دیپلمات پیشین کشورمان در یادداشتی نوشت: پکن برنامه داشت تا این کشور را تا سال ۲۰۲۵ به اقتصاد اول جهان تبدیل کند. اما سیاستهای نادرست و ندانمکاریهای دونالد ترامپ باعث شد تا این فرصت را برای چین ایجاد کند تا زودتر به هدف نزدیک شود.
جلال ساداتیان دیپلمات پیشین کشورمان در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: بهرغم تلاشهای ایالات متحده امریکا برای جلوگیری از توسعه تواناییهای اقتصادی چین، این کشور به سرعت در حال تبدیل شدن به اقتصاد اول جهان است و سیاستهای دولت دونالد ترامپ به جای اینکه جلوی این روند را بگیرد، با سیاستهای سردرگم و اشتباه، باعث تسریع این رویه شده است.
اقدامات اخیر امریکا برای تحریم و تهدید پکن، بیش از هرچیز تصمیمهایی شتابزده برای جبران شکستهای سیاست خارجی ترامپ برای مهار نفوذ و رشد قدرت چین هستند. دونالد ترامپ رییسجمهور امریکا، تاکنون با عملکردهای خود در سیاست خارجی، همه معادلات حاکم بر نظام بینالملل را به هم ریخته است، اما بر خلاف تصور او این تحول به جای اینکه به نفع امریکا تمام شود، به ضرر این کشور تمام شده است.
بهرغم اینکه برخی معتقدند سیاستگذاریهای استراتژیک توسط گروههایی مستقل از اشخاص طراحی و اجرا میشود به نظر میرسد که سیستم ریاستی در امریکا این روزها فقط به دست یک نفر اداره میشود، فردی که فقط سابقه بیزینس دارد و فقط سبک خاصی از تجارت را بلد است.
رویکردهای شخصی دونالد ترامپ در سیاست خارجی، به رغم شعار «نخست امریکا»، تاکنون باعث آسیب جدی به استراتژی کلی این کشور برای باقی ماندن به عنوان قدرت اول جهان در درازمدت شده است. ایالات متحده امریکا بعد از جنگ جهانی دوم رسما وارد جامعه جهانی شده بود، تعهدات متعددی را قبول کرده بود و در مفهوم دهکده جهانی جایگاه کدخدای این دهکده را پذیرفته بود. اما به تدریج، با افزایش تعهدات و هزینههای حضور بینالمللی امریکا، به اسم حفظ منافع مردم امریکا دولت امریکا به فکر کاهش تعهدات بینالمللی و ترک میدان از درگیریهایی شد که برای این کشور هزینه داشت. کاهش حضور بینالمللی امریکا، مجالی را برای چین ایجاد کرد تا نفوذ خود را در جهان گسترش دهد.
پکن برنامه داشت تا این کشور را تا سال ۲۰۲۵ به اقتصاد اول جهان تبدیل کند. اما سیاستهای نادرست و ندانمکاریهای دونالد ترامپ باعث شد تا این فرصت را برای چین ایجاد کند تا زودتر به هدف نزدیک شود.
در دوره باراک اوباما، دولت امریکا تهدید از دست دادن مقام ابرقدرتی را بهتر درک و سیاست جامعتری برای رقابت با چین تدوین کرده بود. در نتیجه سیاست دولت پیشین امریکا این بود که درگیریهای خود در خاورمیانه را هر چه زودتر به پایان برساند و نیروهای خود را در افغانستان به حداقل کاهش دهد و توان خود را به شرق دور منتقل کند تا بتواند رقابت جدیتری با چین داشته باشد و قدرت چین را مهار کند. اما وقتی ترامپ روی کار آمد، دچار بدفهمی از استراتژی امریکا در خاورمیانه شد.
