کارشناسان اقتصادی و بین الملل در گفتگو با پارس لاین پاسخ دادند؛ مخالفان قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین چه میگویند؟؛ بیگدلی کارشناس مسائل بینالملل با تاکید بر اینکه چین در حال از دست دادن بازار ۷۵۰ میلیارد دلاری خود در آمریکا است، بیان داشت: با توجه به جنگ تجاری که بین این دو کشور وجود دارد، ترامپ در حال محدود کردن بازار چین در آمریکا است و این مسئله برای چینیها بسیار عواقب بدی را به دنبال داشته، بر همین اساس این کشور به دنبال بازارهای جدید است، که در این رابطه خاورمیانه یک گزینه مناسب برای چینیها به شمار میرود و ایران نیز با توجه به اوضاعی که با آن روبرو است، یک مقصد مناسب برای چینیها، بنابراین این کشور برای حفظ و تامین منافع خود به دنبال حضور بلندمدت در ایران است.
پارس لاین انعقاد قرارداد همکاری بلند مدت ۲۵ ساله بین ایران و چین طی روزهای اخیر جنجالهای بسیاری را مطرح کرده، از یک طرف موافقان این مسئله معتقدند، در شرایطی که ایران قرار دارد، برای رهایی از این وضعیت به چنین قراردادی نیاز است، اما در طرف مقابل مخالفان میگویند، این قرارداد در شرایط تعادل و برابر بسته نمیشود و طبعا در چنین شرایطی، این امر به نفع طرف چینی تمام خواهد شد.
پارس لاین ، بهرام امیر احمدیان کارشناس مسائل چین با اشاره به اینکه تمام گمانهزنیهایی که رسانهها و برخی از مقامات سابق در مورد قرارداد همکاری بلند مدت ایران و چین انجام میدهند، تنها حدس و گمان است، به پارس لاین گفت: مسئولان وزارت امور خارجه این مباحث مطرح شده را تکذیب کردهاند، بنابراین ما نیز باید به موضع رسمی کشور در این رابطه استناد کنیم و نمیشود بر اساس اظهار نظرهای ژورنالیستی در این زمینه به اظهارنظر پرداخت.
این استاد دانشگاه تهران با اشاره به اینکه چین دومین قدرت اقتصادی جهان است، بیان داشت: طبیعتا امضای قرارداد همکاری با چنین کشوری برای ما نباید بد باشد، در حال حاضر بسیاری از کشورهای دیگر نظیر آمریکا با چین میلیاردها دلار تبادل اقتصادی دارند، در این رابطه چین یکی از سه شریک برتر تجاری ما محسوب میشود، اما در مقابل برای چنین حجم تجارت با ایران یک درصد از مبادلات این کشور را شامل نمیشود، بنابراین این مطالبی که برخی میگویند کشور را به چینیها فروختهاند، هیچ مبنا و اساسی ندارد و بسیار بیمعنا است.
امیر احمدیان ادامه داد: چینیها قرار است خرید نفت از کشورمان را افزایش دهند و منابع این امر را به صورت صادرات کالا و همچنین نقد و در قالب یوآن به کشورمان پرداخت کنند، حال در شرایطی که حدود چهار سال از آن زمان میگذرد، آمریکا از برجام خارج شده و ایران نیز تحت شدیدترین تحریمها قرار دارد و فروش نفت نیز با افت فاحشی روبرو بوده، بنابراین ما باید این قرارداد را با چینیها امضا کنیم تا بتوانیم هم فروش نفت خود را افرایش دهیم و هم به منابع ارزی دسترسی پیدا کنیم.
این استاد دانشگاه تهران در واکنش به برخی از اظهارنظرها که این قرارداد را با معاهدههای ننگین دوران قاجار مقایسه میکنند، گفت: الان کشور به هیچ عنوان با دوران قاجار قابل مقایسه نیست و دیگر چنین اتفاقاتی رخ نخواهد داد، چرا که کشورمان در حال حاضر یک قدرت منطقهای به حساب میآید و علیرغم تحریمهای بی سابقه آمریکا اما، کماکان ایران به راه خود ادامه میدهد، بنابراین نباید از این قرارداد ترسید بلکه باید با هوشمندی و درایت به وسیله آن منافع کشورمان را تامین کرد.
علی بیگدلی
این قرارداد در شرایط برابر بسته نمیشود
علی بیگدلی کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با فراروبا اشاره به اینکه ذات انعقاد قرارداد بین دو کشور از لحاظ منطق بینالملل امری مثبت قلمداد میشود، گفت:، اما اینکه این قرارداد در چه شرایطی بسته شود، نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است، در مورد قرارداد همکاری بلند مدت و ۲۵ ساله بین ایران و چین باید گفت، این مسئله در حالت تعادل منعقد نمیشود و به طور قطع در این معاهده چینیها دست برتر را خواهند داشت.
وی افزود: ایران فاقد زیرساختهای اقتصادی است و بر همین اساس نمیتوان در موازنه قدرت با چینیها موفق عمل کرد، از سوی دیگر درحالیکه در ایران نگاه به شرق به صورت جدی دنبال میشود، خود چین با الگوبرداری از مدل توسعه غرب، امروز این جایگاه را به دست آورده است، در این رابطه بنده در سال ۱۹۷۷ جزء اولین افرادی بودم که از طرف دانشگاه تهران برای مطالعه اوضاع چین به این کشور سفر کردم و بعد از آن طی مقالهای با عنوان «چین، مائویسم را به خاک میسپارد» استدلال کردم که این کشور از مواضع گذشته خود دست کشیده است.
