قلعهگنجیها تا همین پنج سال پیش گنجی نداشتند! نصیبشان از گنج، از این کلمه سهحرفی پر رمزو راز، فقط یک مضافالیه بود چسبیده به مضافی که اسم شهرستان بزرگشان شدهبود، به قلعهای که نه آبادانی داشت و نه رونقی؛ محرومیت از خیلی وقت پیش، مثل بختک افتادهبود به جان اهالی و زیر سقف کپرهایشان پرسه میزد، همین بود که خیلیها بین خودشان، به جای قلعهگنج میگفتند قلعه رنج و حق هم داشتند!
قصه زندگی قلعهگنجیها، اما از وقتی وصل شد به درخت داز، به همان درخچههای نخل وحشی با برگهای پهن بزرگش یک جور دیگر جلو رفت؛ آنها همین جا از بین برگهای همین درخت، گنجشان را پیدا کردند! آن هم درست از وقتی که حصیربافی، یعنی همان شغل آبا و اجدادی شان، همان شغل فراموش شده مردم این منطقه، با همت و توجه یکی از بانوان کارآفرین استان کرمان و حمایتهای بنیاد مستضعفان، آنچنان رونقی گرفت که حالا هرجا صحبت از اقتصاد مقاومتی میشود، خیلیها یاد قلعهگنج و زنان و مردان حصیرباف این منطقه میافتند؛ زنان و مردانی روستایی که با برگهای نخل وحشی، حصیرهایی بافتند که گنج زندگیشان شد؛ گنجهایی که در نمایشگاههای بین المللی به فروش میرسند.
همت جانانه یک بانوی کارآفرین
در قلعهگنج حالا خیلیها اکرم قلندری را میشناسند؛ او همان بانوی کارآفرینی است که با یک ایده ساده، زندگی مردم این منطقه را دگرگون کردهاست.
یکی از فعالان عرصه گردشگری استان کرمان که سالها مدیر داخلی هتلپارسیان بم بوده و با شروع طرحهای عمران و آبادانی قلعهگنج به دستور محمد سعیدی کیا، مدیر وقت بنیاد مستضعفان راهی قلعهگنج شده؛ زنی صبور اهل شهر بم که برکت حضورش در قلعهگنج، حالا به اشتغالزایی رسمی برای بیش از ۵۰۰ نفر در این منطقه انجامیدهاست.
او هم مثل خیلی از اهالی کرمان با حصیربافی نا آشنا نبوده، یک هنر آبا و اجدادی که در حتی در شهر محل تولد او یعنی بم هم رواج داشته. او، اما به این هنر، ارزشی دوباره داده و درباره این ماجرا به ما میگوید: «قلعهگنج نه فقط یکی از مناطق محروم استان کرمان که یکی از محرومترین مناطق کشوراست و بنیاد مستضعفان هم با هدف محرومیتزدایی وارد این منطقه شد تا هتلی را برای رونق گردشگری در منطقه راه اندازی کند. در راستای همین هدف من از مهرماه ۹۴ وارد قلعهگنج شدم، تا فروردین ۹۵ که رسما هتل فعالیتش را شروع کرد. اما همه ماجراها از همین فعالیت هتل شروع شد و ما با خیل عظیم روستاییانی روبهرو شدیم که فکر میکردند، چون هتل برای بنیاد مستضعفان است میتواند به آنها کمک کند یا غذایی به آنها بدهد. چراکه از جمعیت ۸۵ هزارنفری شهرستان قلعهگنج، فقط ۱۵ هزار نفر شهرنشین هستند و بقیه یعنی حدود ۷۰ هزار نفر جمعیتی هستند که در روستاهایمختلف شهرستان در محرومیت زندگی میکنند و به سادهترین امکانات زندگی دسترسی ندارند.
درصد بالایی از این جمعیت وقتی متوجه شدند بنیاد مستضعفان هتلی را در قلعهگنج افتتاح کرده، فکر میکردند میتوانند کمکی از بنیاد بگیرند و برای همین موضوع به ما مراجعه میکردند.»
