چه اتفاقی در آمریکا رخ داده است و چرا رهبران آن اقدام متناسب را انجام نمیدهند؟ شاید آنها نادان هستند. اما یک توضیح عمیقتر دیگر نیز درباره رفتار خود تخریبی ترامپ و متحدان سیاسی او وجود دارد: آنها همه جزو دار و دسته خودخواهان آمریکایی هستند. البته از دیدگاه جناح راست مدرن آمریکا، همه باید در جهت تامین نامحدود منافع فردی خود گام بردارند. در رویای آنها، به حداکثر رساندن سود توسط کسبوکارها و انتخابهای نظارت نشده توسط مصرفکنندگان نسخهای برای یک جامعه متعالی است.
پاسخ آمریکا به پاندمی کرونا از موضع باخت-باخت بوده است. مرگ و میر ناشی از کرونا در آمریکا تا ۱۵ برابر میانگین کشورهای اتحادیه اروپا است و همزمان اقتصاد آمریکا نیز در حال جا ماندن از اقتصادهای بزرگ اروپایی است؛ در واقع مرگ و میر بالای این روزهای شهروندان آمریکایی ناشی از تفکرات دار و دسته سیاسیون خودخواهی است که قدرت را در دست دارند. دولت ترامپ و فرماندارانی نظیر ران دیسانتیس، فرماندار ایالت فلوریدا در ماههای اخیر همواره تاکید کردهاند که هیچ ارتباطی میان رشد اقتصادی و کنترل شیوع کرونا وجود ندارد و البته حق با آنها نیز بود، اما نه از نظری که انتظار داشتند.
به گزارش دنیای اقتصاد به نقل از نیویورک تایمز، بازگشایی عجولانه کسبوکارها در ایالاتمتحده موجب اوجگیری تعداد مبتلایان شد: در جمعیت آمریکا، مبتلایان به کرونا با میانگین ۱۵ برابر بیشتر نسبت به کشورهای اتحادیه اروپا یا کانادا در حال مرگ و میر هستند. با این حال «سفینه فضایی نجات از کرونا» که دونالد ترامپ وعده آن را داده بود سقوط کرد و در آتش سوخت: رشد اشتغال به نظر میرسد که متوقف یا منفی شده است به ویژه در آن دسته از ایالتهایی که بیشترین تلاش را در راستای لغو دستورات مربوط به فاصله اجتماعی افراد داشتهاند و سنجههای اولیه نشانگر آن هستند که اقتصاد ایالاتمتحده از اقتصادهای بزرگ اروپایی عقب افتاده است.
اما چرا ایالاتمتحده در حال شکست در دو جبهه اپیدمیولوژیک و اقتصادی است؟
در ظاهر امر، پاسخ آن است که دونالد ترامپ و شرکای آن به قدری مشتاق بودند تا آمار رشد اشتغال را بالا نگه دارند که هم ریسکهای ابتلا به کرونا را نادیده گرفتند و هم آثاری که اوجگیری مجدد یک پاندمی میتواند بر اقتصاد داشته باشد را مورد غفلت قرار دادند. همانطور که پیشتر نیز عنوان کردهام این افراد آینده را قربانی کردند چراکه حاضر نبودند اندکی صبر بیشتر از خود نشان دهند. اما این همه ماجرا نیست.
در حقیقت، افرادی که همه تمرکز خود را بر روشن کردن موتور اقتصادی قرار دادند، حداقل باید به حامیان طرحهایی که میتوانستند علاوه بر بازگشایی کسبوکارها مانع از اوجگیری دوباره شیوع شوند توجه میکردند که مهمترین آنها متقاعد کردن مردم آمریکا به استفاده از ماسک بود. در عوض، دونالد ترامپ افرادی که از ماسک استفاده میکردند را تمسخر میکرد و همزمان اغلب فرمانداران جمهوریخواه نیز نهتنها از اجباری کردن استفاده از ماسک خودداری کردند، بلکه از اجرای مقررات مربوط به ماسک توسط شهرداران نیز ممانعت کردند.