بیگدلی اظهار داشت: حال که ما بخواهیم از مدل توسعه چینی استفاده کنیم، به نظرم راه را اشتباه رفتهایم، گیریم چین بخواهد ۴۸۰ میلیارد دلار در ایران سرمایهگذاری کند، این سرمایهگذاری بسیار سخت خواهد و ما زیر سلطه اقتصادی و سیاسی چین خواهیم رفت، از سویی گفته میشود چندین هزار از مامورین چینی نیز برای نظارت بر اجرای این قرارداد به ایران خواهند آمد برای تامین منافع این کشور، که این مسئله نیز عواقب و تبعات بسیاری را به دنبال دارد.
این کارشناس مسائل بینالملل با تاکید بر اینکه چین در حال از دست دادن بازار ۷۵۰ میلیارد دلاری خود در آمریکا است، بیان داشت: با توجه به جنگ تجاری که بین این دو کشور وجود دارد، ترامپ در حال محدود کردن بازار چین در آمریکا است و این مسئله برای چینیها بسیار عواقب بدی را به دنبال داشته، بر همین اساس این کشور به دنبال بازارهای جدید است، که در این رابطه خاورمیانه یک گزینه مناسب برای چینیها به شمار میرود و ایران نیز با توجه به اوضاعی که با آن روبرو است، یک مقصد مناسب برای چینیها، بنابراین این کشور برای حفظ و تامین منافع خود به دنبال حضور بلندمدت در ایران است.
وی با اشاره به اینکه انعقاد قرارداد همکاری بلندمدت بین ایران و چین از زمان احمدینژاد مطرح بوده است، اضافه کرد: تا زمانیکه ما در برخی از راهبردها و سیاستهای خود تجدید نظر نکنیم، هر نوع قرارداد همکاری بلند مدت و استراتژیک با کشورهایی نظیر چین برای ما ضرر و زیان به همراه دارد، بنابراین از نظر بنده انعقاد چنین قراردادی با چین منافع ایران را تامین نخواهد کرده و با آن مخالف هستم.
مرتضی افقه
برد-بردی در کار نخواهد بود
مرتضی افقه اقتصاددان در گفتگو با فرارو با اشاره به اینکه از نظر اقتصادی قرارداد بلند مدت بین ایران و چین نمیتواند، معاملهای برد-برد برای طرفین باشد، اظهار داشت: با توجه به این که ما سه سال است که در تنگنای اقتصادی قرار داریم، به طور قطع شرایط یکسانی برای انعقاد قرارداد وجود ندارد، از سوی دیگر در چنین شرایطی چین نیز از وضعیت ما آگاه است و به طور قطع امتیازات بیشتری را نسبت به گذشته طلب کرده است.
وی افزود: اگر این قرارداد در کوتاه مدت بسته میشد و تا زمانیکه ما در شرایط سختی داریم، به نفع ما بود، اما الان که این قرارداد مدتش ۲۵ سال است، نمیتوانیم بگوییم که ۱۰۰ درصد این قرارداد به نفع ما است، اینکه حال بگوییم، چون چین تنها از ما نفت میخرد، بعد ما بیایم چنین قراردادی با آنها ببندیم، به اعتقاد بنده چنین مسئلهای از نظر اقتصادی نمیتواند برای ما منافع زیادی را تامین کند.
افقه با اشاره به اینکه نفع این قرارداد برای ما فروش نفت به چین با دردسرهای کمتری است، گفت: اما در مقابل بازارهای ما پر میشود از کالاهای چینی آن هم نه کالای درجه یک، بلکه درجه سه یا چهار، از سویی گفته میشود چین میخواهد ۴۸۰ میلیارد دلارد زیرساختهای مختلف ایران سرمایهگذاری کند و، چون کشور نیاز به سرمایهگذاری خارجی و جذب آن دارد، بنابراین این مسئله بهترین فرصت است، اما این تنها یک طرف قضیه است که نگاه میشود.
این استاد دانشگاه بیان داشت: در طرف دیگر ماجرا به واقع کشور ما دروازهای میشود برای کالاهای چینی و این میتواند برای اقتصاد ما مخاطراتی را داشته باشد، بعد هم اینکه منافع ما زمانی تامین میشود که در رقابت بین غرب و شرق بهترین امتیازات را دریافت کنیم، نه حال که به طور کامل به سمت شرق چرخش کردهایم، معلوم است که نمیتوانیم امتیازات و منافعی را که باید از آنها بگیریم، را به دست آوریم، از سوی دیگر اگر فرض را بگیریم که بستر محیا است برای صادرات کالا با چین، ما از نظر تولیدی و صنعتی آنقدر کشش نداریم که بخواهیم از بازاری مانند چین استفاده کنیم.
وی اضافه کرد: چراکه در داخل آنقدر برای تولید و صادرات موانع و مشکلات بسیار زیادی وجود دارد که مانع از آن میشود تا صادرات به راحتی شکل بگیرد، از طرفی طی این سالها ما صادرات کالای صنعتی به چین نداشتهایم، بلکه بیشتر در زمینه محصولات کشاورزی و خشکبار مانند پسته و کالایی نظیر فرش فعال بودهایم، زمانی میتوان از برتری صادراتی به چین حرف زد که بتوان کالای صنعتی را در مقیاس انبوه به چین صادر کرد، صادرات پسته و فرش نهایتا مجموعش بشود ۵ میلیارد دلار، اما در مقابل میزان وارداتی که از چین صورت میگیرد، این رقم بسیار ناچیز است، بنابراین باید گفت، این قرارداد از لحاظ اقتصادی نمیتواند برای کشورما مفید فایده باشد.
پاسخ ها