۱۰ ماه مانده به انتخابات ۱۴۰۰ در میان نامهای تکراری که به عنوان کاندیداهای انتخابات از آنها یاد میشود نامهای جدیدی نیز به میان آمده است از رئیس بانک مرکزی عبدالناصر همتی تا بذرپاش رئیس دیوان محاسبات، از فتاح رئیس بنیاد مستضعفان تا آذری جهرمی وزیر ارتباطات و سورنا ستاری معاون رئیس جمهور و محسن هاشمی رئیس شورای شهر تهران. نامهایی که گرچه کم و زیاد، اما برای مردم آشنا هستند، اما تا به حال ردای رقابت انتخاباتی آن هم از جنس ریاست جمهوری بر تن نکردهاند.
پارس لاین انتخابات مجلس در سال ۹۸ نشان داد مردم رغبتی به شرکت در انتخابات ندارند حالا در شرایطی که مردم خسته از نامهای تکراری اعتماد خود را به چهرههای نامآشنای سیاست از دست دادند شاید نامهای تازه و چهرههای نو، قفل بسته مشارکت مردمی را بگشاید.
پارس لاین ، هنوز تا انتخابات ریاست جمهوری ده ماهی مانده، اما اسامی متعددی به عنوان گزینههای ریاست جمهوری تکرار میشوند. در میان نامهای تکراری و چهرههایی، چون قالیباف، لاریجانی، محسن رضایی، نامهای تازهای نیز به گوش میرسد. نامهایی که گاه ردای اقتصاد بر تن دارند.
چرا که گروهی خسته از وضعیت نامطلوب فعلی، گمانه اقتصادی بودن رئیس جمهور را پیش میکشند اینکه رئیس جمهور باید چهرهای اقتصادی باشد. حزب کارگزاران سازندگی چنین نظری را دارد. همین موجب شده تا گزینههایی، چون عبدالناصر همتی و سورنا ستاری دو چهرهای باشند که در کنار برخی گزینهها، چون اردکانیان وزیر نیرو یا طیب نیا وزیر اقتصادی سابق دولت روحانی به عنوان گزینههای ۱۴۰۰ مطرح شوند.
عبدالناصر همتی
همتی که سابقه عضویت در هسته مرکزی حزب کارگزاران را دارد به گفته خودش از چند سال پیش در جلسات این حزب شرکت نمیکرده است؛ با این حال از او به عنوان یکی از گزینههای مورد حمایت کارگزاران سازندگی نام میبرند.
رونمایی از همتی را به عنوان کاندیدای انتخابات ۱۴۰۰، محمد مهاجری فعال سیاسی اصولگرا انجام داد. مهاجری روزنامه نگار اصولگرا نوشت: «بنا بر آنچه اطلاع یافتهام، نامزد جدیدی که وارد انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم خواهد شد، آقای عبدالناصر همتی رئیس بانک مرکزی است. این کاندیداتوری در راستای این نظریه صورت میگیرد که معتقد است مشکل اصلی کشور، اقتصاد است و یک رئیس جمهور اقتصاددان میخواهد.» همتی، اما دربارهی احتمال حضورش در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، میگوید: دربارهی انتخابات اصلا صحبت نمیکنم و کاری به این موضوع ندارم.
همتی اگر در سال ۹۷ و پس از جانشینی سیف در بانک مرکزی توانست قیمت ارز را مهار کند، اما این روزها اقدام جدی در این باره صورت نداده است. منتقدان عملکرد او در بانک مرکزی معتقدند سیاستهای بانک مرکزی در زمان ریاست او «دستوری» بوده و در بلندمدت تاثیر نامطلوبی بر اقتصاد ایران خواهد داشت، اما در مقابل گروهی دیگر از کارشناسان اقتصادی میگویند که همتی توانسته است استقلال را به بانک مرکزی بازگرداند و اقدامات او در بازار ارز مانع به وجود آمدن بحرانهای جدی ناشی از تحریمها شده است.
به هر حال، افزایش تصاعدی نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی در زمان ریاست او بر بانک مرکزی رخ داده است و همین عملکرد مبنای قضاوت مردم درباره اوست. همچنین با توجه به شرایط کنونی به نظر خیلی دور از ذهن میرسد که گروهی بخواهد او را انتخاب کنند. مگر اینکه اتفاق خاصی موجب شود تا اوضاع ارز بهبود یابد.
سورنا ستاری
جوانترین عضو کابینه قبل از جهرمی است. نگاه جدی و مخالفت سرسختانه او با اقتصاد مبتنی بر منابع نفتی و خام فروشی به خوبی در جامعه شناخته شده است. او با پیروزی حسن روحانی در انتخابات حکم معاونت خود را در عرصه علم و فناوری و همچنین ریاست بنیاد ملی نخبگان را دریافت کرد.
