عباس عبدی نوشت: بدون در نظر گرفتن شرایط بحرانی در حوزه سلامت، جریانی ناباورانه از استعفای یکی از مهمترین معاونتهای وزیر بهداشت خوشحال شدند. از وزیر بهداشت دفاع کردند و علیه معاونش نوشتند و حتی با وجود نامه استعفا شایبه برکناری را مطرح کردند؛ دفاع و هجمههایی مشکوک.
عباس عبدی روزنامه نگار و تحلیلگر در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: پس و پیش از استعفای معاون وزیر بهداشت و مقام دیگر این وزارتخانه معلوم شد که یکی از اختلافات طرفین درباره حضور رسمی شبه علم تحت عنوان طب سنتی در پزشکی است.
ابتدا خیلی روشن بگویم که هیچ دانشی درباره پزشکی ندارم و طبعا نه قصد و نه صلاحیت نوشتن در این باره را ندارم. هرگاه مریض شوم هر چه پزشک مورد اعتمادم بگوید انجام میدهم بدون اینکه درباره آن، چون و چرا کنم. درباره آنچه که به طب سنتی هم مشهور است (در ادامه توضیح میدهم که چرا این لفظ بیاعتبار است) تجربیات منفی ندارم.
به یاد دارم که پنجاه سال پیش که دبیرستان میرفتم مثل خیلی از جوانان دیگر شوره زیادی داشتم و ناراحتم میکرد به ویژه هنگام درس خواندن موهای سرم را داخل کتاب میتکاندم و پر از شوره میشد! یک عمه گوهر (عمه پدری) پیرزن دوست داشتنی داشتیم یک بار که به خانه ما آمده بود گفت، عمه جان یک بار موهایت را با ... (یک ماده غذایی، نامش را نمیآورم که کسی نخواهد انجام دهد) بشور.
شستم و شوره به کلی از میان رفت! البته بعدها به یکی از جوانان خانواده همان توصیه را کردم و هیچ اثری نداشت! همچنین همسرم بهطور معمول یک قاشق چایخوری از پودری که از محصولات زنبور است را میدهد و میخورم میگوید که برای گوارش خوب است. به دیگران هم توصیه میکنیم. این را هم نامش را نمیآورم، چون در حوزه وظایف و مسوولیت من نیست.
هرچند در سطح فردی میتوانیم چنین توصیههایی را داشته باشیم. اینها را گفتم تا بگویم نسبت به تجویزاتی که خود را تحت نام طب سنتی معرفی میکند، حساسیتی ندارم و چه بسا بعضا و بر حسب مورد میتوانند موثر هم باشند که توضیح خواهم داد.
در این یادداشت میکوشم که مساله روش علمی را توضیح دهم. اختلاف با طرفداران طب سنتی بر سر روش است و نه تجویز یا نام. اگر از منظر علمی نگاه کنیم، ما چیزی به نام طب مدرن یا سنتی نداریم، بلکه ما چیزی به نام علم و شبه علم و یا ضد علم داریم.
طب مدرن مطلقا باید علمی باشد. طب سنتی هم اگر در چارچوب علم آمد که میشود طب علمی و مدرن، هر چند در گذشته به علل دیگری تجویز و توصیه میشده است. در طب سنتی دستوراتی وجود دارد که فلان چیزها را بخورید یا نخورید، یا شیوه درمان فلان بیماری چگونه است. تقریبا پیش هر پزشک مدرن که بروید، آنان هم دستورات غذایی میدهند. ولی این دستورات را از طب سنتی نگرفتهاند، بلکه از طب مدرن و علمی گرفتهاند.
مثلا اگر پزشک ببیند ویتامین D بیمار کم است دستور مصرف قرص میدهد یا استفاده از تابش مستقیم نور خورشید. چگونه این را میفهمد؟ ابتدا برحسب بیماری متوجه میشود که براساس دانش پزشکی این بیماری ممکن است ناشی از کمبود ویتامین D باشد (فرضیه). سپس دستور آزمایش میدهد.