او بهرغم ادعایش مبنی بر خروج نیروهای امریکایی از درگیریهای منطقه خاورمیانه، با تصمیمهای غلط باعث فرورفتن بیشتر امریکا در باتلاق جنگهای بیپایان شد و با تصمیمگیریهای هیجانی از جمله تصمیم به واگذاری بلندیهای جولان به رژیم صهیونیستی، باعث شد تا گرفتاری امریکا در خاورمیانه بیش از پیش شود و فرصت برای انتقال قدرت به شرق از دست برود. این تاخیر در اجرای سیاستهای کلی امریکا برای مهار چین، باعث شد تا دولت امریکا به شدت در برنامههای خود عقب بیفتد و فرصت مناسبی برای توسعه چین ایجاد کند.
ترامپ در تلاش برای جبران عقبافتادگیهایش در استراتژی مهار چین تلاش کرد با اقداماتی مانند جنگ تجاری و وضع تعرفههای تجاری، چین را تهدید کند، اما چینیها با اقدام متقابل و ایستادگی در مقابل تهدیدهای امریکا، این سیاست را پاسخ دادند. ترامپ از سوی دیگر قصد داشت یکی از اهرمهای مهم سیاست خارجی چین، یعنی کره شمالی را خنثی بکند. اما در کنترل کره شمالی هم موفق عمل نکرد و برخلاف انتظارش به سادگی موفق نشد سر کیم جونگ اون را کلاه بگذارد و او را وادار به معاملهای کند.
در برابر سیاست شکستخورده ترامپ، شی جینپینگ، رییسجمهور چین استراتژی توسعه نفوذ خود را موفقتر پیش برد. چین در راستای اجرای ابتکار یک کمربند یک راه، چند خط زمینی و دریایی را به عنوان جاده ابریشم مدرن توسعه داد و توانست نفوذ خود را در مناطق مختلف دنیا توسعه دهد. این سیاست چینیها جواب داده است و راه تضمین بازارهای بینالمللی برای رشد و توسعه نفوذ چین را هموار کرده است.
یک مثال بارز از موفقیت چین در رقابت با امریکا، در شیوع جهانی کرونا قابل لمس بود. در حالی که چینیها بعد از اولین نشانههای شیوع این بیماری با قدرت توانستند استان ووهان را قرنطینه کنند و جلوی فراگیر شدن آن را در کشورشان بگیرند، دولت امریکا با سیاست کجدار و مریز و به قول معروف «بیخیالی طی کردن» باعث شد تا این بیماری سراسر امریکا را درگیر خود کند. در حالی که شی جینپینگ، با حضور در استان ووهان جشن کنترل بیماری کووید ۱۹ را برگزار میکرد، دونالد ترامپ روز به روز محبوبیتش را به دلیل سوءمدیریت در بحران کرونا از دست میداد.
کرونا به تنهایی به عاملی تبدیل شده است که امریکا را به شکل چشمگیری در رقابت اقتصادی با چین دچار مشکل کند. این بیماری میلیونها بیکار را به صف بیکاران امریکا اضافه کرده و باعث رکود اقتصادی گسترده در امریکا شده است. علاوه بر کووید ۱۹ تنشهای نژادی و اجتماعی در امریکا در آستانه انتخابات ریاستجمهوری، دونالد ترامپ را به شدت مشغول مسائل داخلی کرده است و باعث شده تا او از رسیدگی به مسائل سیاست خارجی بازبماند.
دولت ایالت متحده امریکا هنوز قدرتمند است، قدرت اول اقتصادی و نظامی اول جهان است. اما در سالهای اخیر تمام این قدرت فقط در اختیار اجرای امیال و سیاستهای شخصی یک فرد قرار گرفته و سوءمدیریت این فرد باعث شده است تا این جایگاه امریکا مورد تهدید جدی قرار گیرد. دونالد ترامپ هدف خود را شکست چین و بازگشت عظمت امریکا توصیف کرده بود، اما حالا به نظر میرسد که سیاست غلط و سردرگم او باعث شکست امریکا و واگذاری عظمت به چین شده باشد و آنچه این روزها از سوی دولت او به عنوان اقدامات تنبیهی و تحریمی انجام میشود، واکنشهایی شتابزده و فاقد انسجام برای جبران سه سال و نیم سیاستهای بینتیجه و عقب افتادن در رقابت با چین است.
پاسخ ها