دکتر حجتاله عباسی؛ اعتماد زدایی در رسانه ملی
دکتر حجتاله عباسی؛* دو نظرسنجی متفاوت نشان میدهد که میزان اعتماد مردم به برنامههای خبری صداوسیما به صورت سقوط آزاد تنزل یافته است. این پایینترین میزان در سالهای اخیر محسوب میشود.
نظرسنجی اول را مرکز سنجش افکار سازمان صداوسیما در فصل بهار ۱۳۹۹ انجام داده و بیانگر آن است، این رسانه حدود هشتاد درصد مخاطب (بیننده و شنونده) دارد و تنها ۴۱.۴ درصد آنها به اخبار صداوسیما در حد زیاد و خیلی زیاد اعتماد دارند. با توجه به اینکه ۲۰ درصد مردم مخاطب این رسانه نیستند، در واقع این میزان تنها ۳۳ درصد مردم ایران را تشکیل میدهند.
در این نظر سنجی ۴۳.۶ درصد مخاطبان رسانه ملی نیز در حد کم و خیلی کم به برنامههای خبری این رسانه اعتماد دارند و ۱۱.۹ درصد هم بطور کامل بی اعتماد هستند.
بر اساس نتایج حاصل از این نظر سنجی برنامه خبری ۲۰.۳۰ شبکه دوم سیما پرمخاطبترین بخش خبری حدود ۳۵ درصد بیننده دارد (این بخش خبرنگاری احساسی، هیجانی و جنجالی است) مهمترین بخشهای خبری شبکههای تلویزیونی بویژه شبکه اول، نیز کمتر از ۲۲ درصد بیننده پیگیر دارند.
این نتایج در شرایطی است که نظرسنجی این مرکز وابسته به صداوسیما معمولا درباره برنامههای با گرایش سیاسی از جمله اخبار به شدت سوگیرانه و فاقد اعتبار و روایی است. یعنی وضعیت واقعی اعتماد ایرانیان به اخبار صداوسیما اسف بارتر از این نتایج است. علاوه بر این چنین نظرسنجیهایی را باید مراکز مستقل پژوهشی برون سازمانی انجام دهند.
نظرسنجی دیگری را نیز مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) در خرداد ۱۳۹۹ انجام داده و تنها ۳۲.۶ مردم معتقدند صداوسیما واقعیتهای جامعه را منعکس میکند. این آمار نیز تاییدی بر وضعیت نگاه جزیرهای در سیاستهای خبری سازمان است.
فلسفه وجودی رسانههای جمعی، نمایندگی افکار عمومی و روایت با انصاف واقعیتهای جامعه برای شهروندان است. با توجه به اینکه اکثریت مردم ایران به برنامههای خبری این سازمان بی اعتماد هستند. ضرورت دارد دلسوزان نظام جلو ضرر و زیان به کشور را بگیرند و اجازه ندهند ایرانیان برای دانستن واقعیات دنبال منابع مختلف خبری بگردند.
ایرانیان به مصداق اَش نخورده و دهن سوخته شده اند، هم هزینههای سرسام آور این پیررسانه را پرداخت میکنند و هم بازدهی آنچنانی که انتظار دارند عاید آنها نمیشود. انگار اخبار را برای خوشامد دل اقلیتی محدود تهیه و پخش میکنند!
نتایج این نظرسنجیها درون سازمانی و برون سازمانی یادآور این گفته دکتر سرافراز رئیس پیشین سازمان است.
او در کتاب خاطرات خود با عنوان "روایت یک استعفا" نوشته است: متاسفانه در آنجا (معاونت سیاسی سازمان) کار با سرعت لازم پیش نمیرفت، چند مدیر ارشد به اتکا حمایتهای بیرون از سازمان بودند و گردش مدیران در آنجا اتفاق نیفتاده بود و آنها با روشهای روز تولید خبر چندان آشنا نبودند. یادم هست یکی از آنها به عنوان نکته مثبت از خودش میگفت من در شبکههای اجتماعی خبر عضو نیستم! (ص ۱۴۱).
*دکتری مدیریت رسانه و مدرس دانشگاه
پاسخ ها