از او نیز به عنوان یکی از گزینههای اقتصادی کارگزاران سازندگی برای انتخابات ۱۴۰۰ نام میبرند که تحرکات انتخاباتی خود را مدتی است آغاز کرده است. عبدالله ناصری در تحلیل تحرکات سورنا ستاری گفته«من ترکیب سه قوه را بعد از انتخابات ۱۴۰۰ چنین میبینم. قالیباف؛ رئیس مجلس. رییسی؛ رئیس قوه قضاییه و سورنا ستاری رییس جمهوری. ستاری مصداق بیانیه گام دوم است. جوان است و از نسل دوم. فرزند شهید است و همراهی روحانی و تیم او را هم دارد. اگر اجماع صورت بگیرد، خواهند آمد. ضمن اینکه دیگر با توجه به انتخابات دوم اسفند، قبح رای مشارکت کم ریخته شده است. اصلاحطلبان اصلی او را قبول ندارند.»
محمد حسن قدیری ابیانه در گفتگو با باشگاه خبرنگاران، در این باره گفته است: ستاری آدم خوش نامی بوده و در زمینههای مسئولیتهای خودش نسبتا خوب عمل کرده است، اما مسئولیت ریاست جمهوری فقط مسائل فناورانه نیست.
ابراهیم فیاض تحلیلگر اصولگرا نیز بر این نظر است که «سورنا ستاری اقبال دارد، او این همه کار انجام داد. به نظرم رقابت در انتخابات ۱۴۰۰ بین بذرپاش و ستاری است، چون معتقدم تکنوکراسی بومی در انتخابات ریاست جمهوری آینده پیروزی میشود.»
ستاری از مدتی پیش بُعد تبلیغاتی فعالیتهای خود را شدت بخشیده است. او وعدههای فراوانی درباره رشد استارتآپها در آینده داده است. حامیان ستاری معتقدند سورنا راه رهایی را از آنچه که نفرین منابع است؛ میداند.
به نظر میرسد ستاری حمایت نیروهای میانه هر دو جریان سیاسی را بتواند جلب کند و احتمال کاندیداتوری او بسیار بالاست. هر چند تجربه نشان داده چهرههایی که به دولت حاکم تعلق داشته باشند در انتخابات با استقبال کمتری مواجه میشوند، اما باز باید منتظر بود و دید در این چند ماه چه اتفاقاتی میافتد.
محمدجواد آذری جهرمی
چهره دیگر که همچون دو چهره قبلی از اعضای دولت روحانی است وزیر جوان ارتباطات و فناوری اطلاعات است که در گفتوگویی در خصوص انتخابات ۱۴۰۰ گفته است: ریاست جمهوری یک مساله شخصی نیست که بشود به صورت فردی به آن فکر کرد، چرا که از نگاه من به پارامترها و اتفاقهای بسیاری وابسته است و من تاکنون برایش برنامه نداشته و حتی به سمت آن حرکت هم نکردهام. علی صوفی، فعال سیاسی اصلاحطلب در ارتباط با احتمال حضور آذری جهرمی در انتخابات ۱۴۰۰ اظهار کرد: فکر نمیکنم که اساسا بحث نامزدی آقای آذری جهرمی در این سطح قابل طرح باشد و به نظر من طرح این موضوع هیچ مبنای درست و قوی ندارد و نمیتوان وی را به عنوان گزینهای قطعی مطرح کرد و نسبت به این ارزیابی بررسی کنیم که اصلاحطلبان از آقای جهرمی حمایت کنند یا خیر.
اما اصولگرایان به او به عنوان یکی از نامزدهای جناح رقیب در انتخابات ۱۴۰۰ باور دارند و از این رو، انتقادات جدی به او وارد میکنند. همین هفته پیش رسانههای نزدیک به سپاه شایعه قهر او را مطرح کردند که از سوی سیدجمال هادیان، رییس مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در گفتگویی با پارس لاین رد شد و گفت وزیر کسالت داشته است. همچنین جلسه مجلس با وزیر ارتباطات و سیل انتقادات از او، نمود دیگری از مخالفت اصولگرایان با او بود هر چند اصلاحطلبان نیز به او انتقاداتی دارند، اما بخش اعظم مخالفتها با او از سوی اصولگرایان است. آذری جهرمی شاید از سوی گروهی از اصلاحطلبان مورد حمایت قرار گیرد، اما اصولگرایان کمتر به او روی خوش نشان میدهند.
