او افزود:، اما اگر منظور از ژانر گونههای متنوع است که متاسفانه سینمای ما در طول سالها به گونهای از فیلمسازی بها داده و آن هم به اصطلاح اجتماعی است به این دلیل فیلمسازانی که به سمت این نمونه از سینما میروند سعی میکنند فیلم را سوار بر یک موضوع هولناک کنند تا تمام هولناکی یک اتفاق بتواند دیگر ضعف هایشان را بپوشاند و مخاطب جذب آن شود، بدین علت در فیلمها لزوما فیلمبرداری، قاب، میزانسن، نورپردازی خوب نمیبینید، تدوین و صدای خلاقانه نمیشنوید، اما برای سازندگان به نوعی تولید چنین فیلمهایی موفقیت از پیش تعیین شده است.
این کارگردان اضافه کرد: البته این روند فیلمسازی را در سینمای مستندمان هم داریم که باعث شده افراد جوان با گرایش مستندسازی به سمت تولید اثری با موضوع اعتیاد، ابتذال اخلاقی و ... بروند و با گنجاندن موضوعی هولناک، ضعفهای خود را پشت آن پنهان کنند و در نهایت اثری سطحی ایجاد شود و مهمتر اینکه از اصل این سینما دور شوند.
او افزود: به عنوان نمونه در بحث سینمای مستند، هماکنون در حال دیدن سریال مستندی درباره باشگاه بسکتبال شیکاگو بولز و با محوریت مایکل جردن هستم که متعلق به نتفلیکس است، در آن شاهد روایت کاملا حساب شده، تدوین فوق العاده، باند صوتی و پژوهش خوب و... خواهید بود این است که میتوان یک اثری با ساختاری کاملا درست و جذاب را بدون وقفه، ساعتها دید.
این کارگردان گفت: متاسفانه اگر فیلمسازی در سینمای ما بخواهد گونه جدیدی به جز آن چیزی که مرسوم است را بسازد برچسبهای مختلفی به او زده میشود، اما به شخصه و با همه دشواریها سعی کردم فیلمهای متفاوتی تولید کنم.
علیمحمدی بیان کرد: معتقدم سینما یعنی ضیافت باشکوه که میتوان در رنگ، نور، صدا، تصویر، تدوین و قصه غرق شد و یک تجربه ناب صوتی و بصری را مشاهده کرد، ولی واقعا در فیلمهای این سالها میتوان دید؟!
او ادامه داد: این نوع ساختار غلط از قصه تا بخش تکنیکال در سینمای به اصطلاح کمدی ما نیز وجود دارد و بواسطه آن هر خوراک سطح پائین با شوخیهای رکیک و جنسی را به مخاطب عرضه میکنند.
علیمحمدی عنوان کرد: تمام مشکلات ناشی از این جریان در روند کلی سینما اختلال ایجاد کرده است.
پاسخ ها