پراجکت سیندیکیت گزارش میدهد:؛ چه کشوری را باید پیروزِ جهان در سال ۲۰۲۰ دانست؟؛ جمهوری خلق چین، سال ۲۰۲۰ را با دستاوردهای بزرگی به پایان میرساند. این کشور از یک سو، شیوع گسترده ویروس کرونا در خاک خود را تحت کنترل درآورد و از سوی دیگر، موقعیت و جایگاه خود در آسیا و در عرصه بین المللی را نیز بیش از پیش تقویت کرده است. از طرفی، خروج ترامپ از قدرت و متوقف شدن سیاستهای تهاجمی وی در قبال چین نیز، موجب شده تا پکن موقعیت مناسبی را در رابطه با آینده تعاملاتش با آمریکا و اتحادیه اروپا، داشته باشد.
پارس لاین "یوشکا فیشر" وزیر خارجه اسبق آلمان در مقالهای برای "پایگاه خبری پراجکت سیندیکیت"، چین را کشور پیروزِ جهان در سال ۲۰۲۰ معرفی میکند. وی در این رابطه مینویسد:
«در کتابهای تاریخی که در آینده به چاپ خواهند رسید، سال ۲۰۲۰ به مثابه سالی که در آن، ویروس کرونا، شیوعی گسترده و جهانی یافت، معرفی خواهد شد. البه که این مساله کاملا درست هم است. با این حال، این سال به عنوان سالی که در آن، "دونالد ترامپ" رئیس جمهور جنجالی آمریکا، در جریان انتخایات ریاست جمهوری کشورش شکست خورد و به باشگاه روسای جمهور تک دورهای آمریکا پیوست نیز به یاد آورده میشود. این دو رویداد، تا حد زیادی به یکدیگر مرتبط هستند و بدون تردید، تبعات زیادی را نیز به دنبال خواهند داشت. مهمترین پیامد آن ها، انتقال گسترده و وسیع قدرت از آمریکا (در قرن بیستم)، به چین (در قرن بیست و یکم) میباشد».
پارس لاین ، سال ۲۰۲۰ را باید سالی دانست که در آن چین موفقیتهای زیادی را کسب کرد و در عمل، تبدیل به موفقترین کشور جهان شد. اگرچه که در ابتدای این سال و همزمان با شیوع گسترده ویروس کرونا از "ووهانِ" چین، یکچنین چشم اندازی تا حد زیادی دور از انتظار بود و غیرممکن به نظر میرسید. ناکامیهای گسترده مقامهای چینی در مدیریت بحران کرونا در ابتدای شیوع این ویروس موجب شده تا اکنون، حدود ۱.۵ میلیون نفر (در جهان) جان خود را از دست داده و بخشهای زیادی از اقتصاد جهانی نیز با چالشهای فراوانی مواجه شود و با وضعیت سختی دست و پنجه نرم کند. در اوایل سال جاری میلادی، اینگونه به نظر میرسید که رهبری چین، با بحرانِ عمیقِ اعتماد به نفس در حل مشکلات جدید خود رو به رو باشد. اینطور به نظر میرسید که جنگ تجاری گسترده چین با آمریکا و همچنین بحران شیوع گسترده ویروس کرونا در این کشور، تا حد زیادی پکن را به زانو در آورد و موقعیت آن را متزلزل سازد.
از آن زمان تاکنون، برخورد شدید رئیس جمهور چین "شی جینپینگ" با اعتراضات در هنگ کنگ، تا حد زیادی موجب بی اعتمادی غربیها به پکن شده است. در شرایط کنونی، دولت چین عملا وضعیتِ "یک کشور، دو سیستم" را که در مورد هنگ کنگ حاکم بود، کنار گذاشته و موجب شده تا تردیدها و نگرانیهای جدی در مورد اهداف و نیتش در مورد جزیره تایوان نیز بروز کنند.
هر طور که به مساله بنگریم، جایگاه و موقعیت چین در پایان سال ۲۰۲۰، به مراتب بهتر از موقعیت و جایگاه آن در ابتدای این سال است. این دستاورد موجب شده تا ناکامی مقامهای چینی در نخستین روزهای شیوع ویروس کرونا در این کشور، تا حد زیادی به دست فراموشی سپرده شود. در شرایط کنونی، نشانهای جدی از تضعیف اعتماد عمومی به رهبری مرکزی حزب کمونیست چین در این کشور دیده نمیشود. دولت چین با اتخاذ رویههای سخت گیرانه، به سرعت با روند شیوع گسترده ویروس کرونا مقابله کرد و بار دیگر، اقتصاد این کشور را به مسیر درست و صحیح خود بازگرداند. به نخوی که اکنون میتوان از بازگشت اوضاع به شرایط عادی در چین سخن گفت.
