به مجرد اینکه واقعاً رهبر شوید، به سرعت متوجه خواهید شد که رهبری کردن همیشه هم «خوب» نیست. آسان یا سرگرم کننده نیست. کار سختی است. نه فقط از نظر ساعتهای طولانی و طاقتفرسای کار، بلکه از نظر احساسی نیز سخت است.
مطمئن باشید، اگر شما هم «رهبر» باشید، گاهی اوقات مجبور خواهید شد با کلمات، افراد را ناراحت کنید، با عملکرد ضعیف و یا با خشونت رفتار کنید، افراد خوب را اخراج کنید، از خط قرمزها عبور کنید، پروژههای حیوانات خانگی را خاتمه دهید و حتّی رأی دموکراتیک را وتو کنید!
همهٔ اینها احتمالاً شما را بسیار منفور میکند.
امّا هدف رهبر این نیست که مورد پسند واقع شود. این است که رهبری کند. این که حتّی برخلاف میل باطنی و احساسات خویش صرفاً کار درست را انجام دهد!
گاهی برخلاف آنچه دوست داریم، همیشه تصمیم درست، مورد پسند افراد نیست!
امّا به خاطر بسپارید:
وقتی مردم از شما انتقاد کرده و با شما بد برخورد میکنند، در واقع شما را به عنوان رهبر دیدهاند.
(دارن هاردی- دیوانگان ثروتساز در قطار کارآفرینی- گزیدهٔ صفحات ۱۴۸ تا ۱۵۰)
👇
🆔 @Dr_Shariaaty
https://t.me/Dr_Shariaaty/1496
پاسخ ها