حسین راغفر و هادی حق شناس بررسی کردند؛ آیا اقتصاد ایران به سمت "ونزوئلایی شدن" میرود؟؛ در ظرف سه ماه گذشته ۶۰۰ هزار میلیارد تومان برای فعالین در بازار سهام درآمد ایجاد شده است. در این بازار کاغذ خرید و فروش شده است بدون آنکه تولیدی افزایش پیدا کند. باید از اینها مالیات گرفته شود. همچنین صاحبان بنگاههایی که این درآمد برای آنها ایجاد شده باید همه یا بخش قابل توجهی از این منابع را وارد سرمایه تولیدی کنند. اگر این میزان منابع وارد بازار سرمایه سکه و ارز شود قطعا اقتصاد ما به سمت ونزوئلایی شدن میرود. این امر باید کنترل شود.
پارس لاین در شرایطی که اقتصاد ایران آشفته شده و با افزایش نقدینگی و افزایش نرخ ارز و تورم مواجه است برخی از احتمال ونزوئلایی شدن اقتصاد ایران سخن میگویند.
پارس لاین ، ونزوئلایی شدن اقتصاد به چه معناست؛ کارشناسان اقتصادی، چون حسین عباسی اقتصاددان و استاد دانشگاه مریلند برای تعریف «ونزوئلایی شدن اقتصاد» سه عامل مهم را مطرح میکنند: اول استفاده از منابع موجود جامعه، بهخصوص منابعی که درصد بالایی از ارزش آن در تعریف رانت میگنجد، برای افزایش مصرف و رفاه. دوم، بی توجهی به انگیزههای تولید و سود و در نتیجه اتخاذ سیاستهای سرکوبکننده انگیزههای تولید مولد و سوم، پوشاندن مشکلات حاصل از سیاستها با تصمیمات مخرب به جای اصلاح آنها.
حال با این تعریف آیا اقتصاد ایران به سوی ونزوئلایی شدن میرود یا چنین احتمالی دور از ذهن است؟ حسین راغفر اقتصاددان در گفتگو با فرارو در این باره گفت: نه، ونزوئلایی به آن معنایی که الان ونزوئلا هست نمیشود ولیکن ظرفیتهای ونزوئلایی شدن اقتصاد ایران، زیاد است و متاسفانه سیاستهایی که در جامعه اجرا میشود برخلاف ادعاهایی که در راستای حمایت از تولید است همه ضد تولید است و به تشویق اقتصاد سفته بازی و سوداگری در عمل هدایت میشود.
وی افزود: همچنین نظام تصمیمگیری و حکمرانی اقتصادی کشور در آن بخشهایی که باید در آنها تصمیمگیری اساسی کند کاری نمیکند. یکی از آن بخشها اصلاح نظام بانکی و ادغام بسیاری از بانکها است که مشکلات عدیدهای دارند؛ لازم است تصمیمات اساسی در این حوزه گرفته شود تا زمینههای تجهیز منابع مورد نیاز بنگاههای تولیدی فراهم شود و الزاماتی در این باره مقرر شود تا با نظارتهای بانک مرکزی زمینه عملکرد سالم و صحیح بانکها امکانپذیر شود. اما در شرایط کنونی این نظارت میسر نیست.
او اضافه کرد: حوزه بعدی که نیازمند اصلاحات اساسی است نظام مالیاتی است. اصلاحاتی که با آن بشود از فعالیتهای نامولد و سفته بازی در همه حوزهها مالیات بگیرد. لازم است این مالیاتها در همه حوزهها بر عواید حاصل از سرمایه سوداگری در زمین و مسکن، سوداگری در سکه و ارز و در بازار بورس تعریف شود. به سهولت این امر قابل پیگیری و ردگیری است و مانعی هم ندارد.
او افزود: مادامی که این اتفاقها نیفتد و اقتصاد به حال خودش رها شده باشد قطعا بحرانهای اجتماعی خیلی زیادی را در پی خواهند داشت و این بحرانها به طور قطع زمینهای برای تبدیل شدن به بحرانهای سیاسی هستند. از این رو، مسئولین کشور باید تصمیماتی عاجل و اساسی برای کاهش نابرابریهای فاحشی که به وجود آمده و به خصوص در حمایت از قربانیان سیاستها در شش ماهه اخیر که گروههای محروم و پایین جامعه هستند بگیرند. باید به آنها تضمین داده شود دولت و نظام حکمرانی به فکر آنها هست. منطق این کار هم خیلی ساده و روشن و تنها نیازمند عزمی سیاسی است که از برندگان این سیاستها در دو سال اخیر مالیات گرفته شود و به بازندگان طبقات محروم و متوسط کمکهایی اعطا شود.
این اقتصاددان درباره افزایش نرخ پایه پولی گفت: الان، مسئله همین است. در ظرف سه ماه گذشته ۶۰۰ هزار میلیارد تومان برای فعالین در بازار سهام درآمد ایجاد شده است. در این بازار کاغذ خرید و فروش شده است بدون آنکه تولیدی افزایش پیدا کند. باید از اینها مالیات گرفته شود. همچنین صاحبان بنگاههایی که این درآمد برای آنها ایجاد شده باید همه یا بخش قابل توجهی از این منابع را وارد سرمایه تولیدی کنند. اگر این میزان منابع وارد بازار سرمایه سکه و ارز شود قطعا اقتصاد ما به سمت ونزوئلایی شدن میرود. این امر باید کنترل شود.