بهعلاوه اشتیاق سیاستمداران دولت آمریکا برای مشاهده بازگشت اقتصاد به روزهای اوجش باید به آنجا میرسید که تا زمان بهبود درآمدها، از قدرت خرید مصرفکنندگان حمایت شود. در عوض، جمهوریخواهان سنا، از توجه به انقضای طرح ویژه بیمه بیکاری که در ۳۱ جولای رخ میدهد طفره میروند و این یعنی دهها میلیون کارگر آمریکایی قرار است شاهد صدمه عظیمی به درآمد خود باشند و این امر در نهایت به اقتصاد کلان ضربه میزند؛ بنابراین چه اتفاقی در آمریکا رخ داده است و چرا رهبران آن اقدام متناسب را انجام نمیدهند؟ شاید آنها نادان هستند. اما یک توضیح عمیقتر دیگر نیز درباره رفتار خود تخریبی ترامپ و متحدان سیاسی او وجود دارد: آنها همه جزو دار و دسته خودخواهان آمریکایی هستند. البته از دیدگاه جناح راست مدرن آمریکا، همه باید در جهت تامین نامحدود منافع فردی خود گام بردارند. در رویای آنها، به حداکثر رساندن سود توسط کسبوکارها و انتخابهای نظارت نشده توسط مصرفکنندگان نسخهای برای یک جامعه متعالی است.
اما حمایت از این گزاره هرچه که باشد، بیشتر احساسی است تا خردورزانه. من همواره شاهد خصومت جناح راست آمریکا در مورد مقرراتی بسیار بدیهی و جزئی نظیر مخالفت با تولید لامپهای کممصرف بودهام. این یک اصل در میان بخش اعظمی از راستگرایان است که پیشنهادهایی در مورد توجه به رفاه و سعادت دیگران موجب خشم آنان میشود.
البته گاهی بر تن این خشم، جامه علاقه به آزادی پوشانده میشود. اما همین افراد در برابر موقعیتهایی که برخی از عوامل فدرال یا ایالتی معترضان آمریکایی را با گازهای اشکآور مورد حمله قرار میدهند، ساکت میمانند. آنچه راستگرایان از آن بهعنوان آزادی نام میبرند در واقع شانه خالی کردن از مسئولیتپذیری است.
اگرچه سیاست منطقی در شرایط بروز یک پاندمی سراسری درباره پذیرفتن مسئولیت است. دلیل اصلی که شما باید از رفتن به مکانهای عمومی اجتناب کنید یا اقدام به استفاده از ماسکها کنید نه بهطور کامل ضرورت حفاظت شخصی است بلکه نکته اصلی آن است که با حضور افراد در مکانهای پر ازدحام، شانس ابتلای دیگران به ویروس را افزایش میدهد. این همان موضوعی است که راستگرایان از شنیدنش نفرت دارند.
حتی شاید گاهی این نکته اهمیت مییابد که احتمالا راستگرایان از بیمسئولیتی خود منظوری دارند. زمانی که سناتور رند پاول تصور میکرد که به ویروس کرونا مبتلا شده است و منتظر پاسخ آزمایش خود بود، کماکان در باشگاههای ورزشی حضور مییافت. غافلگیرکننده است که بدانیم راستگرایان تا چه اندازه نسبت به تمدید بیمه بیکاری یا افزایش مزایای آن معترض هستند. دلیل این اعتراض نیزاین میتواند باشد که پرداخت این مزایا ممکن است کارگران را دلسرد از اشتغال کند. هیچ مدرکی نیز برای تایید این ادعا وجود ندارد. این تنها آن چیزی است که جمهوریخواهان مایل به پذیرفتنش هستند.
کمک به بیکاران حتی اگر آنها در این شرایط مقصر نباشند، بهطور ضمنی تایید این گزاره است که آمریکاییهای خوششانستر بهتر است به دیگر شهروندان نیز کمک کنند. این همان تفکری است که باز هم مورد مخالفت راستگرایان است. البته من ادعا نمیکنم که جمهوریخواهان خودخواه هستند. اگر این تمام مشکل بود، وضعیت کنونی آمریکا بسیار بهتر از حال حاضر بود.
نکته این است که خودخواهی مقدس آنها موجب صدمه دیدن چشمانداز سیاسی این افراد میشود با این روش که حتی زمانی که این خودخواهی به دیگران لطمه میزند، اصرار به حفظ آن دارند. آنچه ویروس کرونا در آمریکا فاش کرد، قدرتی است که در اختیار دار و دسته سیاسیون خودخواه قرار دارد و دلیل اصلی مرگ و میر بالای آمریکاییها، همین دار و دسته خودخواهان است.
پاسخ ها