کودتا
اصل کلمه «کودتا» به زبان فرانسه است. این واژه از اواخر قرن هفدهم در ادبیات سیاسی جهان رواج یافته است. در قرن نوزدهم و بیستم، کودتا را به دو معنی به کار بردهاند:
۱_شورش گروههایی ازهیئت حاکمه علیه گروه دیگر که غالبا با تکیه بر ارتش و نیروی نظامی صورت میگیرد.
۲_ تغییر ناگهانی رویه دولت حاکم علیه جنبشهای اعتراضی مردمی و استفاده شدید و سرکوب گرانه از ارتش علیه نیروهای مردمی و انقلابی.
البته کودتا بیشتر در معنای اول به کار میرود و به عنوان مثال کودتاهای نظامی در عراق به رهبری عبدالسلام عارف در فوریه ۱۹۶۳ میلادی و کودتای ژنرال حافظ اسد در سوریه به سال ۱۹۷۰ میلادی را میتوان از مصادیق آن دانست. کودتا را «انقلاب کاخنشنینان» نامیدهاند و بر خلاف انقلاب، به مردم و جنبش مردمی تکیه ندارد، بلکه حرکتی در میان حکومتگران توسط گروهی از آنها علیه گروه دیگری از آنهاست.
اصطلاح کودتا پس از کودتای لوئی ناپلئون (معروف به ناپلئون سوم) در سال ۱۸۵۱ میلادی رواج بسیاری یافت.
کودتاها گاه توسط نظامیان تندرو ضدمردمی علیه دولتهای ملی صورت میگیرد. نظیر کودتای «پینوشه» علیه «سالوادور آلنده» در شیلی به سال ۱۹۷۳ میلادی و گاه ممکن است توسط افسران جوان رده پایین دارای احساسات ضدامپریالیستی علیه رژیمهای مزدور و وابسته صورت گیرد. نظیر کودتای سوریه در سال ۱۹۷۰ میلادی یا کودتای سرهنگ قذافی در لیبی به سال ۱۹۶۹ میلادی علیه رژیم پادشاهی وابسته به غرب «ادریس سنوسی».
منبع: میزان
پاسخ ها