود.
خوب است که همین نتیجهگیری معکوس در نمونه آوردهشده، نخبگان فعال را به فکر بیندازد تا با ارائه راهحلهای علمی، دولت را از نظرات خود پمپاژ کنند. این دسته از معضلات، هیچ استثنائی نمیپذیرد و میتواند همه دولتهای جهان را کموبیش در بر گیرد؛ اما اگر به تجربه یکساله کشور ایران در مبارزه با کرونا تأمل شود، به نظر میرسد که ضروری است مفهوم دولت-ملت بازنگری اساسی شود.
اختلافات ریز درون دستگاهها، موجب خدشهپذیری این اعتماد است. نمونه پیشرو در این دامنزنی، مخالفتی است که محمدجواد لاریجانی، یکی از مسئولان خارج از بدنه دولت، به خرج داده. او در همین چند روز اخیر گفت که خرید واکسن کرونا، طرحی برای به زانو درآوردن ایران است!
البته یک مسئول دیگر هم در این چند روز، به شکل دیگری، این ناخشنودی را به زبان آورد. همین زمزمهها، سبب میشود که در لحن و بیان رئیسجمهوری، واژههایی مانند «رفراندوم» و «تفسیر برخی بندهای قانون اساسی» شنیده شود تا نگرانی رئیس قوه مجریه بیشتر به چشم آید. همینطور است زمانی که حسن روحانی میگوید: «آنها که میگویند حالا تحریم باشد یا نباشد یا دو روز و سه روز عقبتر بیفتد، حتما وضعشان خوب است؛ ولی فشار اصلی روی مردم است که هر روز در حال تحمل این فشار هستند».
حسن ختام این یادداشت، نگاهی اجمالی به یک تحقیق علمی درباره زلزله اخیر در کشور ژاپن است. این مطالعه پیمایشی نشان میدهد که اعتماد مردم به دولت باعث افزایش شادی عمومی میشود. A.C.Ahuvia بهعنوان پژوهشگر در سال ۲۰۰۳ میلادی به این نتیجه رسیده که در چند رویداد ویرانگر طبیعی در ژاپن، ملت و دولت به هم نزدیکتر شدهاند. این به سبب بالارفتن همیاری اجتماعی رخ داده؛ زیرا با استقبال مردم برای کمکرسانی به مصدومان و بیخانمانها در کنار دستگاههای موظف حاکم، آنها خود به خود نقش بازوی کمکی سرشار را بازی کردهاند تا سرمایه اجتماعی را ارتقا دهند و یک خودباوری ملی را رقم بزنند. این تعاون اجتماعی جوشان، توانسته به افزایش شادی در جامعه کمک شایانی کند.
این مؤلف معتقد است که نیروی محرکه این موتور اجتماعی، در اصل اعتمادپذیری نهفته بوده است که سبب این دستاورد شده و شگفتآور است که این توجه و مهر انسانی از پس خاکستر یک رویداد تلخ، سر برآورده است. امید میرود که در سپهر سیاسی جامعه، حرکت به سوی یک فهم مشترک باشد که ماحصل آن، این عبارت طلایی شود که همه باید دست به دست هم بدهند تا اصل دولت-ملت رساتر شنیده شود؛ برای اینکه اعتماد عمومی را بارورتر از گذشته کند.
پاسخ ها