راغفر ادامه داد: البته به نظر من، این اقداماتی که دارد صورت میگیرد فراتر از اقتصاد است و دستگاههای امنیتی باید هوشیارتر از این نشان دهند.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: این ۶۰۰ هزار میلیارد تومان حاصل شده از بازار سهام به افزایش پایه پولی و نقدینگی در کشور منجر میشود. افزایش نقدینگی به تنهایی نمیتواند به افزایش تورم منجر شود مگر وارد سفته بازی و سوداگری شود، اما اگر به بخش تولید وارد شود این منابع به کاهش تورم کمک میکند. لازمه این امر این است که برنامهریزان اقتصادی کشور اطمینان حاصل کنند این منابع تامین شده برای بنگاههای اقتصادی در بورس به سمت تولید حرکت میکنند.
هادی حقشناس دیگر کارشناس مسایل اقتصادی و استاد دانشگاه نیز در گفتگو با فرارو در این باره گفت: قطعا ظرفیت اقتصاد ایران اگر به درستی تدبیر و مدیریت شود مانع بسیار بزرگی است که اقتصاد کشور تبدیل به ونزوئلا بشود. به عنوان مثال رشد اقتصادی در سال گذشته، پهناور بودن ایران، تولید محصولات کشاورزی و صنعتی و ظرفیت خالی در بحث صنعت و ظرفیت بی نظیر تعداد همسایگان در شمال و جنوب و غرب کشور اگر به درستی به کار گرفته شوند مانع بزرگی برای جلوگیری از ونزوئلایی شدن اقتصاد کشور هستند.
وی افزود: دولت در اقتصاد ایران دو ظرفیت عظیم دارد ظرفیت اول این است که ما کمترین بدهکاری را به کشورهای خارجی داریم. ما در میان همسایگان خود بدهی ناچیزی به کشورهای دنیا داریم. بدهی برخی از کشورهای همسایه نزدیک به یک سوم تولید نا خالص ملی آنهاست. این موضوع با توجه به شرایط ایران و تحریمها مزیت تلقی میشود در شرایط عادی مزیت نیست؛ چون کشور باید از اعتبار خودش استفاده کند، اما در شرایطی که بخواهیم بگوییم اقتصاد ایران چرا به سمت ونزوئلایی شدن نمیرود مزیت است.
او ادامه داد: ظرفیت بعدی دولت، درآمد آن است که بر اساس گزارشهای وزارت اقتصاد هفت میلیون میلیارد تومان است. این عدد بسیار فراتر از هزینه جاری کشور است. آنچه این روزها باعث نگرانی است این است که دولت ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه دارد این نسبت به درآمد دولت عدد ناچیزی است.
وی اظهار کرد: بنابراین اقتصاد ایران با ظرفیتهایی که ذکر شد در مسیر ونزوئلایی شدن نیست، اما به شرطی به این سمت میرود که دولت از ظرفیت خودش استفاده نکند. مثلا دولت دارایی خود را واگذار نکند یا از ظرفیت همسایهها، بخش خصوصی و ایرانیان خارج از کشور استفاده نکند و به جای همه اینها پول چاپ کند.
حقشناس افزود: میانگین رشد پایه پولی در سنوات گذشته ۲۵ درصد بوده است، اما در سه ماه بهار امسال به نظر میرسد چند واحد از این ۲۵ درصد افزایش پیدا کرده است. هنوز اطلاعات لازم در این باره منتشر نشده، ولی اینکه واحد پولی چند واحد رشد کرده باشد نمیتواند نشانه ونزوئلایی شدن اقتصاد ایران باشد. اما اگر دولت برای تامین کسری بودجه به سراغ افزایش پایه پولی برود میتوانیم بگوییم در مسیر ونزوئلایی شدن قرار دارد. در غیر این صورت اقتصاد ایران کجا و اقتصاد ونزوئلا کجا، این دو تفاوت فراوانی دارند. این در جایی است که ما از ظرفیت بنگاههای داخلی هنوز برای داخل کشور استفاده نکردیم چه برسد به صادرات یا استفاده از ظرفیت شورای اقتصادی اوراسیا. ببینید در دوره کرونا چقدر آی تی و فناوری اطلاعات رشد کرد. این نشان دهنده انعطاف پذیری اقتصاد ایران است؛ بنابراین اقتصاد ایران فاصله فراوانی با اقتصاد ونزوئلا دارد.
وی اضافه کرد: مهمتر از انعطافپذیری، منابع است. منابع معدنی و کشاورزی، خدمات و همسایهها و بخش خصوصی اینها مهم است. اما مهمترین مشکل این است فضا را برای بخش خصوصی باز نکردیم. کرونا و تحریمها تهدید هستند، اما از اینها باید استفاده کنیم، از بخش خصوصی استفاده کنیم که مانع بزرگی برای ونزوئلایی شدن اقتصاد ایران است.
این استاد دانشگاه بیان کرد: همچنین اتفاقی که در شورای امنیت افتاد اتفاق بزرگی بود. وقتی برخی کشورها خواستند پرونده ایران را به مسیر انحرافی ببرند آمریکا در شورای امنیت تنها ماند. به نظر میرسد اگر دولت تدبیر مناسب به کار بگیرد و همدلی همراه با هم افزایی در همه ارگانهای نظام اتفاق بیفتد از این بحران که به دلیل تحریمها رخ داده عبور خواهیم کرد. همانطور که در هنگام مقابله با کرونا در دور اول همه پای کار آمدند اینجا هم همگی به خاطر ایران و کاهش بلایای مردم و منافع ملی پای کار بیایند و همین خود مانع بزرگی برای جلوگیری از ونزوئلایی شدن اقتصاد ایران است.
پاسخ ها