به گزارش حوزه دنیای ارتباطات گروه فضای مجازی اخبار ، حفاظت از زیرساختهای حیاتی یا همان CIP حوزه جدید دانشی است که نقش جدی در ارتقای تاب آوری ملی و استحکام کشورها دارد. در یک تقسیم بندی کلی، میتوان زیر ساختها را به دو نوع زیرساخت حیاتی و غیرحیاتی طبقه بندی کرد.
بطور کلی زیرساختهای حیاتی، شامل زیرساختهایی میشوند که انهدام و از کارافتادگی آنها، تأثیر مخربی بر روی دفاع یا امنیت اقتصادی کشور خواهد داشته و در صورت فقدان و قطع خدمات ضروری زیرساخت مورد نظر، تداوم و حفظ حکومت یک کشور، به خطر میافتد؛ بنابراین لزوم پرداختن به موضوع حفاظت از زیرساختهای حیاتی نقش کلیدی در پایداری و تابآوری کشورها دارد.
امروزه"حفاظت از زیرساختهای حیاتی" یا Critical Infrastructure Protection (CIP) بصورت یک شاخه علمی درآمده و از جمله اهداف کلیدی آن، تامین و افزایش ایمنی، امنیت و تابآوری از طریق تقویت توانمندی حفاظت از سرمایههای ملی بهمنظور جلوگیری، بازدارندگی، خنثی سازی و یا کاهش اثر تهدیدات انسان ساخت میباشد. چندی پیش سردار دکتر غلامرضا جلالی ریاست سازمان پدافند غیرعامل کشور گفتگویی با نشریه تخصصی حفاظت از زیرساختهای حیاتی (CIP) داشته است. متن این مصاحبه را در ادامه مرور میکنید:
موضوع پدافند غیرعامل در واقع بی اثرسازی تهدید بر سازهها و زیرساختها و داراییهای کشور است. با توجه به انتظارات مقام معظم رهبری، مفهوم پدافند غیرعامل، مصون سازی تعریف میشود یعنی به صورتی کار کنیم که اثر تهدید بر کشور به صفر برسد. تعریف علمی پدافند غیرعامل هم این است که پیامد تهدید را بر داراییهای کشور مساوی با صفر کنیم.
تهدیدات در حال حاضر فناوری محور و انسان ساخت شدهاند. این جنش از تهدیدات دو مولفه اساسی دارد. یکی مولفه انسانی که مرتبط با انسان است یعنی مبتنی بر دکترین، برنامه، تئوری، مدیریت و ساختارهای مفاهیم انسانی که مولفههای علوم انسانی در تهدید انسان ساخت هستند. دسته دوم مولفههای دانشی هستند که به دانش و تکنولوژی و صنعت و زیرساخت و سلاح و ابزار و مانند آن بر میگردند.
ما باید این دو مولفه را به نوعی کنترل کنیم، چون ماهیت هر دو دانشی و دانش بنیان است هر دو مولفه سه ویژگی دارد. پویا هستند، ثابت نیستند و از پایه علمی و دانشبنیان برخوردارند. همچنین هر دو مولفه تغییراتی در طول زمان دارند بنابراین اگر بخواهیم در پدافند غیرعامل اثر این تهدید را به صفر برسانیم طبیعتا به رویکردی علمی نیاز داریم، چون ما نمیتوانیم با پدیدههای دانشی و علمی با رویکردی نامتناسب برخورد کنیم؛ بنابراین طبیعتا پدافند غیرعامل هم نیازمند رویکردی کاملا دانشی و سیال و پویا است. چون چگونگی مدیریت و کاهش پیامدهای اثر گذار بر دارایی یک کشور در حقیقت باید از کنش و تعامل بین دانش مناسب و دانش کنترل پیامدها شکل بگیرد بنابراین پدافند غیر عامل فعالیتی کاملا علمی و تخصصی است.
در درجه نخست فرمولها یا مولفههای تعیین کننده حیاتی بودن زیرساختها درکشورهای مختلف با هم تفاوت دارند. ضمن اینکه تعریف زیرساختهای حیاتی درکشورهای مختلف نیز با هم متفاوتند. این دو تفاوت را اگر باهم در نظر بگیریم، در ادبیات مکتوب غربیها زیرساخت (Infrastructure) شاملزیرساختهای فیزیکی، به اضافه زیرساخت اطلاعاتی یا اطلاعات یا حتی عوامل و منابع انسانی، و حتی پروسه و فرایند کار به عنوان زیرساخت تلقی میشوند.
