آشنایی با روز جهانی ناشنوایان
در باغچه زندگی نشسته بود و با دستان کوچکش چیزی می کاشت. نگاهش کردم، حس اعتمادش با نگاهم برانگیخته شد و با چشمان معصومانه اش فهمید چه می پرسم. گفت: ستاره می کارم. دوباره نگاهش کردم، پاسخ داد: میوه های ستاره ام، خورشید خواهد شد. حس غریبی به من دست داد.
چرا خورشید؟ لبخندی زد و باز با همان نگاه پاسخ داد: تمام هستی با آب، خاک و خورشید پیوندی زندگی بخش دارد. گل ها با خورشید برمی خیزند. پرسیدم: پرندگان؟ پاسخ داد: پرواز زیباست، من آواز آنها را حس می کنم. ... و انسان؟ به زمین نگاه کرد و این بار با انگشتان اشاره زبان گشود: ما که می خواستیم زمین را آماده مهربانی کنیم، افسوس که خود نامهربان بودیم.
آری، او ناشنوا بود و برای ایجاد رابطه، از دست هایش استفاده می کرد. همان گونه که تاریخ انسان اندیشه ورز، رابطه ای ناگسستنی با دست های انسان دارد.
---------------------------------------
سی ام سپتامبر هر سال، «روز جهانی ناشنوایان» نام گذاری شده است.
هدف از این نام گذاری، ارتقای فرهنگ ارتباط با ناشنوایان، دانسته هایی از زبان اشاره و آگاهی سیاست مداران و همچنین عموم مردم از مشکلاتی است که این قشر با آن رو به رو هستند.
در اهمیت حس شنوایی، این گفته هِلِن کِلِر، گویاتر از هر سخنی است. او که با وجود نابینایی و ناشنوایی، یکی از موفق ترین افراد استثنایی است، می گوید:
«اگر این فرصت به من داده می شد که یکی از دو حس خود را بازیابم، ترجیح می دادم نابینا بمانم، ولی بشنوم».
اگر از نعمت شنوایی محروم باشیم، هرچند آموختن برای ما ناممکن نمی شود، ولی بسیار دشوار است. پس توجه به این نعمت بزرگ الهی که یکی از راه های بسیار مهم آموختن و فهمیدن است، حالت سپاس را پیش می آورد و تصور نبود آن کافی است تا به ارزش آن پی ببریم.
از این رو، خدا در قرآن می فرماید:
«بگو: اگر خداوند شنوایی و دیدگان شما را بگیرد و بر دل هایتان مهر بزند، کدام معبود آن را به شما پس می دهد؟» شکرانه این نعمت، بهره گیری خداپسندانه و مسئولانه از آن است، چنان که در یکی از دعاها، خواسته بندگان از خداوند این است: «پروردگارا! ما را از گوش ها، چشم ها و نیروهایمان بهره مند گردان».
اولین معلم گلهای خاموش در ایران
جبار باغچهبان (عسکرزاده) یکی از خادمان پرتلاش فرهنگ ایران و به معنی واقعی کلمه معلم بود. زندهیاد باغچهبان در سال 1298شمسی آموزگاری را در دبستان احمدیه مرند آذربایجان آغاز کرد.
وی مؤسس اولین کودکستان (باغچه اطفال) در تبریز بود. باغچهبان را باید اولین کسی دانست که در ایران، آموزش سمعی بصری را به دستگاه آموزشی کشور وارد کرد.
باغچهبان برای اولینبار به فکر تعلیم و تربیت کودکان ناشنوا افتاد. در ابتدای کار همه او را مورد تمسخر قرارمیدادند، اما وی طی یک سال موفق شد به سه کودک ناشنوا خواندن و نوشتن بیاموزد. شادروان باغچهبان فعالیت آموزشی خود را در شهر شیراز به مدت 6 سال و بعد از آن در تهران ادامه داد.
وی نخستین دبستان ناشنوایان را در چهارراه حسنآباد در خانهای محقر تأسیس کرد و روش آموزش الفبای دستی را اختراع کرد. همچنین در حین تعلیم و تربیت به روش دیگری دستیافت که امروزه آن روش به نام روش ترکیبی معروف است و با گذشت این همه سال به عنوان مترقیترین روش در مدارس سراسر کشور استفاده میشود.
باغچهبان کتب مختلفی از جمله:
کتابهای کودکان (بابا برفی…)، کتاب حساب ویژه و کتاب آموزش کر و لالها به رشته تحریر در آورده است.
کشفیات جبار باغچهبان عبارتند از:
- روش شفاهی در تعلیم ناشنوایان
-اختراع گوشی استخوانی یا تلفن گنگ
-کشف خواص صوتها و تقسیم بندی آنها
-تهیه وسایل مختلف بصری برای تدریس ناشنوایان
-اختراع گاه نما و ...
این مرد شریف، معلم دلسوز و مهربان، سرانجام در روز چهارم آذر ماه 1345، در سن 82 سالگی دیده از جهان فرو بست. در گیلان هر ساله یادبودی در همین روز برای این معلم بزرگ با حضور ناشنوایان موفق و معلمین زحمتکش که ادامه دهندگان راه و منش آن بزرگوار هستند، برگزار میشود.
منبع:hawzah.net
hamshahrionline.ir
پاسخ ها