پارسا احمدوند

پارسا احمدوند

دلنوشته های یک پدر، سرگرمی های پدر پسری

کتاب هایی از نادر ابراهیمی که شما را عاشق می کند!

آیا به دنبال کتاب‌هایی هستید که در آن‌ها عشق، روابط و احساسات عمیق به رشته‌ی تحریر درآمده‌اند؟ اگر چنین است، کتاب‌های نادر ابراهیمی، نویسنده‌ی ایرانی، ممکن است خواندنی‌های دلپذیری برای شما باشند.

 

کتاب‌های نادر ابراهیمی با زبانی شفاف و شاعرانه، نشان می‌دهند که عشق و روابط می‌توانند امری دائمی باشند و با قدرت و اراده، می‌توانیم به رابطه‌ای پایدار و پرشور دست یابیم. اگر به دنبال کتابی هستید که به شما در رابطه با روابط عاشقانه امید بدهد، آثار نادر ابراهیمی می‌توانند گزینه‌ی بسیار مناسبی برای شما باشند. در این کتاب‌ها، احساسات عمیق و پرشور عشق به شیوه‌ی شاعرانه و لطیف به تصویر کشیده شده‌اند و به تمام خوانندگان، امید می‌دهند که راز رسیدن به یک رابطه‌ی عاشقانه‌ی پایدار، اراده و تسلیم نشدن است.

در این مطلب، به معرفی سه مورد از مشهورترین کتاب‌های عاشقانه‌ی نادر ابراهیمی یعنی یک عاشقانه آرام، چهل نامه کوتاه به همسرم و بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم می‌پردازیم.

معرفی نادر ابراهیمی

نادر ابراهیمی (متولد ۱۴ فروردین ۱۳۱۵ درگذشته در ۱۶ خرداد ۱۳۸۷) داستان‌نویس معاصر ایرانی بود. او علاوه بر نوشتن رمان و داستان کوتاه، در زمینه‌های فیلم‌سازی، ترانه‌سرایی، ترجمه و روزنامه‌نگاری نیز فعالیت داشت. نادر ابراهیمی، همراه بهرام بیضایی و ابراهیم گلستان، از معدود سخنوران ایرانی به‌ شمار می‌رود که هم در زمینه‌ی سینما و هم ادبیات فعال و شناخته‌شده محسوب می‌شود.

نادر ابراهیمی در سال ۱۳۱۵ در تهران به دنیا آمد و دیپلم ادبیات خود را از مدرسه‌ی دارالفنون گرفت و سپس وارد دانشکده‌ی حقوق دانشگاه تهران شد، اما پس از دو سال آن را رها کرد و به دانشکده‌ی ادبیات رفت. او نهایتا در رشته‌ی زبان و ادبیات انگلیسی از این دانشگاه فارغ‌التحصیل شد.

زندگی حرفه‌ای نادر ابراهیمی، نویسندهی فقید ایرانی، داستانی طولانی است. تاکنون حدود 1 میلیون نسخه از کتاب‌های او روانه‌ی بازار شده است، اما آثار ناتمامی از او نیز وجود دارند که ممکن است در آینده در اختیار خوانندگان قرار گیرد. ابراهیمی در طول زندگی خود حدود 120 کتاب در حوزه‌ی موضوعات مختلف از جمله ادبیات کودک و نوجوان، ادبیات بزرگسالان، سینما و تئاتر نوشت.

او به جز نوشتن کتاب، حدود 15 فیلم داستانی، مستند و سینمایی به عنوان نویسنده، کارگردان و گردآورنده تهیه کرده بود. قابل‌توجه‌ترین سریال او آتش بدون دود بود که بر اساس رمان او ساخته شده بود. برخی از سینماگران مشهور نیز مدیون نادر ابراهیمی هستند. کمال تبریزی، ابراهیم حاتمی‌کیا و کیومرث پوراحمد از جمله‌ کسانی هستند که تاکنون از تاثیر نادر ابراهیمی بر خودشان سخن گفته‌اند.

کتاب‌هایی مانند در جاده‌های آبی سرخ، مردی در تبعید، یک عاشقانه‌ی آرام، افسانه‌ی باران، انسان، جنایت، احتمال، خانه‌ای برای شب، آتش بدون دود، چهل نامه‌ی کوتاه به همسرم و بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم از جمله کتاب‌های مشهور نادر ابراهیمی هستند.

یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام عنوان یکی از مشهورترین رمان‌های نادر ابراهیمی است. این کتاب برای نخستین‌بار در سال ۱۳۷۴ در تهران توسط نشر روزبهان منتشر شد. در سال ۱۳۹۱، این کتاب در قالب کتاب صوتی، به روایت پیام دهکردی و با آهنگسازی کریستف رضاعی توسط نشر نوین کتاب گویا منتشر شد.

داستان یک عاشقانه آرام در سال‌ ۵۷ و در بحبوحه‌ی انقلاب ایران رخ می‌دهد. در این کتاب، مردی گیلانی و اهل سیاست، عاشق دختری آذری به نام عسل شده که او هم مانند خودش یک انقلابی پرشور است. مرد قصه، معلم ادبیات و یک مبارز مخالف رژیم است، از همین رو، زندگی، خانه‌به‌دوشی را به این زوج تحمیل می‌کند و داستان زندگی پرالتهابشان از همین‌جا آغاز می‌شود و کتاب نیز تا انتها مبتنی بر روابط عاشقانه‌ی این دو نفر پیش می‌رود.