آزمایشگاه معلوم میکند که ویتامین D بیمار چقدر زیر اندازه طبیعی است که این اندازه نیز در مطالعات پزشکی تعیین شده است (اثبات فرضیه). برحسب میزان کمبود ویتامین D در بدن و شرایط دیگر، پزشک دستوری را به بیمار میدهد که شامل خوردن قرص ویتامین D با دوز معینی در زمانهای معینی و برای مدت معینی است یا دستور قرار گرفتن در اشعه آفتاب را میدهد، یا اصولا فرضیه او رد میشود و بیمار از نظر ویتامین D کمبودی ندارد که باید فرضیات دیگر را آزمون کند. پزشک چرا فلان قرص را تجویز میکند؟
پیش از این سعید نمکی در نشست ستاد دانشگاهی کووید۱۹ که در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان برگزار شد به کنایه گفته بود «در تمام دنیا منابع را در بخش تحقیقاتی صرف میکنند که نتیجه آن، راهکاری برای گشودن گرهای از نظام ارایه خدمت باشد» و در ادامه این پرسش را مطرح کرده بود که «نظام تحقیقاتی دانشگاهی کشور در این راستا چه کرده است؟ کدام مقاله را به وزیر وقت داده که اگر این کار را انجام دهی، نظام ارایه خدمت به سمت و سوی بهتری میرود؟»
او در این سخنرانی جنجالی از ملکزاده نام برده و گفته بود «به شدت به روند تحقیقات نظام سلامت، انتقاد دارم. نامه بنده به دکتر ملکزاده در روزهای اول شیوع کرونا در کشور را مشاهده کنید که ۱۰ آیتم تعیین شده، اما یکی از آنها تاکنون جواب نداده است. کدام وزیر کم خرد با چنین یافتههای شکستهای میتواند بخش سلامت کشور را اداره کند؟ اصلا نباید بر یافتههایی که بر حسب یک تخمین به وزیر داده میشود، کار و اعتماد کرد. این تخمینها تاکنون درست نبوده و ۱۰ مدل اپیدمیولوژیک به من دادند که هیچ کدام صحیح نبوده و برای هیچ اقدامی مناسب نبود.»
در همین سخنرانی بود که وزیر گفت «خواهید دید در ساخت واکسن کرونا چه معرکهای خواهیم کرد» جملهای که واکنشهایی به همراه داشت. ملکزاده البته این اظهارات را بیپاسخ نگذاشت و در یادداشتی خطاب به نمکی نوشت که اظهاراتش چندان بیپایه و اساس است که حتی «بیگانگان ایرانستیز در فراسوی مرزهای کشور» این نتیجه را کاملا مردود میدانند.
ملکزاده همچنین با کنایه خطاب به وزیر بهداشت گفت «کسانی میتوانند تحقیقات پزشکی را به نقد و چالش بکشند که یک تحقیق موثر در عمر خود کرده باشند!» ملکزاده در این یادداشت با کنایه به نمکی هشدار داد و پرسید «آنچه امروز به عنوان واقعیات کرونا مشاهده میکنید همان پیشبینیهای مطالعات اپیدمیولوژی کووید -۱۹ در ایران است! آنها را جدی گرفتید؟... بهعنوان وزیر بهداشت گزارش دهید که کدام اجتماعات بزرگ ذیل نظر کدام دستگاهها از اجرای کامل مقررات بهداشتی سرپیچی کردهاند؟...»
وزیر بهداشت نیز ظهر دیروز فرید نجفی را با حکمی که سراسر کنایه به حوادث چند ساعت گذشته بود، جایگزین ملکزاده کرد. رضا ملکزاده، پزشک ۶۹ ساله دارای دکترای طب عمومی از دانشگاه شیراز، متخصص داخلی، بورد فوقتخصصیگوارش و کبد از دانشکده پزشکی شیراز، فلوشیپ گوارش و کبد از دپارتمان گوارش بیمارستان Royal Free لندن انگلستان است.
استادیاری دانشکدههای پزشکی دانشگاه شیراز و تهران، ریاست بخش گوارش بیمارستان شریعتی، رییس مرکز تحقیقات بیماریهای گوارش و کبد و ... برخی از سمتهای تخصصی اوست. ملکزاده البته ازجمله پزشکانی است که سمتهای اجرایی نیز برعهده و در برخی نهادها عضویت داشته است.
ملکزاده فاصله سالهای ۶۹ تا ۷۲ یعنی در دولت اول اکبر هاشمیرفسنجانی، وزیر بهداشت بوده است. همچنین در وزارت بهداشت سمت معاونت بر عهده او بوده، سابقه عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی، دبیری فرهنگستان علوم پزشکی و معاونت پژوهشی فرهنگستان علوم پزشکی را در کارنامه دارد. همچنین ملکزاده اگرچه چهرهای سیاسی نیست، اما به لحاظ گرایش سیاسی به حزب کارگزاران سازندگی نزدیک است تا جایی که چندی پیش حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران نام ملکزاده را در میان ۶ کاندیدای اصلی حزب کارگزاران برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ مطرح کرد.