بله. شما اگر در تعریف دیکشنری آمریکاییها به نام (DHS Lexicon) (۲۰۱۷) که راجع به مدیریت ریسک (Risk Management) یعنی فرهنگ لغات وزارت امنیت سرزمینی آمریکا، برای واژه (Infrastructure) تعریف وسیعی ارائه میدهدکه ممکن است این تعریف در کشور ما خیلی ساری و جاری نباشد. در کشور ما بیشتر در ذهن مسئولین، زیرساخت فیزیکی به عنوان زیرساخت مطرح میشود. به طور مثال پل، جاده، ارتباطات، آب، برق، گاز، بندر که به عنوان زیرساخت فیزیکی در نظر گرفته میشود.
این موضوع تا اندازهای در ادبیات جاری گذشته ما مرسوم بوده است. ولی با توسعه فضای سایبر، تعریف زیرساخت تا اندازهای متفاوت شده و عناصر سایبری هم جز مولفههای تشکیل دهنده یک زیرساخت محسوب شدهاند. من جمله، ممکن است پروسه و فرآیند یک مجموعه یا سیستم به اضافه دادههای تشکیل دهنده آن زیرساخت، مثل بیگ دیتا (big data) یا اطلاعات مبتنی بر فضای سایبر که آن را شکل داده و مدیریت میکند، به عنوان زیرساخت تلقی شده و دنبال شوند؛ بنابراین خود تعریف زیرساخت یه اندازهای متفاوت است. بعضیها زیرساخت را در ادبیات مربوطه به چهار قسمت تقسیم بندی میکنند:
۱- حوزه؛ مثلا میگویند حوزه انرژی، حوزه آب، حوزه غذا، حوزه نظامی، و حوزه غیرنظامی و.
۲- بخش یا (Sector)؛ مثلا میگویند حوزه انرژی بخش برق، حوزه انرژی بخش هستهای، حوزه انرژی بخش آب و ...
۳- زیرساخت؛ مثلا زیرساخت آب یعنی مجموعه فرآیندها و زیرساختهای فیزیکی و زیرساختهای انسانی که وظیفه تامین و تولید آب را برای ما انجام میدهند.
۴- دارایی یا سرمایه (Asset)؛ یعنی به طور کلی دارایی جزئی از زیرساخت بوده، زیرساخت قسمتی از آن بخش مربوطه است، و آن بخش مربوطه جزئی از حوزه آن زیرمجموعه به شمار میرود.
مثلا وقتی گفته میشود زیرساخت حوزه انرژی، ممکن است تعریف درستی ارائه نکرده باشیم. به عنوان مثال نیروگاه تولید برق را درواقع زیرساخت بخش برق حوزه انرژی بایستی تعریف و دنبال کنیم که یک مقدار هم به لحاظ ادبی بایستی فرق کند. نکته دوم این است که اگر زیرساخت را معادل دارایی در نظر بگیریم که باید از آن حفاظت کنیم، آنگاه شش مؤلفه وجود خواهد داشت که (Criticality) یا میزان حیاتی بودن یا میزان بحرانی بودن زیرساخت را تعیین کنیم. این شش مولفه شامل این موارد است:
• اهمیت؛ خود اهمیت شامل پنج سطح ویژه، حیاتی، حساس، مهم، و قابل محافظت است.
• ماهیت؛ یعنی جنس زیرساخت از چیست؟ که میتواند ماهیت آن شامل چند دسته زیر باشد:
o فیزیکی؛ یعنی زیرساخت فیزیکال باشد؛ مثل ساختمان، تجهیزات، بندر، پل، جاده، دکل، و.
o انسانی؛ یعنی جمعیت و منابع انسانی به عنوان زیرساخت یک کشور محسوب میشود. یعنی منابع انسانی یک دارایی است؛ که خود دستهبندی میشود به جمعیت کلان یعنی حفاظت از جمعیت یک شهر یا افراد خاص مثل فرماندار، استاندار، علما، دانشمندان، نخبگان و.
