به گزارش گروه وبگردی اخبار ، «امین حطیط» کارشناش نظامی برجسته لبنان در خصوص سالگرد پیروزی تاریخی مقاومت اسلامی لبنان بر رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰ گفت: رژیم صهیونیستی از زمان موجودیت خود در سرزمین فلسطین راهبردی را بر اساس دو رکن در قبال اعراب و کشورهای پیرامونش در دستور کار قرار داده است.
نخستین رکن این راهبرد، بکارگیری زور مفرط برای تغییر میدانی اوضاع متناسب با خواست خود و دومین رکن بهره برداری از دستاورد نظامی در عرصه سیاست به منظور تحکیم بخشیدن نتایج بدست آمده است؛ با وجود اینکه همه این اقدامات مغایر با حق و حقیقت و زیرپا گذاشتن حقوق دیگران است. رژیم صهیونیستی بعد از اعلامیه بالفور اینگونه عمل کرد.
وی با اشاره به اینکه راهبرد رژیم صهیونیستی غصب اراضی کشورهای عربی است، افزود: راهبرد دوگانه رژیم صهیونیستی بکارگیری زور برای تحمیل خواستهها و بکارگیری سیاست برای تحکیم بخشیدن به نتایج بکارگیری این زور بوده است. رژیم صهیونیستی تلاش کرد که این وضعیت را به لبنان تحمیل کند لذا وارد بیروت شد؛ و سپس زیر نظر آمریکا توافقنامه ۱۷ ماه مه سال ۱۹۸۳ میلادی بسته شد تا نتایج حاصل شده از این اشغالگری در عرصه سیاسی تحکیم بخشیده شود و حاکمیت لبنان نادیده انگاشته شود و رژیم صهیونیستی به طور مطلق بر منطقه جنوب لبنان و رودخانه لیطانی دست اندازی کند.
دولت وقت لبنان تن به خواست رژیم صهیونیستی داد، اما به طور خاص اهالی جنوب لبنان و به طور عام اقشار مردمی ملی لبنان این وضعیت را رد کرده و نپذیرفتند و در چارچوب توانمندیهای خود مقاومتی را با اتکا به حمایت از جانب سوریه و ایران سازماندهی کردند؛ لذا وضعیت لبنان ماحصل وجود یک اراده مردمی لبنانی و حمایت عربیِ انسانی از جانب سوریه و ایران است. این اراده واقعیت موجود را نپذیرفت و آن رد کرد و ابتدا با اقدامات بسیار ساده در چارچوب راهبرد آزار و اذیت اشغالگران علیه آنها وارد عمل شد.
کارشناس استراتژیک لبنان به راهبردهای مقاومت برای مقابله با رژیم صهیونیستی اشاره کرد و گفت: راهبرد نخست با توجه به امکانات موجود، راهبرد «آزار و اذیت» اشغالگران بود. این راهبرد سپس توسعه یافت و تبدیل به «راهبرد ارعاب و ترس» انداختن در دل دشمن دشمن شد. سومین راهبرد نیز «ایجاد هزینه سنگین» برای دشمن بود. «چهارمین راهبرد» دشمن را بر سر یک دو راهی قرار داد که یا به اشغالگری خود ادامه دهد و هزینه سنگین بپردازد یا اینکه در قالب یک استراتژی جدید و متفاوت از گذشته، (از جنوب لبنان) عقب نشینی کند.
وی طرحهای مقاومت برای مقابله با دشمن صهیونیستی را هوشمندانه خواند و تصریح کرد: مقاومت با هوش و زیرکی خود بسیار هوشمندانه این نبرد و رویارویی را مدیریت کرد. مقاومت با درایت و هوشمندی هزینههای دشمن را روز به روز تا جایی بالا برد که احتمال آن را نمیداد لذا دشمن مجبور شد تا از جنوب لبنان خارج شود.
این کارشناس تصریح کرد: مقاومت دوران جدیدی را بنیان نهاد. یعنی توانست جنوب لبنان را تمیز و بدون هرگونه مذاکره و دادن امتیازی به اشغالگران آزاد کند. از این رو است که ما آزادسازی جنوب را یک آزادسازی تمیز و بکر توصیف میکنیم که در تاریخ مقابله با دشمن اسرائیلی نمونه آن نبوده است.
