خدایـا!
همواره تـو را سپاس میگزارم که هرچه، در راه تـو و در راه پیامِ تـو، پیشتر میروم و بیشتر رنج می برم؛
آنهـا که بایـد مرا بنوازند، میزنند!
آنهـا که بایـد همگامم باشند، سدّ راهم میشوند!
آنهـا که بایـد حق شناسی کنند، حق کُشی میکنند!
آنهـا که بایـد دستم را بفشارند، سیلی میزنند!
آنهـا که بایـد در برابر دشمن دفاع کنند، پیش از دشمن حمله میکنند!
و آنهـا که بایـد در برابرِ سمپاشیهای بیگانه؛
ستایشم کنند، تقویتم کنند، امیدوارم کنند و تبرئهام کنند؛
سرزنشم میکنند، تضعیفم میکنند، نومیدم میکنند، متهمم میکنند!
تـا در راهِ تـو ـ از تنهـا پایگاهی که چشم یاری دارم و پاداشی،
نومید شوم، چشم ببندم، رانده شوم...؛
تـا تنهـا امیـدم تـو شود،
چشمِ انتظارم تنهـا به روی تـو بازماند،
تنهـا از تـو یاری طلبم،
تنهـا از تـو پاداش گیرم؛
در حسابی که با تـو دارم شریکی دیگر نباشد؛
تـا تکلیفم با تو روشن شود؛
تـا تکلیفم با خودم معلوم گردد؛
تا حلاوتِ اخلاص را ـ که هر دلی اگر اندکی چشید، هیچ قندی در کامش شیرین نیست ـ بِچِشَـم...
خدایـا! اخلاص! اخلاص!
(دکترعلی شریعتی- مجموعه آثار(٨)-نیایش- صفحه۱٢٢)
👇
🆔 @Dr_Shariaaty
پاسخ ها