هم گناه فصل دوم قسمت ششم؛ کلیشه ای و ترکیه ای؟

هم گناه به ازعان اکثر مخاطبان شبکه‌ی نمایش خانگی یک سر و گردن با تولیدات گذشته‌ی این شبکه فاصله دارد و بسیاری از نقایص آن‌ها را در خود رفع کرده است. بی ایراد و بری از انتقاد نیست، اما از ریتم مناسبی در روایتش برخوردار است و اتفاقا در داستان و شخصیت پردازی اش کلیشه‌ای عمل نکرده است.

پارس لاین ششمین قسمت از فصل دوم سریال هم گناه به تهیه کنندگی و کارگردانی مصطفی کیایی و نویسندگی محسن کیایی و علی کوچکی، دوشنبه ۱۶ تیر ماه ۱۳۹۹ وارد شبکه‌ی نمایش خانگی شد.

در این قسمت پیمان خانه‌ی اشرافی و ماشین‌های گران قیمتش را به لیلا هم نشان می‌دهد و به او هم وعده می‌دهد که به زودی به آن جا نقل مکان خواهند کرد و تمام خاطرات بد گذشته و سختی‌های که کشیده اند به دست فراموشی سپرده می‌شود.

برای خرید قانونی و دانلود حلال قسمت ششم هم گناه اینجاکلیک کنید

فریبرز که به رفت و آمد‌های پیمان مشکوک است کمی بیشتر او را زیر نظر می‌گیرد. او از تماس پرویز با پیمان وقتی که در بازداشت بوده است هم با خبر می‌شود و بدین شکل پرویز و پیمان اولین گاف‌های خودشان را می‌دهند و خود را بیش‌تر از گذشته تحت نظر فریبرز حس می‌کنند.

فرهاد تا آستانه‌ی طلاق هدیه هم پیش می‌رود، اما در لحظه‌ی آخر پشیمان می‌شود و در مقابل عصبانیت و سرکوفت لیدا هم حرفی برای گفتن ندارد. سارا و مادر سیما هم از کاری که فرید با سیما کرده است با خبر می‌شوند. فرید در مقابل خشم آن‌ها باز هم حرف خودش را می‌زند و اعتقاد دارد که سیما دختر است و هیچ مشکلی ندارد.

اما نیکی در مقابل امین از حقیقتی دیگر درباره‌ی خودش پرده بر می‌دارد. حقیقتی که این بار فقط به خودش و امین مربوط نمی‌شود. حقیقتی که کل خانواده‌ی صبوری را تحت تاثیر قرار می‌دهد. امین بعد از شنیدن این موضوع به خانه می‌آید اولین چیزی که به فریده می‌گوید این است که دیگر اسم نیکی را در آن خانه نخواهد آورد. اما به وضوح مشخص است که این شروع ماجرایی تازه است و خوشحالی فریده دیری نخواهد پایید.

در قسمت اخیر برنامه‌ی تلوزیونی هفت، میز نقد این برنامه به بررسی سریال هم گناه پرداخت. مسعود فراستی، محمد تقی فهیم و سید ناصر هاشم زاده سه منتقد این برنامه هر سه در یک جناح و هر سه با مخالفت جدی با این سریال، تیشه به ریشه‌ی هم گناه زدند و در آخر همه مدعی شدند که آن چه حق مطلب بوده است را ادا نکرده اند و تا حدود زیادی مراعات کرده اند.

این سه منتقد که به وضوح دو تن از آن‌ها حتی سر صبر و حوصله سریال را ندیده بودند برای دقایقی طولانی با کلی گویی‌هایی عجیب هم گناه را به باد سرزنش گرفتند و این سریال را به کلی بی ارزش و محتوی معرفی کردند و از زبان مخاطبان این سریال نیز گفتند که همه‌ی کسانی که هم گناه را می‌بینند از آن ناراضی اند و فقط برای سرگرمی و اتلاف وقت آن را می‌بینند.

میز نقد هفت هم گناه را سریالی کلیشه‌ای معرفی می‌کند که همه چیز آن با مناسباتی آن وری (ترکیه ای) ساخته شده است و به هیچ وجه «این جایی» نشده است و این را درد همه‌ی تولیدات شبکه‌ی نمایش خانگی می‌داند. آن‌ها می‌گویند شخصیت‌های سریال در نیامده اند و روابط میان کاراکتر‌ها مخدوش است، قصه ایرانی نیست و ساخت چنین خانواده‌ای با مناسبات ایرانی سازگار نیست و ماهیت آن وری دارد.

اما آیا واقعا چنین است؟ هم گناه به ازعان اکثر مخاطبان شبکه‌ی نمایش خانگی یک سر و گردن با تولیدات گذشته‌ی این شبکه فاصله دارد و بسیاری از نقایص آن‌ها را در خود رفع کرده است. بی ایراد و بری از انتقاد نیست، اما از ریتم مناسبی در روایتش برخوردار است و اتفاقا در داستان و شخصیت پردازی اش کلیشه‌ای عمل نکرده است.

پیش‌تر هم در برنامه‌ی هفت سابقه داشته است که هر دو یا سه منتقد حاضر در برناهه در یک موضع قرار داشته اند و حسابی از خجالت فیلم مورد بحثشان در آمده اند. اما این طور بی رحمانه تاختن به این سریال در بحبوحه بحث‌هایی که بر سر انحصار طلبی صدا و سیما و اقدامش برای این که تولیدات شبکه‌ی نمایش خانگی هم به زیر چتر خود در آورد و همچنین شروع پخش سریال آقازاده که انواع و اقسام حمایت‌های مادی و معنوی را با خود دارد، بسیار ناجوانمردانه است.

مسعود فراستی به سیاق گذشته اش که می‌خواهد خودش را فردی مستقل و بیرون و بالاتر از خط قرمز‌های صدا و سیما نشان دهد از شخصیت سیما در سریال با عنوان «ترنس» یاد می‌کند با این ژست که چینین کاراکتری را به لحاظ اجتماعی می‌پذیرد، اما جملات بعدی اش به سرعت او را لو می‌دهد. این که او را دختر خطاب می‌کند و می‌پرسد آیا دختری در این سن مسائل و قصه هایش این است؟! آقای فراستی اصلا دختری در کار نیست. برای کسی در موقعیت سیما همه‌ی قصه و همه‌ی دغدغه و مساله همین است. در سریال هم گناه اگر یک چیز هم سر جایش باشد همین است.

هم گناه فارغ از این نقد‌ها و نظر‌ها به نقطه‌ی حساسی در داستانش رسیده است. نقطه‌ای که گره‌های تازه‌ای را در سرنوشت شخصیت هایش ایجاد کرده است و داستان خانواده‌ی صبوری را به مرحله تازه‌ای از پیچیدگی رسانده است...