نادر ابراهیمی در این رمان عاشقانه، با بیان داستانی از زندگی یک زوج و در لابه‌لای ماجراهای پیش‌آمده برای آن‌ها، با قلمی زیبا، گفت‌وگوهای جذابی را خلق می‌کند که مخاطبش را به فکر فرو می‌برد و او را متوجه این موضوع می‌کند که نباید به عشق به چشم یک خاطره و عادت نگاه کند. ابراهیمی در رمان یک عاشقانه آرام، عاشقانه می‌نویسد و در پس این عاشقانه نوشتن، مضامینی جهان‌شمول را نیز به‌ مخاطبان خود منتقل می‌کند. در واقع کتاب به گونه‌ای نوشته شده که می‌توانیم خودمان را به‌خوبی به‌ جای شخصیت‌های کتاب بگذاریم، از شخصیت‌های ساده و روشن آن درس بگیریم و موسیقی زندگی خودمان را بنوازیم.

چهل نامه‌ کوتاه به همسرم

چهل نامه کوتاه به همسرم از دیگر آثار محبوب و عاشقانه‌ی نادر ابراهیمی است. این کتاب شامل مجموعه‌ای از نامه‌هاست که نادر ابراهیمی زمانی که مشغول یادگیری هنر خوشنویسی بوده، برای همسرش، فرزانه منصوری نوشته است. ابراهیمی در این نامه‌ها درباره‌ی زندگی‌شان در کنار هم، عشق و مشکلاتشان صحبت می‌کند و آشکارا سختی‌ها و اضطراب مشترکشان را به قلم در می‌آورد. برای ابراهیمی نوشتن این نامه‌ها صرفا فرصتی برای تمرین خوشنویسی نبود، بلکه تمرینی برای کاوش و جست‌وجو در معنای زندگی، عشق و رابطه‌ی زناشویی بود.

این نامه‌ها نثری همچون شعر دارند و بسیار روان و به دور از تکلفات شاعرانه نوشته‌ شده‌اند. بعضی از این نامه‌ها بلند هستند و بعضی از آن‌ها کوتاه، حتی در حد چند سطر. ابراهیمی در این نامه‌ها به صادقانه‌ترین شکل ممکن عشقش به همسرش را ابراز کرده، گاه او را دوستانه نصیحت کرده و گاه آن‌چه از راه و رسم زندگی می‌دانسته با او به اشتراک گذاشته است. خواندن این کتاب تنها خواندن چند نامه نیست، بلکه تعمقی در شیوه‌ی نگریستن ابراهیمی به مسائل زندگی و همچنین تجربه‌ی عاشقی کردن است.

بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم

بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم اثر ماندگار دیگری از نادر ابراهیمی است. در این کتاب، با داستانی مواجه هستیم که روایت‌گر تعصب و عشق به زادگاه است و‌ در عین‌ حال، با کوله‌باری از درد و‌ رنج نیز همراه است. از نکات حائز اهمیت این رمان، نثر شاعرانه و موزون نادر ابراهیمی است که به دل خواننده می‌نشیند و او را غرق در ‌‌توصیفات می‌کند.

کتاب بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم شامل سه داستان مجزا است: باران رویای پاییز، پنج نامه از ساحل چمخاله به ستاره‌آباد و پایان باران رویا.

در ابتدای داستان کوتاه اول، معشوقه‌ی راوی داستان، هلیا، به مخاطب معرفی می‌شود. هلیا دختر خان است و راوی داستان، پسر کشاورزی‌ که از کودکی با هلیا هم‌بازی بوده است. این دو نفر عاشق هم می‌شوند و تصمیم به ازدواج می‌گیرند، اما خانواده‌هایشان با این ازدواج مخالفت می‌کنند و این دو در نهایت به چمخاله می‌گریزند و آن‌جا زندگی را از سر می‌گیرند.

هلیا در برابر مشکلات زندگی دوام نمی‌آورد و در نهایت در جدال میان عقل و احساساتش، برخلاف راوی داستان، عقل بر عواطفش چیره شده و به زادگاهش باز می‌گردد، درحالی‌که راوی داستان در ابتدا حاضر نیست تسلیم شود. اما او نیز در نهایت پس از ۱۱ سال دوری، به شهرش باز می‌گردد، به‌ شهری که زمانی دوستش می‌داشت، به شهری که روزگاری از آن‌جا طرد شده بود.

بخش دوم شامل پنج نامه به هلیا است و راوی اغلب میان خاطرات گذشته و حال در حال پرسه زدن است، بنابراین پرش‌های زمانی در این بخش کتاب بسیار زیاد هستند. در هر نامه، روای داستان، رشته‌ی پیوند میان خود و هلیا را تنها در خواب می‌بیند؛ او شهری را که هلیا در آن خفته است، به شهری تشبیه می‌کند که به اندوه گورستان‌های بی‌درخت آراسته است. راوی داستان معتقد است که مسبب آن‌چه که بر سر او و هلیا آمده ، دستی است که با تمام قدرت آن‌ها را به سوی تقدیر می‌راند و آن‌ها نیز فقط عروسک‌های کوکی یک تقدیر بوده‌اند.

هرسه کتاب معرفی‌شده در این مطلب در سایت طاقچه منتشر شده‌اند. پیشنهاد می‌کنیم برای تهیه این کتاب‌ها و دانلود رمان و داستان مدنظرتان به این سایت مراجعه کنید.

پارسا احمدوند
پارسا احمدوند دلنوشته های یک پدر، سرگرمی های پدر پسری

شاید خوشتان بیاید

پاسخ ها

نظر خود را درباره این پست بنویسید
منتظر اولین کامنت هستیم!
آیدت: فروش فایل، مقاله نویسی در آیدت، فایل‌های خود را به فروش بگذارید و یا مقالات‌تان را منتشر کنید👋