پیش از کرونا، بنا به دلایل سیاسی، عنوان میشد که ایران نباید میزبان باشد، حالا اگر به بهانه کرونا هم فوتبال در کشور به تعویق بیفتد یا لغو شود، عملا ضعف در برگزاری بازیها هم به دیگر بهانههای رقبا اضافه میشود و به هر دری خواهند زد تا از حضور در ایران برای برگزاری این دو بازی سرنوشتساز سر باز بزنند.
فوتبالیها، چه آنها که فوق حرفهای هستند و چه آنهایی که بهصورت آماتور مشغول تمرین و مسابقه هستند، به کرونا مبتلا شده، میشوند و در آینده هم دچارش خواهند شد. پس تا همینجا و قبل از آنکه بحث اصلی شروع شود، مشخصا فوتبالیها میگیرند!
برای یافتن نمونههای ریز و درشتش نیاز به تحقیق و بررسی زیادی نیست. در عرصه فوقحرفهایاش کریستیانو رونالدو به همراه ستارههای بیشماری ازجمله نیمار و ام باپه به کووید ۱۹ مبتلا شدهاند. تازهترین گرفتار این ویروس هم محمد صلاح مصری، ستاره لیورپول است که بهظاهر، حین انجام حرکات موزون در مراسم ازدواج برادرش مبتلا شده است. در ایران هم بسیاری از بازیکنان لیگ، بهویژه ستارههای استقلال مبتلا به کرونا شدهاند و دیگر چندان موضوع پیچیدهای نیست.
حالا با همین مقدمه کوتاه و چندخطی، باید به دغدغه روز فوتبالیها در ایران مراجعه شود؛ آنها هنوز نمیدانند قرار است رقابتهای لیگ برتر، موازی با اعمال محدودیتهای تازه در شهرهای ایران، لغو شود یا نه. هفته دوم رقابتهای لیگ برتر قرار است از ۲۹ آبان شروع و روز یکم آذر، همزمان با اعمال محدودیتها، به پایان برسد. اینکه محدودیتها دامن برگزاری رقابتهای لیگ را هم بگیرد یا نه، موضوعی است که مسئولان ردهبالای فوتبال، از سرپرست فدراسیونش تا مسئول برگزاری رقابتها پاسخ روشنی برایش ندارند. آخرین اظهارنظرها مربوط به سهیل مهدی، مسئول کمیته مسابقات سازمان لیگ فوتبال است که میگوید برای فوتبال هر تصمیمی ممکن است گرفته شود! «هر تصمیمی» یعنی علاوه بر بیاطلاعی محض برگزارکنندگان از لغو، تعویق یا برگزاری بازیها، تصمیمگیرنده نه فدراسیون فوتبال و سازمان لیگش است، نه باشگاهها.
بااینحال قبل از نهاییشدن تصمیم برای لغو یا تعویق رقابتهای لیگ برتر، بهتر است چند مورد کلیدی مرور شود تا حاصل مثبتی برای نتیجهگیری نهایی داشته باشد. همانطورکه ابتدای مطلب عنوان شد، ستارههای بزرگ دنیای فوتبال به این ویروس مبتلا شدهاند. رونالدو بزرگترین فوتبالیستی است که با کووید ۱۹ دستوپنجه نرم کرده است. او چندین بازی سرنوشتساز را از دست داد و شاید رسیدن به رکورد علی دایی را همین ویروس برایش به تعویق انداخت. بااینحال با ابتلای این ستاره سرشناس نه رقابتهای سری A ایتالیا که کریس در یوونتوسش توپ میزند، به تعویق افتاد و نه اینکه رقابتهای لیگ ملتهای اروپا در سطح ملی. همانطورکه وقتی نیمار و بقیه هم مبتلا شدند، بحثی برای تعویق و لغوش نبود. الان هم که محمد صلاح و چندین بازیکن دیگر در لیگ برتر انگلیس اسیر شدهاند و خبری از تعویق بازیهای لیگ برتر نیست.
قبل از اینکه قید و شرطی به وضعیت مقایسهای ایران با سایر کشورهای پیشرفته اروپایی بسته شود، باید به این مورد اشاره کرد که میزان ابتلا در آن کشورها، این روزها بهمراتب از میزان ابتلای اعلامشده از سوی مسئولان ایرانی بالاتر است.