o سایبری؛ یعنی ماهیت بعضی از داراییهای ما فیزیکی بوده و بعد تبدیل به سایبری میشوند. مثل پول یا سایر اجزایی که در فضای سایبر مطرح میشوند
o غیرفیزیکی یا معنوی؛ که در حوزههای مختلف تعاریف مختلفی دارد. در حوزههای استراتژیکی پرستیژ ملی، اقتدار ملی گفته میشود، مثل نمادها. در حوزههای اقتصادی برند و اعتبار گفته میشود. اینها هم دارایی است که حالا در بحثهای قدرت ملی میشود در موردشان بحث کرد.
o ترکیبی؛ که ترکیبی از ۴ مورد فوق هستند. یعنی ممکن است مقداری سایبری، مقداری فیزیکی و مقداری انسانی و چیزهایی از این قبیل باشد.
• هوشمند یا غیرهوشمند بودن؛ یعنی هوش از هر نوع آن در زیرساخت وجود دارد یا نه؟ اگر دارایی هوشمند باشد یک جور به آن نگاه میکنیم و اگر غیرهوشمند باشد یک جور دیگر. مثلا ماهیت شهر، خانه، و کارخانه در صورت هوشمند بودن یا غیرهوشمند بودن آنها تغییر میکند.
• سیستمی یا سلولی بودن؛ یعنی ممکن است دارایی متشکل از یک سیستم باشد. مثل سیستم چرخه تولید آب؛ یا یک سلول باشد، مثل یک مخزن آب بر سر یک کوه. در حالت سیستمی باید دید کجای سیستم قرار میگیرد. در مرکز سیستم (Core) و یا دامنه سیستم. اگر در مرکز سیستم باشد اهمیت بیشتری پیدا کرده و اگر در گوشه سیستم باشد دارای اهمیت کمتری خواهد بود.
• قابلیت تولید خطر: یعنی ممکن است کارکرد یک دارایی برای شما اهمیت کمی داشته، ولی در عین حال خطر بالایی هم داشته باشد. مثلا اهمیت کارکرد زیرساخت ۲۰ درصد بوده، ولی دارای قابلیت تولید خطر ۹۰۰ درصد باشد. مثل یک مرکز هسته ای، یک مرکز شیمیایی و یا یک مرکز تصفیه آب درون شهر که فقط آب تصفیه میکند و چنانچه گاز کلر تصفیه خانه نشت کند تمامی شهر را به مخاطره خواهد انداخت. به طور کلی قابلیت تولید خطر از نظر میزان سطح خطر به سطوح دارای خطر بسیار شدید، شدید، متوسط، کم و بی خطر، دسته بندی میشود.
• دارایی از نظر نوع کارکرد؛ به عنوان مثال وقتی صحبت از زیرساخت آب است، کارکرد از نوع تامین آب مورد نظر است. در این حالت چنانچه دشمن در استراتژیهای خود قصد حذف آب را داشته باشد، در چرخه زیرساخت آب به دنبال این خواهد بود که کدام دارایی نقش کلیدی در تامین آب داشته و آن را حذف میکند. یا مواردی دیگر نظیر ارتباطات، گرمایش، سرمایش و انرژی و یا چیزهایی از این قبیل که نوع کارکردشان اهمیت دارد؛ بنابراین این ۶ عامل فوق با ضرایب مختص به خود و قرارگیری در فرمولها و محاسبات مربوطه، میتوانند میزان اهمیت یک زیرساخت را ارائه کنند. در واقع اگر فرض شود که عدد محاسبه شده در بازه ۱۰۰-۹۰ قرار گیرد آن زیرساخت دارای سطح اهمیت ویژه، ۹۰-۸۰ حیاتی، ۸۰-۷۰ حساس، ۶۰-۴۰ مهم، و زیر ۴۰ قابل حفاظت خواهد بود. - در کشور ما با همین روش میزان اهمیت زیرساختها تعیین و درجه بندی میشوند؟ ما الان از ۶ مولفهای که بیان شد روی ۳ مولفه آن حساس هستیم. به این دلیل که طبقه بندی حفاظت از زیرساختها در کشور ما از مناظر مختلف اتفاق میافتد. یک جا منظر امنیتی مورد نظر است و شورای امنیت کشور تعیین میکند که چه میزان حفاظت نیاز است؛ یک جا پدافند غیرعامل تعیین میکند که نقشش در پایداری کشور در برابر تهدیدات چقدر است. در این حالت ما ۳ مولفه اساسی را برای طبقه بندی در نظر میگیریم که شامل کارکرد، اهمیت، و پیامد نبود زیرساخت میباشند. آن وقت میتوانیم سطح آنها را اندازه گیری کرده و این سه مولفه را از درونشان استخراج کنیم.
