«دوست داشتن از عشق برتر است.»
عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی، اما دوست داشتن، پیوندی خودآگاه و از روی بصیرتِ روشن و زلال.
عشق بیشتر از غریزه آب میخورد و هرچه از غریزه سر زند بیارزش است و دوست داشتن از روح طلوع میکند و تا هر جا که روح ارتفاع دارد، دوست داشتن نیز همگام با آن اوج مییابد.
[۰۰۰] عشق با دوری و نزدیکی در نوسان است. اگر دوری به طول انجامد ضعیف میشود، اگر تماس دوام یابد به ابتذال میکشد و تنها با بیم و امید و تزلزل و اضطراب و «دیدار و پرهیز»، زنده و نیرومند میماند.
اما دوست داشتن با این حالات ناآشناست. دنیایش دنیای دیگری است.
[۰۰۰] در عشق رقیب منفور است و در دوست داشتن است که «هواداران کویش را چو جان خویشتن دارند»، که حسد شاخصۀ عشق است چه، عشق معشوق را طعمه خویش میبیند و همواره در اضطراب است که دیگری از چنگش نرباید و اگر ربود، با هر دو دشمنی میورزد و معشوق نیز منفور میگردد و دوست داشتن ایمان است و ایمان یک روحِ مطلق است یک ابدیتِ بیمرز است، از جنس این عالم نیست!
(دکتر علی شریعتی- هبوط در کویر- گزیده صفحات ۳۲۷ تا ۳۳۰)
👇
🆔 @Dr_Shariaaty
https://t.me/Dr_Shariaaty/770
پاسخ ها