قراره چی بدونیم:
اختلال اسکیزوفرنی یکی از شرایط پیچیده و جدی سلامت روان هست که میتونه روی فکر، احساسات و رفتار فرد تاثیر زیادی بذاره. شاید اسمش کمی ترسناک به نظر بیاد، اما شناخت علائم اسکیزوفرنی قدم اول و مهمی برای کمک به خودمون، عزیزانمون یا حتی جنین در شکممون هست. وقتی بدونیم دنبال چه نشانههایی بگردیم، میتونیم زودتر متوجه بشیم و برای دریافت کمک تخصصی اقدام کنیم. مهمه یادت باشه که این علائم در هر فردی میتونه کمی متفاوت باشه و شدت اونها هم فرق میکنه. هدف ما اینجا اینه که نگاهی دقیقتر به این نشانهها بندازیم تا درک بهتری از این شرایط پیدا کنیم.
هذیانها باورهای خیلی محکم و اشتباهی هستن که فرد به شدت بهشون اعتقاد داره، حتی اگه تمام شواهد دنیا برعکسش رو بگن. مثلاً ممکنه فرد فکر کنه تحت تعقیب هست یا دیگران قصد آسیب رسوندن بهش رو دارن، یا برعکس، ممکنه باور داشته باشه که قدرت یا جایگاه خیلی خاص و مهمی داره. این باورها برای خود فرد کاملاً واقعی به نظر میرسن و قانع کردنش درباره اشتباه بودنشون خیلی سخته.
توهم یعنی فرد چیزهایی رو حس میکنه که در واقعیت بیرونی وجود ندارن. شایعترین نوع توهم در اختلال اسکیزوفرنی، شنیدن صداهاییه که دیگران نمیشنون. این صداها ممکنه دستور بدن، صحبت کنن یا فرد رو مسخره کنن. البته توهمات فقط شنیداری نیستن و ممکنه فرد چیزهایی ببینه، بوهایی حس کنه، مزههایی بچشه یا حتی احساس کنه چیزی روی پوستش حرکت میکنه، در حالی که هیچکدوم از اینها واقعاً وجود ندارن. تجربه هذیان و توهم و حتی کابوسهای شبانه میتونه برای فرد خیلی آزاردهنده و گیجکننده باشه.
این حالت باعث میشه فرد نتونه افکارش رو درست سازماندهی کنه و در نتیجه، حرف زدنش هم نامفهوم و بیربط میشه. ممکنه وسط صحبت یهو از این شاخه به اون شاخه بپره، کلمات بیربطی رو کنار هم بذاره یا جملاتی بگه که معنی مشخصی ندارن. این آشفتگی در فکر و گفتار، برقراری ارتباط با دیگران رو برای فرد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی خیلی سخت میکنه و باعث میشه دیگران نتونن منظور اون رو متوجه بشن. افکار آشفته نشوندهنده اختلال در پردازش اطلاعات در مغز هست.
بعضی افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی رفتارهای حرکتی نامنظم یا حتی کاتاتونیک نشون میدن. رفتارهای نامنظم میتونه شامل حرکات عجیب، بیهدف، کودکانه یا ناگهانی باشه که با موقعیت تناسبی نداره. حالت شدیدتر این وضعیت، کاتاتونیا هست که فرد ممکنه برای ساعتها بیحرکت و ثابت بمونه یا برعکس، فعالیت حرکتی بیش از حد، تکراری و بیهدفی داشته باشه. این رفتارهای حرکتی هم جزو نشانههایی هستن که نشون میدن عملکرد مغز دچار اختلال شده.
ممکنه ببینید فرد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی حالت چهرهاش تغییر زیادی نمیکنه، با صدای یکنواخت صحبت میکنه و بهطور کلی احساساتش رو بروز نمیده، حتی در موقعیتهایی که انتظار میره خوشحال، ناراحت یا عصبانی باشه. این به معنی بیاحساس بودن فرد نیست، بلکه بیشتر نشون میده که در «نشان دادن» احساساتش مشکل داره.
فرد مبتلا اختلال اسکیزوفرنی ممکنه انگیزه خیلی کمی برای انجام کارهای روزمره یا فعالیتهای هدفمند داشته باشه. مثلاً ممکنه دیگه علاقهای به رفتن سر کار، درس خوندن یا حتی رعایت بهداشت شخصی نداشته باشه و بیشتر وقتش رو بدون انجام کار خاصی بگذرونه. این کمبود انگیزه، زندگی مستقل و پیشرفت فرد رو بهشدت تحت تاثیر قرار میده.