حالا شاید این موضوع مطرح شود که چه دلیلی دارد که وضعیت لیگ ایران با سایر لیگهای سوپرحرفهای مقایسه شود؟ این هم بههردلیل میتواند موضوعی قابل بحث باشد؛ ولی با درنظرگرفتن شرایط بازیکنانی که در ایران مبتلا به کووید ۱۹ شدهاند، باز هم لغو یا تعویق بازیهای فوتبال چندان منطقی به نظر نمیرسد. بازیکنان شاخص استقلال که همگی نگران این بودند که ممکن است پس از ابتلا، فوتبال حرفهایشان تمام شود، نهتنها با قدرت به زمین برگشتند؛ بلکه آنقدر آمادهاند که از دعوتنشدن به تیم ملی هم گلایه میکنند. پس، ابتلای فوتبالیها به ویروس (صد البته آنهایی که وضعیت جسمانیشان مقبول و ایمنی بدنیشان در سطح مطلوبی است) خطر چندانی برای زندگی حرفهایشان ندارد.
از طرفی فوتبالیها جمعهای چندان خطرناکی ندارند و با تمرین و بازی در فضای آزاد، در مقایسه با سایر رشتهها و مشاغل، احتمال ابتلایشان کمتر است؛ ضمن اینکه با درنظرگرفتن وضعیت تیمها در لیگ برتر و گرفتن تست مداوم کرونا از بازیکنان، باز هم وضعیت این قشر از بسیاری دیگر از مشاغل بهتر و پیشرفتهتر است.
همچنین، بازیکنانی که در لیگ برتر بازی میکنند، غالبا افرادی هستند که از وسایل حملونقل عمومی استفاده نمیکنند و با اتومبیلهای شخصی در تمرین حاضر میشوند. اینطور هم میتوان باز امیدوار بود که احتمال ابتلایشان به حداقل برسد. با درنظرگرفتن وضعیت معیشتی بسیاری از این بازیکنان، یقینا حضورشان در تمرین و مسابقه و پرهیز از رفتارهای پرخطر، نمیتواند تهدیدی بالقوه برای دیگر افراد باشد.
بااینحال وقتی درباره فوتبال ایران صحبت میشود، ناگزیر باید وضعیت سیاسی را هم مدنظر قرار داد. واقعیت این است که با توجه به مسائل سیاسی رخداده، از حمله به سفارت عربستان در تهران در چند سال پیش تا ساقطکردن هواپیمای اوکراینی، رقبای فوتبالی ایران به اندازه کافی بهانه برای نیامدن به این کشور و بازینکردن به میزبانی ایران را دارند. هنوز زمان زیادی نمیگذرد از هنگامی که میزبانی مرحله رفت بازیهای لیگ قهرمانان آسیا از باشگاههای ایرانی گرفته شد. این موضوع هنوز برطرف نشده و همچنان تیمهای عربستانی با ادعای اینکه ایران امنیت لازم را ندارد، با اعمال نفوذ در AFC، سایر کشورها را تشویق میکنند به میزبانینداشتن ایران در بازیهای بینالمللی رأی دهند.
حالا مسئله وقتی جدیتر میشود که تیم ملی فوتبال ایران باید از عراق و بحرین در راه انتخابی جام جهانی میزبانی کند؛ دو دیدار سرنوشتساز که تأثیر مستقیمی بر صعودکردن یا صعودنکردن ایران به جام جهانی میتواند داشته باشد. پیش از کرونا، بنا به دلایل سیاسی، عنوان میشد که ایران نباید میزبان باشد، حالا اگر به بهانه کرونا هم فوتبال در کشور به تعویق بیفتد یا لغو شود، عملا ضعف در برگزاری بازیها هم به دیگر بهانههای رقبا اضافه میشود و به هر دری خواهند زد تا از حضور در ایران برای برگزاری این دو بازی سرنوشتساز سر باز بزنند.
اینکه در برگزاری بازیهای لیگ و رقابتهای فوتبال مشکلاتی وجود دارد و رعایت همه پروتکلها شدنی نیست، تردیدی وجود ندارد؛ ولی دستکم با محدودکردن سختگیریها به رقابتهای لیگ برتر، بهعنوان بالاترین سطح فوتبال در ایران، میتوان با یک تیر چند نشان زد؛ اول اینکه مانع از سکته فوتبال در سطح حرفهای شد، دوم اینکه بهانهای دست رقبای سیاسی نداد و سوم اینکه به سلامت بازیکنان کمک بیشتری کرد. به نظر میرسد با درنظرگرفتن موارد بالا، مناسبتترین راهکار، برگزاری رقابتهای لیگ برتر آنهم تحت رعایت شدیدتر پروتکلهای بهداشتی است.
پاسخ ها