قراره چی بدونیم:
کودکهمسری به ازدواج رسمی یا غیررسمی افراد زیر ۱۸ سال گفته میشه که اغلب بدون رضایت آگاهانه و تحت فشارهای فرهنگی، اقتصادی یا خانوادگی صورت میگیره. در این نوع ازدواج، کودکان به دلیل نداشتن آمادگی جسمی و روانی، با آسیبهای جدی مانند ترک تحصیل، بارداری زودرس، افسردگی و از بین رفتن فرصتهای رشد فردی روبهرو میشن. بررسی این پدیده از جنبههای مختلف، برای شناخت علل و کاهش پیامدهای اون، ضروری و حیاتی هست.
در بسیاری از کشورهای جهان، سن قانونی ازدواج ۱۸ سال تعیین شده؛ اما برخی کشورها با رضایت والدین یا حکم دادگاه، ازدواج در سنین پایینتر رو هم مجاز میدونن. در ایران، سن قانونی ازدواج برای دختران ۱۳ سال و برای پسران ۱۵ سال تعیین شده، اما با اجازهی ولی و تشخیص دادگاه، ازدواج در سنین پایینتر هم امکانپذیر هست.
هر ساله ۱۲ میلیون دختر زیر ۱۸ سال در سراسر دنیا ازدواج میکنن. این یعنی ۲۳ دختر در هر دقیقه؛ تقریبا هر ثانیه، یک کودکهمسری!
خیلی دردناکه کودکانی که باید بازی کنن و یاد بگیرن، به جای اون وارد زندگیای میشن که حتی بزرگترها هم گاهی براش آمادگی ندارن. این که قانون هم در بعضی موارد به جای حمایت از کودکان، این شرایط رو ممکن میکنه، موجب میشه این اتفاق تلختر از چیزی که هست بشه. این مقاله نوشته شده تا صدای بچههایی باشه که یا صدایی ندارن و یا بدتر از اون، صدای اونها شنیده نمیشه.
نظامهای مردسالارانه – یعنی سیستمهایی که توسط مردان کنترل میشن و برای دختران بر اساس باکرگیشون ارزش قائلن، منجر به محدودیتهایی برای جنس زن میشه . این میتونه به معنای کنترل نحوه رفتار و لباس پوشیدن یک دختر، این که کجا میتونه بره، چه کسانی رو میتونه ببینه، و در نهایت چه زمانی با چه کسی ازدواج کنه باشه.
نظام مردسالارانه همچنین جنسیت زنان رو جرمانگاری کرده و محدودیتهای بسیاری برای زنان ایجاد میکنه.
هنجارهای اجتماعی قوانینی غیررسمی هستن که توسط خود مردم اجرا میشن. این هنجارها اغلب جنسیتی بوده و هدفشون کنترل تمایلات جنسی دختران و زنان و حفظ سنتهای قدیمی هست. ازدواج کودکان یکی از همین سنتها به حساب میاد. سنتی که در خیلی مکانها نسلها اتفاق افتاده و عادی و پذیرفتهشده هست.
در برخی جوامع، دختر با شروع قاعدگی، زن میشه و ازدواج میتونه قدم بعدی برای به دست آوردن موقعیت همسری و مادری برای اون دختر باشه.
تقریبا ۴۰ درصد از دختران، در فقیرترین کشورهای جهان در کودکی ازدواج میکنن؛ دو برابر میانگین جهانی. وقتی که صحبت از فقر هست، خانوادهها و گاهی اوقات حتی خود دختران، ازدواج رو راهی برای کاهش هزینههای خانواده و کسب امنیت مالی میدونن. از اونجایی که دختران، دسترسی کمتری به آموزش و پرورش، موقعیتهای اجتماعی و اقتصادی دارن، اغلب از نظر مالی به مردان وابسته هستن و ممکنه ازدواج رو تنها گزینه بدونن.
دختران، بیشتر تحت تاثیر کودک همسری ناشی از فقر قرار میگیرن چون:
ازدواج در سنین پایین دختربچهها رو وادار میکنه در حالی که هنوز از نظر جسمی یا روانی برای برقراری رابطه جنسی و یا زایمان آمادگی ندارن، بهش تن بدن. علاوه بر این، دخترانی که در سنین پایین ازدواج میکنن، اغلب در جوامع روستایی یا دورافتاده زندگی میکنن که دسترسی محدودی به آموزشهای بهداشتی جامع، از جمله اطلاعات در مورد تنظیم خانواده و وسایل پیشگیری از بارداری دارن.
طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی، عوارض بارداری و زایمان علت اصلی مرگ و میر در دختران ۱۵ تا ۱۹ ساله در سطح جهانه و ۹۰ درصد از حاملگیهای نوجوانان در کشورهای در حال توسعه مربوط به دخترانی هست که ازدواج کردن. دخترانی که قبل از ۱۵ سالگی زایمان میکنن، ۵ برابر بیشتر از دختران ۲۰ ساله در معرض خطر مرگ در هنگام زایمان قرار میگیرن.
بارداری در سنین پایین نه تنها اثرات مخرب بالقوهای برای مادران، بلکه برای نوزادانشون هم داره. مردهزایی در مادران زیر بیست سال، ۵۰ درصد بیشتر هست.
در کشورهای فقیر و در حال توسعه، نوزادانی که از مادران زیر بیست سال متولد میشن، با خطر کموزنی هنگام تولد مواجه هستن.
وقتی صحبت از ازدواج کودکان میشه، والدین اغلب بر این باورن که با ازدواج زودهنگام دخترشون بهترین کار رو برای اونها انجام میدن و معتقدن که شوهر، امنیت احساسی و مالی اونها رو فراهم میکنه. در حالی که، دخترانی که قبل از سن ۱۵ سالگی ازدواج میکنن، تقریبا ۵۰ درصد بیشتر از دخترانی که بعد از ۱۸ سالگی ازدواج کردن، در معرض خشونت فیزیکی یا جنسی از طرف شریک زندگی خود قرار میگیرن. علاوه بر این، به احتمال زیاد اولین تجربه جنسیشون اجباری خواهد بود.
ازدواج دخترها در سنین پایین میتونه خطر ابتلای اونها به HIV رو افزایش بده. این کودکان اغلب در مناطق دورافتاده زندگی میکنن که دسترسی به خدمات بهداشتی، اطلاعات جامع در مورد سلامت جنسی و همچنین حقوق اونها ممکنه محدود باشه. در نتیجه، ممکنه از عوامل خطر HIV، پیشگیری و درمان یا حتی حق اولیهشون برای "نه" گفتن به رابطه جنسی با شوهر خود آگاهی نداشته باشن.
علاوه بر این، گاهی اوقات دختران با مردان مسن ازدواج میکنن که قبلا شرکای جنسی متعددی داشتن و ممکنه بعد از ازواج هم ادامه پیدا کنه، که همین میتونه خطر ابتلا به HIV رو افزایش بده، بهویژه در مناطقی که ویروس شیوع بیشتری داره.
یکی از اصلیترین نتایج کودکهمسری برای دختران، ترک تحصیل و عدم دسترسی به آموزش هست. بسیاری از دخترانی که در سنین پایین ازدواج میکنن، به دلیل مسئولیتهای خانوادگی و بارداری زودهنگام، از ادامه تحصیل باز میمونن. این اتفاق فرصتهای شغلی آینده اونها رو هم محدود میکنه.
از طرفی دیگه، قطع ارتباط با همسالان باعث میشه اونها از حمایتهای عاطفی گروه همسن خودشون محروم بشن. این انزوا میتونه به بروز مشکلات روانی مانند افت اعتماد به نفس، اضطراب و افسردگی منجر بشه. دخترانی که بدون آمادگی روانی وارد زندگی زناشویی میشن، اغلب در مدیریت چالشهای عاطفی و خانوادگی با مشکلات زیادی روبرو میشن.
دختران نوجوان، زنان بالغی نیستن که بار سنگین ازدواج و مسئولیتهای اون رو به دوش بکشن. محروم کردن اونها از تحصیل، استقلال و رشد روانی تنها به قیمت سنت و فشارهای فرهنگی، آیندهای پر از حسرت و آسیب براشون رقم میزنه. اگر به خوشبختی فرزندانمون اهمیت میدیم، باید اجازه بدیم خودشون انتخاب کنن، رشد کنن، و هر زمان که آمادگی واقعی پیدا کردن، وارد زندگی مشترک بشن. ازدواج زودهنگام، نهتنها نشانه افتخار نیست، بلکه زخمی پنهان بر روان و سرنوشت دختران هست.
پاسخ ها