ببینید مبنای ما تهدید انسان ساخت است. تهدید انسان ساخت دو مولفه دارد؛ یکی تحولات علمی ناشی از تلاش علمی انسان، که میشود فناوریها و صنعت و محصولات آن، و یکی دیگر استراتژیها و رویکردهایی که انسان در بکارگیری آن فناوریها دارد. این دو مولفه برای ما مهم است. هر دو مولفه روی هم اثر میگذارند. مولفه اصلی اول که تغییرات فناورانه است مولفه بسیار اساسی بوده و بصورت پویا و متغیر به سرعت در حال تغییر است.
ما در موضوعات پدافند غیر عامل تلاش زیادی میکنیم که اینها را بشناسیم؛ به طوری که هم ماهیت پدیده، هم میزان کاربرد و کارکرد آن، هم میزان آسیب¬پذیری و ضعفهای آن و اثرات آن بر ما، و همچنین تهدیداتشان را کشف و احصاء کنیم. سپس در یک تجزیه و تحلیلی، رویکردی اتخاذ کنیم که بتوانیم از منافع آن بهره بردار شده، درگیر آسیب پذیریهای آن نشده و با تهدیداتشان نیز مقابله کنیم. این رویکرد کلان ما نسبت به این موضوع بوده و طبیعتاً پاسخ سوال شما مثبت است. یعنی حتماً احتمال چنین اتفاقی وجود دارد.
یک عنصر اساسی در این مورد، تحول در تهدیدات و فناوریها و به وجود آمدن قابلیتها و حوزههای جدید فناورانه در زیرساختها است.
دوم اینکه این فناوریها به دلیل پیچیدگی و پیشرفتی که دارند، در درونشان منبع و قابلیتی از تهدید و آسیب استتار شده است. یعنی فناوریی که شما استفاده میکنید در ذاتش تهدید و آسیب بوجود آمده است. مثلا شما فناوری اطلاعات یا فضای سایبری که استفاده میکنید، ناخودآگاه تحت اشراف صاحب فناوری قرار میگیرید. یعنی اشراف اطلاعاتی بخشی از آن قابلیت تهدیدزایی است که درون آن فناوری بوجود آمده است؛ بنابراین بخشی از آن قابلیت تهدیدزایی است که درون آن فناوری به وجودآمده است بنابراین میتوانیم بگوییم که تهدید و فرصت در ذات فناوری باهم اختلاط پیدا کرده اند.
باید شما با تلاش زیاد آنها را شناخته و از هم دیگر تفکیک کنید که کدام تهدید و کدام فرصت است. در عین حال چگونه از آن استفاده کنید که درگیر تهدیدات نشده و بتوانید از فرصتهای آن استفاده لازم را ببرید؛ بنابراین یک نگاه هوشمندانه در استفاده وبهره مندی ازفناوریهای نو راه چاره بوده که بهره گیری از فرصتها و خدمات مقابله با آسیبها و تهدیدات برای هر فناوری را به ما دیکته میکند و ما باید این مسئله را مدنظر داشته باشیم.
به صورت کلی ما معتقدیم که بایستی با یک تحقیق و پژوهش نظام مصون سازی زیرساختهای کشور با قابلیت بروزرسانی و روزآمدی از نظر فناوری را دنبال کنیم. به شکلی که بتوانیم هم فناوریها به صورت روزآمد به کار گرفته شود و هم به سمتی که این فناوریها در اختیار ما بوده و مصون باشند، پیش برویم. به عنوان مثال وقتی هوشمندی در شهر مطرح میشود، ما نمیتوانیم شهرها را بصورت سنتی و کلاسیک مانند گذشته اداره کنیم. بلکه از هوشمندی استفاده میکنیم منتها باید به سمتی حرکت کنیم که از مقولات مفید آن بهرهمند شده و آنها را در اختیار بگیریم.