چین در جریان جنگ تجاری خود با آمریکا نیز، امتیازهای چندانی را به واشنگتن نداده است (چین تنها وعده خرید ۲۰۰ میلیارد دلار از کالاها و خدمات آمریکایی را داده است). اینطور به نظر میرسد که اقدامات قاطع و محکم دولت چین در هنگ کنگ نیز عملا همان اهدافی را محقق کرده اند که پکن به دنبال آنها بوده است. از طرفی، در ماه نوامبر، چین ابتکار عملِ ایجاد یک توافق تجاری گسترده به نام "توافق مشارکت اقتصادی جامع منطقه ای" را به دست گرفت که بر اساس آن، چین، در قلبِ بزرگترین منطقه تجارت آزاد جهان قرار میگیرد.
این توافق تجاری جدید، بازار بزرگ چین را به کشورهای "آسه آن" متصل میکند و کشورهای قدرتمندی نظیر ژاپن، کره جنوبی، استرالیا و نیوزیلند که در زمره متحدان سنتی آمریکا بوده اند را نیز شامل میشود. در شرایط کنونی، هند عضو این توافقِ جدید نیست، اما احتمال دارد که در آینده به آن بپیوندد. تنها بازیگر منطقهای مهمی که از توافق مشارکت اقتصادی جامع منطقهای به دور مانده، ایالات متحده آمریکا است که این خود، یک پیروزی قابل توجه برای چین است.
رهبران چین در شکل گیری توافق مشارکت اقتصادی جامع منطقه ای، تا حد زیادی از نقص سیاستهای چالشیِ ترامپ استفاده کردند و موقعیت کشور خود را به ضرر آمریکا ارتقا بخشید. ترامپ در روزهای ابتدایی حضور خود در قدرت، آمریکا را از توافق "مشارکت ترانس پاسیفیک" که دولت اوباما مذاکرات زیادی را برای تشکیل آن انجام داده بود، خارج کرد. این اقدام ترامپ، نه تنها موقعیت آمریکا را در شرق آسیا و منطقه پاسیفیک تضعیف کرد بلکه وجهه آن را نزد کشورهای منطقه شرق آسیا نیز به شدت مخدوش ساخت. چین با درک این مساله، فعالانه وارد میدان شد و اکنون شاهدیم که خلا آمریکا را به خوبی پُر میکند.
این دست اقدامات دولت چین، اکنون در حال ثمردهی هستند. با ایجاد یک منطقه تجارت آزادِ جدید، واقعیتهای ژئوپلیتیکی جدیدی نیز ایجاد خواهند شد. در این راستا، شبکهای از وابستگیها به چین ایجاد خواهد شد که در نوع خود، موقعیت این کشور را در منطقه ایندو-پاسیفیک، تقویت خواهد کرد.
در شرایطی که چین از دل یک بحران بزرگ (شیوع ویروس کرونا)، قویتر بیرون آمده، آمریکا دقیقا در نقطه مقابل حرکت کرده و ضعیفتر شده است. به لطف ترامپ و سیاستهای غلطش، شیوع کرونا به یک بحران تمام عیار در آمریکا تبدیل شده و اکنون این کشور، با شکاف، انشقاق، و تنشهای داخلی زیادی رو به رو است. این مساله بدون تردید، تبعات ژئوپلیتیک زیادی را با خود به دنبال خواهد داشت.
با توجه به خرابکاریهای گستردهای که ترامپ در زمان حضور خود در قدرت انجام داده و حتی انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آ را نیز عمیقا به چالش کشیده، بساری از رهبران و مردم جهان، نسبت به اینکه بایدن بتواند بار دیگر رهبری مسوولانه را به آمریکا بازگرداند و از سقوط این کشور جلوگیری کند، ابراز تردید میکنند. این موضوع خود، یک چالش جدی برای ایالات متحده آمریکا است.
در شرایطِ پرتشنج و آشفته بحران پاندمی ویروس کرونا و متعاقبا، تشدید رقابتهای ژئوپلیتیکی بینالمللی، آمریکا به دوستانش بیش از هر زمان دیگری نیاز دارد. این همان چیزی است که دوستان آمریکا نیز عمیقا به آن نیاز دارند. اگر آمریکا نتواند نقش رهبری جهانی خود را در دوره ریاست جمهوری جو بایدن، بار دیگر احیا کند، بدون تردید، چین به قدرت غالب و برتر در عرصه جهانی تبدیل خواهد شد.
امری که بدون تردید برای آمریکا و شرکای جهانی آن، امری ناخوشایند و پرهزینه خواهد بود. با این همه، آنچه در برهه کنونی میتوان گفت این است: "چین را باید قدرت پیروزِ جهان در سال ۲۰۲۰ دانست".
*یوشکا فیشر، وی وزیر خارجه اسبق آلمان در فاصله سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۵ بوده است.
پاسخ ها