این قضیه تا آن جا پیش رفته که میگویند اگر یقین فرد به نجاست و آلودگی برسد، که برای بیشتر مردم چنین اتفاقی نمیافتد، یقین فرد وسواسی هیچ گونه ارزش و اعتباری ندارد بر او واجب است که فرض را بر پاکیزگی بگذارد.
اگر شخصی به این دستور عمل کند و در مواقع شک در نجاست یا پاکیزگی بنا را بر طهارت بگذارد، نزد خدا بلند مرتبه است هر چند که لباسی که به آن نماز خوانده یا غذایی که خورده، نجس باشد.
به این افراد وسواسی توصیه اکید میکنیم که در اسرع وقت نسبت به ترک این عادت اقدام کرده تا از این بیماری خلاص گردد و این امر در دو مرحله انجام میگردد:
مرحله اول:
باید توجه داشته باشد که این کار چه از نظر عقلی و چه از نظر شرعی، مذموم است، چون شخص را از حالت اعتدال و استاندارد خود خارج میکند و بدون این که سودی داشته باشد یا خصلت پسندیدهای ایجاد کند، توانایی و نیروی انسان را به هدر میدهد. وسواس در دین اسلام هرگز به عنوان پرهیزکاری عنوان نشده و در شرعیت دین مبین اسلام این امر پسندیدهای نیست بلکه آن را نوعی اختلال یا بیماری در درک و فهم فرد میدانند. این بیماری ناشی از ضعف نفس و اراده میباشد و همانطور که در احادیث و روایات ذکر شده، تسلیم شدن در برابر وسوسههای شیطان رجیم این امر را دو چندان کرده است. پس اگر آدمی به این حقیقت پی ببرد، نوبت به اجرای مرحله دوم میرسد.
مرحله دوم:
انسان باید با تلاش و زحمت فراوان بتواند بر نفس خود غلبه کند و قدرت تصمیم گیری را از عوامل نفسی خود گرفته و نگذارد شیطان او و ذهنش را بازی بگیرد. او باید در تمامی کارها عزم راسخ داشته باشد تا خداوند به دلیل این وسوسهها او را مورد سرزنش قرار ندهد. مثلا زمانی که شک داشته باشد که آب قسمتی از بدنش رسیده است یا نه، در این شرایط و شرایط مشابه، باید فرض را بر رسیدن بگذارد و شک در نجاست را طهارت دانسته و به شک خود ادامه ندهد. اگر بی اعتنایی به این شکها را فرا گیرد، تصورات، تخیل یا خرافات خاموش میگردد. با این کار شیطان از او منصرف شده و او را به حال خود رها میکند.
با تبدیل شدن به یک شخص درستکار و میانه رو میتوانید قدم در میدان مبارزه با عمل گذاشته و مطمئن باشید که اگر در این میدان قرار گیرید، به طور حتم و با یاری روز افزون خداوند، پیروز میدان خواهید گشت. خداوند کریم در این باره میفرماید: "همانا کید و حیله شیطان ضعیف است. "
در واقع احکام طهارت یا نجاست همان است که در رسالههای علمیه به آن اشاره شده. در حقیقت همه اشیا محکوم به طهارت هستند مگر آنان که اشاره به حکم نجاست دارند و انسان نیز به نجاست آنها یقین حاصل کرده است. به این صورت، رهایی از وسوسه و وسواس برای انسان به راحتی آب خوردن میشود؛ این به خوش ذوقی و سلیقه شخصی آنها مربوط است و این که انقدر با ایمان و معتقد به اصول خدواندی باشد که هر چیز و هر کسی را نجس نداند. چرا که یقین پیدا کردن به نجاست در و دیوار یا هر چیز دیگری چندان آسان نیست. پس چگونه یک فرد میتواند یقین پیدا کند؟ چگونه یک نفر میتواند نجاست را مصری دانسته و تصور کند اگر فلان چیز نجس بود میتواند نجاست را به وسایل اطرافش پراکنده کند و آنها نیز نجس خطاب شوند؟ این چگونه یقینی ست و علم رسیدن به یقینی است؟ کمی در این رابطه تمرین کنید و این تمرینها را مرتب تکرار کنید تا به لطف خداوند بتوانید از همه آنها دست بکشید.
در روایت است که عبدالله بن سنان میگوید در محضر امام صادق (علیه السلام) از شخصی که در وضو و نماز مبتلا به وسواس بود نام بردم و گفتم: او شخص عاقلی است، حضرت فرمودند: چگونه عاقلی است که از شیطان اطاعت میکند، عرض کردم چگونه از شیطان اطاعت میکند؟ فرمودند: از او بپرسید که دلیل و ریشه این حالتش چیست؟ قطعا میگوید این از حالات شیطان است.
حکم اعتنا به احکامی که برخواسته از وسواس است
از منظر آیت الله مکارم شیرازی عنوان گردیده که یقین پیدا کردن به مواردی که برخواسته از وسواس است، به طور یقین حرام است و باید برای ترک آن، هر کاری صورت گیرد و ما مسئولیت آن را به گردن خواهیم گرفت.
وسواس موجب بطلان وضو نمیشود؟
با این که وسواس موجب هدر رفتن آب میشود و اسراف کار گناهی است و عملی حرام شمرده میشود، اما وضو را باطل نمیکند و هیچ قانونی در دین مبین اسلام نمیتواند منکر آن شود. مگر این که در شستن دست چپ دچار شک و تردید شوید و آب اضافهای برای آن مصرف کنید که برای مسح سر شما را دچار ایراد یا مشکل کند.
نماز فرد وسواسی
چون تکرار و ازدیاد در بیان اذکار در نماز میتواند وسواس نامیده شده و نماز را حرام کند (البته برخلاف تکرار معمولی و رایج در نماز که تمام نماز گزاران از آن تبعیت میکنند) این زیادی اذکار نماز را دچار اشکال مینماید. باید سریعا برای رفع آن چارهای اندیشید تا به بقیه اعمال روزمره شما آسیب وارد نکند.
منبع: بیتوته
پاسخ ها