نکته دوم اینکه یک جهاد دانشی و علمی در این حوزه شکل گرفته و ما رویکردهای جدید پدافند غیر عامل را مبتنی بر فناوریهای جدید ایجاد کنیم. به شکلی که آن چارچوب کلی بهره مندی از فرصت و خدمت و مقابله با آسیب و تهدید در هر فناوری را بتوانیم داشته باشیم.
نکته سوم اینکه اختلاط فرصت و تهدید را در فناوریهای نو یک اصل بدانیم. به طوری که نگاه فرصت محور محض یا تهدید محور محض نداشته باشیم.
نکته چهارم اینکه یک نگاه پیش دستانه داشته باشیم. به طوری که رویکرد ما تبدیل به یک مانع برای پیشرفت نشده و بتواند از پیش فناوریها را قبل از اینکه داخل کشور بیاد و مستقر بشود رصد کرده و احصاء تهدید و فرصت را پیش دستانه انجام بدهد. در نتیجه ما از قبل میتوانیم تشخیص دهیم که این فناوری دارای چه تهدیدی بوده و چه بهرهمندی برای ما خواهد داشت.
ببینید دستگاههای اجرایی در سطوح استانی و در سطوح تخصصی به نظرم فهم خوبی نسبت به موضوع پدافند غیر عامل دارند و تلاش خوبی انجام میدهند منتها آیا اینکه به سطح رضایتمندی و هدف ما رسیده است یا خیر، طبیعتاً نرسیده است. به دلیل اینکه آن سقفی که مقام معظم رهبری برای ما تعریف کرده به عنوان افقی که باید به آن برسیم افق خیلی بلند و مصونیت کامل در برابر تهدید است که خوب طبیعتاً ما به آن سقف هنوز نرسیدهایم. در واقع یک هدف بلند مدتی در نظر گرفته شده تا مشخص شود باید به کدام طرف حرکت کنیم. مثلا اگر چهار اقدام اولیه انجام دادیم فکر نکنیم همه چیز تمام و حل وفصل شدهاست؛ بنابراین دستگاههادراین سطوحی که اشاره شد، هماهنگ و خوب پیش میروند، ولی به سطح ایده آل هنوز نرسیدهاند و این یک موضوع کاملا اساسی است که ما باید به آن سطح برسیم.
همه برنامههایی که ما در طول سال برای سازمان پدافند غیرعامل تنظیم میکنیم به شکلی است که ما بتوانیم به این سطح از همکاری برسیم. طبیعتاً این برنامه را به صورت سالانه جلو میبریم.
چندی است کارگروهی بنام کارگروه حفاظت از زیرساختهای حیاتی با مدیریت جنابعالی در سازمان پدافند غیرعامل کشور راه اندازی شده است. در مورد اهداف این کارگروه و دستاوردهای مورد انتظار آن نکتهای اگر وجود دارد بفرمائید.
جمع بندی ما بصورت کلی این بوده است که در حوزه CIP یا همان حفاظت از زیرساختهای حیاتی، اول مشکلی که داریم از جنس دانش و تکنولوژی است. به دلیل اینکه طبیعتاً تکنولوژیهای مختلفی در زیرساختها بکارگیری میشوند و رویکردی که اشاره کردم در نوع کنترل تکنولوژی، تهدیدات ناشی از تکنولوژی، و نوع بهره برداری آن به شکلی که عملا در برابر تهدیدات آسیب ندیده و مصون بماند، نیازمند آن است که تکنولوژی و حوزه مربوطه کاملاً شناخته شده باشد.
علاوه بر آن روشهای مقابله و مصون سازی هم شناسایی شوند. خوب این سه قلم را چنانچه با هم در نظر بگیریم در واقع همان حفاظت از زیرساخت شکل خواهد گرفت که مستلزم آن است که هم فناوری و هم کارکرد سیستم را بشناسید و هم بدانید که چگونه از آن حفاظت و دفاع کنید؛ بنابراین اینجا، چون عرصهها متفاوت هستند یک بررسی کردیم و دیدیم در دنیا بعضی کشورهایی هستند که این رشته را درست کردند (رشته حفاظت از زیرساختهای حیاتی). ولی در داخل کشور ما نه رشته آن و نه گرایشات آن وجود دارد. البته بعضی از موضوعات در این مباحث در بعضی از رشتهها به صورت منفرد پرداخته میشود، ولی بصورت یکپارچه دیده نمیشود.