مشعوفان و مغمومان از استعفا
بدون در نظر گرفتن شرایط بحرانی در حوزه سلامت، جریانی ناباورانه از استعفای یکی از مهمترین معاونتهای وزیر بهداشت خوشحال شدند. از وزیر بهداشت دفاع کردند و علیه معاونش نوشتند و حتی با وجود نامه استعفا شایبه برکناری را مطرح کردند؛ دفاع و هجمههایی مشکوک.
با وجود اینکه وزارت بهداشت اغلب از فضای سیاسی دور بوده و بیشتر وزارتخانهای تخصصی محسوب میشود، اما از آنجا که در این ۹ ماه گذشته سیاست در مدیریت بحران سلامت بیش از مسائل فنی و تخصصی نقش ایفا کرده، گروهی از مخالفان دولت و طیفی از اصولگرایان از این استعفا خوشحال شدند. این خرسندی در رسانهها و اظهارنظراتشان به وضوح مشهود بود.
فردای استعفا برخی کاربران توییتر و فعالان رسانهای و فضای مجازی که اصطلاحا ارزشی شناخته میشوند از رفتن ملکزاده خوشحال بودند. در توییتهای اغلب آنها به استفاده از طب سنتی برای درمان کرونا اشاره شده بود که ملکزاده از مخالفان جدی تلفیق طب سنتی با نظام پزشکی بود و در نامه استعفا هم نوشت که مبنای علمی ندارد.
گروهی نیز به دلیل اینکه ملکزاده ادعای ساخت واکسن ایرانی را شتابزده توصیف کرده بود از رفتن او خوشحال بودند، گروهی که بیمحابا تلاش دارند این ادعا را القا کنند که باید و میتوان در همه امور به خودکفایی رسید و عمدتا تعاملهای بینالمللی را زیر سوال میبرند. فارغ از ابراز خوشحالی این گروه در فضای مجازی برخی رسانههای رسمی و کانالهای تلگرامی وابسته به برخی جریانهای سیاسی شروع به پروندهسازی علیه ملکزاده کردند.
سایت مشرق در گزارشی نوشت که این استعفا فرار رو به جلو بوده و مدعی شد «بنابر دادههای سامانه علمسنجی اعضای هیات علمی وزارت بهداشت، نام دکتر رضا ملکزاده در ۵ سال اخیر به ترتیب در ۸۰، ۹۸، ۹۱، ۷۷ و ۸۶ مقاله به عنوان یکی از نویسندگان درج شده؛ یعنی بین سالهای ۹۳ تا ۹۸ و درست در زمانی که معاون وزارتخانه بوده هر ۴ روز یک مقاله علمی منتشر کرده! این سایت همچنین ملکزاده را پزشک معتمد رییسجمهوری خواند و نوشت «استراتژی ایمنی گلهای و تست داروهای خارجی» از سوی او در کشور اجرایی شده است.
این سایت همچنین مدعی شد که ملکزاده اطلاعات ژنتیکی ایرانیان را به کشورهای خارجی داده، ادعایی که مشابه آن پیش از این و خصوصا از سوی سخنگوی دولت تکذیب شده بود. این سایت نوشته «ملکزاده اطلاعات بیش از ۳۰۰۰ بیمار کرونایی را به کشورهایی داده که تجربه ثابت کرده اگر هم داروی درمان کرونا را کشف کنند قطعا داروی مورد نظر را در اختیار ایران قرار نخواهند داد و عجیبتر اینکه پس از این همه دست و دلبازی ضد امنیتی، معاون محترم وزیر بهداشت اعلام کرده، داروهای گرانقیمتی که روی این افراد آزمایش شده هیچ تاثیری در بهبود بیماری کرونا نداشته است! البته این اولین گاف امنیتی ملکزاده نیست.» این ادعا از سوی کانال تلگرامی منتسب به برخی نهادها نیز مطرح شد.