در این مراجعههای هرروزه، اما زنی بود که با حضورش ناخواسته زندگی مردم قلعهگنج را دگرگون کرد: «بین همه آدمها که هر روز میآمدند و میرفتند، زنی بود که واقعا وضع مادی وخیمیداشت، بچههایش بیمار بودند. من واقعا از دیدنش متاثر میشدم و به خاطر همین وضعیت هر بار که مراجعه میکرد، یک مقدار کمک شخصی به این فرد میکردم تا اینکه یک بار همین زن برای قدردانی با یک سبد حصیری دستباف، به هتل آمد و درحقیقت این سبد را برای قدردانی اورده بود. همین سبد یک جرقه در ذهن من زد و از او خواستم ۱۰ سبد دیگر هم ببافد و برای من بیاورد. چون هم میخواستم پولی به او دادهباشم و هم از این سبدها برای خانوادهام در بم سوغاتی ببرم.»
از یک نفر تا ۸۰۰ نفر
احیای کار حصیربافی در قلعهگنج به همین سادگی و با یک نفر شروع شد، اما کار به جایی در کمتر از سه ماه، همه اهالی روستا برای خانم قلندری صنایع دستی حصیری میآوردند: «اینجا باز من با سرمایه شخصی که مبلغ زیادی هم نبود چیزی حدود پنج میلیون تومان، بیشتر اهالی را مشغول کردم و بعد هم که علاقه و انگیزهشان را دیدم، آموزشها را شروع کردم و ایدههای مشتریها را هم به آنها منتقل کردم. محصولاتشان را هم روی میزی که درلابی هتل گذاشتهبودیم به فروش میرساندم که با استقبال خوب گردشگران روبهرو شدهبود به خاطر همین به کیفیت محصولات تولیدشده هم فکر کردم و اینجا دیگر دستم خالی بود، چون باید کارگاه میزدم. به بنیاد درخواست وام دادم و با وامیکه گرفتم در یکی از روستاها کارگاهی زدم که خیلی زود رونق گرفت و ما به تولید محصولاتی رسیدیم که در زندگی روزمره کاربرد داشتند.»
حصیربافی با اینکه از قدیم در قلعهگنج وجود داشت، اما با این اتفاق، کمکم مورد توجه قرار گرفت و روستا به روستا جلو رفت، آنقدر که قلندری میگوید او برای ۲۰۰ نفر در سال ۹۶ مدرک فنیوحرفهای گرفتهاستو حالا این آمار از ۵۰۰ نفر هم بیشتر است: «الان شاید بیش از ۸۰۰ نفر در منطقه به تولید صنایع دستی حصیری مشغول هستند، اما چون من فعلا برای ۵۰۰ نفر آنها به طور رسمی مدرک فنی حرفهای گرفته ام، میگویم آمار فعلا ۵۰۰ نفراست.»
زنبیل و گلدان به جای زیرانداز
حصیرهای سادهای که به کمک زنان و مردان حصیرباف این منطقه از نو احیا شدند، چرخ زندگی را برای اهالی چرخاندند؛ موضوعی که این بانوی کارآفرین دربارهاش میگوید: «قبلا مردم اینجا بیشتر زیرانداز حصیری درست میکردند؛ زیراندازهایی که قیمت زیادی نداشتند مثلا یک زیرانداز شش متری را ۱۰ هزار تومان میفروختند، اما بعد از این ماجرا یاد گرفتند محصولشان را به محصول پرکاربردتری تبدیل کنند و با همان متریال، محصولی تولیدکنند که ارزش افزوده بیشتری دارد و مثلا به ۲۰۰ هزارتومان درآمد برسند و الان دیگر کسی اینجا زیرانداز نمیبافد و بافت بقیه محصولات مثل زنبیل، گلدان، قندان و ... رونق دارد.
