.
دعا باید دارای شدّت و تناوب و استمرار و خلوص باشد و همچنین حالت تهاجم بیابد و شدّت داشته باشد؛
یعنی دعا به صورت ورد، لقلقه زبان نباشد؛ به طوری که زبان و لب کار خودش را بکند، مغز و دل کارهای دیگری را مشغول باشند!
مثل آنهائی که کلاه سر خدا میگذارند و آن این است که در مجلس وعظ و مصیبت و روضه شرکت میکنند؛ اینجا ثواب شرکت در مجلس روضه را میبرند و در همان حال شروع میکنند به جای گوش دادن به سخنران، دعا خواندن یا قرآن خواندن و بدین وسیله ثواب خواندن قرآن را و دعا را درک میکنند؛ یعنی دوبله و دو آتشه میخواهند ثواب بگیرند!
و زرنگترها، در همین حال که گوششان به منبر است و چشمشان به متن قرآن، لبشان هم مشغول ورد و ذکر! یعنی سه آتشه ثواب جمع میکنند! در صورتی که نمیدانند این دو سه تا همدیگر را خنثی میکنند!
دعای آنها ابتر است، زیرا به صورت استمرار دل و پیوستگی روح و وجدان، به طرف کانون روحانی جهان، نیایش نمیشود؛ بلکه به صورت یک انجام وظیفه مکانیکی، صبح نیایش کردن و تمام روز را همچون حیوان به کار زندگی و خورد و خوراک و گرفتن و زدن و:
این مر آن را همی کشد مخلب
و این مر آن را همی زند منقار
زندگی کردن!
(دکتر علی شریعتی- مجموعه آثار (۸)- نیایش- گزیده صفحات ۶۱ و ۶۲)
👇
🆔 @Dr_Shariaaty
https://t.me/Dr_Shariaaty/1719
پاسخ ها