به هر حال او وزیری جوان است که در توییتر فعال است، حامی افزایش سرعت اینترنت است، مخالف فیلترینگ است. اما با این همه مورد اعتماد نظام است و مهمتر اینکه اصلاحطلب نیست، اما آشنا به قاعده بازی سیاست است. او نیز جوان است هر چند از ویژگیهای انقلابی بودن مورد نظر اصولگرایان لنگ میزند، اما باز هم جوان است و کارآمد و میتواند رقیب دیگری برای مهرداد بذرپاش باشد.
مهرداد بذرپاش
رئیس دیوان محاسبات که فرایند انتخابش به این منصب جنجالی شد و همچنان مخالفانش سعی دارند تا او را که به زعم آنان به فساد و تقلب راه خود را باز کرده کنار بزنند. مدتی پیش بود که الیاس نادران هشتگ بذرپاش گیت را در مخالفت با او به راه انداخت. بذرپاش جوانترین چهره سیاسی اصولگراست که از گزینههای جمنا در انتخابات ۹۶ به شمار میرفت. البته حضور او در جمع ۵ نفره کاندیداهای نهایی با حرف و حدیثهایی همراه شد. او که گفته میشد به همراه علیرضا زاکانی با لابیهای پشت پرده به جمع کاندیداها آمده بودند، در نهایت با وجود حضور در وزارت کشور جهت ثبتنام، از آن انتخابات کنار رفت.
میگویند بذرپاش عطای حضور در انتخابات مجلس را به لقای انتخابات ریاست جمهوری بخشیده است و بدین شکل خود را در جمع گزینههای احتمالی در انتخابات ۱۴۰۰ نگه داشته است. او از چهرههای نزدیک به جبهه پایداری و همچنین احمدی نژاد است. او در دولت احمدینژاد به عنوان مدیرعامل سایپا و بعدها به سمت ریاست سازمان ملی جوانان منصوب شد. به نظر میرسد با توجه به تلاش اصولگرایان برای رئیس جمهوری جوان و انقلابی، بعید نیست که از کاندیداهای بالقوه این جریان در انتخابات ریاستجمهوری باشد، اما جنجال فرایند انتخابش به ریاست دیوان محاسبات نشان داد مخالفان جدی در میان اصولگرایان دارد. هر چند این مخالفتها نتوانست مانع راهیابی او به دیوان شود شاید در ادامه راه نیز زور موافقان او بر مخالفانش بچربد و بذرپاش به عنوان گزینه اصلی اصولگرایان به انتخابات راه یابد.
پرویز فتاح
چهره نسبتا شناختهشده که در روزهای اخیر به دلیل اظهاراتش در مورد املاک بنیاد مستضعفان و تاراندن چهرههای چپ و راست سیاسی سر زبانها افتاد. در سالهای ۹۲ و ۹۶ نیز بارها و بارها در فهرست گمانهزنی کاندیداهای احتمالی جناح راست برای انتخابات ریاستجمهوری مطرح شده بود که هر بار تکذیب کرد. حضورش در کمیته امداد و بعد هم بنیاد مستضعفان این گونه تعبیر شد که او به دنبال جذب رای بخشی از بدنه محروم جامعه به نفع خود است. برخی تحرکاتش مانند فروش برخی ساختمانها و اموال سازمان یا دعوت از برخی هنرپیشهها برای امور خیریه نیز در همین راستا تعبیر شد. وقتی در میانه سیل بهار ۹۸ به درون آب رفت و عکسهایش منتشر شد باز همه به انتخاباتی اشاره کردند که در پیش است.
هر چند خودش در ابتدای سال ۹۹ در برنامه اتفاق در اصرار رشیدپور برای پاسخ صریح درباره حضور درانتخابات ۱۴۰۰، گفت: من چنین قصدی ندارم و بالاترین افتخار خود را این دانست که نوکر مردم باشد و هر جایی که باشد آنجا را بالا ببرد، اما فعالیتهایش، چون ملاقات با برخی چهرههای نزدیک به جبهه پایداری را با هدف انتخابات، آغاز کرده است. صادق زیباکلام پس از اظهارات اخیر او گفت که فتاح با این کار در انتخابات ثبت نام کرده است. عدهای نیز از او به عنوان احمدینژاد دوم سخن گفتند که او نیز مانند احمدینژاد به چپ و راست تاخته بود و حسابش را با اصولگرایان و اصلاح طلبان جدا کرده بود. حتی نیروهای مسلح را نیز در امان نگذاشته بود تا نشان دهد او به هیچ جا وصل نیست؛ آنچه در جامعه این روزها خریدار دارد، در جامعهای دلزده از چپ و راست.