فرد خیلی کمحرف میشه، جوابهای کوتاه و یککلمهای میده و حتی اگه صحبت کنه، محتوای کلامش کمه و اطلاعات زیادی منتقل نمیکنه. انگار حرف زدن براش سخته یا حرفی برای گفتن نداره.
فرد دیگر از چیزهایی که قبلاً براش لذتبخش بودن، مثل وقت گذروندن با دوستان، گوش دادن به موسیقی یا انجام سرگرمیها، لذت نمیبره یا لذت خیلی کمی میبره. این وضعیت باعث میشه فرد بیشتر گوشهگیر بشه و از فعالیتهای اجتماعی دوری کنه. علائم منفی اختلال اسکیزوفرنی اغلب تشخیصشون سختتره و ممکنه با افسردگی یا تنبلی اشتباه گرفته بشن.
اختلال اسکیزوفرنی میتونه باعث بروز مشکلاتی در فرآیندهای ذهنی و فکری فرد هم بشه. اینها رو علائم شناختی میگن و ممکنه تشخیصشون سختتر باشه، اما تاثیر زیادی روی توانایی فرد برای انجام کارهای روزانه، درس خوندن یا کار کردن دارن.
این به معنی مشکل داشتن در کارهایی مثل برنامهریزی کردن، سازمان دادن به کارها، حل کردن مسائل و گرفتن تصمیمهای درست هست. مثلاً ممکنه فرد نتونه مراحل انجام یک کار ساده رو دنبال کنه یا در مدیریت زمان و پول دچار مشکل بشه. این ناتوانیها میتونه زندگی مستقل رو برای فرد خیلی سخت کنه.
فرد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی ممکنه نتونه برای مدت طولانی روی یک موضوع تمرکز کنه یا حواسش خیلی راحت پرت بشه. فیلتر کردن اطلاعات نامربوط و تمرکز روی اطلاعات مهم براش سخت میشه. این وضعیت یادگیری چیزهای جدید یا دنبال کردن یک گفتگو رو دشوار میکنه.
حافظه کاری به توانایی ما برای نگه داشتن و استفاده از اطلاعات در ذهن برای انجام کارها اشاره داره. مثلاً وقتی میخوایم یک شماره تلفن رو به خاطر بسپریم و بلافاصله شمارهگیری کنیم، از حافظه کاری استفاده میکنیم. افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی ممکنه در این زمینه مشکل داشته باشن، مثلاً نتونن دستورالعملهای چند مرحلهای رو دنبال کنن یا اطلاعاتی که تازه شنیدن رو به یاد بیارن و استفاده کنن. این علائم اسکیزوفرنی ممکنه نامحسوس باشن، اما تاثیر قابل توجهی بر عملکرد کلی فرد دارن.
اگر ترکیبی از علائمی که گفتیم، مخصوصاً تجربههایی مثل هذیان و توهم یا داشتن افکار آشفته، برای مدتی ادامه پیدا کرده و باعث شده عملکرد روزانه فرد، مثلاً در کار، تحصیل یا روابطش، به طور واضحی دچار مشکل بشه، بهتره که حتماً با یک متخصص سلامت روان مثل روانپزشک یا روانشناس مشورت بشه. گاهی اوقات فرد مبتلا به دلیل ماهیت بیماری، متوجه مشکل خودش نیست؛ اینجا نقش خانواده و دوستان در تشویق آرام و حمایتگرانه او برای مراجعه به متخصص خیلی مهمه.
روند تشخیص معمولاً شامل یک ارزیابی کامل بالینی، صحبت درباره سابقه فرد و گاهی انجام آزمایشهایی برای رد کردن سایر بیماریهای جسمی یا روانیای هست که ممکنه علائم مشابهی ایجاد کنن. متخصص با بررسی دقیق همه جوانب، میتونه به یک تشخیص درست برسه.
خوشبختانه امروزه روشهای درمانی مختلفی برای مدیریت اختلال اسکیزوفرنی وجود داره، از جمله داروها، رواندرمانی و برنامههای حمایتی. شروع به موقع درمان میتونه تاثیر زیادی در کنترل علائم اسکیزوفرنی، جلوگیری از بدتر شدن وضعیت و بهبود کیفیت زندگی فرد داشته باشه.
اختلال اسکیزوفرنی یک بیماری مغزی پیچیدهاس و افراد مبتلا و خانوادههاشون نیاز به درک، همدلی و حمایت جامعه دارن. اگر نگران خودتون یا یکی از عزیزانتون هستید، در جستجوی کمک تخصصی تردید نکنید. با تشخیص و درمان مناسب، افراد مبتلا میتونن زندگی رضایتبخشی داشته باشن.
پاسخ ها