وحید محمود قرهباغ؛ سرسپردگان قدرت
وحید محمود قرهباغ؛ شاید تلخ باشد، ولی معدود کسانی هستند که در واقع بر حقایق و واقعیتهای جهان واقفاند. آنها غالبا سعی میکنند با نقابهایی خیرخواهانه، رازها را در خفا نگه داشته و پشت پرده سکوت حفظ کنند. اما به راستی، انجمن هایی، چون فراماسونری در تاریخ، انجمن افراد خاص و پرورش دهنده آنهاست؟ و یا اینکه این انجمن ها، سازمان و یا تشکیلاتی نیمه مذهبی و یا نیمه خیریه هستند؟
سال ۱۷۱۷میلادی، سال مهمی برای رازداران جهان بود، چرا که لژ بزرگ لندن که در واقع آغاز تاریخ فراماسونری نوین بود، پا به عرصه وجود گذاشت. این لژ زمانی مهم جلوه میکند که بدانیم در راس لژهای دیگر در اقصی نقاط جهان قرار داشت. با نگاهی به حوادث تاریخ و بررسی آنها میتوان به ارتباط این لژها با اتفاقات جهان پی برد.
کشور ایران نیز در کشاکش حوادث از این لژها تاثیرها پذیرفته است. کلوبهای روتاری زمان محمدرضا شاه و ارتباط تنگاتنگ این انجمن با فراماسونهای اعظم، در خور تامل است. در واقع، غالب اتفاقات بزرگ تاریخ به گونهای به عالم فراماسونری کشیده میشود.
انقلاب فرانسه، آمریکا، روسیه، جنگهای صلیبی، انقلاب پوریتانی انگلستان و همچنین تحولات پس از آن و در ایران نیز، انحراف انقلاب مشروطه نمونههایی از نفوذ این انجمنها در تاریخ بوده است. حیات لژهایی هم، چون رازی، مولوی، هاتف، لافرانس، دانش و بسیاری دیگر که در جنبههای مختلفی در کشور ایران موثر بوده اند، آدمی را به فکر فرو میبرد.
اینان حتی بر مهمترین تشکیلات جهانی نفوذ کرده و یا بر شخصیت روسا تاثیر اساسی دارند. این اساتید راز، پیرو دین و یا مذهبی نیستند.
آنها ادیان و مذاهب را نیز به خدمت اهداف سری خود در میآورند، ایشان هدفی جز نظم نوین جهانی ندارند. پاریس، لندن و آمریکا از جمله مراکز اصلی فراماسونری در جهان بوده و هستند. برخی از آنها به قدری توان مالی داشتند که قادر بودند در مقاطعی حتی ارتش کشوری را به نفع اهداف شان تامین کنند. کسوت واژهای آشنا برای سرسپردگان قدرت است، چرا که در کسوتهای گوناگون در طول تاریخ ظاهر شده اند. گاهی این واژه، به عنوان نامی برای انجمن هایشان نیز انتخاب میشده است.
فراماسونها در مقطعی و در زمان چارلز دوم چنان هنرمندانه و زیرکانه، آشوبها و توطئهها را به طور ممتد، علیه کاتولیکها پیش میبردند که هر انسانی را به تحسین و البته نفرت وا میدارد. واهمه آدمی زمانی بیشتر میشود که بدانیم، این انجمنها تعصب عجیبی بر طریقتهای رازآلود باستانی دارند. تا بدانجا که در برههای خانه سلیمان، بشریت و جهان را رهبری میکرد. به راستی رمز و راز پنهان مراسم بدعت آمیز جادوی سیاه که توسط شوالیهها اجرا میشد ریشه در چه دارد؟ و اینکه این رسوم کهن میبایست بدون تغییر اجرا شود.
آئین کهن رازآمیز رزکروا که در آئین اسکاتی به شهسوار رتبه ۱۸ اطلاق میشود، مهمترین طریقت درجات عالی ماسونی است. گویی بین دنیای کهن و ماسون ها، پیوند جدا نشدنی است. آنها معتقد به انقلاب شکوهمند و بدون خونریزیاند، لژ اورشلیم لندن نیز چنین ماموریتی داشت و یا گرند لژ لندن که مرتبط با سالهای پایانی عمر نیوتن بود و بر جریانات جهان موثر و در برخی تعیین کننده نهایی بود. اینان کابالا را خیر مطلق میدانند و گرایش عمیقی به عهد عتیق دارند.
در این انجمن ها، افراد واجد شرایط پس از طی مراحل اهلیت و تحقیقات لازم، اجازه ورود به دنیای لژ را دارند. اهل راز میبایست مذکر، بدون معلولیت جسمی و ذهنی، آزاد (کسانی که در بردگی کسی نباشند) و همچنین بالغ باشند. به زعم آنها وجود کتاب قوانین در هر لژ اجتناب ناپذیر است. آنها اعتقادی راسخ به پیمانهای انجمن دارند و غالبا نیز فقط خود بر نمادهای انجمن اشراف دارند. نمادهایی که در اقصی نقاط جهان وجود دارد و نشان از جریان مخفی و زیرکانه آنهاست.
اما به راستی چرا این اساتید میکوشند تا سرنخها را پنهان کنند؟ این انجمنها از چه اسراری حفاظت میکنند؟ پشت پرده و یا ریشه سوگند محرمانه، سوگند حیات و یا سوگند اطاعت مطلق در چیست؟ و در نهایت دلیل نبردهای پنهان و خونین این رازداران، با معنویت بشریت در چیست؟ ارتباط نزدیک و مرموز این انجمنها و استعمار نیز در نوع خود جالب است. مسیری که منتهی به صیهوینیسم و امپریالیسم است.
به زعم این پرده داران تاریکی، پول و قدرت همچون خدایان فراماسونری هستند و حیات انجمن را در پی دارند. گذر زمان بیش از پیش بر این مهم مهر تایید زد که کابالا سمی بود که ماسونهای عالی رتبه و در قاموس فراماسونری بر کالبد تاریخ بشریت وارد کردند. سمی که به بلندای تاریخ، بشر را مسموم کرده و از طی طریق الهیاش باز میدارد. جالب این جاست که کابالا یک سنت شفاهی است. تمدنهای باستانی همچون مصر، الهام گر این انجمن هاست. علائم و انگارههای دنیای باستان و این انجمنها همچون دو دنیای همسان هستند.
در نهایت این که برخی از انجمنهای محرمانه با کابالا، علوم خفیه و فرقههای سرّی آمیخته شده اند. آنها دین را ابزاری برای اغفال مردم میدانند، راز آنها همه هستی آنها است. معماران خودکامه، نامی که شاید بیشترین تناسب را با رازداران این انجمن داشته باشد. انجمنی که با سایههای قدرت گره خورده است.
پاسخ ها