حطیط آزاد سازی جنوب لبنان را یک تحول و الگویی برای ملتهای مستضعف دانست و تصریح کرد: روند آزادسازی قبل ۱۷ سال تقریبا از صفر شروع شد و به جایی رسید که دشمن را مجبور کرد تا از جنوب لبنان عقب نشینی کند. این تحول یک پدیده نظامی، راهبردی، مردمی و سیاسی را بنیان نهاد و به الگویی برای ملتهای مستضعف تبدیل شد لذا ما آزادسازی جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰ میلادی را یک نقطه و مرحله تعیین کننده اصلی در مسیر درگیری با دشمن صهیونیستی میدانیم. یعنی آزادسازی جنوب لبنان حدفاصلی بین مرحلهای - که اسرائیل هرچه میخواست تحمیل میکرد، با مرحلهای که هرچه میخواهد تحمیل میکند - ایجاد کرد و این دو مرحله را از هم جدا کرد.
وی با بیان اینکه «مقاومت با مدیریت امور خود با حمایت سوریه و ایران تاریخ جدیدی را در منطقه رقم زد» گفت: رژیم صهیونیستی تلاش کرد که این تصویر را در سال ۲۰۰۶ میلادی ترمیم کند و به دوره و مرحله گذشته (که هرچه میخواست را تحمیل میکرد) بازگردد، اما مقاومت پایداری و استقامت کرد و رژیم صهیونیستی را شکست داد و پدیده یاد شده را تحکیم بخشید. از این رو، میبینیم که مقاومت با مدیریت امور خود با حمایت سوریه و ایران تاریخ جدیدی را در منطقه رقم زد که کاملا متفاوت از تاریخ شکستهای سابق بود. از این رو، میگوییم که کسی که میخواهد سرزمینش را آزاد کند، با اراده و صبر و بردباری در راه مقابله با دشمن میتواند اینکار را انجام دهد. مقاومت اینکار را انجام داد. در صورت پشتیبانی خارجی نیز اینکار بهتر فراهم میشود و این همان چیزی است که برای مقاومت در لبنان اتفاق افتاد، زیرا در سایه اراده و پشتکار، از حمایت سوریه و ایران برخوردار گردید و توانست به آنچه میخواست برسد.
وی با تاکید بر اینکه از سال ۲۰۰۶ به بعد، رژیم صهیونیستی فهمید که ایده خلع سلاح مقاومت یک ایده بیهوده است افزود: همواره میگوییم که رژیم صهیونیستی یک دشمن زیرک است که وضعیت را مطالعه کرده و شرایط را به خوبی ارزیابی میکند، لذا رژیم صهیونیستی از جنگ ۲۰۰۶ میلادی سه درس گرفت. نخست اینکه ارتش این رژیم با هر توانی که باشد نمیتواند راهبرد ارتش شکست ناپذیر را دنبال کند. دوم اینکه دشمن رژیم اسرائیل یک دشمن شبح است که نمیتوان آن را ردیابی کرده و خلع سلاح کرد و سوم اینکه این دشمن دارای یک عمق راهبردی است که ریشه کنی آن بسیار دشوار است.
این کارشناس نظامی لبنان با بیان اینکه «اینها واقعیتهایی است که جنگ سال ۲۰۰۶ به رژیم صهیونیستی تحمیل کرد و از این رو، از راهبرد حمله مطلق به راهبرد نظامی دوگانه حمله و دفاع روی آورد» تصریح کرد: رژیم صهیونیستی در این راهبرد خود به دو بخش داخلی و مولفه بینالمللی برای ضربه به مقاومت با خشکاندن منابع قدرتش و سرگرم کردن آن به پروندههای داخلی اتکا کرد. از سال ۲۰۰۶ میلادی، رژیم صهیونیستی و آمریکا جنگی را علیه مقاومت به راه انداختهاند. این جنگ بر مبنای محاصره و جنگ اقتصادی و تروریسم اقتصادی و فتنهانگیزی داخلی برای ضربه به مقاومت است. اما مقاومت توانست راهبردی دفاعی را ابداع و با این فتنه انگیزیها مقابله کند و از این رو، اکنون میتوانیم بگویید که بعد از گذشت ۱۴ سال، مقاومت توانست با همیاری با این نوع جدید از جنگ علیه خود مقابله کند و بایستد.
منبع: تسنیم
پاسخ ها