فتاح از چهرههای نزدیک به جبهه پایداری محسوب میشود. چندی پیش بود که فرید مدرسی از فعالان رسانهای اصلاح طلب نوشت: «آقای پرویز فتاح اگر میخواهد کاندیدای بخش قابل توجه اصولگرایان در انتخابات ۱۴۰۰ باشد نمیتواند با آقای صادق محصولی و جبهه پایداری کمپین بزند، از پیش بازنده است. محصولی و رفقایش حاشیهترین و حاشیه سازترین جریان اصولگرایی هستند و مانع جذب سایر اصولگرایان میشوند.»
کار برای فتاح در رقابت با دیگر اعضای این فهرست شاید بهنسبت آسانتر باشد. چه او این ۲ سال اخیر را در بنیاد مستضعفان گذرانده و به این واسطه، با آحاد مختلف مردم، بهویژه طبقات فرودست سروکار داشته است. چنانچه اخیرا نشریه «میدلایست» در مقالهای به پیروزی احتمالی رئیس بنیاد مستضعفان، در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ پرداخته و مدعی شده نظرسنجیهای اخیر در بین اصولگرایان، «فتاح» را در بین چهار کاندیدای مشهور نشان داده و جبهه پایداری به عنوان حامی اصلی او مطرح شده است.
محسن هاشمی
همین دو روز پیش بود که سید محمود علیزاده طباطبایی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در گفتگو با خبرآنلاین درباره مطرح شدن چهرههایی، چون محسن هاشمی، جهانگیری و پزشکیان و ... به عنوان کاندیداهای کارگزاران در انتخابات ۱۴۰۰ و اینکه این کاندیداها از جمله محسن هاشمی تا چه حد به عنوان کاندیدا جدی شدهاند؟ عنوان کرد: محسن هاشمی هنوز تصمیمی در این باره نگرفته، اما مدیر شایستهای است که با مقاماتِ بالای نظام، هیچ مشکلی ندارد و دارایِ محبوبیتِ عمومی است همانگونه که شاهد بودیم در انتخابات شوراها، یک میلیون و ۷۰۰ هزار رأی کسب کرد که طی تاریخ ۴۰ ساله انقلاب سابقه نداشته که یک نماینده شورا، حداقل نصف رأی محسن هاشمی را کسب کند. اینکه او میتواند محبوبیت و چهره کاریزماتیک داشته باشد و اینکه اصلاحطلبان بخواهند بر سر محسن هاشمی به اتفاق نظر دست پیدا کنند، هنوز مطرح نشده است. او مدیر شایستهای است و هیچ نقطه ضعفِ اقتصادی و اخلاقی هم ندارد و در مدیریت در همه جا از جمله صنایع موشکی تا مدیریت مترو، مدیرِ موفقی بوده است.
این در حالی است که فواد صادقی مشاور محسن هاشمی رفسنجانی دربارهی احتمال کاندیداتوری او در انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ میگوید: از نظر عقلایی این امکان برای همهی افراد وجود دارد، اما ایشان بارها مصاحبه کردهاند و گفتند قصدی ندارند تا در انتخابات سال ۱۴۰۰ کاندید شوند.
وی افزود: تا به الان اینکه حتی احتمال کاندیداتوری در انتخابات نیز مطرح نبوده است، اما غیر ممکن در این کشور وجود ندارد. یعنی تا به الان قصدی برای شرکت در انتخابات ندارند، اما در آینده اینکه چه میشود، مشخص نیست.
آنچه مشخص است این است هاشمی گزینه دیگر حزب کارگزاران سازندگی برای انتخابات ریاست جمهوری است. رئیس شورای شهر تهران که سال ۹۷ در مصاحبه با باشگاه خبرنگاران جوان صدا و سیما در مورد احتمال حضورش به عنوان کاندید ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ با سکوت توام با خنده پاسخ داد و گفت آن بحثش جداست.
رقابت میان دو حزب اصلاحطلب اتحاد ملت و کارگزاران سازندگی شاید کار را برای نامزدهای کارگزاران سازندگی و به ویژه محسن هاشمی سخت کند چرا که برخی بر این نظر هستند همین رقابتها مانع از دستیابی او به شهرداری تهران شد. با این حال هاشمی را نیز یکی از گزینههای جدی انتخابات ۱۴۰۰ میتوان محسوب کرد که در صورت حضور در انتخابات شاید رقیب جدی فتاح باشد و دوگانه هاشمی- احمدینژاد را به گونه دیگر زنده سازد.
پاسخ ها