سازمان پدافند غیر عامل کشور و دانشگاه مالک اشتر در یک کار مشترک تلاش کردند تا دانش حفاظت از زیرساخت را برای بیاثرسازی اثر تهدید بر زیرساختها تولید و بومی سازی کنند. پس از بررسی و تلاشهای بسیار متوجه شدیم در حدود ۹ کشور دانشکده و رشتههایی به نام حفاظت از زیرساختهای حیاتی با گرایشهای مختلف ایجاد شده است؛ بنابراین ما تلاش کردیم که یک گروهی از اساتید و دانشجویانی که در این زمینه علاقهمند هستند را دور هم جمع کنیم و در قالب یک کارگروه علمی و پژوهشی موضوعات مربوط به حفاظت از زیرساختها را باهم بحث کنیم. به طوری که با مطالعه ادبیات آن و هم اندیشیهایی در این زمینه صورت میگیرد بتوانیم تولیدات موجود در کشور را شناسایی نماییم.
دوم عناصری که در این زمینه فعالیت دارند مانند اساتید، دانشجویان و همچنین پایان نامههای مرتبط را شناسایی کنیم. سوم سطوح علمی پیشرفت در حوزههای مختلف در دنیا را شناسایی نموده و مشخص نماییم که کدام کشورها در چه حوزههایی کار کردهاند. چهارم ادبیات علمی حوزهها را شناسایی و تبیین کنیم. به طوری که در نهایت بتوانیم به چند تا هدف برسیم. ایجاد رشته دانشگاهی حفاظت از زیر ساختها یک ضرورت دفاعی است. باید رشتهای به نام CIP در گرایشهای مختلف برای کشورمان تولید و راه اندازی کنیم، محتوای دروس و کتابها را آماده کنیم، اساتید مربوطه را تربیت و دانشجو پذیرش کنیم، از وزارت علوم انتظار مساعدات جهادی داریم
۱- رشتهای بنام CIP در گرایشهای مختلف برای کشورمان تولید و راه اندازی کنیم.
۲- محتوای دروس و کتابها را آماده کنیم.
۳- اساتید مربوطه را تربیت کنیم.
۴- دانشجو پذیرش کنیم. در واقع نیروی انسانی متخصصی تربیت کنیم که در هر حوزهای مثل نفت، گاز، برق، شیمیایی، هستهای، سایبری و بقیه ضمن اینکه برنامه توسعه کشور را جلو میبرد، امنیت و پایداری سیستم را هم بتواند تضمینکند.
به نظر میرسد این کارگروه اخیرا درحال تبدیل شدن به یک انجمن علمی ذیل وزارت علوم است؟
کشور ما به دلیل استفاده از تکنولوژی و فناوریهای نو در زیرساختها کاملا پیشرو و نیازمند دانش مدیریت و کنترل پیامدهای ناشی از تهدیدات و آسیبپذیری از زیرساختهاست. از همین رو تلاش کردیم انجمنی علمی حفاظت از زیرساختهای حیاتی کشور را تاسیس کنیم و بنابر مقرراتی که در وزارت علوم برای این دسته از انجمنها و ساختارهای مردم نهاد علمی و پژوهشی وجود دارد سعی کردیم تولید و مدیریت علم داشته باشیم و به تعبیری علم تخصصی را وارد این حوزه کنیم.
چون کشور ما در لبه تهدیدات استکبار جهانی قرار دارد پرداختن به دانش حفاظت از زیرساخت ضرورتی جدی، جهادی و حماسی است و ارزش علمی و تخصصی دارد و به اتخاذ رویکردی جهادی و سلحشورانه در دفاع علمی از کشور تداوم میدهد. دستاوردهای علمی مقابله با این تهدیدات میتواند در دنیا نمونه و بسیار جدی باشد. مانند تجاربی که پس از حملات سایبری کسب کردیم و سبب شد ساختار پدافند سایبری را طراحی و ایجاد کردیم؛ بنابراین انجمن علمی حفاظت از زیرساختهای حیاتی کشور میتواند پیشران تولید علم در حوزههایی باشد که کشور به شدت به آنها نیاز دارد. سازمان پدافند غیرعامل کشور این را رسالت خود میداند و دانشگاههای معین این سازمان از جمله دانشگاه دفاع ملی، دانشگاه امام حسین (ع)، دانشگاه مالک اشتر، دانشگاه فارابی و دانشگاه بقیه الله تلاش میکنند که این کار را به نتیجه برسانند.