ادعایی مشابه این پیش از استعفا و بدون نام بردن از ملکزاده توسط محمود احمدینژاد و در جریان یک مصاحبه مطرح شده بود. او گفته بود «در یک پروژه تحقیقات بهداشت جهانی که میخواستند دارویی را روی ۱۱هزار نفر در کل دنیا آزمایش کنند، آن مقدار که من اطلاعات گرفتم متاسفانه ۳۵۰۰ مورد آن در ایران اتفاق افتاده و من شنیدم یک فرد مسوول، قرارداد بسته و پول گرفته است. انسان چگونه میتواند این را هضم کند؟»
همچنین کانال تلگرامی قرارگاه سایبری عمار نیز در میان ادعاهایی از این دست این پرسش شایبهانگیز را مطرح کرد که «آقایان مگر چه خیانت و جنایتی کردهاید که وسط نبرد با کرونا، فرار را بر قرار ترجیح دادهاید؟» خبرگزاری تسنیم نیز بریدهای از روزنامه «سلام» منتشر کرد که در آن نقلقولی از ملکزاده در زمانی که وزیر بهداشت بوده درمورد سیاستهای کنترل جمعیت دیده میشد. ملکزاده گفته بود «کنترل جمعیت یک مساله حیاتی است و به حمایت قاطعانه مردم نیاز دارد.»
این خبرگزاری حمایت ملکزاده از سیاستهای کنترل جمعیت را دستاویزی برای حمله به او قرار داده، درحالی که وقتی فاصله سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۷۵ جمعیت ایران به دو برابر افزایش یافت و سیاستمداران براساس گزارشهایی از جمعیتشناسان به این نتیجه رسیدند که تا ۲۰ سال آینده این میزان جمعیت با مشکلات فراوان مواجه خواهند شد، از همین روی تا مدتها سیاست حاکمیتی مبنی بر کنترل جمعیت بوده است، ضمن اینکه علیرضا مرندی، پزشک و سیاستمدار معتمد نهادهای حاکمیتی ازجمله تاثیرگذاران در جریان کنترل جمعیت بوده است.
به جز طرح ادعاهای عجیب گروه دیگری نیز که شاید ادعاهایی عجیب و غریب مطرح نکردند، اما همچنان از این استعفا خوشحال شدند، گروهی هستند که از هر اتفاق برای حمله به دولت استفاده میکنند. نصرالله پژمانفر، رییس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی در صفحه شخصی خود در توییتر اعلام کرد: «تاکنون بیش از ۴۰ شکایت از شخص آقای ملکزاده معاون پژوهشی مستعفی وزارت بهداشت در ماههای گذشته به کمیسیون اصل ۹۰ واصل شده است. طبق قوانین کمیسیون اصل ۹۰ با استعفای افراد پیگیری شکایات متوقف نمیشود و فرد باید پاسخگوی عملکرد خود باشد.»
همچنین زهره الهیان، نایب رییس فراکسیون طب سنتی مجلس نیز در گفتگو با سایت جهاننیوز نزدیک به علیرضا زاکانی گفت که «مواضع تند و غیرعالمانه ملکزاده پذیرفته نیست» و «مجلس همیشه نسبت به ملکزاده انتقادات جدی داشته است.»
او در این گفتگو به صورت غیرمنتظرهای از وزارت بهداشت دولت روحانی دفاع کرد و گفت جریانهایی در کشور به دنبال تضعیف آن هستند. در این میان برخی از اقدامات ملکزاده حمایت کردند و برخی هم به سراغ نقد شخص نمکی رفتند که در ۹ ماه گذشته انتقادهای بسیاری نسبت به عملکرد او و عدم هماهنگیاش با دولت مطرح شده بود. مصطفی معین، پزشک و سیاستمدار به نمکی انتقاد کرد و در یادداشتی نوشت که «این اخلاق و رفتار و تدبیر مدیریتی آقای وزیر یکی از علل اصلی تداوم امواج مهیب کرونا و کشتار گسترده کادرهای پزشکی، پرستاری و عموم ملت است!»
همچنین عبدالله رمضانزاده، سخنگوی دولت خاتمی نیز در توییترش پیشنهاد داد که روحانی محمدرضا ظفرقندی، رییس سازمان نظام پزشکی را جایگزین نمکی کند. در این مدت برخی کنشگران معتقد بودند که سعید نمکی در اغلب اقداماتش سودای پاستور و انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ را نیز در نظر میگیرد و از آنجا که شانس اصولگرایان را برای بردن انتخابات پیش رو بیشتر میبیند، تلاش دارد به طیفی از آنها نزدیک شود.
در اظهارنظرهایی که در مورد وزیر بهداشت و علیه ملکزاده دیده میشود، گروهی از اصولگرایان با نمکی همراهی میکنند که البته به نظر میرسد مقصودشان بیشتر همان هجمه به شخص رییسجمهوری است، در شرایطی که گفته میشود رییسجمهوری و نزدیکانش با وزیر بهداشت دچار مشکلات جدی هستند؛ مشکلاتی که باعث شده تاکنون قریب به ۵ بار خبر استعفای نمکی شنیده شود.
پاسخ ها