همین موضوع هم باعث شده سطح زندگیشان تغییر کند و همان ادمهایی که فقط با یارانه روزگار میگذراندند، الان در کنار همان یارانه بین ۶۰۰ تا یک میلیون تومان هم درآمد دارند، حتی در بعضی خانوادهها که هم زن بافنده است هم مرد و هم دخترها، درآمدشان به ماهانه ششمیلیون تومان هم میرسد و تغییر در سطح زندگیشان کاملا محسوس است. خوشبختانه اهالی روستاهای اینجا، حالا دیگر دغدغه فروش و بازاریابی محصولات حصیری را ندارند و ما به آنها گفتهایم هر قدر تهیه کنید ما از شما میخریم.»
نوبت خودکفایی
در سرزمین کپرها، حصیربافی حالا مثل یک فرشته نجات، دست اهالی را گرفتهاست؛ آنقدر که به گفته قلندری خیلیها توانمند شوند و از چرخه کارآفرینی او و مجموعهاش بیرون بیایند و خودشان مستقلا محصولاتشان را بفروشند و به خودکفایی برسند؛ هدفی که از ابتدا در ذهن او بود و حالا رنگ واقعیت گرفتهاست: «در این منطقه هم زنها و هم مردها از قدیم حصیربافی را بلد بودند، البته بهترین حصیرها محصول دست مردهاست؛ چون از نظر جسمیقوی ترند و جور خاصی حصیر را میبافند که از عهده زنها برنمیآید، با وجود این و با اینکه همه آنها این هنر را بلد بودند، اما از آن سودی نمیبردند و الان خوشبختانه یادگرفتهاند از این هنرشان استفاده کنند و این برای مردم منطقه یک گنج بزرگ است.»
یک اتفاق خوب در رونق صنایع دستی کرمان
حصیربافی یکی از شاخصترین رشتههای صنایع دستی استان کرمان است؛ در خیلی از مناطق استان ما به واسطه نخلخیز بودن این منطقه و وفور درخت نخل، از گذشته تا امروز حصیربافی انجام میشده، اما محصولات تولیدی، چون متناسب با سلیقه امروز و مورد نیاز بازار مصرف نبودند، خواهان زیادی نداشتند و همین مساله باعث شدهبود از این هنر چندان استقبال نشود.
به خاطر همین این هنر کمکم از رونق افتاده و درحال منسوخ شدن بود. آن هم درحالی که در خیلی از شهرستانهای ما از قلعهگنج و منوجان و فاریاب و کهنوج گرفته تا بم و نرماشیر و فهرج و حتی منطقه شهداد، همه به حصیربافی اشتغال داشتند، اما از این هنر سودی نمیبردند و به واسطه به روز نبودن تولیدات حصیریشان، این هنر در همه جا درحال فراموشی بود. اما به واسطه اتفاقی که در قلعهگنج افتاد، حصیربافی ناگهان رونق پیدا کرد.
این اتفاق هم به خاطر حضور یک کارآفرین شایسته به نام خانم قلندری بود که در این منطقه به احیای هنر حصیربافی پرداخت و نتیجه این فعالیت او، اشتغالزایی برای بیش از ۵۰۰ نفر در این شهرستان به واسطه همین هنر است. در این اشتغالزایی، مردم بومیمنطقه پای کار آمدند و با کار کردن روی محصولات حصیری، محصولاتی را تولید کردند که متناسب با سلیقه بازارهای امروزی باشد.
کمکم این هنر در منطقه رونق پیدا کرد و ما هم سعی کردیم به عنوان معاونت صنایع دستی تا جایی که میشد از آنها حمایت کنیم تا محصولاتشان در بازارها بهخوبی به فروش برسد. در بحث بیمه هنرمندان حصیرباف هم درحال انجام هماهنگیهایی هستیم تا به به افرادی که از طرف این مجموعهکارآفرینی به عنوان شاغل در بخش حصیربافی معرفی میشوند، پروانه تولید صادر کنیم و شرایطی فراهم شود که از مزایای بیمه برخوردار شوند که قطعا اتفاقی خوب در زندگی آنهاست.
منبع: روزنامه جام جم
پاسخ ها