یکی از اهدافی که ما در انجمن علمی حفاظت از زیرساخت که در حال تاسیس و تکمیل است دنبال میکنیم این است که جوامع علمی کشور موضوع حفاظت از زیرساختها یعنی کنترل اثر تهدید و اثر آسیب پذیری و پیامدهای آن ناشی از حوادث و تهدیدات انسان ساخت و طبیعی را بتواند بشناسد، مدیریت کند، کاهش بدهد و کنترل کند و به سمت صفر میل دهد.
از همین رو از همه جامعه علمی کشور درخواست میکنیم به این جهاد علمی که جنبهای علمی، تخصصی، جهادی، دفاعی و بسیجی دارد بپیوندند و در این صورت ما میتوانیم در مدت زمانی کوتاه، حوزههای مختلف حفاظت از زیرساختهای حیاتی را سازماندهی کنیم.
با توجه به اینکه مخاطب این ویژه نامه، بخش دستگاههای اجرایی، دانشگاهیان، و بخش خصوصی میباشد، چنانچه توصیه و یا هر مطلب دیگری در خصوص حفاظت از زیرساختهای حیاتی مورد نظرتان است، بفرمائید.
اساسیترین توصیه ما این است که موضوع حفاظت از زیرساختها، از نظر ما موضوعی علمی و تخصصی بوده و در آن بایستی نگاه دفاعی و پدافندی و نگاه امنیت افزایی در خلال و در ذات برنامه توسعه و پیشرفت هر دستگاهی دیده بشود. در واقع همه ملاحظاتی که میتواند پایداری، تاب آوری، ضریب اعتماد کارکرد دستگاه در شرایط و سناریوهای مختلف را افزایش بدهد بایستی در ذات طراحی و در حین طرح دیده شود. طبیعتاً، چون در بخشهای صنعتی یک اندازهای طرحها و برنامههای زیرساختهای ما از کشورهای خارجی گرفته میشود و کشورهای خارجی بعضاً با شرایط امنیتی و اقلیمی خودشان کار برنامهریزی میکنند، ممکن است شرایط اقلیمی و امنیتی آنها متناسب و سازگار با شرایط ما نباشد. به عنوان مثال یک کشوری صرفاً با لحاظ ضریب ایمنی یک صنعتی را توسعه میدهد، خوب ضریب ایمنی تنها در منطقه ما کفایت نمیکند. ما باید حتما علاوه بر آن ضریب امنیتی و ضریب پدافندی (دفاعی) را نیز در نظر داشته باشیم؛ بنابراین با این رویکرد ممکن است نقشهها و برنامههای آن زیرساخت به طور کلی تغییر کند. خواهش من از دستگاههای اجرایی این است که حتما سه لایه ایمنی، امنیتی و پدافند (دفاع) را مجزا از هم در نظر بگیرند. این که فکر کنیم ضوابط ایمنی کفایت از ضوابط امنیت و ضوابط دفاعی میکند یک اشتباه است. اگر یک منطقهای ضریب تهدید داشت مثل منطقه غرب آسیا یا خاورمیانه که ضریب تهدید در آن وجود دارد، بنابراین ضوابط ایمنی اولیه کفایت از استقلال طرح را نمیکند و این موضوعی است که همه باید متوجه آن باشند.
در پدافند غیر عامل تلاش بر این است که این سه لایه را به صورت هماهنگ باهم ببینیم و اثرات آنها را حفظ کنیم. اگر در جایی این سه لایه باهم هماهنگ نبوده و ضعفی وجود داشته باشد، آن ضعفها را کاهش داده و به نتیجه درستی برسانیم ان شاء الله.
بنده هم از شما ممنونم.
پاسخ ها